مدیریت در کشور ما به صورت سیستماتیک فشل است!
در سبک مدیریتی "صدا-نور-دوربین-حرکت" یک مدیر عالی همراه با چند دوربین به میان جماعتی میرود، "درد" مردم را میشنود و مانند پادشاهان دستوری ارفاقی برای آن فرد/افراد بهخصوص صادر میکند.
آیا مشکل حل میشود؟
خیر!
فقط آن عده که توفیق "دیدار" اتفاقی و عریضهنویسی نصیبشان شده، مشمول عفو و صله جناب سلطان میشوند!
مشکل همچنان پابرجاست اما این مهم نیست!
مهم این است که اتفاقا در شیوه مدیریتی "صدا-نور- دوربین-حرکت" همه راضی و حتی راضیترند!
مدیر راضی است، چون "مردمی و جهادی" نام گرفته!
مردم راضیاند چون هربار میتوانند این اخبار خوب را از سیما تماشا کنند!
رفع گرفتاری شدگان نیز که گرفتاریشان به صورت موردی -و نه سیستمی- رفع شده است، حتما راضیاند.
اینکه مشکل همچنان باقی است و کماکان قربانی میگیرد البته دیگر مهم نیست.
در شرایطی که همه آنانی را که "میبینیم" راضیاند، چرا باید این شیوه فشل مدیریتی عوض شود؟!
اتفاقا بهتر هم هست.
مردم همیشه تشنه دیدار مسولین و گرسنه عطایای آنان میمانند!
بازدید سرزده و موردی که قرار بود باعث اطلاع شخصی مدیر عالی از وضعیت کف میدان و رفع کلی مشکلات آن باشد، تبدیل شده به روزمره و تفریح مدیران!
خلاصه بگویم؛ قاعده این است: کلیت گرفتاری را باقی بگذار تا همیشه فرصت خدمت و رفع جزئی و موردی آن را داشته باشی!
و این تازه سبک مدیریت تراز انقلاب در حوزه رفع مشکلات مردم و کشور است!
سبک دیگری از مدیریت موسوم به "زخم بستر" نیز وجود دارد که ماهیتی جز بحرانسازی ندارد.