احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۴۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عملیات روانی» ثبت شده است

جنگ نیابتی

عربستان به عنوان اولین کشوری که طالبان را به رسمیت شناخته، قصد دارد در قالب جنگ نیابتی همان نقشی را برای طالبان تعریف کند که انصارالله برای ایران ایفاء می‌کند.
با ناکام ماندن مأموریت اصلاح‌طلبان در هل دادن کشور به باتلاق افغانستان، اکنون رژیم سعودی عهده‌دار اجرای آن شده است.
با تحرکات نظامی طالبان و تنش مرزی آن با ایران، بهتر می‌توان به اهداف اقدام تروریستی در حرم رضوی و پیوست عملیات روانی آن در نفرت پراکنی میان دو ملت ایران و افغانستان پی‌برد.
مشغول کردن ایران به طالبان در شرق برای رهاندن اسرائیل در غرب، هدف اصلی تحرکات کنونی و یکی از خروجی‌های نشست اخیر شش‌جانبه در صحرای نقب است.
۱۴۰۱/۲/۶

رد یهود

پروژه قرآن سوزی در سوئد را توطئه صهیونیست‌ها برای تمرکز زدایی از موضوع قدس و انحراف جهان اسلام از فلسطین به اروپا می‌دانم که اگر مسلمانی اهانت کنندگان را به جهنم بفرستد، اسرائیل اینجا نیز فرصت را برای همسو نمودن افکارعمومی غرب نسبت به معضل مشترک «تروریسم» غنیمت خواهد شمرد.
مقابله با خدعه تمرکز زدایی از مسئله مسجدالاقصی در قدس به موضوع قرآن سوزی در سوئد، البته میسر است: مطرح نمودن متقابل «قبله» و «قرآن» در خروش مسلمانان برای هرکدام و معرفی اسرائیل و صهیونیسم به عنوان عامل پیدا و پنهان حمله به هر دو.
روز قدس در ایران را باید الگوی پیوند مسئله قبله و قرآن قرار دهیم و با استفاده از ظرفیت هر دو، ضربه مضاعف را به اسرائیل وارد نماییم.
۱۴۰۱/۲/۲
 

موج وحشت

وحشت آفرینی موج صهیونیست کشی‌ای که در سرزمین‌های اشغالی و مرکز سیاسی آن رخ داده به مراتب بیشتر از حملات راکتی و موشکی غزه است.
مدت محدود جنگ که همراه با آژیر قرمز، پناه بردن به پناهگاه‌های امن زیرزمینی و نیز مقابله دقیق و مؤثر پدافندی همراه بوده، به‌مثابه ریسکی محدود و دفع شده برای جمعیت وارداتی اسرائیل است.
تلف کردن گاه‌وبی‌گاه اشغالگران به شیوه کنونی اما زمان و مکان نمی‌شناسد و هر انسانی را برای صهیونیست‌ها به یک تهدید و سلاح هوشمند و متحرک بدل کرده که در صورت تداوم می‌تواند منجر به موج مهاجرت معکوس از خاک فلسطین گردد.
اینجاست که باید گفت استراتژی هزار چاقوی نفتالی بنت محقق شده، البته علیه اشغالگران قدس.
 

نکات ارتباطات

‏چند نکته رسانه‌ای به بهانه خبر مهم امروز:
۱. وقتی می‌خواهیم خواست‌ها و ذهنیت‌های مخاطب را کشف کنیم، بهترین راه این است که پاسخ معما را به طرف مقابل بسپاریم.
از حدس‌های کاربران پیرامون موضوع، می‌شد فهمید هرکس در چه فضایی سیر می‌کند: آزمایش موشکی، محاکمه روحانی و غیره.
‏۲. در فاصله اعلام وجود یک واقعه مهم تا بیان جزییات آن، باور پذیری شایعه به دلیل عطش مردم به دانستن، به اوج می‌رسد.
خصوصا که افراد زیادی آرزو دارند خود را «وصل» نشان دهند و اگر مطلب کذبی طرح شود، همه به سرعت آن را به عنوان خبر «موثق» آن‌هم با ژست «خبرها به ما می‌رسد» بازنشر می‌کنند.
‏۳. اگر پیش از اعلام خبر، بیش از حد بر اهمیت آن تاکید شود، اثر عکس دارد. زیرا انتظار و ذهنیت‌هایی فراتر از واقعه شکل می‌گیرد و خبر مهم واقع شده، در مقایسه با خبر مورد انتظار افکارعمومی، کم اهمیت جلوه می‌کند.

اعتبار و رتبه پاسپورت ایرانی در دنیا چقدر است؟

قبل از پاسخ به این سوال ابتدا باید در معنای پاسپورت و ماهیت آن تأمل کنیم.
اگر منظور از این رتبه و اعتبار پاسپورت، تعداد کشورهایی است که می‌توانیم بدون نیاز به اخذ ویزا به آن سفر کنیم، در این صورت جزو پایین‌ترین کشورها در فهرست جهانی هستیم و احتمالا دولت اول روحانی، بهترین نمره را در این خصوص می‌گیرد.

اما اگر غرض، قدرت و عزت و منزلت ایران و ایرانی است، دوران سیاه پاسپورت ایران متعلق به دولت روحانی است.

اکنون اکثر قریب به اتفاق مردم ایران به لطف دولت قبل در اولیات زندگی خود مانده‌اند چه رسد به آنکه اساسا بخواهند به مسافرت خارج از کشور فکر کنند که بود و نبود ویزا برای‌شان کمترین اهمیتی داشته باشد.
ضمن آنکه مقصد ۹۹٪ همان مسافران خارج کشور نیز ۲۰ کشور است و لغو یا عدم لغو روادیدِ حتی ۱۰۰ کشور دیگر جهان نیز هیچ عایدی برای هیچکس ندارد جز آنکه اسباب تفاخری لوکس و فانتزی را برای دولت‌ها فراهم می‌کند و حتی بعید است تاثیری در تغییر مقصد مسافران خارج کشور نیز ایجاد کند.

بنابراین بیان "اعتبار پاسپورت ایران در جهان" به استناد نیاز یا عدم نیاز به "روادید" بسیار فریبنده و موضوع عملیات روانی فرساینده‌ای است با هدف القاء حس شرمساری به ایرانیان.

عزت و ذلت و افتخار و شرمساری را در موضوع لوکس و عبثی چون روادید نبینید و فریب آدرس غلط سیاسیون و رسانه‌های مغرض را نخورید!

ذلت، ننگ‌نامه برجام است و اینکه شرمن حماقت و بلاهت تیم ایرانی را در جریان مذاکرات روایت کند.
این است که رئیس‌جمهور ایران را زیر سم اسب سردار رومی ببرند.
این است که قاتل حجاج منا حتی دولت را برای سرکشی به کشته‌های خود آدم حساب نکند.
این است که سفیر روحانی را به سازمان ملل راه ندهند و نگذارند وزیر گرین کارتی دولت از محوطه سازمان ملل خارج شود.
این است که مایه ننگ و شرمساری است ولو آنکه رتبه ۱ لغو روادید را داشته باشیم.

و آنچه مایه عزت و افتخار شناسنامه و گذرنامه ایران است آنکه حوزه نفوذت از شرق مدیرانه تا غرب آمریکای لاتین باشد.
اینکه وقتی پهپاد متجاوز آمریکایی را می‌زنی ترامپ وحشی از سپاه که آن را در لیست تروریسم قرارداده بود تشکر کند که هواپیمای حامل نظامیان آمریکایی را نزده.

در غیر این صورت و بنابر آدرس غلط، روحانی و غنی و بن‌سلمان عزتمندترین سیاستمداران کشورشان بوده‌اند!
روحانی افتخار داشت حقیرانه عکس یادگاری با برخی سران اروپا بگیرد؛ غنیِ فراری توفیق داشت از نزدیک در جایگاه سربازان آمریکایی ترامپ را تشویق کند و بن‌سلمان درحالیکه از جانب ولی‌نعمت خود گاوشیرده خطاب می‌شد قراردادهای سنگین تسلیحاتی با آمریکا منعقد کرد تا همان سلاح‌ها را برای بقاء حقیرانه خود خرج منافع فروشنده کند.

نام ایران و ایرانی و شناسنامه و گذرنامه کشورمان به برکت اقتدار بی‌مثال جمهوری اسلامی برای دوست و دشمن عظمت و عزت دارد؛ گور پدر روادید!

گزیده عرایض اینجانب در مسجد حضرت زینب(س) پردیسان قم، مورخ ۱۴۰۰/۷/۱۶

انقلاب اسلامی ایران به مأموریت نهایی خود در زمینه‌سازی ظهور نزدیک شده و برخورد تمدنی اسلام و استکبار به اوج خود رسیده است.

جبهه مقابل از هشت سال پیش تاکنون با طیف متنوعی از ابزارها تمام تلاش خود را برای سرگونی کشور کلید زده و اشتباه است که گمان کنیم در دولت رئیسی فتنه‌ای نخواهیم داشت.

روحانی زمین سوخته برجای گذاشته و معیشت و اعتماد عمومی را به شدت تضعیف کرده است.

تحرکات آذربایجان به پشتوانه اسرائیل، تلاشی برای نزدیک کردن تهدید به مرزهای ایران و بدل زدن دربرابر تنگ شدن عرصه بر صهیونیست‌هاست.

باید بدانیم که دشمن طیف وسیعی از اهرم‌ها را علیه ایران آماده دارد که تنها بخشی از آن را استفاده کرده است؛ همچنانکه جبهه مقاومت نیز مهره‌های مختلفی را برای مقابله استفاده می‌کند.

آنچه در این میان اهمیت اساسی دارد و می‌تواند ایران را با وجود مهره‌های کمتر شطرنج، مصون از تعرض داشته و فاتح میدان نماید، فرمانده و هدایتگر این نبرد است.

اگر رهبر انقلاب که به قول رایس، مشاور امنیت ملی دولت بوش، ابرحریفی است که توان خنثی‌سازی پیچیده‌ترین نقشه‌های آمریکا را دارد، بتواند راه‌بری کند، همچنان از گردنه‌ها به سلامت عبور خواهیم کرد. اما اگر اعتماد و اعتقاد مردم و نیروهای انقلابی به ایشان سست شود، همه چیز را باخته‌ایم.

علت حملات روز افزون به رهبر انقلاب و تلاش چند لایه برای حرمت‌زدایی از ایشان و حکمت‌زدایی از تصمیمات‌شان همین است.

همه می‌دانیم در شطرنج برای غلبه بر حریف، فقط مهره را جلو نمی‌بریم، بلکه گاهی کرّ است و گاهی فرّ. اینجاست که دست دشمن برای جنجال‌آفرینی در هر حرکت باز است.

اگر رهبری درجایی آشکارا ورود کند، نامش را «دخالت» می‌گذارند و اگر جایی آشکارا ورود نکند، می‌گذارند به حساب «بی‌خیالی»!
جایی که ایشان تهاجمی عمل کند، با برچسب «آرمان‌گرایی» تخریب می‌کنند و جایی هم که بنابر مصالح تدافعی عمل کنند نامش را می‌گذارند «محافظه‌کاری»!
و این به جز هجمه‌های پرحجم علیه راهبردهای نظام در حوزه‌های هسته‌ای، موشکی و منطقه‌ای است.

وقتی می‌دانیم و دیده‌ایم که حکیم انقلاب ده‌ها پروژه خطرناک داخلی و خارجی را خنثی کرده‌اند، در مواقعی هم که مطلب مجهولی وجود دارد، لازم است استصحاب، اعتماد و اطاعت کنیم؛ خصوصا که منطقه و جهان روی دور تند تحولات افتاده و شاید حتی فرصت نشود همه چیز را برای عموم توضیح داد.

همین‌قدر بدانیم که رهبر انقلاب، به پشتوانه اجتهاد دینی، آشنایی با علوم روز، تسلط به چهار زبان فارسی، عربی، آذری و انگلیسی، مطالعه چندین هزار جلد کتاب و صدها هزار صفحه گزارش محرمانه و غیرمحرمانه از سراسر جهان و تجربه طیف متنوعی از مسؤلیت‌ها، چهره بی‌بدیلی است که در حوزه‌های دینی، نظامی، سیاسی، فرهنگی و غیره صاحب نظر و متخصص هستند.

گذشته از اینها ویژگی‌های بی‌نظیری نیز وجود دارد که این نابغه جامع الطراف را به نخ تسبیح قومیت‌های ایران تبدیل کرده.

مشهدی و اهل خراسان است؛ اصالتا اهل خامنه در آذربایجان شرقی است؛ سید و عرب است‌؛ به ایرانشهر و جیرفت تبعید، و زمان جنگ در جبهه‌ها بوده و از این جهت مأنوس با اهالی سیستان‌وبلوچستان، کرمان و خوزستان است؛ در حوزه‌های سه‌گانه جهان تشیع یعنی مشهد و قم و نجف تحصیل کرده؛ جانباز است؛ ادیب و شاعر و سخنگور است؛ اهل ورزش است؛ مرجع جامع دینی و استراتژیست نظامی است؛ و جالب است که با همه این اوصاف برخی در مجهولات و حتی معلومات نظر خود را بر ایشان ترجیح می‌دهند!

اینجاست که باید در این آخرین غربال‌های پیش از ظهور یادی کنیم از سفارش مرحوم علامه حسن‌زاده آملی که فرمود «گوش شما باید به فرمان رهبر باشد چون گوش ایشان به فرمان حضرت خاتم الانبیاء است».

آیا رسانه‌های غربی می‌دانند اخبار، آمار و گزارش‌های‌شان پیرامون ایران مورد توجه مردم و مسولان ایرانی قرار می‌گیرد؟
آیا می‌دانند مردم و مسولان فاقد سواد رسانه و تحلیل، در نبود برآوردهای دقیق داخلی هرآنچه از رسانه‌های خارجی منتشر شود را حجت می‌پندارند؟

در صورتی که پاسخ‌تان به این دو سوال مثبت است، آیا گمان می‌کنید که مطالب منتشره در رسانه‌های خارجی، صرفا در راستای عمل به رسالت خبری و بیان حقایق است و با هدف تصمیم‌سازی غیرمستقیم نیست؟

اگر از من بپرسید فیلم "Iran & the West" ساخت BBC با چه هدفی از اجحاف غرب در قبال ایران گفت، به شما می‌گویم فقط و فقط به قصد "تطهیر و تبرئه روحانی و تقلیل خیانت هسته‌ای به رودست خوردن با هدف حفظ این شاهمهره برای آینده نظام" چنین کاری کرد.

در واقع رکن رسانه‌ای MI6 با این فیلم در میان مرور برخی خباثت‌های غرب در قبال ایران، یک گزاره کلیدی را هم تثبیت نمود: "پلمپ UCF اصفهان و تعلیق همه فعالیت‌های هسته‌ای ایران، علیرغم میل باطنی روحانی صورت گرفت. او قصد مقاومت داشت اما یوشکا فیشر، وزیر خارجه آلمان با یک مشت کوبیدن بر روی میز، دبیر وقت شعام را وادار به تسلیم کرد".

مطمئن نیستم، اما احتمالا قصد شرمن نیز از معطوف کردن عقب‌نشینی باند نیویورکی‌ها به اشک خود، نجات تیم ایرانی از اتهام خیانت است. سکوت و عدم تکذیب عراقچی را نیز باید پای قدردانی او از این روایت نجات دهنده شرمن گذاشت.

محاکمه روحانی

خاطرم هست حوالی سال ۸۴ و اوایل دولت احمدی‌نژاد در خبر ویژه کیهان خواندم که جمعی از شیاطین در گعده تصمیم‌سازی خود چنین گفته‌اند:
"سیاست ما باید این باشد که به هر کار دولت ایراد بگیریم، اگر عقب نشست، می‌گذاریم پای مذبذب بودن رییس‌جمهور و غیرکارشناسی بودن تصمیمات او و اگر عقب‌نشینی نکرد، روی دیکتاتوری و لجاجت وی مانور می‌دهیم".

یادمان نرود که اصلاح‌طلبان با همین سیاست که خروجی آن پمپاژ ۲۵۰ هزار خبر کذب و منفی بود، پس از پایان ۸ سالِ خسارت بار خاتمی، دوران سیاه شورای شهر اول و مجلس ششم، توانستند پس از ۴ سال از روی کار آمدن دولتی انقلابی، با وجود اقلیت بودن، کشور را گرفتار بحران سیاسی و تبعات تحریمی آن کنند و بعد از ۸ سال از آن زمان، تمام ارکان قدرت (دولت، مجلس، شوراهای شهر) را قبضه نمایند.

عرصه سیاسی، عرصه رفت و برگشت است، در موضع انفعالِ دفاع از عملکرد رییسی نروید، یادآوری خسارات و خیانات دولت بنفش، بازخواست اصلاح‌طلبان و داغ نگه‌داشتن درخواست #محاکمه_روحانی -فارغ از آنکه محقق شود یا خیر- کمک می‌کند به مصون داشتن کشور از شرور آن جریان معلوم الحال.
باید آنقدر مستندات فساد و خیانت این جماعت را یادآور شد که نه تنها طلبکار نشوند، بلکه اصلاح‌طلب بودن برای آنان و هواداران‌شان به مایه ننگ و شرمساری بیشتری بدل گردد.

اهداف نفاق

اهداف اصلاح‌طالبان به عنوان پادوهای داخلی سرویس‌های بیگانه از مواضع منافقانه خود و نمایش طالبان ستیزی و افغانستان دوستی چیست؟

۱. تخطئه حمایت ایران از محور مقاومت در فضای داخلی و بین‌المللی،
۲. القاء این‌همانی جمهوری‌اسلامی ایران و امارت اسلامی طالبان،
۳. ایجاد تزلزل و تشکیک در تیپ فاطمیون و سوق دادن‌شان به مخالفت با ایران،
۴. جری کردن چندمیلیون افغانی مقیم ایران و تبدیل آن به معضلی سیاسی امنیتی برای کشور،
۵. دلسرد کردن شیعیان و ایران دوستان مقیم افغانستان، متاثر از فضای رسانه‌ای ایجاد شده توسط اصلاح‌طالبان،
۶. هل دادن ایران به باتلاق جنگ افغانستان، متاثر از فضای رسانه‌ای و فشار افکارعمومی،
و در یک کلام نجات اسرائیل از حلقه محاصره.
٧. حاشیه‌سازی خبری جهت پنهان نگه‌داشتن خدمات و توفیقات دولت رئیسی خصوصا در حوزه واکسیناسیون عمومی از دید مردم.

اثر ناخودآگاه

این کلیپ‌های آزمایش‌های اجتماعی را دیده‌اید که نشان می‌دهد یک نوع نوشابه را داخل دو عدد بطری با مارک‌های متفاوت می‌ریزند و مردم می‌خورند و از مزه یکی تعریف می‌کنند؟
یا آن مورد که افرادی در همراهی ذهنی با جماعتی، گزینه غلطی را که آن‌ها به طور هماهنگ اعلام کرده‌اند، انتخاب می‌کنند؟
‏وقتی مسائل ذهنی تا این حد بر حس چشایی و بینایی تأثیر دارد، گمان می‌کنید بر تفکر سیاسی اثر ندارد؟
اکثرا بدون آنکه خود بدانند، متأثر از فضای غالب و اولین کنش-واکنش‌های رسانه‌ای هستند و براساس جو حاکم موضع می‌گیرند.
کارکرد پروژه بگیران نیز اعلام مواضع شاذ و خط‌دهی به افکارعمومی است.