احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۴۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عملیات روانی» ثبت شده است

مهندسی معکوس

عموم گمان می‌کنند شروین حاجی‌پور آهنگ «برای» را شخصا و تماما بر اساس توییت‌های منتشره ساخته، درحالیکه نمی‌دانند از زمان درخشش در «عصر جدید» عناصر نفاق به‌واسطه ارتباط با پدرش سراغش رفتند و بعد هم شعر را در اختیارش گذاشتند و توییت‌ها را طبق ابیات، با اکانت‌های خود منتشر کردند.
‏«برای» ۳۱ توییت-بیت دارد که جز ۵ مورد، تماما فیک است.
فارغ از اکانت‌های فیک وابسته به نفاق، محتوای آهنگ، برنامه عملیاتی و فراتر از حد یک خواننده است.
رقصیدن، بوسیدن، انقراض پیروز، آرزوی پسر بودن، دانش‌آموزان و کودکان افغانی، تماما موضوعاتی است که به مرور دارد رمزگشایی می‌گردد.
۱۴۰۲/۲/۱۶

نکته مخاطب: تسلط، فن بیان و تکنیک‌های عملیات روانی در تدریس ایشان بسیار عالی بود. همچنین تسلط همه جانبه بر مسایل روز و تحلیل و بررسی آن. اما آنچه که در رسانه، آن هم رسانه محلی و استانی با شرایط امروز نیاز روز برنامه‌سازان است، تزریق روحیه امید، نشاط و ترسیم آینده‌ای روشن از کشور و نظام است، چاشنی آن هم می‌تواند خطراتی که در کمین این کشور است را بیان کرد اما در کلاس فوق برعکس عمل شد و جنبه اضطراب و نگرانی از آینده به شدت بالا بود به گونه‌ای که همکاران بعد از جلسه به خود امید می‌دادند که اینگونه‌ای که ایشان تحلیل می‌کند هم نیست؛ حداقل در کرمان ما اینگونه نیست. لذا به نظر می‌رسد مطالب ایشان بیشتر برای مراجع امنیتی مناسب است تا برنامه‌سازان که باید جامعه را آرام کنند و آرامش به جامعه بدهند.

توضیح اینجانب: دوشنبه‌ای که گذشت، مهمان مدیران و برنامه‌سازان صداوسیمای کرمان بودم و نکات متعدد و متنوعی را راجع به برنامه دشمن و وضعیت کشور عرض کردم.
متن فوق نظر یکی از مستعمین است که به تهران منعکس، و سپس در اختیار اینجانب گذاشته شد که به دلیل اینکه پرسش بسیاری از مخاطبان نیز هست طرح آن را بهانه‌ای برای پاسخ عمومی می‌نمایم.
همانطور که از متن مشخص است، گرچه بازخودهای گفتگو و طرح بحث بسیار مثبت بوده اما ترسیم وضعیت پیش‌روی کشور نگرانی‌هایی را برای مخاطبان نیز ایجاد نموده است.
پاسخ این سوال که چه اصراری به طرح چنین مباحثی دارم؟ آن است که
۱. حقیقتا با یک جنگ ترکیبی سنگین و بی‌سابقه مواجهیم که نمودهای آن در بروز خشونت‌های افسارگسیخته کنونی قابل مشاهده است؛ بنابراین هرگونه عادی‌انگاری حوادث، خلاف واقعیت است.
۲. برخی تا به عمق خطر پی‌نبرند، تلاش مضاعفی برای مواجهه نیز نخواهند داشت. همین تحرک نسبی متولیان فرهنگی در تبیین مسائل، حاصل احساس خطری است که کرده‌اند؛ وگرنه رهبر انقلاب با اطلاع از برنامه دشمن بارها و بارها از وجوب و ضرورت «جهاد تبیین» گفته بودند که متاسفانه توجهی نشد.
۳. هشدار، هوشیاری می‌آورد و مانع بازی‌خوردن مخاطب می‌شود.
۴. بسیاری از مخاطبان کانال، مسؤلان دولتی و امنیتی هستند و بیان علنی این مباحث، یک مشورت فوری و عمومی به آنان است.
۵. وقتی مخاطب ببیند نیمی از تحلیل و آینده‌پژوهی مبنی‌بر تداوم و تشدید ناآرامی‌ها درست و دقیق محقق گشته، به نیمه دیگر تحلیل درخصوص شکست جریانات معاند نیز اعتماد می‌کند و از انقلاب نمی‌بُرد و در دام فضاسازی ضدانقلاب نمی‌افتد. اما اگر با هدف تسکین کاذب و موقت مخاطب، فتنه را تمام شده بنامیم، با تداوم و تشدید آن، اعتبار خود و اعتماد مخاطب را به کلی از دست داده‌ایم و ذهن او را به رسانه‌های معاند واگذار کرده‌ایم.

فتنه فوتبال

‏بعد از شرارت سلبریتی‌های سفارتی حوزه هنر، اکنون با تهدید یا تطمیع، نوبت ایفای نقش هماهنگ ورزشکارانی شده که در قامت بازیکنان تیم ملی ایران، با بی‌اعتنایی و بی‌احترامی نسبت به پرچم و سرود ملی کشورمان، مجری پروژه خطرناک و براندازانه تفکیک و تجزیه جمهوری اسلامی از ایران شده‌اند.
‏دقت کنید!
موضوع اصلا این نیست که این جماعت، سرود مقدس کشور را در دهان کثیف‌شان نمی‌چرخانند!
مسأله این است که همان سرویسی که امروز و اینجا چنین برنامه‌ای را دارد پیاده می‌کند، فردا در قطر هم بازیکنان را وارد فازهای تندتر و خطرناک‌تری خواهد کرد؛ مگر آنکه تمهیدات کافی اندیشیده شود.
۱۴۰۱/۸/۲۳

اثر روانی

‏با علم و اذعان به اینکه فراجا به تنهایی حریف مواجهه با این حجم از خرابکاری نیست، و با علم و اذعان به اینکه بسیاری از موارد جز با کار دقیق ارکان جامعه اطلاعاتی به سرانجام نمی‌رسد، باید گفت از منظر اثر روانی، دستگیری‌ها حتما بهتر است به نام فراجا «اعلام شود» به چند دلیل:
‏۱. تحقیر طرف مقابل و القاء این گزاره که سطح جامعه اطلاعاتی به مراتب فراتر از ورود به این قبیل پرونده‌هاست و فراجا برای شما کفایت می‌کند.
۲. وجود پیش‌فرض ذهنی جامعه نسبت به دوگانه «دزد و پلیس» و اینکه مردم همواره دستگیر شدگان توسط فراجا را زورگیر‌، سارق و کیف قاپ دیده‌اند.
۱۴۰۱/۸/۲۳

در کتاب «تکنیک‌های عملیات روانی در حوزه رسانه و خبر» ۸۸ ترفند و تکنیک عملیات روانی و ۱۵ راهکار مقابله و مصونیت دربرابر آن، تئوریزه و احصاء گشته که چند مورد از آنچه در این ایام، رسانه‌های معاند در عملیات روانی پرحجم و سنگین خود علیه ملت ایران بیشتر مستمسک قرار داده‌اند، همراه با مصداق روز آن، در ادامه آورده شده است:

 

تعمیم: ﻣﻮﺿﻊ ﻳﺎ ﻓﻌﻞ یک ﺟﺰء ﺍﺯ یک ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ، ﻣﻮﺿﻊ ﻭ ﻓﻌﻞ ﻛﻞ ﺁﻥ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ تلقی میﺷﻮﺩ. ص۵۸
اقدام جمع کوچکی در یک محله یک ‌شهر به شعاردهی و آتش‌افروزی و انعکاس گسترده رسانه‌ای آن با عناوینی چون «قیام» و «انقلاب» و تعمیم اقدام آن جماعت به نام کل شهر، استان و حتی کشور!

 

حلقه مفقوده: روایت از یک حادثه، بدون ذکر حلقه‌ای از ماجرا که مؤثر در قضاوت مخاطب است. ص۶۸
جنجال خبری حول فوت مهسا امینی توأم با انکار سابقه بیماری مغزی و جراحی او.

 

سانسور و بایکوت: در ﺩﻭ ﺭﻭﻳﻜﺮﺩ ﺍﻋﻤﺎﻝ میﺷﻮﺩ؛ یک. ﻋﺪﻡ ﺍﻓﺸﺎی ﻭﺍقعه‌ای و دو. ﻋﺪﻡ ﺍﺷﺎﻋﻪ ﺁﻥ. ﺩﺭ ﺷﻖ ﺩﻭﻡ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺭﺩی ﻛﻪ ﺳﻨﺪی ﺑﺮ ﻳﻚ ﺍﺩﻋﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ، ﺳﻜﻮﺕ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ؛ ﭼﺮﺍﻛﻪ ﺩﺭ ﺗﻜﺬﻳﺐ، ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪﻥ ﻛﺬﺏ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻛﻨﻨﺪﻩ، ﻣﻄﻠﺐ ﻫﻢ ﻧﺎﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺍﺷﺎﻋﻪ ﭘﻴﺪﺍ میﻛﻨﺪ. ص۷۲
بایکوت مطلق راهپیمایی‌های چند میلیونی مردم در حمایت از نظام و محکوم نمودن آشوب و اغتشاش در مواردی از جمله ۱۳ آبان بی‌سابقه اخیر.

 

تکرار: ﺭﺳﺎﻧﻪ ﺑﻪ یک ﺑﺎﺭ ﺩﺭﺝ ﺧﺒﺮ ﻳﺎ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺍﻛﺘﻔﺎ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻭ ﺍﺯ ﺯﻭﺍﻳﺎی ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻧﺸﺮ میﺩﻫﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﺑﺎ ﺗﻜﺮﺍﺭ، ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﭘﺬﻳﺮﺵ ﻣﻄﻠﺐ ﻧﺰﺩ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺑﺎﻻ میﺭﻭﺩ. ﻻﺯﻡ ﺑﻪ ﺫﻛﺮ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺗﺮﻓﻨﺪ ﺑﻪ ﺩﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﻃﻮلی ﻭ ﻋرضی ﺑﻪ ﻛﺎﺭ می‌رﻭﺩ. ﺩﺭ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻃﻮلی ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﻂ ﺧﺒﺮی ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺍﺳﺖ، ﻧﻘﻄﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﺧﻂ، ﻫﻤﺎﻥ ﻭﺍقعه‌ای ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺭﺳﺎﻧﻪ ﻗﺼﺪ ﺑﺰﺭگ ﻧﻤﺎیی ﻳﺎ ﺗﺜﺒﻴﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻧﻘﺎﻁ ﺑﻌﺪی ﺍﻳﻦ ﺧﻂ ﻣﺮﺍﺣﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺩﺭ ﺭﻭﻧﺪ یک ﺍﺗﻔﺎﻕ، ﻭﺍﻛﻨﺶ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻭ ﻧﻴﺰ ﺣﻮﺍﺩﺙ ﺩﺭ پی ﺁﻥ ﺍﺳﺖ. ﺍﻣﺎ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻋﺮضی، ﻫﻢ‌ﺩﺍﺳﺘﺎنی رسانه‌های همسو در پوشش همزمان یک خبر یا تحلیل است. ص۹۳
تکرار مکرر یک خبر یا تحلیل دروغ نظیر کشته‌سازی‌هایی که یا اساسا وجود خارجی نداشتند، مانند دانش‌آموز اردبیلی؛ و یا به دلیل اختلالات روانی و اختلافات خانوادگی خودکشی کرده بودند، مانند نیکا شاکرمی.
تکرار طولی و ادامه خط آشوب با استفاده از ترفند برگزاری مراسم چهلم و سالگرد کشته شدگان و معدومین.
تکرار عرضی با پوشش همزمان همه رسانه‌های سعودی و انگلیسی.

 

دگرگونی دعوا: دﺭ ﺩﻭ ﺣﺎﻟﺖ ﺑﻪ ﻭﻗﻮﻉ میﭘﻴﻮﻧﺪﺩ؛ یک. ﺍﺗﻬﺎﻡ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﻭ دو. ﻃﻠﺐ ﺩﻟﻴﻞ ﺑﺮ «ﻋﺪﻡ». ص۹۵
ستیز با قواعد عقلی و حقوقی «اصل برائت» و «اصل عدم» در ادعاهای کشته‌سازی و اتهام‌زنی، و مطالبه اثبات ادعای خود از طرف مقابل!

 

حرکت از پله دوم: شروع ﺑﻪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺍﺯ یک ﻭﺍﻗﻌﻪ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻧﻪ ﻣﺎﺟﺮﺍ، ﺑﺪﻭﻥ ﺑﻴﺎﻥ ﺭﻳﺸﻪ ﻭ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻋﻠﺖ ﻭ ﻣﻌﻠﻮلی ﺁﻥ. ص۱۲۲
مانور گسترده بر برخورد نیروی انتظامی با اغتشاشگران بدون بیان واکنشی و دفاعی بودن آن.

 

در میان راهکارهای مقابله و مصونیت با این ترفندها نیز سه اصل از همه مهمتر است:

 

استفاده از از خبرگزاری‌های معتبر.
عدم اعتنا به مطالب مندرج در شبکه‌های اجتماعی.

 

پیگیری اخبار و تحلیل وقایع از منابع خبری متضاد.
عدم مراجعه یک‌سویه به رسانه‌های هم‌سو.

 

عدم اکتفا به تیتر اخبار و مطالب.
خوانش کامل متن خبر.

 

در پایان متذکر می‌گردد که درحال حاضر تاکتیک «غرق مصنوعی» به‌طور ویژه در دستور کار رسانه‌های سعودی و انگلیسی قرار دارد که عبارت است از غرق کردن مخاطب در سیل فیک نیوزها به طوری که حتی اگر بخواهد هم نتواند همه موارد ادعایی را بررسی کند و در نهایت تسلیم القائات آنان گردد.

 

دریافت فایل کتاب:
eitaa.com/ghadirinetwork/4368

چرخه بدبینی

‏عمده مشکل، عدم ‎#سواد_رسانه به عنوان یک بحث اکتسابی نیست؛ نبود ‎#عقل_رسانه به عنوان یک نقصان ذاتی است.
برای برخی هرچقدر هم که موضوعی را توضیح دهید، باز در تله بعدی می‌افتند.
نمی‌شود مانند پرستار یک فرد عقب افتاده ذهنی، اذهان مبتلا به کم‌خردی و بدبینی را الی‌الابد تر و خشک نمود!
‏شایعات و سم‌پاشی‌های بی‌امان سیاسی، موجب بدبینی برخی به نظام و انقلاب شده و این بدبینی نیز به نوبه خود، افکار را بیمار ساخته و پذیرش ذهنی ویروس شایعات را تشدید نموده.
چرخه بدبینی در مسیری دوسویه ادامه دارد و قربانی می‌گیرد، و کانالیزه شدن مجاری اخبار نیز مشکل را دوچندان کرده است.

عبرتی برای ابد

‏۱/ پس از تیراندازی اخیر آمریکا که به مرگ ۱۹ دانش‌آموز و ۲ معلم انجامید، فرناز فصیحی، خبرنگار نیویورک‌تایمز، نوشت: پیش از آمدن به آمریکا همه کسانی که می‌شناختم آرزو داشتند به اینجا مهاجرت کنند اما اکنون همه کسانی که می‌شناسم آرزو دارند بتوانند فرزندشان را خارج از آمریکا بزرگ کنند.

‏۲/ گرچه آمریکایی‌های بسیاری بر صحت گفته فرناز فصیحی صحه گذاشته‌اند اما همین انعکاس وضعیت روانی جامعه آمریکا کافی بود تا لشکر فیک‌های منافقین و عناصر ضدایرانی، او را نیز به باد فحاشی بگیرند تا جایی که نیویورک‌تایمز حمایت خود از خبرنگارش را اعلام و حملات ترول‌ها به وی را محکوم کرد.

‏۳/ دقت کنید که خبرنگار نیویورک‌تایمز، مستقیم یا غیرمستقیم کلامی در دفاع از ایران نگفت و فقط به عنوان یک خبرنگار آمریکایی به واقعیتی اشاره کرد که با پروژه نرمال‌نمایی غرب و آمریکا، و به تبع آن سیاه‌نمایی وضع ایران منافات داشت و همین موضوع وی را نیز مستحق حملات هماهنگ نمود!

‏۴/ این را مقایسه کنید با مظلومیت جامعه و افکارعمومی بی‌دفاع ایران که از مجرای طیف وسیعی از شبه‌رسانه‌های خبری و هنری، هر ثانیه زیر شلاق شایعه، تهمت، پرخاش، فحاشی و سیاه‌نمایی سازماندهی شده اکانت‌های فیک سازمان منافقین و دیگر عناصر ضدانقلاب قرار دارد بی‌آنکه کسی آن را محکوم نماید!

گزیده عرایض اینجانب در نشست علمی عملیات روانی در دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی مورخ ۱۴۰۱/۲/۲۶ به نقل از پایگاه خبری عطنا

 

دکتر قدیری در این نشست با تأکید بر اینکه تکنیک‌های عملیات روانی قالب‌های ارائه هدفمند اطلاعات است، گفت: این ترفندها و تکنیک‌ها را اگر بخواهیم تشبیه کنیم، همانند آمپول است که فارغ از اینکه محتوای آن چه باشد، به واسطه آن و کارکردی که دارد می‌تواند آن مطلب، انگاره‌ها، تصورات و محتویات را بهتر و بیشتر به داخل ذهن که ناخودآگاه فرد است، تزریق و منتقل کنند.

چهار عملیات اصلی در بحث انگاره‌سازی عبارت است از «کوچک‌نمایی» و «بزرگ‌نمایی» و یک مقدار سخت‌تر از آن یعنی «مثبت‌نمایی» و «منفی‌نمایی». در پاسخ به این سوال که چگونه انگاره‌سازی صورت می‌گیرد، و با چه فرمولی این اتفاق می‌افتد؟ باید گفت اولا این فرمول‌ها واقعیت‌های موجود هستند که آن‌ها را تئوریزه کرده‌ایم؛ یعنی یک واقعیت عینی وجود دارد و ما فقط آن را تبدیل به ادبیات علمی می‌کنیم که در کل ساحت علوم اجتماعی و علوم انسانی نیز به همین نحو است.

یک واقعیت بیرونی به نام روش و فرمول انگاره‌سازی وجود دارد و آن اینکه همان طور که حجم یک شیء مادی را طول و عرض و ارتفاعش تشکیل می‌دهد، ابعاد و حجم یک انگاره و تصویر ذهنی را هم کمیت، کیفیت و رویت می‌سازد.

وی ادامه داد: کمیت عبارت است از تعداد افرادی که پای یک فرد یا موضوع هستند و ابراز نظر می‌کنند. کیفیت نیز عبارت از شدت و حدت بیان و ابراز موضع‌ است. رویت ضریبی است که آن کمیت یا کیفیت در رسانه‌ها می‌گیرد و تعداد مراتبی که توسط افراد مختلف دیده می‌شود. با توجه به مثال ریاضی‌ای که مطرح کردیم باید گفت که گاهی دستتان از طول کوتاه است و نمی‌توانید آن را افزایش دهید و برای افزایش دادن آن عرض یا ارتفاع را افزایش می‌دهید؛ یعنی کمیت مطلوب را نمی‌توانید برای یک موضوع گرد آورید و لذا ضریت رسانه‌ای می‌دهید تا بیشتر رؤیت شود.

وی سپس افزود: در بین ۸۸ تکنیک در عملیات روانی، بنده معتقدم که دو تکنیک بسیار کاربردی‌تر از تکنیک‌های دیگر است و به وفور استفاده می‌شود؛ یکی بحث تعمیم و دیگری تقطیع است. تعمیم را در اتفاقات اخیر زیاد می‌بینیم. مثلا کوچه‌ای در شهری از استان‌های کشور شلوغ می‌شود و شما تیترها را مشاهده می‌کنید که «دزفول به پاخاست» یا حتی فراتر از آن «قیام خوزستان» یا حتی «قیام ایران». پس در این گونه تیترها و هشتگ‌ها ما تعمیم را به شدت می‌بینیم. تقطیع نیز در موضوعات اخیر و به طور کلی همیشه در عرصه خبر وجود داشته است. اینکه اتفاقی می‌افتد و از پله دوم ماجرا را روایت می‌کنند و مثلا در یک کلامی پرسش را نشان نمی‌دهند و پاسخ را بیان می‌کنند و کلام را از موضع خودش تحریف می‌نمایند. در پاسخ به این سوال که تکنیک‌های عملیات روانی کجای دانسته‌های ما را در بحث حوزه ارتباطات و روزنامه‌نگاری می‌گیرد، باید گفت چیزی که در ارتباطات می‌خوانید به عنوان ارزش‌های هفتگانه خبری که درست هم هست، آن چیزی است که «باید» باشد. مثلا می‌گویند خبر هرچقدر ارزش‌های خبری‌اش بالاتر باشد، مهم‌تر است و هرچقدر مهم‌تر باشد باید با فونت درشت‌تر و در جای بالاتری در سایت یا روزنامه قرار گیرد. پس اخبار مهم باید تیتر شود. اما لازم است بدانیم آنچه که «هست» یک ساحت و آن چه که «باید» باشد یک ساحت دیگر است و مثلا می‌بینید که یک موضوع کوچک را اساسا تیتر می‌کنند تا بزرگ جلوه دهند. گاهی می‌گوییم آن چه بزرگ است باید تیتر شود، ولی در عملیات روانی می‌گویند آن چیزی را که می‌خواهی بزرگ کنی و اهمیت و ارزش ذاتی ندارد را تبدیل به تیتر کن تا بزرگ جلوه داده شود.

قدیری با اشاره به این که عملیات روانی با احساسات و القاء پیوند دارد، گفت: احساسات یعنی القاء و اینکه یک تصویری در ذهن شما شکل می‌گیرد و به چیزی معتقد می‌شوید و از چیزی خوشتان یا بدتان می‌آید ولی دلیلی برای آن ندارید؛ مثل برجام که یک عده برجام را می‌گفتند بد است و یک عده می‌گفتند که خوب است و در بحث‌های تخصصی که از هر دو طرف پرسیده می‌شد که چرا خوب یا بد است می‌دیدیم که دوطرف اطلاعاتی راجع به این قضیه ندارند. وقتی می‌بینیم برای آن دلیل و منطقی نداریم و نمی‌توانیم آن را توصیف و تبیین کنیم ولی موافق یا مخالف هستیم، بدانیم آن چیزی که در ذهن ما شکل بسته از جنس القاء است و این به‌واسطه همین تکنیک‌های عملیات روانی است. این قضیه به آنجا می‌رسد که در جامعه یک عده تبدیل به براندازان نظام حاکم می‌شوند و یک عده موافق آن و درگیری‌های شدید داخلی به وجود می‌آید و نمونه آن را در به‌فور از جمله در قضیه کشور اوکراین بارها دیده‌ایم.

وی گفت: وقتی مخاطب متوجه می‌شود که تا الان اخباری که می‌خوانده چقدر به صورت نادرست ممکن بود که بر ذهنش نشسته باشد با خود می‌گوید «اگر اینقدر امکان شیطنت‌های خبری وجود دارد طوری که تا الان خلاف آن را متصور بوده‌ام، عرصه خبر را باید رها کنیم» و فکر می‌کند چاره‌ای ندارد و در برابر رسانه تسلیم و منفعل است. اما باید گفت این گونه نیست و این ترفندها و شیطنت‌های خبری را که بیان می‌کنیم برای این نیست که مخاطب مأیوس شود، بلکه برای آن است تا یک خودآگاهی ایجاد نماییم تا مغالطات به ضمیر ناخودآگاه فرد اصابت نکند.

اولین راه مقابله با این ترفندها و تکنیک‌ها شناخت آنها است و این مطالعه فنون به شما آگاهی می‌دهد. اما فارغ از بحث شناخت ترفندها، در کتاب خود تحت عنوان «تکنیک‌های عملیات روانی در حوزه رسانه و‌ خبر» پانزده راه مشخص را برای مقابله با این حربه‌های خبری پیشنهاد داده‌ایم که از میان آن سه اصل مهم‌تر را در سواد خبری بازگو می‌کنم که اگر فقط همین سه اصل را رعایت کنیم تا حد خیلی زیادی مصون می‌شویم و مورد اصابت انگاره‌های القایی قرار نخواهیم گرفت.

قدیری سپس افزود: اولین مورد استفاده از منابع معتبر خبری است. یکی از مشکلات اساسی که گرفتار آن هستیم گروه زدگی و کانال زدگی است. گاهی مطلبی در کانالی ارسال می‌شود و رفتارشناسی هیجانی مخاطب نیز اثبات کرده است که هیجان زده می‌شویم و می‌خواهیم آن را سریع برای دیگران نیز ارسال کنیم. وقتی می‌گویم اخبار معتبر یعنی رجوع به «خبرگزاری‌»ها، و این کانال‌های چند میلیونی و چند صدهزارتایی تلگرامی اصلا معتبر نیستند. خیلی از کانال‌های اسم و رسم دار در تلگرام را می‌بینیم که در پشت صحنه توسط تنها یک نفر اداره می‌شود، و نمی‌توان به آنها اعتماد کرد چه رسد به کانال‌های کوچکتر و گروه‌های خلق الساعه. البته که رجوع به منابع معتبر کافی نیست و باید به منابع متضاد رجوع کنیم یعنی در کنار دیدن اخبار بی‌بی‌سی، اخبار بیست‌وسی را نیز ببینیم و بالعکس. دیدگاه‌های سیاست‌زده ولی مانع انجام این اصل می‌شود و متأسفانه با دیدگاه.های اینگونه، فرد دارد خودش را محروم می‌کند از نگاه کلان و‌ دوسویه. پس خود را محدود به یک جریان فکری نکنیم و دیدگاه‌های ایدئولوژیک را اینجا وارد نسازیم. مورد سوم نیز عدم اتکا به تیتر اخبار است؛ زیرا درعین آنکه تیتر مهمترین بخش خبر است آلوده‌ترین بخش آن نیز هست و اکثر ما مردم تیتر را می‌خوانیم ولی متن آن را مطالعه نمی‌کنیم. پس یا خبر نخوانید یا اگر می‌خوانید به تیتر اکتفا نکنید و متن را هم بخوانید.

وی در جمع بندی سخنانش گفت: بیشتر ما و دیگر دوستان این ذهنیت را داریم که فقط دشمن این ترفندها را علیه ما به کار می‌گیرد ولی در واقع این یک جریان دوسویه است و دو طرف نسبت به هم به کار می‌برند. ولی اگر محتوای این قالب‌ها محتوای مثبت و صادقانه باشد اتفاقاً به ترویج حقیقت و واقعیت و پیشبرد اهداف درست کمک می‌کند و این را مدنظر داشته باشیم که اولا فقط وجه منفی ندارد و می‌تواند وجه مثبت داشته باشد و ثانیا یک زد و خورد دو طرفه وجود دارد.

درحال حاضر صحبت از جنگ نرم نیست بلکه صحبت از جنگ ترکیبی است. در جنگ ترکیبی هم جبهه‌های متعدد وجود دارد.

اما مخاطب شاخه جنگ روانی از این جنگ ترکیبی، ابدان نیست بلکه اذهان است.

تکنیک‌ها را باید بشناسیم و صرفاً واکنش دفاعی نداشته نباشیم بلکه کنش تهاجمی هم داشته باشیم و فکر نکنیم که بدهکارانی هستیم که باید خودمان را توجیه کنیم و پاسخ دهیم. ساحت دیگر جنگ نرم ساحت تهاجمی و طلبکاری نسبت به جریان‌های مختلف معارض داخلی و خارجی است.

 

atna.atu.ac.ir/fa/news/303859

جنین دو رگه

۱. در چند محله‌ی یک یا دو شهر کشور چند ده/صد نفر از عناصر سازماندهی شده را برای تجمع و طرح شعارهای هماهنگ و ساختارشکنانه به‌خط می‌کنند
۲. با بزرگ‌نمایی و ضریب‌دهی سنگین رسانه‌ای و استفاده از تکنیک «تعمیم» تحرکات مذکور را اولا به نام مردم و ثانیا استان و کشور می‌زنند و از استفاده از فیلم‌های منتشر شده/نشده سال‌های قبل نیز دریغ نمی‌کنند
۳. طی چند مرحله و در چند نقطه کشور، تحرکات محدود را با هدف القاء «مردمی» و «سراسری» بودن، سازماندهی می‌نمایند
۴. پس از خط‌شکنی عناصر گروهکی و پشتیبانی گسترده رسانه‌ای، پای دیگر طیف‌های جرأت یافته ضدانقلاب را نیز به خیابان باز می‌کنند
۵. با تشدید تنش‌ها، سلبریتی‌های به ظاهر خاکستری عرصه سیاسی-هنری-ورزشی نیز طبق معمول مأمور به وطن فروشی و حمایت از اغتشاشگران می‌شوند و اینگونه نطفه نامشروع فتنه پرورش می‌یابد؛ غافل از آنکه این جنین دو رگه سعودی-اسرائیلی نیز مانند همه فتنه‌های کوچک و بزرگ گذشته سِقط و سَقط خواهد شد؛ اینبار توأم با هدف‌گیری کانون خارجی آشوب و یکسره شدن کار اسراییل و عربستان
۱۴۰۱/۲/۲۵

فرمول تصویر سازی

همانطور که حجم یک شئ را «طول، عرض و ارتفاع» آن تشکیل می‌دهد، ابعاد تصویر ذهنی از یک وزن‌کشی سیاسی-اجتماعی را نیز «کمیت، کیفیت و رؤیت» آن به‌وجود می‌آورد.
کمیت، تعداد نفراتی است که برای اعلام موضع گرد هم آمده‌اند.
کیفیت، شدت و حدت انگیزه و موضع افراد است.
رؤیت نیز ضریبی است که یک واقعه در رسانه‌های جمعی و اجتماعی می‌گیرد و دیده می‌شود.
بنابراین به هر میزان که هر کدام از مؤلفه‌های کمیت، کیفیت یا رؤیت بیشتر باشد، ابعاد انگاره و تصویر ذهنی جامعه از آن واقعه بزرگتر خواهد بود.
برای تقریب به ذهن می‌توان گفت حضور توأم با سکوت ۱۰ نفر (کمیت بیشتر) وزن و ابعاد برابری دارد با فریاد ۱ نفر (کیفیت بیشتر)؛ و حضور ۱ مرتبه دیده شده ۱۰ نفر (کمیت بیشتر) برابر است با حضور ۱ نفر که توسط ۱۰ نفر دیده شده (رؤیت بیشتر).
فرمول مهمِ «ابعاد انگاره = کمیت × کیفیت × رؤیت» مبنای کلی و عمومی عملیات‌های روانی علیه جامعه هدف است؛ آنچنانکه طرف مقابل با علم به قلت عددی خود (کمیت) اندک جماعتی را که به طور سازماندهی شده در یک نقطه جمع می‌کند، با طرح شعارهای ساختار شکن (کیفیت) و ضریب‌دهی بالای رسانه‌ای (رؤیت) به عنوان جریان غالب، قالب نموده و ابعاد انگاره مطلوب را حجیم جلوه می‌دهد.