بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه در واکنش به انتشار متن سخنان ظریف در کمیسیون امنیت ملی و تصدیق آن توسط نمایندگان گفته: «انتشار این سخنان -که وزارت امور خارجه به دلایلی کاملا روشن قادر به تایید صحت و سقم آنها یا ارائه توضیحات بیشتر نیست- گرا دادن و اطلاع رسانی به آمریکا از تاکتیکهای مذاکراتی کشور است... وزارت امور خارجه از عدم پایبندی مدعیان اخلاق و تدین به موازین قانونی جلسات محرمانه و نادیده انگاشتن و ذبح مصالح ملی و امنیتی کشور به پای مطامع شخصی و جناحی بسیار متاسف است و از این پس مجبور است برای افشاء نشدن تاکتیکهای مذاکراتی و تصمیمات استراتژیک و حساس ملت و نظام، در نحوه و شکل برگزاری چنین نشستهایی دقت بیشتری کند».
در این رابطه گفتنی هایی است:
1- رسم دیرین رسوا شدگان است که به جای ابراز شرمشاری، با فرار به جلو، عاملان آگاهی ملت و رسوایی خویش را محکوم به بی اخلاقی می کنند.
2- تقبیح انتشار سخنان ظریف درحالی از سوی وزارت خارجه صورت می گیرد که این وزرات خانه پیش تر در اقدامی «خلاف اخلاق و تدین» آن را تکذیب کرده بود!
3- کدام «عقل سلیمی» حکم کرده که اعتراف به اشتباه خود و خدعهی دشمن، خلاف منافع ملی است اما پنهان کردن آن و بزک نمودن آمریکا مطابق منافع کشور است؟!
4- اتهام «ذبح مصالح ملی و امنیتی کشور به پای مطامع شخصی و جناحی» در حالی نثار منتقدان شده که آقای ظریف، به عنوان متولی دستگاه سیاست خارجی کشور، ید طولایی در درد و دل های بی سابقهی جناحی با اجنبی دارد. از اعلام خطر از روی کارآمدن افراطیون (اصولگرایان) به البرادعی در زمان تصدی سفارت ایران در سازمان ملل، تا هشدار نسبت به عواقب روی کارآمدن دلواپسان در همین دوران وزارت.
همچنان که سخنگوی وزارت خارجه نیز اخیرا با اهانت به دلواپسان بیان داشت هر چه از این افراد کمتر باشند، به نفع کشور است!
5- ادعای مضحک «گرا دادن و اطلاع رسانی به آمریکا از تاکتیکهای مذاکراتی کشور» در حالی مطرح می شود که آنچه ظریف مطرح کرده چیزی جز شرح ما وقع از گفتگوهای خود با کری نیست! بنابراین چگونه ممکن است چیزی را که آمریکایی ها خود بهتر می دانند، به آنان گرا داد!
ضمن آنکه اگر افشای بدعهدی آمریکا «گرا دادن» است، اعلام اینکه «آمریکا با یک بمب کل سیستم دفاعی ما را می تواند نابود کند» چیست؟!
6- خرج کردن از واژهی «تاکتیک مذاکراتی» برای اشتباه فاحش اعتماد به قول و قرارهای شفاهی با کری، جالب و البته کاملا بلاوجه است!
7- جالب تر آنکه نتیجه گیری پایانی این فرار به جلو این شده که سخنگوی وزارت خارجه برای عدم پاسخگویی به مجلس چنین خط و نشان بکشد و اظهار نماید «وزارت امور خارجه از این پس مجبور است برای افشاء نشدن تاکتیکهای مذاکراتی و تصمیمات استراتژیک و حساس ملت و نظام، در نحوه و شکل برگزاری چنین نشستهایی دقت بیشتری کند».
8- با توجه به تجربهی تعلیق فعالیت های هسته ای در دولت اصلاحات و خلف وعدهی البرادعی در تعریف واژهی «تعلیق»، خوب است آقای ظریف توضیح دهد اعتماد به قول و قرارهای شفاهی دشمن، مبتنی بر کدام مکتب دیپلماسی و «تاکتیک مذاکراتی» بوده است؟
مبتنی بر «سیاست» که نیست، چون هیچ عقل سلیمی اعتماد به قول شفاهی دشمن را نمی پذیرد.
مبتنی بر «رفاقت» هم نمی تواند باشد زیرا آنچنان که آقای عراقچی شرح داده: «ظریف در طول مذاکرات بسیار عصبانی بود و تند صحبت می کرد. به جرات می گویم دو یا سه بار نگران گل آویز شدن دکتر ظریف با طرف غربی بودیم و یک بار مجبور شدیم دخالت کنیم. ممکن بود ایشان و طرف غربی تو گوش یکدیگر بزنند و سعی می کردیم مسیر مباحث را عوض کنیم. گاهی هم نیم خیز می شدیم که اگر دکتر ظرف گل اویز شد من و آقای روانچی مانع شویم».
9- اگرچه اعتراف به اشتباه و پذیرش مسئولیت اقدامی مثبت است اما ملزوماتی دارد، از جمله اعلان عمومی، استعفا و پس دادن سکه های اهدایی به قهرمانان هسته ای، نه تکذیب و تقبیح افشای آن؛ که در این صورت برای این «اعتراف یواشکی» تحلیلی جز فریب و فرار از استیضاح نمی توان قائل شد.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.