احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۳۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مجلس» ثبت شده است

شرح ذبح

نمی‌دانم نمایندگان دقیقا چه فکری کرده‌اند که چنین طرحی را درخصوص مالیات بر عایدی سرمایه تصویب کرده‌اند!
این مصوبه اگر اثر منفی بر عرضه و قیمت‌ها نداشته باشد، در بهترین حالت بی‌تأثیر بر آن است:

۱. برای خودرو و مسکن، سقف متراژ و قیمت تعیین نشده است! یعنی خانواده مثلا ۴ نفره‌ای که ۴ ملک نجومی و ۴ ماشین لوکس دارد را من و ‌شما مولتی میلیاردر می‌دانیم درحالیکه مجلس آنان (خودشان) را معاف از مالیات قرار داده است!

۲. برای املاک و خودروهای تاکنون انباشت و احتکار شده، تنفس ۴ ساله مدنظر قرار گرفته تا مالکان بتوانند مال‌شان را سر فرصت به بالاترین قیمت در بازار آب کنند!

۳. املاک نوساز اساسا مشمول مالیات نیست و مالکان برج‌های پرتعداد خالی در شرق و غرب تهران می‌توانند ملک‌شان را همچنان کلید نخورده و بی‌دغدغه نگه‌دارند!

۴. در مملکتی که قیمت‌ها به سرعت افزایش می‌یابد و تورم سالانه حدود ۵۰٪ است، نرخ مالیات پلکانی ۵ تا ۶۰ درصدی از «مابه‌التفاوت» عایدی بر سرمایه یک شوخی است!

۵. تلاقی «افزایش قیمت اموال و املاک» با «تنزل پلکانی نرخ مالیات» قهرا سرمایه‌داران را به نگه‌داشت بیشتر سرمایه سوق خواهد داد و خلاء بزرگ عرضه را رقم خواهد زد که منجر به افرایش بیشتر قیمت خواهد شد.

اینگونه است که نمایندگانی که از دریافت خودرو نگذشته‌اند، با ۱۷۶ رأی موافق، ۵ رأی ممتنع و بدون رأی مخالف به استقبال این طرح رفته‌اند!

نوبت مجلس

‏لازم است مجلس، تشدید مجازات همه مشارکت کنندگان در اغتشاشاتِ منجر به لطمات جانی و مالی را تصویب و کیفرهای قانون مجازات را با موارد زیر تغلیظ نماید:
۱. اخراج از نهادهای حاکمیتی
۲. قطع یارانه
۳. محرومیت از تحصیل در دانشگاه‌های دولتی
۴. پرداخت دیه و خسارات وارده به اموال عمومی و خصوصی

‏قانون پیشنهادی مذکور، علاوه بر بالابردن هزینه برای آشوبگران و افزایش بازدارندگی، بر این منطق استوار است که هرکس به هرنحو در اغتشاشات حضور به‌هم برساند در واردآوردن خسارت به اموال عمومی و خصوصی سهیم است و از این حیث مطلقا نباید حق برخورداری از بیت‌المال را داشته باشد.

سوال از صیانت

عموم طراحان و مدافعان صیانت -قاعدتا در واکنش به نگرانی‌ها- ادعا می‌کنند شبکه‌های اجتماعی خارجی هرگز بسته نخواهد شد.

می‌دانیم که طرح صیانت با هدف قاعده‌مند کردن شرکت‌های ارتباطاتی خارجی از جمله متا است تا اگر تن به قواعد و ضوابط ایران ندادند یا تخلف کردند، محصولات آنان (اینستاگرام، فیسبوک، واتساپ، توییتر و تلگرام) مسدود شود.

سوال این است با این همه اطمینانی که بانیان و مدافعان صیانت در عدم مسدود سازی شبکه‌های خارجی داده‌اند، چگونه می‌خواهند نسبت به تمکین نکردن و تخلف کردن طرف مقابل واکنش نشان دهند؟
به عبارت دیگر وقتی طرف‌های مقابل می‌بینند که از ابتدا اینطور به دست خودشان دست‌شان را بسته‌اند، چرا باید آن‌ها را حساب کنند و اساسا وارد مذاکره شوند؟
به بیان ساده‌تر اگر پس از تصویب طرح صیانت وارد مذاکره نشوند و یا خلف وعده کنند، مسولان کشور با این همه اطمینان دادن از مسدود نشدن شبکه‌های خارجی، می‌خواهند چه کنند؟ خلاف ادعای‌شان مسدود کنند؟!

۱. نهادهای سرکاریِ فرهنگی و دینی که عموما توسط افراد ذی‌نفوذ در بودجه برایش ردیف ایجاد شده‌، دقیقا/تقریبا چه می‌کنند؟ چه خروجی‌ای داشتند؟ چند کارمند دارند؟ این کارکنان چه نسبت فامیلی‌ای با رؤسای‌شان دارند؟ چقدر حقوق می‌گیرند؟ در ازای چند دقیقه کار مفید در ماه؟ به چه کسی پاسخگو هستند؟ از کدام درگاه می‌توان به فهرست فعالیت‌های‌شان پی‌برد؟ و اساسا فارغ از آماری که می‌دهند چگونه می‌توان راستی آزمایی کرد که ادعای‌شان راست است یا مانند خیلی از مواقع دروغ گفته‌اند؟

۲. بسیاری از این نهادهای سرکاری در جمهوری اسلامی، خصوصا در سال‌های اخیر در پاسخ به سوال "چرا هیچ خروجی‌ای ندارید؟" پاسخ می‌دهند که "پول نداریم و بودجه دریافتی تنها کفاف حقوق کارکنان‌مان را می‌دهد".
سوال این است که در این صورت چرا اصلا باید بودجه‌ای به این نهادها پرداخت شود؟!
وقتی بود و نبودشان فرقی ندارد، پول می‌گیرند که خودشان را از جیب بیت‌المال سیر کنند بی‌آنکه به اندازه یک گیاه خروجی و نفع داشته باشند؟!

۳. چرا یک جریان ذی‌نفع، همیشه وقتی نوبت پاسخگویی و حسابرسی این نهادهای سرکاری می‌رسد با مقدس سازی از آن سعی می‌‌کنند به دوشیدن بیت‌المال ادامه دهند؟

۴. این دغدغه تاراج بیت‌المال چرا محدود به ایام بررسی و تصویب بودجه محدود می‌شود و توسط فعالان رسانه‌ای و عدالتخواه در دیگر ایام پیگیری نمی‌شود؟

۵. چرا برخی متوجه نمی‌شوند که وقتی می‌گوییم این صدها میلیارد تومان بودجه صرف نهادها و موسسات سرکاری نشود، منظورمان این است که خرج امور مهم و نهادهای پربازده بشود؟

۶. چندنهاد سرکاریِ فرهنگی مذهبی می‌شناسید که در سال‌های گذشته هم به دورهمی گذراندند، چه رسد به دو سال کرونایی اخیر که تحقیقا هیچ فعالیتی نداشته‌اند؟

۷. علت عطش و شهوت مسولان و فرزندان‌شان برای ایجاد تاریکخانه‌هایی تحت عنوان "موسسه فرهنگی مذهبی" چیست و چرا شاهد رشد قارچ‌وار این موسسات هستیم؟

۸. ادعای هرساله کسری بودجه که مسولان مطرح می‌کنند راست است یا دروغ؟ اگر صحیح است که هست، چرا بند ناف ارتزاق نهادهای مذکور از بودجه قطع نمی‌شود؟!

۹. چگونه می‌توان این دغدغه را عمومی کرد و از هدر رفت بیت‌المال در این خصوص جلوگیری نمود؟

۱۰. برای مقابله با این پدیده شنیع آیا امیدی به مسولان و رسانه‌هایی که یا خود آلوده این موسسه‌بازی‌ها شده‌اند و یا با مدیران و روسای صاحب نفوذ نهادهای مذکور رودربایستی دارند هست؟

 

طرح صیانت را هنوز نخوانده‌ام و ماهیت آن را نمیدانم اما میدانم وقتی صدای مخالفان بلندتر از موافقان و طراحان آن بوده، یعنی حتی اطلاع‌رسانی درستی نیز نشده، چه‌رسد به اقناع‌سازی!

صیانت نیز مانند هدفمندی یارانه بنزین است.

کلیت، ضرورت و مطلوب است؛ اما مهمتر جزئیات، زمان و روش اجراست که در این «تابستان داغ» تبعات فاجعه‌باری خواهد داشت!

اگر مجلس محترم بازهم مُصر به طرح بود، لازم است حتما پیش از آن، شفافیت آراء نمایندگان را قانون کند تا ضمن نشان دادن تعهد و شرافت خود، به وعده‌های ایام انتخابات عمل کرده و ذهنیت «به‌جای شفافیت، فیلترینگ آوردند» را خنثی نماید.

‏در حسن نیت اکثر طراحان طرح صیانت شک ندارم؛ اما اگر اتاق فکر امنیتی دولت و ضدانقلاب همفکری میکردند تا مردمی را که برای تمام شدن روحانی روزشماری میکنند پشت او قرار دهند و عصیان ملت به‌ستوه آمده از قطعی و قحطی را به نام مجلس بزنند، به راهکاری بهتر از ایجاد نگرانی اینترنتی میرسیدند؟

کد معکوس

 

‏حتی اگر میخواهید به جای محاکمه فردی که برای بورس پشت‌پا گرفته، کسی را ملامت کنید که توصیه به سرمایه‌گذاری کرده، در این صورت نیز متهم شخص روحانی است.

۹۸/۸/۲۸: توصیه رهبری به بورس در شاخص +۳۰۰ هزار

۹۹/۵/۱۶: توصیه روحانی در شاخص +۲ میلیون

۹۹/۵/۲۰: آغاز سقوط بورس با کد معکوس روحانی

 

‏روحانی چهار روز پیش از سقوط بورس، در ۹۹/۵/۱۶ مردم را به سپردن سرمایه خود به بورس دعوت می‌کند/کد می‌دهد.

واعظی نیز در ۹۹/۱۲/۸ به گران‌سازی تعمدی ارز اعتراف می‌کند.

رسانه‌های نیابتی اما با آدرس غلط، مال‌باختگان را به تجمع مقابل ‎#مجلس فراخوانده و عناصر خود را برای شعارسازی گسیل می‌دارند.

تأملات

 

آیا حواسمان هست که نظامی بودن رییس جمهوری پوست خربزه‌ای بوده که اول بار اصلاح‌طلبان زیر پای‌مان انداخته‌اند؟
فعلا چیزی نمی‌گویند، اما اگر حضور یک نظامی قطعی و مورد اقبال واقع شد، تمام قد علیه‌ش هجمه خواهند کرد و حکومت نظامی و پادگانی را بر سر ما خواهند زد.

مسئله دیگر اینکه اساسا آیا نظامی بودن مزیت است؟
اینطور استدلال می‌شود که «چون جامعه گسسته است، باید یک فرد مقتدر اوضاع را جمع کند».
گسسته بودن جامعه گزاره صحیحی است؛ اما آیا اقتدار فقط با نظامی بودن حاصل می‌شود؟ مگر اقتدار و پیشرفت ایران در دوره احمدی‌نژاد به دلیل نظامی بودن او بود؟ قطعا خیر.
آیا جامعه گسسته، روی خوشی به گزینه نظامی-سپاهی نشان خواهد داد؟ احتمالا خیر.

هر رییس جمهوری کابینه و تیمش را از «حوزه شناخت» خود خواهد چید. دلیل تاکید رهبری بر جوان بودن رییس جمهور هم همین است: جوان، جوان انتخاب خواهد کرد.
به همین قاعده نیز نظامی، نظامی را برمی‌گزیند.
اینجاست که باید گفت هم‌اکنون که ثلث مجلس و بسیاری از مناصب کلیدی در قبضه سرداران است؛ کافی نیست؟
قالیباف، لاریجانی، رضایی، صفارهرندی، محصولی و...
آیا همین چند سمت باقی‌مانده هم قرار است بیفتد دستِ نظامیان و دوستان ‌هم‌گردان و هم‌پادگان‌شان؟

طبیعی است که هواداران هر یک از گزینه‌های نظامیِ احتمالی، تبلیغ فرد حلقه زده به دور او را بکنند؛ اما واقعیت‌ها را نباید تحریف کرد و شاخصی دوخت و ساخت تا بر تن گزینه مطلوب خود کرد.
رئیس‌جمهور نظامی، در بهترین حالت یک «بدِ ضروری» است؛ اگر ضرورت‌ش اثبات شود.
در غیر آن صورت، حتما مطلوب هم نیست.
قرار نیست پاشنه دولت روی دو قطبی امنیتی-نظامی بچرخد و از چاله دولت امنیتی به چاه دولت نظامی سقوط کنیم.
نیاز امروز ما رئیس‌جمهور و تیم اقتصاددان و حقوقدان است که البته چه بهتر که جوان هم باشد.

در پایان لازم به ذکر است که آنچه بیان شد، اصول کلی، فارغ از مصادیق است. گاهی مجموع قابلیت‌های فرد آنچنان ممتاز است یا آرایش رقبا به گونه‌ای است که اگر فرد مورد نظر جوان هم نباشد یا نظامی باشد، ما را به انتخاب آن کاندیدا سوق می‌دهد.

بد و بدتر

روحانی می‌داند، من و شما هم بدانیم که موافقت‌ها و مخالفت‌های سیاسی مطلق نیست و تابعی از هزینه-فایده (مصلحت) است.
مخالفت رهبری با استیضاح، به منزله ‎#چک_سفید به رئیس‌جمهور نیست، بلکه دادن ‎#فرصت و انتخاب گزینه ‎#بد در مقابل بدتر است.
امام(ره) هم تمام تلاش خود را کردند تا بنی‌صدر و منتظری را در چارچوب نظام حفظ کنند اما ‎#در_نهایت و به عنوان ‎#آخرین_گزینه موافق استیضاح و استعفای آن دو شدند.
تصور من این است که چه در بود روحانی و چه در نبود او به واسطه استیضاح یا استعفا، درهرحال جهش قیمت و آشوب را خواهیم داشت.
‏در نبودش به دلیل شوک سیاسی، التهاب جامعه و خلاء قدرت، با شتاب بیشتر، و در بودش با شدت کمتر.
در این میان، گریختن متهم، تنها باعث می‌شود او و حامیان داخلی و خارجی‌اش، به مدد اعجاز رسانه، به جای پاسخگویی، طلبکار کشور شوند و جبهه گسترده‌تری علیه انقلاب باز شود.
‏اینکه ضدانقلاب توأمان به دولت و نظام بتازند به مراتب خطرش کمتر است از آنکه ضدانقلاب، روحانی، مدیران دولت، عناصر اصلاح‌طلب و سلبریتی‌های حامی‌شان علیه نقطه‌ای به نام انقلاب و رهبر انقلاب همصدا و متمرکز شوند.
‏ایراد دوستان موافق استیضاح در تحلیل‌شان این نیست که مضرات چند ماه بیشتر ماندن روحانی را می‌بینند، ایراد، درک نکردن مضرات جاخالی دادن مسبب اوضاع کنونی کشور است.

 

نگاشته شده در تاریخ ۹۹/۷/۳۰

استراتژیست‌های نظامی پیش از آغاز هر جنگی، آن را «شبیه‌سازی» می‌کنند تا هزینه-فایده جنگ را ترسیم و راهبرد مناسب را اتخاذ نمایند.

اکنون نیز در فضای سیاسی کشور و مطالبه روزافزون استیضاح روحانی، تلاش این قلم، شبیه‌سازی استیضاح و عزل روحانی است:

۱. رسانه‌های معاند داخلی و خارجی از کودتا علیه رئیس‌جمهور می‌گویند و با ملتهب کردن فضای کشور قیمت‌ها را بالاتر می‌برند.

۲. با فراخوان ضدانقلاب و خط‌شکنی شبکه پرتعداد اوباش مسلح و براندازان، آشوب‌های گسترده خیابانی آغاز و شعارهای ساختار شکن طرح می‌شود و مردم ناراضی از اوضاع اقتصادی نیز اعتراض خود را فریاد می‌زنند.

۳. روحانی در فرار به جلو، با ادعای کارشکنی رهبری و سپاه، طرف مقابل را عامل عدم توفیق خود ذکر می‌کند و همراه و همصدای معترضان می‌شود.

۴. مدیران عالی و دانی، و ملی و استانی دولت برای مشروعیت‌زدایی از نظام استعفا می‌دهند و دیپلمات‌ها به کشورهای محل مأموریت پناهنده می‌شوند.

۵. نیروهای امنیتی برای مدیریت و کاهش درگیری‌ها ایفای نقش می‌کنند. با افزایش شمار کشته‌های فتنه، سلبریتی‌های ورزش و هنر به هشتگ پراکنی برای آشوب‌گران می‌پردازند و زنجیره برائت از نظام با مدیریت سرویس‌های خارجی ادامه می‌یابد تا نوبت به ایفای نقش معممین فاسد برسد. امنیتی‌های آلوده نیز تقسیم کار می‌کنند و برخی به کارشکنی در خلوت مأمور می‌شوند و برخی به برائت از نظام در جلوت.

۶. جریان آلوده حوزه و سران اصلاحات و جنبش بهار با نامه و بیانیه خطاب به رهبری و درخواست استعفای ایشان، همصدا با ضدانقلاب، به معطوف کردن مشکلات کشور به رهبر انقلاب و دادن آدرس غلط به جامعه مبادرت می‌ورزند.

۷. در استان‌های مرزی گروه‌های تجزیه طلب به کمک مزدوران تکفیری وارداتی، فرصت را برای جدایی مناسب می‌بینند و فاز مسلحانه را علیه مرکز آغاز می‌کنند.

۸. روحانی با انتشار اسرار نظامی و هسته‌ای گرو گرفته از نظام، بهانه حمله به ایران و یکسره کردن کار نظام و انتقال قدرت را به دشمن می‌دهد.

۹. گروه‌های محارب آتش‌افروزی و خرابکاری‌های غیر رسمی کنونی را شدت می‌بخشند و توأمان ترورهای کور و هدفمند را در دستورکار قرار می‌دهند.

۱۰. با افزایش گسترده تلفات و ناامنی‌ها، و ضرب‌وشتم و کشتار نیروهای ارزشی در کوچه و خیابان و حمله به مساجد و اهانت به مقدسات، انقلابی‌های سست نیز خواهان پایان اوضاع به هر نحو ممکن می‌شوند و با مطالبه پایان «چرخه خشونت» عملا در زمین مقابل بازی می‌کنند. بسیاری از چهره‌های موسوم به اصولگرا و عدالتخواه و فعالان مجازی نیز با وسط بازی کردن و انتقاد به تصمیمات و منصوبین رهبری، لباس عافیت بر تن می‌کنند.

۱۱. اصلاح‌طلبان و بسیاری از مردم انتخابات را تحریم می‌کنند و ۱۴۰۰ را سال تعیین تکلیف با جمهوری اسلامی از مجرای رفراندوم اعلام می‌دارند.

۱۲. به واسطه کشته‌ها و ویرانی‌های بسیار، قطحی، غارت و افزایش چند ده برابری قیمت‌ها

الف. کشور به وضعیتی مشابه سوریه دچار می‌شود، با این تفاوت که دیگر ایرانی به کمک ایران نخواهد آمد؛ آنچنانکه با تلفات و خسارات بسیار، روحانی یا دیگر مهره دلخواه غرب، با اقتدار کامل وارث ویرانی خود ساخته شده و به قدرت بلامنازع این کشور فروپاشیده بدل می‌گردد.

ب. و یا همچون مدل لیبی به باتلاق حمله نظامی خارجی، چندپارگی و جنگ بی‌انتهای داخلی فرو می‌رویم.

پاورقی:

۱. آنچه ترسیم شده، آینده‌پژوهی مبتنی‌بر واقعه‌نگاری از تحولات جاری منطقه و فتنه‌های تجربه شده علیه محور مقاومت، کشورهای سوریه، عراق، لبنان و ایرانِ ۷۸، ۸۸، ۹۶، ۹۷ و ۹۸ است.

۲. ترسیم تبعات منفی ورود نابهنگام به عزل و استیضاح، مستند به شرایط فعلی کشور است که صدالبته قابلیت تغییر دارد و با افزایش درگیری‌های داخلی و خارجی بلوک غرب و خصوصا آمریکا، و افزایش توان اقتصادی، امنیتی و دفاعی ایران و مهمتر از همه رشد بینش مردم و پیروی از رهبری، امکان حصول آن و یا خلع سلاح کردن روحانی و واداشتن او به فرود آرام در ماه‌های پایانی دولتش وجود دارد.

۳. کلید زدن فتنه مذکور از روزنه استعفا یا استیضاح روحانی اگرچه مطلوب شبکه نفوذ و سرویس‌های پشتیبان است، اما محدود به آن نیست. این آتش در بقای روحانی نیز امکان اشتعال دارد که در آن صورت تکلیف دیگری داریم.

والعاقبة للمتقین

 

نگاشته شده در تاریخ ۹۹/۷/۲۹

انتخاب هوشمند

 

‏۱. برخی نامزدهای مجلس، هم اکنون نماینده هستند. اگر گفتند در مجلس بعد چنان خواهم کرد، بپرسید چهارسال وقت داشتید، چرا تا الان کاری نکردید؟

۲. حقوق چهارسالِ نماینده حدود ۵۰۰ میلیون است. نامزدها هزینه‌های میلیاردی امروز را با رأی فروشی در مجلس و زدوبند با اصحاب قدرت جبران خواهند کرد.

‏۳. وظیفه مجلس نظارت و قانون‌گذاری است. وعده‌های اجرای پروژه‌های شهری یا ملی که به ترتیب در اختیار شورای شهر و دولت است را بگذارید پای بی‌سوادی یا دروغ‌گویی یک نامزد که در هر دو حال نافی صلاحیت او است.

۴. برای شناخت نامزدها، به خانواده، اعضای ستاد، موافقان و مخالفان‌شان توجه کنید.

‏۵. تمایل نامزدها به کلی گویی و تکرار مفاهیم است. برای شناخت آنان و سنجش عیار اعتقادشان به شعارها، درباره این افراد و موضوعات به صورت مصداقی پرسش کنید: روحانی، لاریجانی، شفافیت آراء، مالیات بر سرمایه، برجام، FATF.

۶. از نامزدهای شهر خود برای مناظره با یکدیگر دعوت کنید. سطح دانش و بینش افراد بهتر سنجیده می‌شود.

‏۷. وعده‌های نخ‌نمایی چون تقسیمات استانی، مبارزه با گرانی و ساخت پروژه‌های عمرانی از رایج‌ترین شعارهای نامزدها و خارج از اراده و اختیار فردی آنان است؛ اینبار دیگر فریب نخورید!

۸. برنامه هرچقدر هم خوب باشد، ستادها می‌نویسند و دست فرد می‌دهند. به سوابق و کارنامه افراد دقت کنید.

‏۹. هر فرد همانطور نمایندگی می‌کند که کاندیداتوری کند. زدوبند و فریب این ایام تا پایان نمایندگی امتداد خواهد داشت.

۱۰. وضع امروز کشور نتیجه رأی دیروز ما و بازی در زمین پدرخوانده‌های شهر و رؤسای طوایف است. رأی ندادن یا بد رأی دادن اوضاع را بدتر می‌کند. تنها راه انتخاب شایستگان است.