استراتژیستهای نظامی پیش از آغاز هر جنگی، آن را «شبیهسازی» میکنند تا هزینه-فایده جنگ را ترسیم و راهبرد مناسب را اتخاذ نمایند.
اکنون نیز در فضای سیاسی کشور و مطالبه روزافزون استیضاح روحانی، تلاش این قلم، شبیهسازی استیضاح و عزل روحانی است:
۱. رسانههای معاند داخلی و خارجی از کودتا علیه رئیسجمهور میگویند و با ملتهب کردن فضای کشور قیمتها را بالاتر میبرند.
۲. با فراخوان ضدانقلاب و خطشکنی شبکه پرتعداد اوباش مسلح و براندازان، آشوبهای گسترده خیابانی آغاز و شعارهای ساختار شکن طرح میشود و مردم ناراضی از اوضاع اقتصادی نیز اعتراض خود را فریاد میزنند.
۳. روحانی در فرار به جلو، با ادعای کارشکنی رهبری و سپاه، طرف مقابل را عامل عدم توفیق خود ذکر میکند و همراه و همصدای معترضان میشود.
۴. مدیران عالی و دانی، و ملی و استانی دولت برای مشروعیتزدایی از نظام استعفا میدهند و دیپلماتها به کشورهای محل مأموریت پناهنده میشوند.
۵. نیروهای امنیتی برای مدیریت و کاهش درگیریها ایفای نقش میکنند. با افزایش شمار کشتههای فتنه، سلبریتیهای ورزش و هنر به هشتگ پراکنی برای آشوبگران میپردازند و زنجیره برائت از نظام با مدیریت سرویسهای خارجی ادامه مییابد تا نوبت به ایفای نقش معممین فاسد برسد. امنیتیهای آلوده نیز تقسیم کار میکنند و برخی به کارشکنی در خلوت مأمور میشوند و برخی به برائت از نظام در جلوت.
۶. جریان آلوده حوزه و سران اصلاحات و جنبش بهار با نامه و بیانیه خطاب به رهبری و درخواست استعفای ایشان، همصدا با ضدانقلاب، به معطوف کردن مشکلات کشور به رهبر انقلاب و دادن آدرس غلط به جامعه مبادرت میورزند.
۷. در استانهای مرزی گروههای تجزیه طلب به کمک مزدوران تکفیری وارداتی، فرصت را برای جدایی مناسب میبینند و فاز مسلحانه را علیه مرکز آغاز میکنند.
۸. روحانی با انتشار اسرار نظامی و هستهای گرو گرفته از نظام، بهانه حمله به ایران و یکسره کردن کار نظام و انتقال قدرت را به دشمن میدهد.
۹. گروههای محارب آتشافروزی و خرابکاریهای غیر رسمی کنونی را شدت میبخشند و توأمان ترورهای کور و هدفمند را در دستورکار قرار میدهند.
۱۰. با افزایش گسترده تلفات و ناامنیها، و ضربوشتم و کشتار نیروهای ارزشی در کوچه و خیابان و حمله به مساجد و اهانت به مقدسات، انقلابیهای سست نیز خواهان پایان اوضاع به هر نحو ممکن میشوند و با مطالبه پایان «چرخه خشونت» عملا در زمین مقابل بازی میکنند. بسیاری از چهرههای موسوم به اصولگرا و عدالتخواه و فعالان مجازی نیز با وسط بازی کردن و انتقاد به تصمیمات و منصوبین رهبری، لباس عافیت بر تن میکنند.
۱۱. اصلاحطلبان و بسیاری از مردم انتخابات را تحریم میکنند و ۱۴۰۰ را سال تعیین تکلیف با جمهوری اسلامی از مجرای رفراندوم اعلام میدارند.
۱۲. به واسطه کشتهها و ویرانیهای بسیار، قطحی، غارت و افزایش چند ده برابری قیمتها
الف. کشور به وضعیتی مشابه سوریه دچار میشود، با این تفاوت که دیگر ایرانی به کمک ایران نخواهد آمد؛ آنچنانکه با تلفات و خسارات بسیار، روحانی یا دیگر مهره دلخواه غرب، با اقتدار کامل وارث ویرانی خود ساخته شده و به قدرت بلامنازع این کشور فروپاشیده بدل میگردد.
ب. و یا همچون مدل لیبی به باتلاق حمله نظامی خارجی، چندپارگی و جنگ بیانتهای داخلی فرو میرویم.
پاورقی:
۱. آنچه ترسیم شده، آیندهپژوهی مبتنیبر واقعهنگاری از تحولات جاری منطقه و فتنههای تجربه شده علیه محور مقاومت، کشورهای سوریه، عراق، لبنان و ایرانِ ۷۸، ۸۸، ۹۶، ۹۷ و ۹۸ است.
۲. ترسیم تبعات منفی ورود نابهنگام به عزل و استیضاح، مستند به شرایط فعلی کشور است که صدالبته قابلیت تغییر دارد و با افزایش درگیریهای داخلی و خارجی بلوک غرب و خصوصا آمریکا، و افزایش توان اقتصادی، امنیتی و دفاعی ایران و مهمتر از همه رشد بینش مردم و پیروی از رهبری، امکان حصول آن و یا خلع سلاح کردن روحانی و واداشتن او به فرود آرام در ماههای پایانی دولتش وجود دارد.
۳. کلید زدن فتنه مذکور از روزنه استعفا یا استیضاح روحانی اگرچه مطلوب شبکه نفوذ و سرویسهای پشتیبان است، اما محدود به آن نیست. این آتش در بقای روحانی نیز امکان اشتعال دارد که در آن صورت تکلیف دیگری داریم.
والعاقبة للمتقین
نگاشته شده در تاریخ ۹۹/۷/۲۹