آن سوی عالم، ترامپ در ایام تبلیغات گفته بود «طرفدارانم آنقدر به من وفادارند که اگر در روز روشن آدم بکشم دست از حمایت بر نمی دارند». در این سو نیز برخی طرفداران روحانی پس از سه دور مناظره عملا اثبات کردند واکنش همیشگی شان در برابر رسوایی مفاسدِ رئیس «قبیله» چنین است که در بدو طرح مفسده ای، آن را تکذیب می کنند، بعد که تبیین شود، تشکیک می کنند و نهایتا وقتی اثبات گردد، توجیه می نمایند!
طرفداران روحانی آنقدر قدرت هاضمه شان قوی است که به راحتی کلکسیون ناکارآمدی دولت و مسائل اثبات شده ای چون تقلب نجومی در تحصیلات، رانت نجومی در ملک، ارتباط مستمر با جن گیران، رکود فراگیر و بی سابقه، بن بست برجام و دو جین دروغ رسوا شده رئیس جمهور را می بینند و ککشان هم نمی گزد، همچنان که اسناد دریافت پاداش و ملک نجومی جهانگیری و دروغ های عجیب و آشکار جناب معاون اول را مشاهده کردند و به روی خود نیاوردند!
اینکه اینها اصولا از چه قماشی اند را نمی دانم! بعید می دانم عموما نفعی از مفاسد اقتصادی دولت برده باشند که بخواهم تحلیل کنم شریک دزد اند. بعید هم می دانم که از اقوام و آشنایان رئیس جمهور و یا کابینه باشند؛ هرچه باشد چند میلیون نفرند!
در تحلیل این پدیده، آنچه به نظر اینجانب می رسد، چند مؤلفه است که عموم طرفداران روحانی و به عبارت بهتر «طرفدار ماندگان» او بدان مبتلا هستند:
1- ارزش دانستنِ کم نیاوردن و وفادار ماندن در هر شرایطی. اینان کسانی اند که هویت خود را در آبی و قرمز عرصه سیاست تعریف کرده اند که هرچقدر بیشتر و بلندتر هورا بکشند، پررنگ تر اند!
2- اصالت السکس برای برخی. یعنی اینکه کسانی را بر مسند قدرت می پسندند که رهایی جنسی را تضمین و ترویج کنند. برای اینها مهم نیست در کرسنت حداقل 14 میلیارد دلار به ایران و ایرانی خسارت وارد شده، کنسرت شان به راه باشد کفایت می کند، نان برای اینان موضوعیت ندارد، واجب تر از نانی دارند که صبح تا شب در پی آن در خیابان ها پرسه می زنند.
3- هراس از رقیب و پناه بردن به اژدها از ترس مار. اینها کسانی اند که آدرس غلط دولت مبنی بر اینکه اگر غیر از ما برسرکار بودند، ایران به بلایا و مصائب ونزوئلا، عراق، لیبی و سوریه دچار می شد را باور کرده اند، اینکه نمودار و آمار اقتصادی و تاریخ و تجربه سیاسی چه می گوید مهم نیست!
4- باور نمودن دست آورد سازی های دولت. اینان نیز کسانی اند که گمان می کنند وضع اقتصاد خوب شده است اگرچه وضع خودشان خراب باشد، باور کرده اند روابط با جهان غرب و عرب بهبود یافته، حتی اگر عربستان و نوچه اش امارات هر روز علیه ایران زوزه بکشند و آمریکا بی وقفه چماق تهدید و تحقیر و تحریم را بر سر ایران بکوبد. همینکه آلبوم عکس رئیس جمهور مزین به تصاویر رنگارنگ دیدار توأم با تحقیر مقامات اروپایی باشد، مع الاسف بر اثر غرب زدگی حادی که دچارش هستند، برای شان یک دست آورد است. یک بار زحمت نداده اند از خود بپرسند نتیجه این سفرهای لوکس از جیب ملت تا کنون چه بوده؟ چرا سرمایه گذاری خارجی در پسا برجام کمتر از نصف شده؟ و کدام محصول استراتژیک به کشور راه یافته؟ اینان گمان کرده اند صرف قرار گرفتن قدرت های جهان رو در روی ایران، یک دست آورد است، حال در این معمله و رویارویی چه دادند و چه گرفتند اساسا مهم نیست!
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.