احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تقلب» ثبت شده است

وکیل پایه یک

 

جناب آقای دکتر شهبازی

ریاست محترم کانون وکلای دادگستری

با سلام

احتراما به استحضار می‌رساند آقای حجت‌الاسلام روحانی در سوابق‌شان مدعی شده‌اند که «وکیل پایه یک دادگستری» هستند.

به عنوان یک دانش‌آموخته حقوق و به نمایندگی از خیل جوانان منتظر در صف ورود به کسوت وکالت، از شما به عنوان متولی کنونی کانون درخواست دارم راجع به پرونده‌ی ایشان شفاف سازی نموده و جزئیات قبولی وی در آزمون کانون و گذراندن دوره کارآموزی و ارتقاء به پایه یک را برای افکار عمومی حیرت زده تشریح فرمایید.

در تکمله از ریاست محترم قوه قضاییه نیز تقاضا دارم بررسی پرونده وکالت آقای حاج شیخ حسن روحانی، موسوم به «دکتر روحانی» به عاقبت پرونده تحصیلی ایشان دچار، و بی‌نتیجه رها نشود.

با سپاس فراوان، احمد قدیری

 

🔹متولد ۹ دی ۱۳۲۷ (شناسنامه ۲۱ آبان ۱۳۲۷) سرخه است.

🔹هفت فرزند بودند که خواهر و برادر بزرگتر وی در کودکی مرده و حسین، طوبی، فاطمه و طاهره، برادر و خواهران او هستند.

🔹پنج فرزند دارد:
زهرا و سپس منصوره که ساکن اتریش و عروس محمدحسین بهشتی، وارد کننده بزرگ میوه است.
محمد، کشته شده در جوانی، در دهه هفتاد به دست فردی که نگران افشای اسرارش بود. جالب آنکه روحانی در کتاب خاطراتش هیچ اشاره‌ای به این فرزند خود نمی‌کند.
مجید، با فامیلی «عمرانی»!
و فرزند آخر، مریم، که همسر کامبیز مهدی‌زاده است.

🔹قبل از انقلاب توسط ساواک دستگیر، و برای آنچه «رهایی از فشار دستگاه» نام نهاده، اردیبهشت ۵۷ راهی انگلستان می‌شود.
هرچند ادعای روحانی این است که این خروج از کشور به توصیه‌ی شهیدان بهشتی و مطهری بوده، اما هیچ مؤیدی بر گفته‌ی وی موجود نیست.

🔹درحالیکه مدعی است از ۱۴ سالگی تحت تعقیب بوده و سال‌های ۴۳ و ۴۴ توسط شهربانی و ساواک بازداشت و ممنوع المنبر شده اما در سال ۴۸ بدون هیچ منعی پذیرفته‌ی حقوق دانشگاه تهران می‌شود و در اوج به اصطلاح مبارزات و مشغله‌های حوزوی، ۳ ساله به او لیسانس می‌دهند!

🔹«وکیل پایه یک از سال ۸۶» از سوابق مذکور برای او است، درحالیکه هیچگاه نه در آزمون وکالت شرکت کرد و نه مراحل ارتقاء به مرتبه پایه یک (از جمله کارآموزی) را طی نمود.

🔹تا سال ۷۹ پنج دوره نماینده مجلس بود و در تمام این مدت خود را دکترای حقوق از انگلستان معرفی می‌کرد، درحالیکه وی در شرایطی که عالی‌ترین مقام امنیتی کشور بود، به نام تحصیل در مقاطع ارشد و دکترا در بازه‌ی ۷۳ تا ۷۷ (اخذ ارشد و دکتری تنها در ۴ سال!) مکررا به انگلستان رفت و آمد داشت.

🔹جالب آنکه با بررسی رساله ارشد و دکتری وی از طریق نرم‌افزارهای سرقت یاب، مشخص می‌گردد اکثر قریب به اتفاق آن کپی‌کاریِ بدون ذکر منبع و سرقت بوده است.

🔹درحالی عضو خبرگان رهبری و مدعی اجتهاد است که هیچ‌گاه آزمون اجتهاد نداده و «تسلط»ی بر زبان عربی ندارد؛ همچنین درحالی ادعای داشتن دکترای حقوق از انگلستان را دارد که از بیان ساده‌ترین جملات انگلیسی نیز عاجز است و با این حال مدتی مدیرمسؤل فصلنامه پژوهشی «Iranian Review of Foreign» بود!

🔹پیشنهاد به دار آویختن ضدانقلاب در نمازجمعه را در مجلس اول می‌دهد و آشوبگران ۱۸ تیر را در نمازجمعه پست‌تر از اوباش می‌خواند. عضو همیشگی نهاد راستگرای جامعه روحانیت مبارز، مخالف سرسخت اکران فیلم «مارمولک»، عامل اجباری شدن حجاب در کشور و معتقد به لزوم «بریدن دست معتقدان به حجاب اختیاری» بوده اما در انتخابات ۹۲ با چهره‌ای جدید از جامعه و جوانان رأی می‌گیرد!

🔹یکماه قبل از حمله صدام، با وجود تحرکات مرزی عراق، در مجلس اول پیشنهاد انحلال تیپ ویژه ارتش را می‌دهد که با واکنش تند شهید چمران مواجه می‌شود.

🔹در اواسط جنگ همراه با هاشمی، مجمع موسوم به «عقلا» را تشکیل می‌دهند که با تمرکز بر بحث توقف جنگ، موجب کاهش انگیزه مسؤلان و رزمندگان شد که با عتاب امام، جلسات مذکور تعطیل می‌گردد.

🔹سال ۶۰ رسما نام «روحانی» را ثبت می‌کند اما در مدرک اهدایی دکترایش توسط انگلستان در سال ۷۷، نام «فریدون» اعلام و درج می‌شود!

🔹مطابق اعلام کمیته تحقیق و تفحص مجلس از دوتابعیتی‌ها، مشخص می‌گردد یک مقام عالی اجرایی دارای تابعیت اسکاتلندی (انگلیسی) است که بسیاری از سفرهای مخفی خارجی خود را با پاسپورت دوم و نام اصلی انجام می‌داده.

🔹حداقل دو مرتبه ارتباط مخفی روحانی با آمریکایی‌ها ثبت و مسجل شده: اولی به عنوان یکی از سه نماینده هاشمی در دیدار با نماینده مشاور امنیت ملی آمریکا (مک فارلین) طی سال‌های ۶۴-۶۵ که موضوع آن آینده رهبری در ایران بود؛ و دومی سفر روحانی به پاریس در سال ۶۵ و دیدار با نمایندگان اسرائیلی که خود را آمریکایی معرفی کرده بودند و روحانی در آن دیدار خواهان فشار بیشتر بر امام برای پایان جنگ می‌شود.
موضوع اخیر توسط حسن عباسی افشا و با شکایت دولت مواجه گشت که با تبرئه‌ی عباسی، صحت ادعای وی مسجل شد.
موضوعی که عینا با تبرئه حمید رسایی از شکایت دولت در خصوص اتهام تقلب تحصیلی روحانی، تکرار و اثبات می‌گردد.

🔹مجید جعفری‌تبار، جن‌گیر محکوم به اعدام، حامی روحانی و از نزدیکترین افراد به وی بوده و جالب آنکه حسین فریدون نیز از مرتبطین با عباس غفاری، دیگر جن‌گیر محکوم به اعدام است و اخبار مراجعه مکرر این خانواده به جن‌گیرهای مختلف تاکنون چندین مرتبه افشا شده.
جالب آنکه رؤیت اجنه در نوجوانی و مسلوب‌الاختیار شدن در برابر آنان، در خاطرات روحانی صریحا ذکر گشته.

🔹درحالی ویلای ۲۰۰ میلیاردی در ولنجک یکی از اموال او است که طبق خاطراتش، پیش از انقلاب مستأجر اتاقی محقر در قم بود.

🔹دختر بزرگ او، زهرا، اکنون در عقد یکی از اعضای کابینه است.

🔹پدافند هوایی کشور با فرماندهی روحانی، هواپیمای مسافربری حامل شهید جهان‌آرا و جنگنده شهید عباس بابایی را منهدم می‌کند.

🔹در مذاکرات ۵۹۸ پیشنهاد واگذاری کامل اروند به عراق را می‌دهد که با مخالفت ولایتی ناکام می‌ماند.

جواد موگویی، در کانال خود نوشته: «در طول سال‌هایی که در تحقیق و پژوهش برای نوشتن کتاب "آخرین نخست‌وزیر؛ زندگی و زمانه مهندس موسوی" بودم، هیچ‌گاه با موردی از سوء استفاده مالی و یا سوء اخلاق از موسوی مواجه نشدم... موسوی را باید از پاک‌دست‌ و سالم‌ترین رجال انقلاب دانست. نخست‌وزیری که پس از پایان دوران قدرت، همچنان در همان خانه ساده زندگی و با پیکان شخصی رفت و آمد کرد. فرزندانش خلاف دیگر آقازاده‌ها هیچ‌گاه از رانت پدر استفاده نکردند و خود نیز با همان حقوق کارمندی زندگی کرد». [1

فارغ از پول‌های کثیف داخلی و خارجی‌ای که سر از ستاد موسوی در انتخابات درآورد (از جمله اسناد شبکه الجزیره در افشای کمک ۵۰ میلیون دلاری محمود عباس به موسوی) [2-3] و عملکرد متقلبانه وی در انتخابات ۸۸، توجه نویسنده محترم را به این موارد جلب می‌کنم:

۱. موسوی در دوره نخست وزیری در منزل سازمانی ۱۰۱۱ متری در پاستور مستقر بود که پس از اتمام دوره در اقدامی عجیب از هاشمی درخواست واگذاری منزل به خویش را داشت که با موافقت و دستور رئیس جمهور وقت، آن ملک با ۹۸.۵٪ تخفیف به عنوان اولین ملک نجومی رانتی واگذار شده در جمهوری اسلامی، به نام موسوی ثبت می‌شود. [4]

۲. موسوی بدون داشتن مدرک دکترا، عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس بود [5-6] و علاوه بر حقوق ناروای آن، همزمان از حقوق‌های دیگری چون کارهای شخصی، کسوت مشاوره به رؤسای جمهور هاشمی و خاتمی، عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام و ریاست بر فرهنگستان هنر، به صورت نجومی و همزمان ارتزاق می‌کرد! [7]

۳. خانم کوکب موسوی خامنه، دختر وی، خلاف روال و بدون کنکور وارد مقطع دکتری دانشگاه امیرکبیر شد. [8]

۴. همسر موسوی نیز به همان صورت و با قانون گریزی و رانتی به مراتب درشت‌تر، ارشد و دکتری را از دانشگاه آزاد کادو گرفت و خلاف همه مقررات و آیین نامه‌های آموزشی، خود را در کسوت استاد تمامی نشاند و سال‌ها بر کسوت ریاست دانشگاه الزهرا تکیه زد. [9-10]

اگرچه برادر عزیزم، جواد موگویی، جانب احتیاط را رعایت کرده و نگفته موسوی سوء استفاده‌ای نداشته، بلکه از عبارت «با موردی از سوء استفاده مواجه نشدم» استفاده کرده، اما این غفلت آشکار از کارنامه سیاه مالی موسوی حقیقتا جای تعجب دارد!

کسی که اسرار رجال را از تاریکخانه تاریخ بیرون می‌کشد، چطور از اخبار و اطلاعات آشکاری که اسناد آن نیز منتشر شده است غفلت کرده؟


[1] t.me/javadmogoei/67

[2] theguardian.com/world/2011/jan/26/palestinian-distrust-iran-leaked-papers

[3] yjc.ir/fa/news/5132392

[4] farsnews.com/news/13950613000681

[5] rajanews.com/news/15029

[6] rajanews.com/news/15105

[7] fa.wikipedia.org/wiki/میرحسین_موسوی

[8] jahannews.com/analysis/54056

[9] iusnews.ir/fa/news-details/149/

[10] farsnews.com/news/8803180287

یادآوری

رحمانی فضلی، وزیر کشور، انتشار آراء تفکیکی صندوق ها را مشروط به تأیید انتخابات توسط شورای نگهبان کرده بود. انتخابات در نهایت تأیید شد، اما آراء تفکیکی منتشر نشد. به همین خوشمزگی!

حامیان روحانی

رسانه رژیم سلطنتی انگلیس اینگونه هوای دولت دست نشانده خود را دارد: «حمله فردی با سلاح سرد به نهاد ریاست جمهوری».

تصور تیتر بی بی سی برای همین اتفاق در دولت قبل و یا اتفاقی مشابه در زمان کنونی و در خصوص یکی از نهادهای زیرنظر رهبری دشوار نیست: «شلیک مأموران سپاه پاسداران به جوان معترض ایرانی».

لازم به ذکر است انگلستان سابقا نیز مدارک صوری ارشد و دکتری را از مجرای دانشگاه کلودونیان گلاسکو به حسن روحانی، در زمان تصدی دبیری شورای عالی امنیت ملی وی اعطا کرده بود.

حب و بغض های رکن رسانه ای MI6 نسبت به دولت و قوه قضائیه در یک نما


دانشگاه کلدونیان گلاسکو که شریک جرم حسن روحانی در صدور مدرک تحصیلی بی اصالت برای وی است، در بیانیه ای صحت رساله دکتری نگاشته شده برای روحانی را تایید و خود را تطهیر کرد!

اینکه تکلیف «۱. بیست سال استفاده روحانی از نام و نان دکترای نداشته با وجود لیسانسه بودن ۲. تخلف فاحش از ضوابط اداری و امنیتی و تحصیل در مقاطع راشد و دکتری در دانشگاه دولت متخاصم انگلیس در عین تصدی دبیری شورای عالی امنیت ملی ۳. نداشتن کمترین آشنایی با زبان انگلیسی ۴. سرقت علمی گسترده در رساله دکتری و ۵. عضویت در هیأت علمی دانشگاه با درجه استاد تمامی» چه می شود و چگونه توجیه می گردد را نمی دانم!

لازم به تذکر است: پایان نامه ارشد روحانی قابل دریافت نیست و تیم تحقیقاتی بررسی مدرک روحانی متشکل از جمعی از دانشجویان ساکن آمریکا، تنها به رساله دکتری دسترسی داشته اند. بررسی پایان نامه ارشد، حتما به همان قاعده دکتری، واجد نکات جالبی خواهد بود.


پی نوشت: خبر «آمدنیوز» در خصوص تایید مدرک تحصیلی توسط دانشگاه کلدونیان گلاسکو هم دروغ از آب در آمد.

تاکنون دانشگاه مذکور موضعی نگرفته و البته هیچ بعید نیست به همان دلیلی که چنین مدارک بی اصالتی را برای ارشد و دکترای حجت الاسلام شیخ حسن روحانی صادر کرده، در نهایت آن را نیز تایید نماید.


مطلب مرتبط: «بررسی جامع و مستند پرونده‌ی تحصیلی حجت الاسلام روحانی، یک بار برای همیشه» ahmadghadiri.ir/post/38

۱. اینکه می گوییم در نظام انتخاباتی ایران تقلب عملا در نتایج نهایی موثر نیست، به دلیل نظارت چندگانه بر آراء و مطابق اصل تضاد منافع است، به نحوی که علاوه بر نمایندگان شورای نگهبان و وزارت کشور، نماینده نامزدها و معتمدان محلی نیز بر شمارش آراء نظارت، و تقلب های احتمالی را کشف و اعلام می نمایند و طبق روال همیشگی، صندوقی که تعدادی از آراء آن آلوده به تقلب باشد، باطل اعلام می گردد. همچنان که امروز شورای نگهبان گزارشات عدیده ای از تخلف های فاحش دریافت و ثبت نمود و خبرها حاکی از دستگیری چند ده نفر در کشور به دلیل جرایم انتخاباتی است.

۲. در سال ۸۸ تمام نظرسنجی های معتبر داخلی و خارجی، پیروزی احمدی نژاد بر موسوی را با اختلاف بسیار گواهی می کردند. با این حال موسوی پیش از پایان رأی گیری خود را پیروز انتخابات با «اختلاف آراء بسیار زیاد» اعلام کرد و در اثبات دروغ بزرگ خود با وجود تمهیداتی چون بازشماری تصادفی ۱۰ درصد آراء و تمدید ۵ روزه مهلت اعتراض، تنها به نظریه داماد لرستان اکتفا نمود!

۳. اکنون اما شاهد بودیم دولت، قم و مشهد، جنوب تهران و نیز مناطق محروم کشور را در بحران کمبود تعرفه نگه داشت، درحالیکه در نقاط و مناطقی که آراء روحانی بیشتر برآورد می شد، تعرفه زیاد هم آمد. تخلف ها و تقلب های مستندی چون تعرفه های غیر ممهور به مهر انتخابات و تبلیغ میدانی روحانی در مراکز رأی گیری، درشت تر نگاشتن نام حسن روحانی در برگه های اعلام اسامی کاندیداها در حوزه های انتخاباتی، عدم نگارش و قراردادن شهرت «رئیسی» برای سید ابراهیم رئیس الساداتی و بسیاری موارد ریز و درشت دیگر، همه و همه نشان از تقلای بقای رئیس جمهوری است که رسیدگی قضایی به پرونده های سنگین مالی و امنیتی را پیش روی خود دارد و می داند پایان ریاست جمهوری اش، آغاز محاکمه خود، خانواده و اطرافیانش خواهد بود.

۴. طبیعتا در این فضا، اگر روحانی به مدد شهرآشوب انتخابات امروز، پیروز اعلام شود، شورای نگهبان در پی عمل به وظیفه اش، متهم به دخالت در انتخابات و تغییر نتایج خواهد شد که خود، زمینه صدور فرمان آشوب توسط روحانی را فراهم می کند.

اگر هم با وجود این حجم بی سابقه از تخلف و تقلب دولت، به دلیل اختلاف بالای آراء رئیسی، ایشان رئیس جمهور گردد، آن وقت خود دولت برای ابطال صندوق های رأی به بهانه آلوده بودن به تقلب خویش، دست به کار می شود و با هرگونه مقاومت شورای نگهبان، این نظام است که متهم به تقلب خواهد شد، موضوعی که از چندی پیش از سوی رسانه های ضد انقلاب حامی روحانی با کلید واژه پرتکرار «مهندسی انتخابات» به وفور پمپاژ و القاء می گردید!

۵. نهایتا آنکه از مفسدانی که چهار سال به صندوق بیت المال دستبرد زدند، یک شب دست بردن در صندوق آراء هیچ دور از انتظار نبود.

باید دید آن «عامل»، پس از به ورشکستگی کشاندن نظام اقتصادی کشور و تعطیلی صنعت هسته ای، آخرین مأموریت خود را در به آشوب کشاندن کشور با موفقیت به پایان می برد یا خیر.


ارجاعات:

۱. چرا فتنه بزرگتری در راه است؟ t.me/GhadiriNetwork/979

۲. ایران در بحران، روایت چهار سال غارت t.me/GhadiriNetwork/1055

۳. بررسی جامع انتخابات ۸۸ یکبار برای همیشه t.me/GhadiriNetwork/880

ترامپ و حامیانش

آن سوی عالم، ترامپ در ایام تبلیغات گفته بود «طرفدارانم آنقدر به من وفادارند که اگر در روز روشن آدم بکشم دست از حمایت بر نمی دارند». در این سو نیز برخی طرفداران روحانی پس از سه دور مناظره عملا اثبات کردند واکنش همیشگی شان در برابر رسوایی مفاسدِ رئیس «قبیله» چنین است که در بدو طرح مفسده ای، آن را تکذیب می کنند، بعد که تبیین شود، تشکیک می کنند و نهایتا وقتی اثبات گردد، توجیه می نمایند!

طرفداران روحانی آنقدر قدرت هاضمه شان قوی است که به راحتی کلکسیون ناکارآمدی دولت و مسائل اثبات شده ای چون تقلب نجومی در تحصیلات، رانت نجومی در ملک، ارتباط مستمر با جن گیران، رکود فراگیر و بی سابقه، بن بست برجام و دو جین دروغ رسوا شده رئیس جمهور را می بینند و ککشان هم نمی گزد، همچنان که اسناد دریافت پاداش و ملک نجومی جهانگیری و دروغ های عجیب و آشکار جناب معاون اول را مشاهده کردند و به روی خود نیاوردند!

اینکه اینها اصولا از چه قماشی اند را نمی دانم! بعید می دانم عموما نفعی از مفاسد اقتصادی دولت برده باشند که بخواهم تحلیل کنم شریک دزد اند. بعید هم می دانم که از اقوام و آشنایان رئیس جمهور و یا کابینه باشند؛ هرچه باشد چند میلیون نفرند!

در تحلیل این پدیده، آنچه به نظر اینجانب می رسد، چند مؤلفه است که عموم طرفداران روحانی و به عبارت بهتر «طرفدار ماندگان» او بدان مبتلا هستند:

1- ارزش دانستنِ کم نیاوردن و وفادار ماندن در هر شرایطی. اینان کسانی اند که هویت خود را در آبی و قرمز عرصه سیاست تعریف کرده اند که هرچقدر بیشتر و بلندتر هورا بکشند، پررنگ تر اند!

2- اصالت السکس برای برخی. یعنی اینکه کسانی را بر مسند قدرت می پسندند که رهایی جنسی را تضمین و ترویج کنند. برای اینها مهم نیست در کرسنت حداقل 14 میلیارد دلار به ایران و ایرانی خسارت وارد شده، کنسرت شان به راه باشد کفایت می کند، نان برای اینان موضوعیت ندارد، واجب تر از نانی دارند که صبح تا شب در پی آن در خیابان ها پرسه می زنند.

3- هراس از رقیب و پناه بردن به اژدها از ترس مار. اینها کسانی اند که آدرس غلط دولت مبنی بر اینکه اگر غیر از ما برسرکار بودند، ایران به بلایا و مصائب ونزوئلا، عراق، لیبی و سوریه دچار می شد را باور کرده اند، اینکه نمودار و آمار اقتصادی و تاریخ و تجربه سیاسی چه می گوید مهم نیست!

4- باور نمودن دست آورد سازی های دولت. اینان نیز کسانی اند که گمان می کنند وضع اقتصاد خوب شده است اگرچه وضع خودشان خراب باشد، باور کرده اند روابط با جهان غرب و عرب بهبود یافته، حتی اگر عربستان و نوچه اش امارات هر روز علیه ایران زوزه بکشند و آمریکا بی وقفه چماق تهدید و تحقیر و تحریم را بر سر ایران بکوبد. همینکه آلبوم عکس رئیس جمهور مزین به تصاویر رنگارنگ دیدار توأم با تحقیر مقامات اروپایی باشد، مع الاسف بر اثر غرب زدگی حادی که دچارش هستند، برای شان یک دست آورد است. یک بار زحمت نداده اند از خود بپرسند نتیجه این سفرهای لوکس از جیب ملت تا کنون چه بوده؟ چرا سرمایه گذاری خارجی در پسا برجام کمتر از نصف شده؟ و کدام محصول استراتژیک به کشور راه یافته؟ اینان گمان کرده اند صرف قرار گرفتن قدرت های جهان رو در روی ایران، یک دست آورد است، حال در این معمله و رویارویی چه دادند و چه گرفتند اساسا مهم نیست!

منجلاب تقلب

دست و پا زدن روحانی برای متهم کردن قالیباف به تقلب در تحصیلات، بیش از حد مضحک از آب درآمد!

بعد از رسوایی های پی در پی در تقلب نجومی و کشیده شدن موضوع به مجلس خبرگان و مطبوعات خارجی، در روزهای منتهی به انتخابات دروغی سر هم کردن برای رهایی یافتن از منجلاب بدنامی، تنها نتیجه عکس می دهد.

خودش مدعی می شود قالیباف در ازای دادن زمین دکترا گرفته، رسانه اش نیز فرق دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد تهران مرکز را نمی داند!

در این میان البته یک پیشنهاد دارم، قالیباف در مناظره آخر، چند جمله ای با روحانی به انگلیسی تکلم کند و بگذارد مردم قضاوت کنند که چطور مدرک ارشد و دکترایی را ممکن است یک آخوند از انگلیس بگیرد بی آنکه حتی توان بیان جمله ای را ندارد. آنگاه خوب است مسئولین امنیتی و قضائی ورود کنند که پس اعطای این مدرک در ازای چه خدمتی صورت گرفته است؟

1. درخصوص مدرک تحصیلی آقای روحانی این موارد قابل ذکر است که حجت‌الاسلام روحانی در حالی که به اذعان سایت شخصی ایشان در سال‌های 1374 و 1377 به ترتیب فارغ‌التحصیل مقاطع ارشد و دکتری دانشگاه غیرانتفاعی و تازه تاسیس «کلدونیان گلاسکو» شدند، اما از همان بدو انقلاب در سال 57 و پس از آن در انتخابات‌های مجلس اول تا پنجم نیز دبیری شورای عالی امنیت ملی، و همچنین در تمام مصاحبه‌ها و تالیفات خود، با وجود لیسانسه بودن، بر «دکتر» نامیدن خویش اصرار داشتند.

2. ایشان در حالی در سال‌های 72 تا 77 در کشور متخاصم انگلیس به تحصیل پرداختند که در تمام این سال‌ها (68 تا 84) دبیر شورای عالی امنیت ملی، عالی‌ترین نهاد اطلاعاتی و امنیتی کشور بودند و این یعنی  تخلف فاحش از مقررات اداری و ضوابط امنیتی که در نوع خود بی‌نظیر بوده و نفوذ دستگاه جاسوسی انگلیس را در شورای عالی امنیت ملی وقت بسیار محتمل می‌‌کند.

3. مضافاً اینکه آقای حسن روحانی بنا بر ادعا، پنج سال صرف تحصیل در دانشگاه انگلیسی در مقاطع ارشد و دکتری کردند اما کمترین تسلطی بر زبان انگلیسی ندارند که این خود بیش از همه موجب تعجب و افزایش احتمال مذکور در بند فوق است.

4. موضوع هنگامی جالب‌تر می‌شود که با استناد به نرم‌افزار سرقت یاب «iTHENTICATE» که مورد استفاده دانشگاه‌های معتبر دنیا است، مشخص گردیده حدود نیمی از رساله ایشان، مشخصا سرقت علمی از دیگر منابع بوده است و در این راستا دانشگاه انگلیسی مذکور، نه در آن موقع و نه اکنون کمترین واکنشی به این رسوایی نشان نداشته است.

5. عجیب‌تر از همه جایی است که سخنگوی دولت در نشست خبری 24 آذر 92 مدعی می‌شود «دکتر روحانی رئیس جمهور محترم، عضو هیات علمی دانشگاه هستند و از نظر مرتبه علمی استاد تمام محسوب می‌شوند به همین علت ایشان صرفا حقوق استادی خود را دریافت می‌کنند و تاکنون حقوقی از ریاست جمهوری دریافت نکرده‌اند» جای دارد که بپرسیم آقای روحانی عضو هیات علمی کدام دانشگاه است و چگونه به مرتبه استادی تمامی رسیده است؟


متن کامل: farsnews.com/newstext.php?nn=13960214000756