احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لبنان» ثبت شده است

 

جوکر این ضدقهرمان سینمای آمریکا و دشمن ابرقهرمانی به نام بتمن، این‌بار در قامت قهرمانی ظاهر می‌شود که اگر برای مخاطب محبوب نباشد، محترم هست.

روایت داستان، حول محور دلقکی است که روح و روان‌ش زیرپای جامعه‌ی خشک و خشن له شده و طی سلسله اتفاقاتی همه چیزش را از دست می‌دهد.

شغل، درآمد، مشاوره، داروهای اعصاب، هویت و شرافت خانوادگی، مادر و حتی مجری و برنامه محبوب تلویریونی، از دست رفته‌های اوست؛ و در عوض یافتن خویش و هدف‌ش، ستانده‌ی او از تمام چالش‌هاست.

حرکات موزون جوکر بعد از توفیق در انتقام، دلالتی است بر رقص رهایی و آرامش بعد از چالش.

شهری که یک بیمار را به دلیل مشکلات مالی از مشاوره رایگان کلینیک روانی محروم می‌کند، در نهایت و بعد شهرآشوب مجبور می‌شود این‌بار او را به عنوان مجرم در بازداشتگاه مورد واکاوی شخصیت قرار دهد؛ و این شاید بزرگترین وجه دراماتیک است.

فیلم، خلاف تحلیل‌های ساده انگارانه، به هیچ‌وجه علیه سرمایه‌داری و حتی سرمایه‌داران نیست و از آن حیث به گرد پای «عصر جدید» چاپلین نمی‌رسد. آنچه در اینجا بد است، جامعه و افراد آن است. نهایت چالش جوکر با آنچه «سرمایه‌داری» خوانده می‌شود شلیک به سه مردی است که در مترو یک زن و شخصیت جوکر را مورد آزار قرار می‌دهند و بعدا در فیلم بیان می‌شود که پولدار نیز بوده‌اند و حتی اثری از ثروتمند بودن آن‌ها در تیپ و سوار مترو شدن‌شان نیست.

اما فارغ از ابعاد فرهنگی و جامعه شناختی، این فیلم کارکرد سیاسی امنیتی مهم و هدفمندی نیز دارد. جوکر همانند «۳۰۰» و «۲۰۱۲» که در بزنگاه‌های برخورد تمدنی بر پرده ظاهر شدند، درست در بحبوحه براندازی و جنگ‌های ترکیبی منطقه رونمایی می‌شود و عجیب آنکه در آشوب آبان‌ماه پیامک‌های انبوهِ دعوت به تماشای فیلم همراه با لینک دانلود، برای مردم ما ارسال می‌گردد!

کارکرد جوکر برای هر جامعه متفاوت است. برای جامعه آمریکایی تخلیه حس انتقام‌جویی است و برای جوامع جهان سومی تحریک حس انتقام. برای جوامع توسعه یافته با شاخص‌های رفاهی بالا، جوکر کبریت بی‌خطر است. خصوصا که قهرمان داستان در ادامه مجری بی‌گناه، محبوب و فرهیخته‌ای را می‌کشد که نوع آن افراد و برنامه‌ها در عالم واقع برای مخاطب غربی بسیار محبوب و پرمخاطب هستند.

از این رو در ادامه، حس همذات پنداری با جوکر در مخاطب غربی تا حد زیادی رنگ می‌بازد اما برای مخاطب شرقی به دلیل پیوست‌های متفاوت فرامتنی همچنان پابرجاست.

فارغ از آنچه بیان شد و به فرض عدم تفاوت در نگرش جوامع غربی و شرقی به فیلم، از آنجایی که درحال حاضر ونزوئلا، چین، عراق، لبنان، بولیوی و ایران درگیر مدل مشابهی از آشوب هستند، نتیجه این شبیخون سینمایی، شتاب دهی به بحران است. همچنان‌که وقتی بیماری تب دارد، دادن گرمای بیرونی به او منجر به تشنج و مرگ می‌شود اما همان حرارت برای فرد عادی در حالت عادی، گرما یا نهایتا گرمازدگی درپی دارد.

الگوی جوکر ممکن است همچون داعش و بسیاری مخلوقات دیگر غرب، به صورت کلی یا جزئی، دیر یا زود به خودشان کمانه کند، اما فعلا ساخته شده است تا علیه شرق استفاده شود؛ خصوصا که به طور ویژه‌ای، انگشت شمار نقاب‌های دلقکی که در عراق و لبنان استفاده شد، توسط ماشین تبلیغاتی غرب رسانه‌ای گشته تا تکمیلی باشد بر پروسه الگوبرداری و تکثیر آن.

آسیاب به نوبت

 

قرن ۲۰م کودتا و حمله‌ی نظامی مهمترین مدل براندازی آمریکا در کشورهای آمریکای لاتین و آسیا بود.
دهه اول قرن ۲۱م انقلاب‌های رنگین به راهبرد اصلی براندازی آمریکایی، خصوصا در منطقه قفقاز و اروپای شرقی، بدل شد که ایران را نیز در سال ۸۸ هدف قرار داد. با این تفاوت که آتشی که ایالات متحده برافروخت و مدلی که با رسانه‌های خود ترویج کرد، این‌بار و یک سال بعد دامن متحدان آمریکا را نیز گرفت و حاکمان تونس، مصر و یمن را سرنگون کرد.
اکنون نیز مدل جدید براندازی آمریکا که قیام‌های بدون رهبری آشکار، با بهره‌گیری از نارضایتی‌های اقتصادی و مبتنی بر شبکه‌های اجتماعی است، اگرچه نخست در ایران (۹۶ و ۹۷) و عراق و لبنان (هم‌اکنون در ۹۸) به آزمایش گذاشته شده، اما بی‌شک همچون بهار عربی، موج تحول دیگری را در منطقه رقم می‌زند که سایر رژیم‌های همسو با آمریکا را از صفحه سیاسی خاورمیانه محو خواهد کرد.
تظاهرات اخیر در کویت را که به تأسی از اعتراضات منطقه آغاز شده، به چشم اولین جرقه‌های سرایت آتش به خارج از کشورهای هدف ببینید.
قیام علیه رژیم سراسر فساد سعودی و فروریزی کاخ‌های شیشه‌ای آل سعود، نتیجه حتمی سنگ‌پراکنی عربستان به همسایگان خود خواهد بود.


۱. همراه شدن تاکتیکی با اعتراضات به نیت هدایت مطالبات و آرام کردن شرایط، غلط و بی‌ثمر است و از همان ابتدا باید تمام گروه‌های سیاسی و مراجع دینی صف خود را جدا و با آشوب مخالفت و مقابله کنند.
۲. کنترل سران اغتشاشات مانع فتنه نمی‌شود چراکه در دوره کنونی و در مدل جدید براندازی، اساسا آشوب‌ها بدون رهبر ظاهری صورت می‌گیرد.
۳. آغاز اغتشاشات الزاما موکول به رویداد سیاسی اقتصادی خاصی نیست و در هر زمان و به هر دلیلی امکان شعله‌ور شدن اعتراضات هست.
۴. ترورهای هدفمند در دل آشوب‌های بی‌هدف طراحی و اجرا می‌شود.
۵. با اوج گرفتن ناامنی و هرج‌ومرج هیچ فرد و جناحی در نهایت مصون از تعرض نخواهد بود.
۶. توقف موقت آشوب‌ها را نباید پایان آن تصور کرد.
۷. مقدسات و غیرت دینی، همیشه مانع و دافع آشوب نخواهد بود.
۸. مطالبات به‌حق، همواره امکان انحراف و انفجار را دارد.
۹. علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد و اصلاحات اداری سیاسی پس از آغاز درگیری‌ها فایده چندانی ندارد.
۱۰. آنچه امکان نجات کشور و جامعه را دارد، ولی فقیهِ در رأس ساختار حاکمیت و دارای قاطعیت است، نه مرجعیت دور از سیاستی که ضمانت اجرایی برای تحقق فتاوی و نصایح او وجود ندارد.

فتنه اکبر

 

گزیده صحبت‌های اینجانب در جمع طلاب پردیسان قم مورخ ۱۲ مهر ۹۸

🔸 یکی از تصورات غلطی که حاکمیت نیز به آن دامن می‌زند این است که با وقوع انقلاب اسلامی، کشور دگرگون شد و همه چیز دست انقلاب افتاد. این درحالی است که ساواک، موساد، سیا و ام‌آی۶ از مدت‌ها قبل شبکه نفوذ را در میان انقلابیون ایجاد کردند برای مهار و انحراف انقلاب پس از پیروزی آن.

🔸 کودتای نوژه سال ۵۹ اگرچه کشف و خنثی شد اما اکثر عوامل آماده کودتا هرگز شناسایی نشدند. همچنانکه پرونده ۸ شهریور ۶۰ باوجود مشخص بودن عوامل دخیل، با فشار مسؤلان، توسط امام مختومه شد زیرا شرایط کشور اجازه نمی‌داد در وضعیتی که همزمان با عراق و منافقین در جنگ هستیم، با جبهه جدیدی متشکل از شبکه گسترده و پرنفوذ نفاق که تا عالی‌ترین سطوح مدیریتی را در سه قوه اشغال کرده بودند برخورد شود. زیرا نفاق وقتی به انتها برسد، انتحار می‌کند و تدبیر امام این بود فعلا شمشیر شبکه در غلاف بماند.

🔸 مظلومیت مضاعف امام جامعه چه در صدر اسلام‌ و چه در عصر کنونی این است که حتی نمی‌تواند بگوید توان برخورد با شبکه نفاق را ندارد زیرا همین اظهارات دشمن را تشجیع و نیروهای خودی را ناامید، هراسان و تضعیف می‌کند. اینجا کار جامعه خیلی سخت است و مردم خود باید بفهمند حکمت مسامحه امام جامعه با منافقان چیست و اینجاست که ولایت پذیری تنها راه فرار از مهلکه‌ی جهل و تردید است.

🔸 تصور من این است که زمستان داغی را خواهیم داشت به چند دلیل و قرینه. اول آنکه برنامه دشمنان معمولا برای کل خاورمیانه است و وقتی در عراق فتنه می‌شود، باید منتظر سرایت آن به ایران نیز بود. دیگر آنکه دشمن برنامه ریزی‌های ده ساله دارد برای کشور. ۱۸ تیر ۷۸، خرداد ۸۸ و اکنون زمستان ۹۸. قرینه دیگر نیز چند نوبت تلاش برای آشوب در کشور در دو سال اخیر است. دی‌ماه ۹۶، تابستان ۹۷ و اکنون پاییز و زمستان ۹۸.

🔸 اما اگر فتنه‌ای رخ دهد، این فتنه فراتر از تجربه‌های گذشته و از جمله ۸۸ خواهد بود زیرا فارغ از ضدانقلاب همیشه در صحنه که در سال ۸۸ رخ نمود، عموم مردم را نیز با تحت فشار گذاشتن از داخل و خارج به نقطه جوش خواهند رساند؛ بنابراین دامنه آشوب کل کشور و خصوصا تهران و خوزستان خواهد بود. دیگر آنکه در سال ۸۸ هم حاکمیت یکدست بود و هم جبهه انقلاب یکپارچه بود. اما الان دولت و مجلس تکلیفشان مشخص است و طیفی نیز با عنوان بهاری از جریان انقلابی و ولایی جدا شده و خود در وضعیت اپوزوسیون قرار گرفته است.

🔸 تهران و خوزستان کانون آشوب خواهد بود. تهران به دلیل پایتخت بودن و اکثریت بی‌تفاوت؛ و خوزستان به دلیل مرزی، قومی و نفتی بودن و اینکه رتبه نخست کشف سلاح متعلق به این استان است و سرمایه گذاری سنگینی که سعودی به واسطه عوامل وهابی بر این استان کرده‌اند.

🔸 تز انقلاب قم بود و آنتی‌تز آن نیز قم خواهد بود. پیش‌بینی می‌شود به زودی جمعی از معممین فاسد با خطاب قراردادن رهبری، مدیریت و درایت ایشان را زیر سؤال ببرند و خواهان عزل یا استعفای ایشان شوند. حوزه باید آماده باشد و نقش فعالی ایفا کند و این حوزه محدود به موضع‌گیری چند مرجع تقلید نیست. حوزه خود شما طلاب هستید که باید پیش از وقوع فتنه به جنگ آن روید.

مقدمه

پیش از انقلاب اسلامی و در دوره جنگ سرد میان دو بلوک شرق و غرب، ایران به دلیل قرارگیری آشکار در جبهه آمریکا و ایفای نقش به عنوان ژاندارم منطقه، موضعی انفعالی و قابل پیش بینی داشت و رژیم پهلوی جز ملی شدن صنعت نفت و تظاهرات انقلابیون در درون و بازتاب‌های بیرونی آن، با چالشی در عرصه بین الملل مواجه نبود.

پس از انقلاب اسلامی اما، کنشگری فعال و تهاجمی و جبران گرایانه از یک سو و واکنش در برابر فشارهای بیرونی از سویی دیگر، جمهوری اسلامی را در معرض طوفان حوادث قرار داد.

اولین پرونده بی تردید به موضوع اشغال سفارت آمریکا بر می‌گردد که معلول میزبانی آمریکا از محمد رضا شاه بود و علتی شد بر حمله نظامی به طبس و در نهایت استعفای دولت موقت بازرگان و در نهایت انعقاد قرارداد الجزایر موسوم به بیانیه الجزایر.

پرونده دوم موضوع حمله صدام به ایران و تحمیل جنگ هشت ساله را در بر می‌گیرد.

پرونده سوم به موضوع هسته‌ای تعلق دارد که نقاط عطف آن به ترتیب عبارت است از مطرح شدن برنامه ایران، تعلیق کامل فعالیت‌ها مطابق بیانیه سعد آباد، فک پلمپ، ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، صدور قطعنامه تحریمی 1921، امضا و اجرایی شدن توافق وین (برجام) و اکنون خروج آمریکا از آن.

پرونده چهارم که موضوع اصلی این تحقیق است به کنشگری فعال ایران در مناقشات منطقه چون لبنان، فلسطین، افغانستان، عراق، یمن، بحرین، نیجریه و خصوصا سوریه مربوط می‌شود که اکنون بیش از همیشه در محافل خارجی و بین المللی محل بحث و مناقشه است.

امروز و در آستانه تحمیل برجام منطقه ای، اعداد و ارقامی در خصوص میزان محبوبیت ایران در منطقه منتشر شد که حرف آن یک چیز بیشتر نیست: نگاه منفی کشورهای اسلامی و علی الخصوص متحدان ایران به جمهوری اسلامی.

جالب است بدانید پایش مذکور را مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ISPA) که حسام الدین آشنا عضو هیأت امنای آن است، به سفارس مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری که همو ریاست آن را برعهده دارد انجام داده است.

فارغ از این پرسش بنیادین که چگونه و با چه روشی یک موسسه افکارسنجی داخلی به نظر مردم 11 کشور اسلامی دست یافته و اینکه با چه هدفی افکار عمومی کشورهایی چون موریتانی و مغرب در معرض پایش قرار گرفته اند اما کشورهایی چون سوریه، ترکیه، بحرین و یمن خیر؛ این سوال اساسی نیز مطرح است، در شرایطی که حزب الله لبنان پیروز قاطع انتخابات پارلمانی اخیر لبنان بود آنچنانکه حاج امین شری، نامزد حامی مقاومت، برای نخستین بار در تاریخ سیاسی لبنان رتبه نخست بیروت (پایگاه سنتی جریان چهارده مارس) را از آن خود نمود، چگونه نظر مثبت مردم لبنان به ایران، تنها 51 درصد برآورد شده است؟!

و یا در شرایطی که لیست مرتبط با حشد الشعبی (الفتح) رتبه دوم انتخابات پارلمانی عراق را کسب نمود، چگونه نظر منفی مردم عراق نسبت به ایران، 61 درصد و منفی تر از عربستان سعودی با  59 درصد ذکر گشته؟!

و فارغ از این اعداد و ارقام مشکوک و بدون پشتوانه علمی، این پرسش مبنایی به جای خود باقی است که هدف از انتشار چنین آماری از سوی مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری در این مقطع زمانی چیست؟ البته پاسخ واضح است...

عرضه تألیفات اینجانب در غرفه نشر شهید کاظمی، با ۳۰% تخفیف ویژه نمایشگاه: شبستان، راهرو ۱۹، غرفه ۲۳

معمای استعفا

خلاء قدرت در لبنان امری خلاف قاعده و روال نیست، حتی اعلام استعفای سعد حریری از داخل عربستان و به واسطه شبکه تلویزیونی سعودی نیز با توجه به روابط پیدا و پنهان وی با عربستان چندان تعجب آور نمی باشد. اما آنچه قابل تأمل و هشدار برانگیز است، متن بیانیه نخست وزیر لبنان است، نه آنجا که مذمت ایران را می کند، بلکه جایی که می گوید شرایط کنونی، همچون شرایط پیش از ترور پدرش، رفیق حریری است.

می دانیم که ترور رفیق حریری، آغازی بر تحولات گسترده لبنان بود که این کشور را به مرز تجزیه و وادی جنگ کشاند.

به گواه تاریخ، یک سال و نیم بعد از حادثه ترور، اسرائیل جنگ ۳۳ روزه را آغاز کرد، نبردی که اگرچه بهانه اش انجام عملیات «الوعد الصادق» از سوی حزب الله بود، اما به اذعان قاضی «وینوگراد» مسئول اسرائیلی کمیته حقیقت یاب رژیم صهیونیستی، طرح آن به صورت قطعی وجود داشت و عملیات مذکور صرفا چند ماهی واقعه را جلو انداخت.

از این روی، و مبتنی بر آنچه در بازه زمانی ترور حریری تا حمله اسرائیل به لبنان گذشت، می توان و در واقع می بایست در خصوص توطئه سعودی صهیونیستی در حمله ای دیگر به حزب الله نگران بود، آن هم پس از قرین شدن موضوع با شکست قطعی و نهایی داعش و نیز تحریم جدید و فراگیر سپاه و حزب الله توسط آمریکا.

اما آنچه در میانه سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶ مبتنی بر شرایط پس از ترور حریری بر لبنان گذشت به این شرح است:

۱۴ فوریه ۲۰۰۵ ترور رفیق حریری،

۵ مارس ۲۰۰۵ اعلام خروج ارتش سوریه از لبنان،

۸ مارس ۲۰۰۵ تظاهرات گسترده حامیان مقاومت،

۱۴ مارس ۲۰۰۵ تظاهرات گسترده مخالفان مقاومت،

۱۲ ژوئیه ۲۰۰۶ حمله اسرائیل به لبنان و آغاز جنگ ۳۳ روزه.

اشک تمساح!

دلسوزی اصلاحات برای مسلمانان میانمار، بی نهایت مزورانه است. هدف شان اما چیزی نیست جز متهم کردن نظام به سکوت و اتخاذ رویکرد دوگانه در قبال مسائل جهان اسلام و البته پاک کردن ننگ مخالفت های همیشگی خود نسبت به دفاع از مردم منطقه، از لبنان و فلسطین تا سوریه و یمن که البته دفاع از تمامیت ارضی و منافع ملی ایران نیز هست.

کافی است به حضرات خبر رسد جمهوری اسلامی قصد اعزام نیرو و ارسال اسلحه به مسلمانان میانمار را دارد، خواهید دید عمر همین دلسوزی های تاکتیکی نیز سر خواهد آمد.

عرضه آثار اینجانب در نمایشگاه کتاب تهران: سالن عمومی A3، راهرو 5، غرفه 1، انتشارات شهید کاظمی