۱. همراه شدن تاکتیکی با اعتراضات به نیت هدایت مطالبات و آرام کردن شرایط، غلط و بیثمر است و از همان ابتدا باید تمام گروههای سیاسی و مراجع دینی صف خود را جدا و با آشوب مخالفت و مقابله کنند.
۲. کنترل سران اغتشاشات مانع فتنه نمیشود چراکه در دوره کنونی و در مدل جدید براندازی، اساسا آشوبها بدون رهبر ظاهری صورت میگیرد.
۳. آغاز اغتشاشات الزاما موکول به رویداد سیاسی اقتصادی خاصی نیست و در هر زمان و به هر دلیلی امکان شعلهور شدن اعتراضات هست.
۴. ترورهای هدفمند در دل آشوبهای بیهدف طراحی و اجرا میشود.
۵. با اوج گرفتن ناامنی و هرجومرج هیچ فرد و جناحی در نهایت مصون از تعرض نخواهد بود.
۶. توقف موقت آشوبها را نباید پایان آن تصور کرد.
۷. مقدسات و غیرت دینی، همیشه مانع و دافع آشوب نخواهد بود.
۸. مطالبات بهحق، همواره امکان انحراف و انفجار را دارد.
۹. علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد و اصلاحات اداری سیاسی پس از آغاز درگیریها فایده چندانی ندارد.
۱۰. آنچه امکان نجات کشور و جامعه را دارد، ولی فقیهِ در رأس ساختار حاکمیت و دارای قاطعیت است، نه مرجعیت دور از سیاستی که ضمانت اجرایی برای تحقق فتاوی و نصایح او وجود ندارد.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.