یادمان نرفته فریادهای نتانیاهو در فاصله ژنو تا امضای وین و امضا تا تصویب آن را. داد و قالی که کارکردش صرفا فریب افکار عمومی در همسو نمایی دلواپسان و اسرائیل بود.
البته تشت رسوایی این مخالفت های نمایشی زمانی از بام افتاد که نتانیاهو از ترامپِ مشتاق به پاره کردن برجام خواست تا توافق را حفظ کند!
اکنون نیز آمریکایی ها که گویا حساب ویژه ای بر بلاهت مسئولان ایرانی باز کرده اند، به تکرار همان سناریو مشغول اند. آنچنان که باب کورکر، رئیس کمیته روابط خارجی سنا، در کنفرانس «علنی» با واشنگتن پست از نقشه «مخفیانه» آمریکا مبنی بر تمایل این کشور به خروج ایران از برجام (عاقلانه ترین گزینه پیش روی کشور) سخن می گوید تا باز عده ای در داخل پیدا شوند و استدلال کنند آمریکا همین را می خواهد، پس چنین نباید کرد.
مطلب مرتبط: سناریوهای پیش روی کشور در تصویب تحریم سیدا www.ahmadghadiri.ir/post/163
دقیقا خاطرم هست، بعد از توافق مقدماتی لوزان، در همین برنامه نگاه یک که همچون همیشه تریبون یکطرفه متولیان برجام بوده است، مجری از ظریف پرسید «آیا تمهیداتی اندیشیده شده است که تحریم هایی که امروز به نام هسته ای برداشته شده، فردا تحت عناوین دیگری مجدد اعمال نشود؟» و آقای ظریف در حالتی که مشخص بود از این سوال غافلگیر شده است و هیچ پاسخ روشنی برای مخاطب ندارد، در فرار از پاسخ به این پرسش مهم افاضه فرمود «اجازه دهید همه استراتژی های مذاکراتی مان را اینجا لو ندهیم»!
مشاهده فیلم اظهارات ظریف: t.me/GhadiriNetwork/1234
پشت هر جنجال سیاسی فرهنگی، خیانتی امنیتی اقتصادی است.
تشدید تحریم های اقتصادی و نقض آشکار برجام توسط آمریکا، همراه شد با جنجال مبنای مشروعیت و ولایت امیرالمومنین که البته ادای دینی نیز بود به مولوی عبد الحمید در برابر حمایت های بی دریغ انتخاباتی او،
و عدم خروج ایران از لیست خاکستری FATF نیز همراه شد با جنجال بر سر واکنش کوچکی از سوی مردم به هتاکی های دنباله دار شیخ حسن روحانی.
تبریک به حلقه های داخلی و خارجی ستاد عملیات روانی دولت و شخص حسام الدین آشنا که تمام خیانات و ناکامی های روحانی را به حاشیه می برند.
موضع گیری روحانی در خصوص پرتاب موشکی سپاه نیز متوهمانه و رندانه بود. فکرش را هم نمی کردم با معطوف کردن مسئله به شورای عالی امنیت ملیِ تحت امرش، این موفقیت ناشی از تدبیر و فرمان فرمانده کل قوا را مصادره نماید. آن هم درست در اوج تکاپوی توطئه برجام منطقه ای و نهایت انفعال در برابر مصوبه تحریمی سلاح های متعارف ایران در سنای آمریکا.
وقتی یک «خدعه» به صورت «فراگیر» مطرح می شود، قاعدتا چیزی جز یک «پروژه» نمی تواند باشد؛ همچنان که بعد از پیروزی اوباما پروژهی «آمریکای خوب» کلید خورد و فجایعی را در حوزهی تحریم ها و برجام به وجود آورد.
اکنون اما در مطالبی که به طور گسترده در بستر شبکه های اجتماعی تولید و منتشر می شود، برای خنثی سازی ذهنیت بسیار منفی ایجاد شدهی تمام ایرانیان نسبت به آمریکا در پی پیروزی ترامپ و اقدامات عریان و کینه توزانهی وی، پروژهی تطهیر آمریکا در دو محور پیش می رود:
1- به استناد توافق هسته ای اوباما و روحانی: «رئیس جمهور جدید آمریکا "استثنائا" بد است».
2- به استناد چند عکس و پیام تصویری: «مردم آمریکا خوب و دوستدار ایران و ایرانیان هستند».
در خصوص گزارهی نخست و فشار بی سابقه ای که اوباما در حوزهی تحریم ها آورد و کلاه گشادی که در پی آن و برای رفع پاره ای از همان تحریم ها در برجام بر سر ایران گذاشت، مطالب مستند بسیاری گفته شده و ضرورتی به تکرار نیست. اما در خصوص گزارهی دوم، و زدودن توهم «ایرانی دوستی مردم آمریکا» همین بس که هیچ یک از نامزدهای ریاست جمهوری، سنا و نمایندگان در طول ادوار گذشته، مطلقا برآوردشان این نبوده که با حمایت از ایران و حتی ابراز محبت به ایرانیان، می توانند بر وزن سبد رأی خود اندکی بیفزایند و از همین روی هم بوده که همین منتخبانِ «مردم آمریکا» در دولت و کنگره، در دو سطح ملی و ایالتی، هیچگاه مشی ایران ستیزانهی خود را تقلیل ندادند.
* به قلم دکتر محمد حبیبی مجنده، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید:
تصویب تمدید قانون تحریم های ایران در مجلس نمایندگان و مجلس سنای ایالات متحده را نمی توان به خودی خود نقض برجام دانست. روشن است که "نقض" برجام هنگامی رخ می دهد که یکی از طرف ها مطابق تعهداتی که در برجام دارد رفتار نکند. باید دید ایالات متحده در برجام دقیقاً چه تعهداتی بر دوش دارد. اگر رفتار این کشور مطابق این تعهدات نباشد برجام را نقض کرده است.
آلفونس داماتو، سناتور وقت مجلس سنا در سپتامبر سال 1995 طرحی برای تحریم صادرات فناوری انرژی از سوی شرکتهای خارجی به ایران ارائه داد. در نسخه اصلاحی که به تصویب سنا رسید تحریم سرمایه گذاری در بخش انرژی صورت گرفت و علاوه بر ایران، لیبی هم مشمول تحریم شد. این قانون در سال 2006 نسبت به کشور لیبی خاتمه یافت و نام آن به قانون تحریمهای ایران (Iran Sanctions Act) تغییر کرد و در گذر زمان دایره تحریم های آن توسعه و گسترش یافت. این قانون پیچیده و مفصل، عمدتاً، شرکت هایی که بیش از 20 میلیون دلار در یک سال در بخش انرژی ایران سرمایه گذاری می کنند را مجازات و همچنین فروش سلاح شیمیایی، بیولوژیکی یا هسته ای یا فناوری های مرتبط یا تعداد و انواع بی ثبات کننده سلاح پیشرفته متعارف را ممنوع میکند.