احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۷۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسرائیل» ثبت شده است

راه اصولی در دشمنی شناسی و تحلیل و سناریو خوانی، همانند بازی شطرنج این است که فکر کنید ببینید شما اگر جای دشمن بودید چه بلاهایی سر کشور می آوردید و چه شیطنت هایی می کردید، بعد هر چه به عقل تان رسید را در 100 ضرب کنید و بدانید دشمنان متعدد و کاربلد شما از ضد انقلاب داخل گرفته تا سازمان های اطلاعاتی امنیتی با چند صده تجربه و تخصص, همان کارها را پیاده کرده و می کنند.

از برچسب "توهم توطئه" نترسید و بدانید آنچه واقعیت دارد "توهم توهم توطئه" است و همواره بدبینانه ترین تحلیل ها، نزدیک ترین آن ها به واقعیت بوده و تاریخ دور و نزدیک نیز مؤید این مطلب است.

به این واژگان متوهمانه نما و به حقیقت پیوسته دقت کنید:

"ویروس استاکس نت"، "عقیم سازی و استحاله ی جمعیتی کشورهای مسلمان"، "طرح فروش مخفیانه ی اورانیوم غنای بالا به ایران و متهم نمودن کشور به تلاش برای ساخت بمب اتم"، "شبکه سازی اجتماعی و طرح تقلب در انتخابات 88 و تلاش برای براندازی، تجزیه و تصرف ایران" و ...

جالب است بدانید یعقوب نیمرودی، وابسته نظامی اسرائیل در زمان پهلوی (زمان دوستی و همکاری ایران و اسرائیل) و افسر بلندپایه‌ی اطلاعاتی موساد، در کتاب "ارتباط خطرناک" اذعان می‌کند: «اگر یک روز به روزنامه‌نگاران اجازه دهند از کارهایی که ما در تهران کرده‌ایم مطلع شوند، از آنچه می‌شنوند وحشت‌ خواهند کرد. حتی نمی‌توانند آن را تصور کنند».

سیاه بازی

در همکاری و پاسکاری رسانه های ضد انقلاب با یکدیگر، آمدنیوز (مرتبط با موساد و وابسته به یکی از مقامات ارشد اجرایی کشور) اخبار کانال مملکته (متعلق به BBC) را بدون ذکر منبع و بدون اعتراض رسانه اخیر استفاده می کند، و در عین حال نیز در انتقادی تصنعی، رسانه وابسته به سرویس اطلاعاتی همکار (MI6) را متهم به تسامح در برابر جمهوری اسلامی می نماید تا ضمن نشاندن بی بی سی در جایگاه «بی طرفی» عملا اخبار آن را برای مخاطبانی که اعتمادی به آمدنیوز ندارند معتبر جلوه دهد.

دیگران

این روزها که بحث ضبط جلسات هسته ای توسط دری اصفهانی، بخشی از اخبار را به خود اختصاص داده، خوب است یادآوری نماییم حضور و مکاتبات ان شا الله از سر بی احتیاطی آقایان ظریف، عراقچی و تخت روانچی را در گروهی در نرم افزار اسرائیلی وایبر، که عملا منجر به تقدیم آنلاین تمام گفتگوها به دشمن می شد.
لازم به ذکر است با وجود آمریکایی بودن سرویس های خدمات ایمیلی چون جیمیل، یاهو و هاتمیل، هیلاری کلینتون چندین مرتبه در خصوص استفاده اداری از این سرویس مورد بازجویی اف.بی.آی و ملامت مردم و سیاسیون قرار گرفت.
عراقچی در این خصوص می گوید «برخی اخباری که ویژه هست و لازم است آن دو نفر دیگر هم بدانند، هر کسی در گروه قرار می‌دهد تا دیگران هم در جریان قرار بگیرند»!
tasnimnews.com/fa/news/1393/12/26/689518

کاک مسعود

جناب کاک مسعود! رئیس سرنگون شده اقلیم کردستان! منتظر کمک های ارسالی شما و دیگر تجزیه طلبان کردستان عراق به اکراد مصیبت دیده کرمانشاه که مزورانه سنگ شان را به سینه می زدید هستیم. و من الله توفیق!

معمای استعفا

خلاء قدرت در لبنان امری خلاف قاعده و روال نیست، حتی اعلام استعفای سعد حریری از داخل عربستان و به واسطه شبکه تلویزیونی سعودی نیز با توجه به روابط پیدا و پنهان وی با عربستان چندان تعجب آور نمی باشد. اما آنچه قابل تأمل و هشدار برانگیز است، متن بیانیه نخست وزیر لبنان است، نه آنجا که مذمت ایران را می کند، بلکه جایی که می گوید شرایط کنونی، همچون شرایط پیش از ترور پدرش، رفیق حریری است.

می دانیم که ترور رفیق حریری، آغازی بر تحولات گسترده لبنان بود که این کشور را به مرز تجزیه و وادی جنگ کشاند.

به گواه تاریخ، یک سال و نیم بعد از حادثه ترور، اسرائیل جنگ ۳۳ روزه را آغاز کرد، نبردی که اگرچه بهانه اش انجام عملیات «الوعد الصادق» از سوی حزب الله بود، اما به اذعان قاضی «وینوگراد» مسئول اسرائیلی کمیته حقیقت یاب رژیم صهیونیستی، طرح آن به صورت قطعی وجود داشت و عملیات مذکور صرفا چند ماهی واقعه را جلو انداخت.

از این روی، و مبتنی بر آنچه در بازه زمانی ترور حریری تا حمله اسرائیل به لبنان گذشت، می توان و در واقع می بایست در خصوص توطئه سعودی صهیونیستی در حمله ای دیگر به حزب الله نگران بود، آن هم پس از قرین شدن موضوع با شکست قطعی و نهایی داعش و نیز تحریم جدید و فراگیر سپاه و حزب الله توسط آمریکا.

اما آنچه در میانه سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶ مبتنی بر شرایط پس از ترور حریری بر لبنان گذشت به این شرح است:

۱۴ فوریه ۲۰۰۵ ترور رفیق حریری،

۵ مارس ۲۰۰۵ اعلام خروج ارتش سوریه از لبنان،

۸ مارس ۲۰۰۵ تظاهرات گسترده حامیان مقاومت،

۱۴ مارس ۲۰۰۵ تظاهرات گسترده مخالفان مقاومت،

۱۲ ژوئیه ۲۰۰۶ حمله اسرائیل به لبنان و آغاز جنگ ۳۳ روزه.

مدیالوژی به نقل از العربیه ضمن اعلام آشتی فتح و حماس در قاهره، برخی از بندهای توافق سازش میان این دو گروه فلسطینی را چنین برشمرده است:

تشکیل دولت وحدت ملی و آمادگی برای انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی.

ادغام سرویس های امنیتی و پلیس در غزه و رام الله و اداره آنها توسط وزارت کشور فلسطین.

۴۵ هزار شهروند و نظامی که حماس در غزه بکار گرفته بود، تحت نظر کمیته های مشترک قرار می گیرند تا به کار خود در دولت وحدت ملی ادامه دهند.

یک هیئت مصری برای نظارت بر اجرا شدن بندهای توافق به صورت دایم در غزه حضور پیدا می کند و محمود عباس بزودی سفر تاریخی به غزه خواهد داشت.


ملاحظات:

تاکنون تمام هویت و قوت حماس و شاخه نظامی آن در برابر اسرائیل، ضدیت و مبارزه با این رژیم، استقلال سیاسی نظامی از جریان سازشکار ابومازن و اختفای توان دفاعی و موشکی گردان های عزالدین قسام بوده است. حال طبیعتا با کلید واژه و تله «وحدت» اولا مواضع دولت خودگردان در به رسمیت شناختن اسرائیل رسما به حماس نیز تسری می یابد، اگرچه خود حماس نیز در سال جاری با تغییر منشور خود، به صورت غیر مستقیم اسرائیل را در مرزهای ۱۹۶۷ به رسمیت شناخته بود.

ثانیا ائتلاف نظامی از یک سو و تن دادن به نظارت مصر بر این روند از سوی دیگر، شاخه نظامی حماس را در برابر اسرائیل، عملا عقیم و عریان می سازد.

لابد می دانید که صادق زیبا کلام حامی موجودیت اسرائیل و تجزیه کردستان است. این را هم بدانید که وی نماینده دولت موقت در مذاکره با کردهای تجزیه طلب ایران بود که به دلیل شدت وادادگی در مذاکرات و حتی ظن به خیانت، توسط «بازرگان» خلع می شود.

شرح ماجرا: www.aparat.com/v/PFknv


تز و آنتی تز

وقتی می دانی شرکت های صهیونیستی داروسازی، ویروس و واکسن را همزمان تولید می کنند، و نیز می فهمی که سندرز، یهودی است، حق داری تصور کنی او نقشی جز سوپاپ اطمینان برای نظام آمریکا ندارد.

آدرس غلط

موافقت و مخالفت دولت ها با تحولات بین المللی، بی شک تابع منافع ملی آنان می باشد و از این رو است که بر مخالفت کلامی و بی رمق ایالات متحده با جدایی کردستان عراق، آن هم در شرایطی که این تجزیه، قویا تحت حمایت اسرائیل و نسخه مؤخر پروژه آمریکایی «خاورمیانه جدید» است، دلیلی نمی توان یافت جز دادن آدرس غلط به جهت حفظ وجهه و جایگاه آمریکا نزد دولت های منطقه و علی الخصوص ترکیه.


رؤیای نیل تا فرات، پس از ترسیم استراتژی نئوکان های آمریکا تحت عنوان «آمریکای قرن ۲۱» با هدف تجزیه و تصرف خاورمیانه از سال ۲۰۰۱ اجرایی شد و در اولین راهبری، منجر به حمله به همسایگان شرقی و غربی ایران گشت.
پس از زمینگیری آمریکا در عراق رها یافته از صدام و همسو با ایران، ایالات متحده در سال ۲۰۰۶ با عاملیت اسرائیل، حزب الله لبنان را به مسلخ کشید تا منطبق بر استراتژی «زمین سوخته» اثری از اولین حلقه دفاعی ایران برجای نماند که «درد زایمان خاورمیانه جدید» نیز با پیروزی در جنگ ۳۳ روزه مرتفع شد.
در خیز سوم اما فتنه شام با عاملیت داعش در سال ۲۰۱۱ پدیدار گشت تا اینبار به جای تمرکز بر قطع مچ و یا «بریدن سر مار» با قطع بازویی به نام سوریه و انسداد راه خون رسانی از بدن به مچ، ابتدا اتصال میان این دو قطع شود، آنگاه مچ (حزب الله) و سپس بدن (ایران) منهدم گردد.
اکنون اما در آستانه نابودی کامل داعش و حتی تعیین زمان برپایی جشن پیروزی، خیز چهارم برای بازتولید پروژه «خاورمیانه جدید» و اکنون به نام «خاورمیانه بزرگ» با عاملیت کردستان عراق برداشته شده تا شروعی باشد بر پایان جبهه مقاومت و انهدام کامل ایران. پروژه ای که در فاز نخست، ایران، عراق و ترکیه را درگیر می نماید و سپس نوبت به الگو سازی این تجزیه طلبی برای دیگر قومیت های ایران و نیز تقسیم عراق به دو بخش شیعه و سنی می گردد.
آنچه نگرانی استقلال کردستان را به بحرانی بلقوه برای کشور مبدل می سازد، تنها تضعیف عراق و تأسیس اسرائیل دوم در همسایگی ایران نیست، پیوند خوردن فتنه های سیاسی با آشوب های اجتماعی ناشی از اوضاع اقتصادی است که با تحرکات تجزیه طلبانه در چهارگوشه کشور قرین گردد. همچنانکه اکنون بیش از پیش ماهیت بحران ساختگی اخیر در بانه در پی کشته شدن دو قاچاقچی کرد، قابل درک و ردیابی است.