رؤیای نیل تا فرات، پس از ترسیم استراتژی نئوکان های آمریکا تحت عنوان «آمریکای قرن ۲۱» با هدف تجزیه و تصرف خاورمیانه از سال ۲۰۰۱ اجرایی شد و در اولین راهبری، منجر به حمله به همسایگان شرقی و غربی ایران گشت.
پس از زمینگیری آمریکا در عراق رها یافته از صدام و همسو با ایران، ایالات متحده در سال ۲۰۰۶ با عاملیت اسرائیل، حزب الله لبنان را به مسلخ کشید تا منطبق بر استراتژی «زمین سوخته» اثری از اولین حلقه دفاعی ایران برجای نماند که «درد زایمان خاورمیانه جدید» نیز با پیروزی در جنگ ۳۳ روزه مرتفع شد.
در خیز سوم اما فتنه شام با عاملیت داعش در سال ۲۰۱۱ پدیدار گشت تا اینبار به جای تمرکز بر قطع مچ و یا «بریدن سر مار» با قطع بازویی به نام سوریه و انسداد راه خون رسانی از بدن به مچ، ابتدا اتصال میان این دو قطع شود، آنگاه مچ (حزب الله) و سپس بدن (ایران) منهدم گردد.
اکنون اما در آستانه نابودی کامل داعش و حتی تعیین زمان برپایی جشن پیروزی، خیز چهارم برای بازتولید پروژه «خاورمیانه جدید» و اکنون به نام «خاورمیانه بزرگ» با عاملیت کردستان عراق برداشته شده تا شروعی باشد بر پایان جبهه مقاومت و انهدام کامل ایران. پروژه ای که در فاز نخست، ایران، عراق و ترکیه را درگیر می نماید و سپس نوبت به الگو سازی این تجزیه طلبی برای دیگر قومیت های ایران و نیز تقسیم عراق به دو بخش شیعه و سنی می گردد.
آنچه نگرانی استقلال کردستان را به بحرانی بلقوه برای کشور مبدل می سازد، تنها تضعیف عراق و تأسیس اسرائیل دوم در همسایگی ایران نیست، پیوند خوردن فتنه های سیاسی با آشوب های اجتماعی ناشی از اوضاع اقتصادی است که با تحرکات تجزیه طلبانه در چهارگوشه کشور قرین گردد. همچنانکه اکنون بیش از پیش ماهیت بحران ساختگی اخیر در بانه در پی کشته شدن دو قاچاقچی کرد، قابل درک و ردیابی است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.