۱. مقتدی صدر را از لحاظ شخصیتی فردی سبکسر، بیشفعال، کمصبر، قدرتطلب، دمدمیمزاج، لجوج و ستیزهجو یافتهام که هر کاری میکند تا مطرح و در دید باشد؛ گاهی با هیاهو و هجمه و گاهی با قهر و عقبنشینی.
۲. پس از آنکه آیتالله سیدکاظم حائری، به عنوان وصی شهید سیدمحمد صدر، تلویحا مقتدی را فاقد صلاحیت رهبری و در عین حال در تلاش برای زعامت امور عراق خواند، مقتدی نیز برای چندمین بار اعلام کرد برای همیشه از سیاست کناره گیری میکند که برای این اعلام چند فرض و انگیزه از خوشبینانهترین حالت تا بدترین آن قابل طرح و تصور است:
یک. اقدامی احساسی و هیجانی.
دو. اعلام کنارهگیری به قصد بازگشت مجدد به قدرت با هدف مقطعی خنثی کردن موج منفی علیه خود و رفع اتهام قدرتطلبی.
سه. بههم ریختن اوضاع عراق با آزاد گذاشتن هواداران خود، همزمان با اعلام کنارهگیری از قدرت با هدف نفی انتساب اقدامات خرابکارانه سرایا السلام به خویش.
۳. پیاده نظام جریان صدر را دو طیف تشکیل میدهد؛ یکی حامیان و هواداران خاندان صدر و شخص مقتدی، و دیگری بعثیها و افراد شروری که تابلوی صدر را بستری دو سویه یافتهاند تا از یک طرف تحت پوشش آن فعالیت (خرابکاری) کنند و از سوی دیگر با مهندسی فکری مقتدی، او را به دوری از ایران و ضدیت با حشدالشعبی بکشانند.
۴. با ضربه هوشمندانه و به موقعی که آیتالله حائری بر بدنه هواداران صدر زده، طبیعتا طیف اول تا حدی ریزش کرده؛ اما تکلیف طیف دوم چه میشود؟ این طیف تا جایی که بتواند همچنان به نام هواداری از صدر حرکت میکند اما در جایی که گریزی از عبور از مقتدی را نداشته باشد، از او نیز عبور خواهد کرد.
۵. چند موضوع مهم در بیانیه آیتالله حائری وجود دارد که بیان میگردد.
اول آنکه بسیار بعید میدانم چنین بیانیه مهم، بینقص و تاریخیای بدون مشورت با بزرگان ایران بوده باشد.
دوم اینکه تشر زدن به صدر، اعلام حمایت از حشدالشعبی و درخواست تبعیت از رهبر انقلاب را همراه کرد با اعلام کنارهگیری از مرجعیت تا کمترین شبههای درخصوص جنگ قدرت و تصاحب میراث شهید صدر را باقی نگذارد.
سوم آنکه با اطلاع از برنامهای که دشمن علیه عراق دیده، پیش از وخامت اوضاع دست به کار شد تا هرچه زودتر و بیشتر از بدنه حامیان صدر بکاهد و او را منزوی نماید.
۶. در این اوضاع با توجه به رودست خوردن جریان فتنه در عراق، و همزمان شدن بیانیه آیتالله حائری، انصراف مقتدی و آشوب دوباره صدریها، نگران جاافتادن این تحلیل خدعهآمیز هستم که با ربط دادن بیانیه آقای حائری به انسداد مرزها و لغو پیادهروی اربعین، جماعتی مقدسنما را علیه این مرجع بصیر بشورانند.
۷. درخصوص کنارهگیری آیتالله حائری از مرجعیت توجه کنید که «اجتهاد» با «مرجعیت» تفاوت دارد.
مرجعیت مرتبه علمی نیست که انصراف از آن به منزله اسقاط مقام افتاء باشد؛ شانی اجتماعی است که حول ارتباط با مردم و پاسخ به سوالات شرعیشان میگردد.
مقام اجتهاد آیتالله حائری کماکان باقی است و منافاتی با صدور فتوا ندارد.
در مقام مثال، حکایت ایشان حکایت استاد دانشگاهی است که از کرسی تدریس کناره گیری کرده.
۸. درخصوص رفتار شناسی دشمنان باید گفت طبیعتا ترجیح آنان این است که از ظرفیت مقتدی برای اهداف خرابکارانه خود استفاده کنند که با توجه به اعلام کناره گیری او از سیاست فعلا این پروژه در هالهای از ابهام قرار دارد و گزینههای دیگر یا تکرار الگوی آشوبهای بیسر مشابه آنچه سال ۹۸ در عراق و لبنان و ایران گذشت است و یا علم کردن چهرهای چون شیرازی و الصرخی.
۹. زمان نیز در اینجا موضوعیت داشت؛ از یک سو این فتنه همزمان با افزایش تنشهای جهانی و منطقهای و نزدیک شدن به ساعت صفر نابودی اسرائیل رقم خورده و از سویی دیگر اربعینی را هدف گرفته که میرفت تا پرشورترین اربعین تاریخ شود.
فعلا برای قضاوت و تحلیل قطعی زود است، اما تصور نگارنده بر آن است که اوضاع عراق رو به وخامت و آشوب فراگیر میرود و مقدمات حمله خارجی را فراهم میآورد.
۱۰. در پایان به این مهم اشاره میشود که برای تحلیل اوضاع امروز عراق، حتما بیانیه اخیری که برای موسوی نوشتند تا از زبان او اعلام شود را بار دیگر بخوانید.
رد اوضاع کنونی عراق در آن بیانیه که مصداق مهندسی معکوس سیاسی است، به وضوح قابل مشاهده و نشان دهنده برنامهای است که برای کل منطقه دارند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.