احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مقاومت» ثبت شده است

شبکه سازی

سیدحسن نصرالله در ۲۶ مهر ۱۴۰۰ برای اولین بار اعلام کرد که حزب‌الله ۱۰۰ هزار نیروی مسلح و آموزش دیده دارد.
رقم بزرگی که تنها معطوف به مقاومت لبنان است و دیگر جریان‌های نیابتی و وابسته به جمهوری اسلامی در عراق، یمن، سوریه، فلسطین، افغانستان، پاکستان، آذربایجان، بحرین، عربستان و... را دربرنمی‌گیرد که اگر آن‌ها را نیز محاسبه کنیم به تخمین بسیار بزرگی از نیروهای نیابتی و سازماندهی شده کشور خواهیم رسید.
این سکه اما روی دیگری هم دارد و آن اینکه وقتی ایران با بودجه سالانه ۵ الی ۷ میلیارد دلاری نظامی، چنین ارتش‌های برون مرزی‌ای را تدارک دیده، ائتلاف دشمن متشکل از حداقل آمریکا، انگلیس، فرانسه، اسرائیل و عربستان با حدود ۱۰۰۰ میلیارد دلار بودجه نظامی سالانه، چه تعداد نیرو را از میان اصناف، اقشار و طوایف مختلف، برای آشوب و جنگ داخلی در ایران سازماندهی نموده!
عناصری خشن، آموزش دیده، سازمان‌دهی شده و عموما مسلح که رسانه‌های همان دولت‌ها اصرار دارند آنان را «مردم» بنامند.
۱۴۰۱/۸/۶

نشریه آمریکایی نشنال اینترست مقاله‌ای با عنوان «بایدن چگونه می‌تواند کنار مردم ایران بایستد» به قلم دو تن از اعضای بنیاد دفاع از دموکراسی (FDD) منتشر کرده که در آن ضمن تشریح سابقه و ماهیت آشوب‌های تحمیل شده بر ایران از ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) تاکنون، اثر مستقیم ناآرامی‌های کنونی کشور را بر وضعیت خاورمیانه ذکر می‌کند:

«موفقیت جنبش اعتراضی ایران یا حتی فرسایش قدرت جمهوری اسلامی می‌تواند پیامدهای عمیقی برای ثبات در خاورمیانه داشته باشد و در صورت حمایت صحیح و دقیق، به نفع استراتژیک آمریکا باشد. گذشته از این، جمهوری اسلامی هرگز از پنهان کردن دشمنی خود با آمریکا -که آن را «شیطان بزرگ» می‌نامد- و تمایل خود برای ناکام گذاشتن سیاست ایالات متحده ابایی نداشته است. این امر به ویژه در زمینه مبارزه با تروریسم، با توجه به حمایت مادی ایران از نیروهای نیابتی تروریست -که توسط تهران به عنوان «محور مقاومت» نامیده می‌شود -در مکان‌هایی مانند عراق، سوریه، لبنان، یمن و غزه و همچنین از طریق الگوی مرتبط فزاینده رقابت میان قدرت‌های بزرگ صادق است؛ جایی که تهران مشغول تقویت روابط اقتصادی و نظامی با چین و روسیه است».

با گذر از مقدمه، مقاله در ۹ بند، پیشنهاداتی را به دولت بایدن برای به زانو در آوردن جمهوری اسلامی ایران ارائه نموده که خلاصه آن چنین است:

۱. خروج از مذاکرات هسته‌ای
۲. حذف کرسی ایران از سازمان‌های بین‌المللی
۳. تحریم افراد و نهادها و استارت‌آپ‌های مرتبط با دولت ایران
۴. ممنوعیت صدور روادید عمومی برای همه افراد تحریمی در تمامی اجلاس‌های بین‌المللی توسط آمریکا و متحدانش 
۵. به خدمت گرفتن قدرت رسانه‌ای ایالات متحده و متحدانش و همزمان، انتشار مجموعه نامه‌ها، قطعنامه‌ها، توییت‌ها و بیانیه‌ها از جانب کنگره آمریکا
۶. فعال‌سازی اینترنت ماهواره‌ای
۷. تمرکز بیشتر بر منافذ صادراتی نفت و پتروشیمی ایران و ردیابی محموله‌ها و مصادره آن
۸. حمله سایبری به سیستم‌های فرماندهی و کنترل تهران از خارج
۹. انتشار اسامی و مشخصات نیروهای امنیتی

مهمتر از همه اما بند ۱۰ (پایانی) این مقاله است که همچون مقدمه، پرده از تلاش برای بازیابی طرح خاورمیانه بزرگ برمی‌دارد:

«علیرغم ناآرامی‌های داخلی، تهران چشم خود را از جنگ‌های نیابتی خاورمیانه برنداشته است... با گذشت زمان، این می‌تواند به ایجاد یا گسترش شکاف‌ها در میان نهادهای امنیتی کمک کند، زیرا ممکن است مجبور شوند در مورد اولویت‌ها بحث کنند و باید تخصیص مجدد بودجه، زمان، توجه سیاسی و سایر منابع را در نظر بگیرند. در نهایت، تحمیل هزینه داخلی و خارجی مستمر به جمهوری اسلامی می‌تواند تصویر شکست ناپذیری را که با دقت در بین دشمنان و متحدان ایجاد کرده است، در هم بشکند».

nationalinterest.org/blog/middle-east-watch/how-biden-can-stand-iranian-people-205189

۱. مقتدی صدر را از لحاظ شخصیتی فردی سبک‌سر، بیش‌فعال، کم‌صبر، قدرت‌طلب، دمدمی‌مزاج، لجوج و ستیزه‌جو یافته‌ام که هر کاری می‌کند تا مطرح و در دید باشد؛ گاهی با هیاهو و هجمه و گاهی با قهر و عقب‌نشینی.

۲. پس از آنکه آیت‌الله سیدکاظم حائری، به عنوان وصی شهید سیدمحمد صدر، تلویحا مقتدی را فاقد صلاحیت رهبری و در عین حال در تلاش برای زعامت امور عراق خواند، مقتدی نیز برای چندمین بار اعلام کرد برای همیشه از سیاست کناره گیری می‌کند که برای این اعلام چند فرض و انگیزه از خوش‌بینانه‌ترین حالت تا بدترین آن قابل طرح و تصور است:

یک. اقدامی احساسی و هیجانی.

دو. اعلام کناره‌گیری به قصد بازگشت مجدد به قدرت با هدف مقطعی خنثی کردن موج منفی علیه خود و رفع اتهام قدرت‌طلبی.

سه. به‌هم ریختن اوضاع عراق با آزاد گذاشتن هواداران خود، همزمان با اعلام کناره‌گیری از قدرت با هدف نفی انتساب اقدامات خرابکارانه سرایا السلام به خویش.

۳. پیاده نظام جریان صدر را دو طیف تشکیل می‌دهد؛ یکی حامیان و هواداران خاندان صدر و شخص مقتدی، و دیگری بعثی‌ها و افراد شروری که تابلوی صدر را بستری دو سویه یافته‌اند تا از یک طرف تحت پوشش آن فعالیت (خرابکاری) کنند و از سوی دیگر با مهندسی فکری مقتدی‌، او را به دوری از ایران و ضدیت با حشدالشعبی بکشانند.

۴. با ضربه هوشمندانه و به موقعی که آیت‌الله حائری بر بدنه هواداران صدر زده، طبیعتا طیف اول تا حدی ریزش کرده؛ اما تکلیف طیف دوم چه می‌شود؟ این طیف تا جایی که بتواند همچنان به نام هواداری از صدر حرکت می‌کند اما در جایی که گریزی از عبور از مقتدی را نداشته باشد، از او نیز عبور خواهد کرد.

۵. چند موضوع مهم در بیانیه آیت‌الله حائری وجود دارد که بیان می‌گردد.

اول آنکه بسیار بعید می‌دانم چنین بیانیه مهم، بی‌نقص و تاریخی‌ای بدون مشورت با بزرگان ایران بوده باشد.

دوم اینکه تشر زدن به صدر، اعلام حمایت از حشدالشعبی و درخواست تبعیت از رهبر انقلاب را همراه کرد با اعلام کناره‌گیری از مرجعیت تا کمترین شبهه‌ای درخصوص جنگ قدرت و تصاحب میراث شهید صدر را باقی نگذارد.

سوم آنکه با اطلاع از برنامه‌ای که دشمن علیه عراق دیده، پیش از وخامت اوضاع دست به کار شد تا هرچه زودتر و بیشتر از بدنه حامیان صدر بکاهد و او را منزوی نماید.

۶. در این اوضاع با توجه به رودست خوردن جریان فتنه در عراق، و همزمان شدن بیانیه آیت‌الله حائری، انصراف مقتدی و آشوب دوباره صدری‌ها، نگران جاافتادن این تحلیل خدعه‌آمیز هستم که با ربط دادن بیانیه آقای حائری به انسداد مرزها و لغو پیاده‌روی اربعین، جماعتی مقدس‌نما را علیه این مرجع بصیر بشورانند.

۷. درخصوص کناره‌گیری آیت‌الله حائری از مرجعیت توجه کنید که «اجتهاد» با «مرجعیت» تفاوت دارد.

مرجعیت مرتبه علمی نیست که انصراف از آن به منزله اسقاط مقام افتاء باشد؛ شانی اجتماعی است که حول ارتباط با مردم و پاسخ به سوالات شرعی‌شان می‌گردد.

مقام اجتهاد آیت‌الله حائری کماکان باقی است و منافاتی با صدور فتوا ندارد.

در مقام مثال، حکایت ایشان حکایت استاد دانشگاهی است که از کرسی تدریس کناره گیری کرده.

۸. درخصوص رفتار شناسی دشمنان باید گفت طبیعتا ترجیح آنان این است که از ظرفیت مقتدی برای اهداف خرابکارانه خود استفاده کنند که با توجه به اعلام کناره گیری او از سیاست فعلا این پروژه در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و گزینه‌های دیگر یا تکرار الگوی آشوب‌های بی‌سر مشابه آنچه سال ۹۸ در عراق و لبنان و ایران گذشت است و یا علم کردن چهره‌ای چون شیرازی و الصرخی.

۹. زمان نیز در اینجا موضوعیت داشت؛ از یک سو این فتنه همزمان با افزایش تنش‌های جهانی و منطقه‌ای و نزدیک شدن به ساعت صفر نابودی اسرائیل رقم خورده و از سویی دیگر اربعینی را هدف گرفته که می‌رفت تا پرشورترین اربعین تاریخ شود.

فعلا برای قضاوت و تحلیل قطعی زود است، اما تصور نگارنده بر آن است که اوضاع عراق رو به وخامت و آشوب فراگیر می‌رود و مقدمات حمله خارجی را فراهم می‌آورد.

۱۰. در پایان به این مهم اشاره می‌شود که برای تحلیل اوضاع امروز عراق، حتما بیانیه اخیری که برای موسوی نوشتند تا از زبان او اعلام شود را بار دیگر بخوانید.

رد اوضاع کنونی عراق در آن بیانیه که مصداق مهندسی معکوس سیاسی است، به وضوح قابل مشاهده و نشان دهنده برنامه‌ای است که برای کل منطقه دارند.

نظم نوین جهانی

تبدیل تهدید به فرصت، اصل و رویکردی شناخته شده برای کشورهاست.
چه آنجا که ایران، تهدید ظهور داعش را به فرصت گسترش کمی، کیفی و جغرافیایی مقاومت در منطقه تبدیل کرد؛ و چه جایی که روسیه تهدید گسترش ناتو به شرق را با حمله برق‌آسا به اوکراین پاسخ داد و ناتو و گرایش پیوستن به آن را در میان کشورهای اروپای شرقی عقب راند.
آمریکا (صهیونیسم) هم از قاعده فرصت‌سازی مستثناء نیست و دنبال بهره‌برداری از جنگ روسیه و اوکراین به نفع اهداف و سیاست‌های همیشگی خود است:
۱. براندازی کم‌هزینه روسیه از درون به واسطه عصیان علیه جنگ و پوتین،
۲. معرفی روسیه به عنوان عامل و مسبب قحطی و ایجاد موج روس ستیزی در دنیا،
۳. پیگیری پروژه کاهش جمعیت جهان به‌واسطه مرگ و میر ناشی از قحطی،
۴. ایجاد آشوب به قصد براندازی در حوزه مقاومتِ درگیر با تحریم و خشکسالی،
۵. واداشتن کشورهای جهان سوم به فروش هرچه بیشتر و ارزان‌تر منابع فسیلی خود،
۶. دامن زدن به جنگ و نزاع میان کشورهای درگیر بحران غذا و افزایش فروش تسلیحات نظامی.
بحران‌های کرونا و خصوصا اوکراین را باید دو نقطه عطف بزرگ تاریخی در تغییر نظم کنونی دانست که چهره دنیا را به‌کلی دگرگون کرده و بی‌تردید منجر به برخورد تمدن‌ها و جنگ جهانی سوم خواهد شد.
۱۴۰۱/۲/۲۲

اندیشکده انگلیسی و پرنفوذ «چتم هاوس» (Chatham House) با عنوان توصیفی «مؤسسه سلطنتی روابط بین‌المللی» (Royal Institute of International Affairs) بیش از آنکه آینده‌پژوهی کند، آینده‌سازی می‌نماید.

چتم هاوس در ۲ فوریه ۲۰۲۲، درست یک هفته پیش از آغاز عملیات روانی گسترده حول محور صوت جلسه رسیدگی فرماندهان سپاه به موضوع فساد هولدینگ یاس که توسط ارگان رسانه‌ای سیا، رادیو فردا، در اقدامی نمادین در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بازنشر شد، در گزارشی به ظاهر «توصیفی» اعلام داشته چالش خاورمیانه و شمال آفریقا در سال جدید میلادی فساد و فساد ستیزی است.

جالب آنکه این اندیشکده نتوانسته حفظ ظاهر کند و در ادامه تیتر خود آورده: «برای مقابله با فساد در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، جامعه بین‌المللی باید مسئولیت پذیری را بر ثبات اولویت دهد»؛ که به منزله باز کردن زودهنگام مشت خود است نسبت به آنچه در برنامه دارند: بی‌ثبات سازی «منطقه» که با تمرکز گزارش بر ایران، عراق و لبنان، تعبیری جز «جبهه مقاومت» ندارد.

جان کلام این سند همان چیزی است که هالیوود با رونمایی از فیلم «جوکر» همزمان با آشوب‌های سریالی سال ۹۸ در عراق، لبنان و ایران تجویز می‌کرد: نسخه آشوب و هرج‌‌ومرج درمواجهه با فشار اجتماعی و فساد اقتصادی.

در این گزارش آمده است: «در ایران، تحت فشار تحریم‌های اعمال شده توسط ایالات متحده، رئیس جمهور ابراهیم رئیسی به ترویج اقدامات ضدفساد برای نشان دادن حکمرانی خوب و پاسخگویی برای کمک به رهایی از فشار اقتصادی تحریم‌ها ادامه خواهد داد. با این حال، این تلاش‌ها به هیچ وجه فساد ریشه‌دار را ریشه‌کن نمی‌کند» و بلافاصله در ادامه، تکمله‌ای دارد که منشاء موج‌سازی سنگین رسانه‌های اصلاح‌طلب و ضدانقلاب را آشکار می‌دارد: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نهادهای مختلف شبه‌دولتی از استراتژی‌های غارتگرانه برای مقابله با تحریم‌ها برای تضمین بقای اقتصادی خود استفاده کرده‌اند، در حالی که بخش خصوصی را از بین می‌برند»؛ و بعد از اهداف هرج‌ومرج طلبانه خود، نسخه تجویزی مقابله با فساد را هم آشکار می‌دارد: «بدون اصلاح اساسی سیستم اقتصادی، دولت احتمالا شاهد ناآرامی‌های بیشتری خواهد بود»؛ تعیین خط‌مشی برای جامعه مخاطبان خود که دقیقا بر همین مبنا دنبال می‌شود: شانتاژ عناصر فساد در فاسدنمایی تمام ارکان حکومت و همزمان پیگیری موازی پروژه‌های «تغییر قانون اساسی» و «آشوب و براندازی».

‏عجیب آنکه گزارش با پیش کشیدن فاجعه خرابکارانه آتش‌افروزی و انفجار بیمارستان عراق، آن واقعه را یکی از مظاهر اعتراض به فساد خوانده و آشکارا درصدد تجویز خرابکاری و وحشت‌آفرینی به اسم مبارزه مدنی و مقابله با فساد است.

chathamhouse.org/2022/02/tackling-corruption-focus-mena-2022
 

‏چرا آمریکا سردار سلیمانی را ترور کرد؟

۱. در پیش بودن معامله قرن

۲. تسهیل مذاکره موشکی و منطقه‌ای برای روحانی

۳. رهایی ترامپ از استیضاح

۴. دستاورد داخلی و انتخاباتی برای ترامپ

۵. کاهش قدرت سپاه قدس با فتنه عراق و لبنان

۶. ایران ستیزی در عراق

۷. فاصله مردم و نظام بعد از فتنه بنزینی

‏تبعات ترور سردار سلیمانی برای آمریکا چه بود؟

۱. خروش یکپارچه ملت ایران و حمایت حداکثری از سپاه و نظام

۲. به محاق رفتن مذاکره و ارتقای گفتمان «مقاومت» به «انتقام»

۳. مواجهه ترامپ با چالش بزرگ داخلی و بین‌المللی

۴. همدلی دو ملت ایران و عراق

۵. خروج و اخراج نظامیان آمریکا از منطقه

بیرق مقاومت

رهبر انقلاب: «اگر گروهی پرچم مقاومت را بر زمین بگذارد، یقیناً گروهی دیگر از دل ملّت فلسطین بر‌می‌آید و آن پرچم را در دست خواهد گرفت». yon.ir/9Z0f

امید آنکه ملت ایران نیز پرچم بر زمین افتاده را بر دارد...

#انقلابی_پشیمان #اصولگرای_خسته #انتخابات_96