احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مقتدی صدر» ثبت شده است

۱. مقتدی صدر را از لحاظ شخصیتی فردی سبک‌سر، بیش‌فعال، کم‌صبر، قدرت‌طلب، دمدمی‌مزاج، لجوج و ستیزه‌جو یافته‌ام که هر کاری می‌کند تا مطرح و در دید باشد؛ گاهی با هیاهو و هجمه و گاهی با قهر و عقب‌نشینی.

۲. پس از آنکه آیت‌الله سیدکاظم حائری، به عنوان وصی شهید سیدمحمد صدر، تلویحا مقتدی را فاقد صلاحیت رهبری و در عین حال در تلاش برای زعامت امور عراق خواند، مقتدی نیز برای چندمین بار اعلام کرد برای همیشه از سیاست کناره گیری می‌کند که برای این اعلام چند فرض و انگیزه از خوش‌بینانه‌ترین حالت تا بدترین آن قابل طرح و تصور است:

یک. اقدامی احساسی و هیجانی.

دو. اعلام کناره‌گیری به قصد بازگشت مجدد به قدرت با هدف مقطعی خنثی کردن موج منفی علیه خود و رفع اتهام قدرت‌طلبی.

سه. به‌هم ریختن اوضاع عراق با آزاد گذاشتن هواداران خود، همزمان با اعلام کناره‌گیری از قدرت با هدف نفی انتساب اقدامات خرابکارانه سرایا السلام به خویش.

۳. پیاده نظام جریان صدر را دو طیف تشکیل می‌دهد؛ یکی حامیان و هواداران خاندان صدر و شخص مقتدی، و دیگری بعثی‌ها و افراد شروری که تابلوی صدر را بستری دو سویه یافته‌اند تا از یک طرف تحت پوشش آن فعالیت (خرابکاری) کنند و از سوی دیگر با مهندسی فکری مقتدی‌، او را به دوری از ایران و ضدیت با حشدالشعبی بکشانند.

۴. با ضربه هوشمندانه و به موقعی که آیت‌الله حائری بر بدنه هواداران صدر زده، طبیعتا طیف اول تا حدی ریزش کرده؛ اما تکلیف طیف دوم چه می‌شود؟ این طیف تا جایی که بتواند همچنان به نام هواداری از صدر حرکت می‌کند اما در جایی که گریزی از عبور از مقتدی را نداشته باشد، از او نیز عبور خواهد کرد.

۵. چند موضوع مهم در بیانیه آیت‌الله حائری وجود دارد که بیان می‌گردد.

اول آنکه بسیار بعید می‌دانم چنین بیانیه مهم، بی‌نقص و تاریخی‌ای بدون مشورت با بزرگان ایران بوده باشد.

دوم اینکه تشر زدن به صدر، اعلام حمایت از حشدالشعبی و درخواست تبعیت از رهبر انقلاب را همراه کرد با اعلام کناره‌گیری از مرجعیت تا کمترین شبهه‌ای درخصوص جنگ قدرت و تصاحب میراث شهید صدر را باقی نگذارد.

سوم آنکه با اطلاع از برنامه‌ای که دشمن علیه عراق دیده، پیش از وخامت اوضاع دست به کار شد تا هرچه زودتر و بیشتر از بدنه حامیان صدر بکاهد و او را منزوی نماید.

۶. در این اوضاع با توجه به رودست خوردن جریان فتنه در عراق، و همزمان شدن بیانیه آیت‌الله حائری، انصراف مقتدی و آشوب دوباره صدری‌ها، نگران جاافتادن این تحلیل خدعه‌آمیز هستم که با ربط دادن بیانیه آقای حائری به انسداد مرزها و لغو پیاده‌روی اربعین، جماعتی مقدس‌نما را علیه این مرجع بصیر بشورانند.

۷. درخصوص کناره‌گیری آیت‌الله حائری از مرجعیت توجه کنید که «اجتهاد» با «مرجعیت» تفاوت دارد.

مرجعیت مرتبه علمی نیست که انصراف از آن به منزله اسقاط مقام افتاء باشد؛ شانی اجتماعی است که حول ارتباط با مردم و پاسخ به سوالات شرعی‌شان می‌گردد.

مقام اجتهاد آیت‌الله حائری کماکان باقی است و منافاتی با صدور فتوا ندارد.

در مقام مثال، حکایت ایشان حکایت استاد دانشگاهی است که از کرسی تدریس کناره گیری کرده.

۸. درخصوص رفتار شناسی دشمنان باید گفت طبیعتا ترجیح آنان این است که از ظرفیت مقتدی برای اهداف خرابکارانه خود استفاده کنند که با توجه به اعلام کناره گیری او از سیاست فعلا این پروژه در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و گزینه‌های دیگر یا تکرار الگوی آشوب‌های بی‌سر مشابه آنچه سال ۹۸ در عراق و لبنان و ایران گذشت است و یا علم کردن چهره‌ای چون شیرازی و الصرخی.

۹. زمان نیز در اینجا موضوعیت داشت؛ از یک سو این فتنه همزمان با افزایش تنش‌های جهانی و منطقه‌ای و نزدیک شدن به ساعت صفر نابودی اسرائیل رقم خورده و از سویی دیگر اربعینی را هدف گرفته که می‌رفت تا پرشورترین اربعین تاریخ شود.

فعلا برای قضاوت و تحلیل قطعی زود است، اما تصور نگارنده بر آن است که اوضاع عراق رو به وخامت و آشوب فراگیر می‌رود و مقدمات حمله خارجی را فراهم می‌آورد.

۱۰. در پایان به این مهم اشاره می‌شود که برای تحلیل اوضاع امروز عراق، حتما بیانیه اخیری که برای موسوی نوشتند تا از زبان او اعلام شود را بار دیگر بخوانید.

رد اوضاع کنونی عراق در آن بیانیه که مصداق مهندسی معکوس سیاسی است، به وضوح قابل مشاهده و نشان دهنده برنامه‌ای است که برای کل منطقه دارند.

فتنه علیه شیعه

در جنگ ترکیبی تمام عیاری که علیه ملت ایران در جریان است، پررنگ شدن فتنه علیه شیعه نیز به وضوح قابل مشاهده و رهگیری‌ست.

این فتنه دو محور دارد: یکی جنگ شیعه-سنی و دیگری جدال جریان فاسد یا واداده حوزه با نظام و رهبری به محوریت مشهد و قم، موسوم به «فتنه قم».

روش شناخته شده در اختلاف انداختن میان «عوام» شیعه و سنی، همان رویکرد تکفیر طرفینی و اهانت به مقدسات یکدیگر است که نیاز به توضیح چندانی ندارد و فقط به همین اشاره بسنده می‌کنم که وقتی مولوی عبدالحمید به عنوان فردی مرتبط با دستگاه سعودی هزینه‌ی بی‌آبروییِ محکوم نکردن خشونت آشکاری چون قتل در حرم رضوی را خریده، این سکوت تفسیری ندارد جز آنکه قرار است نقشی را در آینده نزدیک ایفا کند که با محکومیت و اعلام برائت از شیعه کشی اخیر، در تضاد است.

اما در کنار طرح تفرقه افکنانه مذکور، محور جدید و تمرکز شده‌ای نیز عملیاتی شده و آن هدف گرفتن احساسات و محاسبات «خواص» شیعه یا همان طلاب و مدرسین حوزه علمیه، با القاء انگاره «عقب‌نشینی حکومت شیعه از مبانی خود» است که در اینجا رویکرد وحدت گرایانه امام و رهبری مسبب «عقب نشینی» معرفی می‌شود.

این طمع به خالی کردن پشت نظام از پشیبانی حوزه به همین رویکرد ختم نمی‌گردد؛ ساحت دیگری نیز بستر عملیات دشمن است: هنجارشکنی‌های علنیِ فرهنگی-مذهبیِ عوامل سازمانی و نیز حمله فیزیکی به معممین که تماما با هدف القاء دین گریزی و روحانیت ستیزی «مردم» و در نتیجه بالابردن هزینه همراهی حوزه با رهبر انقلاب است و اینکه طلاب و علما را یا از سر عافیت طلبی و یا اخلال در ادراک، وادار به اعلام برائت یا فاصله‌گذاری از نظام و رهبری نمایند.

اقدامی که مثل همیشه پیش از ایران، در محیط عراق به شکلی دیگر آزمایش و اجرا شد که یک سوی آن تلاش در تشویق آیت‌الله سیستانی به دور نگه‌داشتن وی از تحولات حساس و حیاتی عراق با تمجید از ایشان به عنوان مرجع «ساکت» و «سیاست گریز» است که نقطه عطف آن سفر و دیدار پرسروصدای پاپ با مرجعیت عراق بود؛ و سوی دیگر آن نیز هزینه سازی برای مقتدی صدر با هدف محقق شده‌ی جدا کردن او از جرگه مقاومت و دور نمودن وی از ایران بود که نقطه عطف آن را می‌توان در انفجار مهیب در شهرک صدر بغدا‌د، کانون هواداران بیت صدر دانست.

جالب آنکه روزنامه اسرائیلی هاآرتص مقتدی صدر را تنها فردی معرفی نموده که به دلیل سابقه و پشتوانه خود می‌تواند ایران و مقاومت را در عراق زمینگیر کند؛ اشاره به همان فرمول شناخته شده تز و آنتی‌تز که دشمن همواره پیگیر پیاده نمودن آن در ایران است: روحانیت علیه انقلاب.

رصد رد توطئه در عراق، کمک بزرگی به شناخت برنامه‌ای که دشمن برای ایران دارد می‌کند؛ هم به استناد مورد مذکور و هم آنچه در سال ۹۸ شاهد بودیم: فتنه یکسانِ آشوب و بی‌دولتی در عراق که به سرعت در ایران نیز کلید خورد و البته مثل همیشه با درایت و هدایت حکیم انقلاب ناکام ماند.

مستند به نکات ارائه شده، توالی وقایع در مشهد را نمی‌توان اتفاقی تلقی کرد و چه‌بسا شاهد حوادث مشابهی در قم نیز باشیم؛ حوادثی که احساسات و محاسبات خواص حوزه را هدف گرفته است.

اسرائیل خود را در این دور تند تحولات منطقه و جهان بی‌پناه و در لبه پرتگاه یافته و هر روز حلقه ضربه پذیری‌اش از درون تنگ‌تر می‌شود و به همین دلیل درکنار همه توطئه‌های همیشگی علیه ایران و انقلاب اسلامی، برنامه ویژه‌ای برای بدل زدن و وارد کردن ضربه از داخلی‌ترین حلقه نظام یعنی حوزه دارد که همین مسئله هوشیاری بیش از پیش مراجع و طلاب را می‌طلبد.
۱۴۰۱/۱/۱۸

دو چهره سیاسی، دو سید، دو روحانی، هر دو قوم و خویش یکدیگر، هر دو مأمور به خیانت به وطن پس از دیدار با شاهان و شاهزادگان سعودی.

فتنه سید محمد خاتمی در سال ۸۸ و دمیدن در آشوب های خیابانی و درخواست ابطال انتخابات.

و فتنه سید مقتدی صدر در سال ۹۶ و اعلان تظاهرات عمومی در عراق، تمجید از نقش صلح جویانه عربستان و درخواست زدودن شعارهای ضد سعودی از خیابان ها.

قیمت و هزینه مأموریت خاتمی یک میلیارد دلار، مزد و هزینه مأموریت صدر فعلا ده عدد نفربر نظامی.