فارغ از امربهمعروفهای همیشگی اینجانب نسبت به رفتار مسؤلان و مسائل اقتصادی-سیاسی، قرعهی امروز بعد از مدتها به نام حجاب افتاد.
خانمهای مجرم با «آقا شما کارت دارید؟» واکنش نشان دادند و مردان مدافع جرم، با «چشمات رو ببند» و «برید جلوی اختلاسها رو بگیرید» به من تاختند.
در این رابطه گفتنیهایی است:
۱. درخواست رعایت قانون و شرع -اعم از حقالله و حقالناس- از منظر شرعی «واجب» و از منظر قانونی «جایز» است. آنچه «کارت» میخواهد «اعمال قانون» است، نه «درخواست رعایت قانون».
مطالبه «کارتِ ضابط قضایی» از آمربهمعروفِ حجاب همانقدر مضحک است که برای آمرِ به رعایت سایر قوانین.
۲. منِ شهروند موقعی چشمانم را میبندم که نمایش چیزی «مجاز» باشد، اما با سلیقهی من همخوان نباشد که بیحجابی قطعا داخل این موضوع نیست.
آیا منطقی است که رانندهای در پاسخ تذکر به خاموش کردن سیگار، به مسافرش بگوید «بینیات را بگیر»؟
اساسا قانون وضع شده تا «بگیر» و «ببند» نداشته باشیم!
۳. به وضعیت ولنگار خانوادههای برخی مسؤلین نگاه کنید! سری به صفحهی اینستاگرام فرزندانشان بزنید! زندگیهای «بی»بندوبار و «پر»زرقوبرقشان را ببینید!
«فقر و فحشا» به جای خود، اما بسیاری از عیاشیهای جنونوار این طیف از جوانان نیز، اثر حرامخواری و اختلاس والدینشان است.
دو گانهی ما رسیدگی به «بیحجابی» در برابر «اختلاس» نیست. بیحجابی یا به نام دیگرش «حجاب اختیاری» را مسؤلانی ترویج میکنند که هیچگاه نگفتند و نفهمیدیم از کجا آوردهاند!
بیحجابی متعلق به آقازادههای حرامخواری است که از جیب من و شما، سوار بر خودروهای لوکس به تجارت فحشا مشغولاند.
دوگانه حقیقی، قانون دربرابر بیقانونی و رعایت حقالناس درمقابل نقض آن است.
مدافعان امنیت ملی و اخلاقی در یک سو و مبتلایان به وطنفروشی و تنفروشی در سویی دیگر قرار گرفتهاند.
بریتانیا و کانادا همزمان پناهگاه دزدان اموال و عقاید ماست.
یادت باشد که من و تو در یک جبههایم علیه بیبیسی و منوتو.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.