ساموئل هانتینگتون (Samuel P Huntington) مبدع نظریه «برخورد تمدنها» (The Clash of Civilizations) است که سوابقی چون هماهنگ کننده امنیتی شورای امنیت ملی در کاخ سفید، عضو کمیسیون تدوین سیاستهای دراز مدت استراتژیک آمریکا و عضو کمیسیون حفاظت از اسناد سری این کشور را در کارنامه داشت.
وی در کتاب «موج سوم: ترویج دمکراسی در پایان قرن بیستم» (The Third Wave: Democratization in the late twentieth century) ضمن بررسی وضعیت ایران، راهبردهای موازی «استحاله» و «براندازی» را ترسیم و توصیه میکند که به گواه ماوقع، منطبق بر عملکرد جریان نفوذ در کشور بوده است.
ضرورت شناخت ماهیت فتنههای گذشته و آینده، نگارنده را بر آن داشت تا توصیههای هانتیگتون برای «براندازی» را مختصرا ارائه نماید:
۱. مراقب عدم مشروعیت یا مشروعیت سست و آشفته رژیم اقتدارگرا باش. این یکی از نقاط بسیار آسیب پذیر است. رژیم را در مسائلی که مورد توجه عام است مانند «فساد» و «خشونت» مورد حمله قرار بده. هنگامی که در کارهایش لغزش و سستی روی داد که «باید» هم چنین بشود، در آن حال مهمترین اهرم فشار برای فروکشیدن آن از سریر قدرت، بزرگ کردن و نمایاندن عدم مشروعیت آن خواهد بود.
۲. فرمانروایان اقتدارگرا هم مانند حاکمان دمکراتیک، با گذشت زمان، از حامیان پیشین خود فاصله میگیرند و جدا میشوند. کوشا باش که به خصوص سران مخالف، کارشناسان طبقه متوسط، پیشوایان دینی و رهبران احزاب سیاسی را که چه بسا اغلب آنها در ایجاد نظام اقتدارگرا دست داشتند، به سوی خود جلب کنی. گروه مخالفان هر قدر «محترمتر» و «مسئولتر» به چشم بیایند، گردآوری حامیان آسانتر خواهد بود.
۳. فرماندهان نظامی را آماده و با خود همراه کن. در آخرین مرحله، بقا و فنای رژیم به این بستگی دارد که آنها از رژیم حمایت کنند یا نه.
۴. عدم خشونت را تبلیغ، ولی خود خشن عمل کن.
۵. از هر فرصتی برای نشان دادن مخالفت با رژیم استفاده کن از جمله با شرکت در انتخابات عمومی که رژیم به راه انداخته است [البته هانتینگتون توضیح میدهد که گاهی اوقات تحریم انتخابات اثر به مراتب بیشتری خواهد داشت، به خصوص برای حکومتهایی که شرکت مردم در انتخابات را نشانهی مقبولیت و مشروعیت خود میدانند].
۶. با رسانههای جهان، سازمانهای حقوق بشر خارجی و تشکیلات فراملیتی ارتباط برقرار کن.
۷. وحدت و یگانگی را در بین گروههای مخالف تبلیغ و تقویت کن و بر آن باش که سازمانهای حفاظ جامعی به وجود بیاوری که همکاری بین گروهها را تسهیل کند.
و اما تجویزی که هانتینگتون برای فوران نارضایتی مردم نسبت به حکومت ارائه میکند، بروز «حادثهای ناگهانی» است که بتواند ظرفیتهای مذکور را به فعلیت برساند.
حال آن شوک بحران آفرینی که به تصریح هانتیگتون «باید» به وقوع بپیوندد و با ایجاد یأس و ناامیدی، شکست و ناکارآمدی نظام را القاء نماید، به عقیده اینجانب، شامل این موارد است که به تنهایی یا در تجمیع با دیگر موارد جرقه انفجار جامعه خواهد بود:
- فشار اقتصادی و جهش قیمتها
- حیف و میل گسترده بیتالمال
- کمکاری دستگاههای دولتی در مواقع بحران
- مرگ چهرهای سرشناس
- ادعای تقلب در انتخابات
- رد صلاحیت چهرههای شاخص برای انتخابات
- توهین به قومیتها یا مقدسات مذهبی
- تقسمات جدید استانی
- دستگیری یا محکومیت چهرهای محبوب
- برخورد خشن و منزجر کننده با شهروندان
- خلف وعده حیاتی و همگانی
- رسوایی سیاسی، مالی یا اخلاقی
- محدودیت فرهنگی
- محرومیت ورزشی
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.