مرثیهای برای «عوضش دنیا حق را به ما داد»
به مناسبت سیزده آبان
در ۱۹۷۹ میلادی(۱) در کشوری انقلاب کرده(۲) دیکتاتور دست نشانده آمریکا(۳) سرنگون میشود و هنوز گردوخاک انقلاب فروننشته، ایالات متحده که سفارتش همچنان دایر بود، با تمام توان از ضدانقلاب(۴) این کشور در برابر نیروهای انقلابی(۵) حمایت میکند.
کشور انقلابی مذکور هم که از سطح بالای خرابکاریهای مستقیم و غیرمستقیم نظامی کدخدا به ستوه آمده بود، در اقدامی جهان پسندانه، شکایت خود را نزد دیوان بین المللی دادگستری میبرد. دیوان هم پس از دادرسی طولانی و پیچیده، حق را به حق دار میدهد و از آمریکا میخواهد به مفاد رأی پایبند باشد. ابرقدرت جهان اما اعتنایی به حکم دیوان نمیکند.
کشور انقلابی قصهی ما اما الزام آمریکا به اجرای رأی و شکایت از آن کشور را ناچار نزد خودش به شورای امنیت میبرد!
اگرچه آمریکا قطعنامه را وتو میکند، اما کشور انقلابی همچنان پیگیر و امیدوار، الزام آمریکا را برای بار دوم از شورای امنیت سازمان ملل طلب میکند که این بار نیز با وتوی آمریکا مواجه میشود!
کشور انقلابی که چاره را در رجوع به مجمع عمومی سازمان ملل میبیند، آنجا نیز موفق به اخذ قطعنامهای به نفع خود میشود که البته آن هم تغییری در رویکرد خصمانه آمریکا ایجاد نمیکند.
دیپلماتهای احتمالا غیرانقلابیِ آن کشور انقلابی، اگرچه هیچ عاید عینیای از آن همه سردرگمی در راهروهای سازمان ملل و دیوان بین المللی دادگستری نداشتند، اما خوشحال بودند از اینکه در برابر آن همه خسارت، حداقل دنیا حق را به آنان داده است؛ خوشحالیای که البته همان هم چند صباح بیشتر دوام نداشت و با کودتای آمریکایی طرح ریزی شده توسط سفارت آن کشور، در ۱۹۹۱ همه چیز تمام میشود؛ هم آن خوشحالیها و هم آن خوشحالهایی که دیگر نبودند تا دنیا کماکان حق را به آنان بدهد...
۱- ۱۹ ژوئن ۱۹۷۹، چهار ماه بعد از پیروزی انقلاب ایران
۲- جمهوری نیکاراگوئه واقع در آمریکای مرکزی
۳- آناستازیا سوموزا
۴- کنترا(ها)
۵- ساندینیست(ها)
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.