احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۶۱ مطلب با موضوع «رسانه» ثبت شده است

جنگ نیابتی

عربستان به عنوان اولین کشوری که طالبان را به رسمیت شناخته، قصد دارد در قالب جنگ نیابتی همان نقشی را برای طالبان تعریف کند که انصارالله برای ایران ایفاء می‌کند.
با ناکام ماندن مأموریت اصلاح‌طلبان در هل دادن کشور به باتلاق افغانستان، اکنون رژیم سعودی عهده‌دار اجرای آن شده است.
با تحرکات نظامی طالبان و تنش مرزی آن با ایران، بهتر می‌توان به اهداف اقدام تروریستی در حرم رضوی و پیوست عملیات روانی آن در نفرت پراکنی میان دو ملت ایران و افغانستان پی‌برد.
مشغول کردن ایران به طالبان در شرق برای رهاندن اسرائیل در غرب، هدف اصلی تحرکات کنونی و یکی از خروجی‌های نشست اخیر شش‌جانبه در صحرای نقب است.
۱۴۰۱/۲/۶

رد یهود

پروژه قرآن سوزی در سوئد را توطئه صهیونیست‌ها برای تمرکز زدایی از موضوع قدس و انحراف جهان اسلام از فلسطین به اروپا می‌دانم که اگر مسلمانی اهانت کنندگان را به جهنم بفرستد، اسرائیل اینجا نیز فرصت را برای همسو نمودن افکارعمومی غرب نسبت به معضل مشترک «تروریسم» غنیمت خواهد شمرد.
مقابله با خدعه تمرکز زدایی از مسئله مسجدالاقصی در قدس به موضوع قرآن سوزی در سوئد، البته میسر است: مطرح نمودن متقابل «قبله» و «قرآن» در خروش مسلمانان برای هرکدام و معرفی اسرائیل و صهیونیسم به عنوان عامل پیدا و پنهان حمله به هر دو.
روز قدس در ایران را باید الگوی پیوند مسئله قبله و قرآن قرار دهیم و با استفاده از ظرفیت هر دو، ضربه مضاعف را به اسرائیل وارد نماییم.
۱۴۰۱/۲/۲
 

سناریوی تکراری

در سال ۹۵ اندکی پس از آغاز نهضت چاقو که در فلسطین علیه صهیونیست‌ها در سرزمین‌های اشغالی راه افتاد و مورد تقدیر سیدحسن نصرالله نیز واقع شد، شاهد چند حمله با چاقو به شهروندان اروپایی از جانب عناصر منتسب به داعش بودیم.
آن زمان نوشتم که این ترتُب زمانی، هدفمند و برای سرایت معضل به اروپا و متوقف کردن نهضت چاقو در فلسطین به‌واسطه همذات‌پنداری افکارعمومی غرب با صهیونیست‌ها است.
اکنون که خبر تیراندازی به شهروندان در متروی نیویورک مخابره شده است، چیزی غیر از تکرار همان سناریو را متصور نیستم، جز آنکه به‌جای اروپا اینبار افکارعمومی آمریکا و به تبع آن سیاستمداران آن هدف غیرمستقیم این تیراندازی مشکوک هستند.
۱۴۰۱/۱/۲۳

روابط عمومی

مسولین محترم لشکری و کشوری، مدیران ادارات، نمایندگان مجلس، ائمه جمعه و...
یکبار تلفن را بردارید و با ۱۱۸ تماس بگیرید و ببینید آیا شماره روابط عمومی نهاد متبوع شما در آنجا موجود است؟ در سایت نهاد مذکور چطور؟ آیا اساسا درگاه اینترنتی‌ای وجود دارد؟ اگر آری، آیا در گوگل بالا می‌آید؟
در مرحله بعد یکبار -و فقط یکبار- با روابط عمومی خود تماس بگیرید و ببینید اساسا چنین شماره‌ای کار می‌کند و خط می‌دهد؟
اگر آری، در مرحله بعد آیا انسان/پاسخگوی ضبطی‌ای تماس‌تان را پاسخ می‌دهد؟
اگر آری، آیا درست و متعهدانه پاسخ می‌دهد؟
و بعد همین مسیر را نسبت به سامانه نظارت و بازرسی نهاد متبوع خود طی کنید و به طور ناشناس از یکی از معاونان خود شکایت کنید و ببینید آیا ترتیب اثر داده می‌شود و به گوش شما می‌رسد یا در ابتدا/میانه راه دفن می‌گردد؟
باور بفرمایید رفع گرفتاری‌های ارباب رجوع و ارتقای نظام اداری، نبوغ خاصی نمی‌خواهد؛ قدری توجه به بدیهیات را می‌طلبد.

سوال از صیانت

عموم طراحان و مدافعان صیانت -قاعدتا در واکنش به نگرانی‌ها- ادعا می‌کنند شبکه‌های اجتماعی خارجی هرگز بسته نخواهد شد.

می‌دانیم که طرح صیانت با هدف قاعده‌مند کردن شرکت‌های ارتباطاتی خارجی از جمله متا است تا اگر تن به قواعد و ضوابط ایران ندادند یا تخلف کردند، محصولات آنان (اینستاگرام، فیسبوک، واتساپ، توییتر و تلگرام) مسدود شود.

سوال این است با این همه اطمینانی که بانیان و مدافعان صیانت در عدم مسدود سازی شبکه‌های خارجی داده‌اند، چگونه می‌خواهند نسبت به تمکین نکردن و تخلف کردن طرف مقابل واکنش نشان دهند؟
به عبارت دیگر وقتی طرف‌های مقابل می‌بینند که از ابتدا اینطور به دست خودشان دست‌شان را بسته‌اند، چرا باید آن‌ها را حساب کنند و اساسا وارد مذاکره شوند؟
به بیان ساده‌تر اگر پس از تصویب طرح صیانت وارد مذاکره نشوند و یا خلف وعده کنند، مسولان کشور با این همه اطمینان دادن از مسدود نشدن شبکه‌های خارجی، می‌خواهند چه کنند؟ خلاف ادعای‌شان مسدود کنند؟!

برنامه «عصر جدید» فقط معرفی کننده پدیده‌ها نیست، خود نیز یک پدیده و نیاز امروز جامعه ما است:

اول. #فرهنگ_عمومی
در اخبار خواندم ۴۰٪ بیکاران فارغ التحصیلان دانشگاه‌ها هستند؛ جمعیت زیادی از جوانان که بنابر جبر اجتماعی وقت خود و منابع آموزشی را اتلاف کرده و درس و دانشگاه برای‌شان کارکردی جز یک پرستیژ تنزل کرده ندارد.
اولین دستاورد مهم عصر جدید، تغییر پارادایم ارزش‌های اجتماعی است و اینکه استعداد و منزلت محدود به «دکتر» و «مهندس» شدن نیست.

دوم. #امید_آفرینی
پرتاب استعدادهای گمنام از دورترین نقاط کشور به مراحل بالاتر، مؤلفه دیگر این برنامه است. اینجا سخن از «کشف استعداد» که در بند پیش گفته شد نیست؛ موضوع ایجاد موج «امید» و «امیدآفرینی» در ده‌ها میلیون بیننده‌ای است که با تمام وجود با شرکت کنندگان همذات پنداری می‌کنند.

سوم. #نشاط_اجتماعی
ایجاد فضایی مفرح و شاد که به عنوان خط فرعی و همیشگی برنامه دنبال می‌شود امتیاز دیگر برنامه و نیاز ضروری جامعه است.

چهارم. #وحدت_ملی
افزایش ضریب همدلی عمومی و وحدت ملی، چهارمین دستاورد بزرگ عصر جدید است. جایی که در یک طرف همه اقشار و تفکرات به عنوان تماشاچی درکنار یکدیگر قرار گرفته‌اند و در طرف دیگر استعدادهای مختلف از اقوام متنوع ایرانی روی صحنه می‌روند و همه در موقعیتی یکسان و برابر به هنرنمایی می‌پردازند.

عصر جدید برای این چهار دستاورد بزرگ چهار چراغ سفید می‌گیرد، گرچه لایق زنگ طلایی نیز هست.

گلوله و رسانه

گلوله و رسانه شاید در بدو امر دو موضوع متفاوت به نظر برسد اما در تمام نبردها، جنگ سخت و جنگ نرم همزاد و مکمل یکدیگر بوده است که جنگ اوکراین نیز از این قاعده مستثناء نیست.
جبهه غرب هرچقدر در حوزه نظامی دربرابر روسیه از خود انفعال نشان داده، در جنگ رسانه‌ای بیش فعال ظاهر شده.
نتیجه آنکه کرملین برای کاهش فشار رسانه‌ای و تبعات سیاسی آن ناچار از نمایش نبرد تمیز و غیرخونین است که همین احتیاط باعث کندی پیشروی ارتش و افزایش تلفات آن شده و اینجاست که دوباره و از منظری دیگر رسانه وارد می‌شود و با بزرگنمایی همین موضوع، اوکراین را باتلاق روسیه و پوتین را عامل خسارات و تلفات ارتش می‌نامد.
به عبارت دیگر رسانه ناتو به‌مثابه شطرنج‌بازی قهار، برای هر حرکت حریف برنامه دارد و اگر مات نکند، به کرات موقعیت کیش ایجاد می‌نماید.

جهاد تبیین

جهاد تبیین، نیاز به هشتگ و همایش ندارد!

مرد میدان می‌خواهد برای شبهه‌زدایی و گره‌گشایی از اذهان به صورت مستند و مستدل.

توجیه، جدل، شعار، حاشیه، زنده باد و مرده باد و از این دست اقدامات، حتما خارج از شمول تبیین است.

جهاد، ناظر به اولا تلاش مضاعف و ثانیا هدفگیری صحیح است؛ اعم از آنکه در مقام دفع مؤخر و واکنشی باشد یا ترجیحا دفع مقدم و پیشگیرانه.

عموم نخبگان فرهنگی و سیاسی متاسفانه در فضای مجازی و خصوصا توییتر به حصر خودخواسته مبتلا شده‌اند و ارتباطی با لایه‌های جامعه ندارند.

درست است که در فضای مجازی مخاطبان بیشتری داریم اما آنجا به ندرت اقناع و جذبی صورت می‌گیرد و این متاع را باید در فضای حقیقی و هسته‌هایی نظیر مدرسه و دانشگاه و مسجد و هیأت جستجو کنیم.

این همه تاکید مکرر رهبر انقلاب در فاصله زمانی کوتاه پیرامون یک موضوع، کم سابقه و به منزله آژیر خطری است درمورد خوابی که دشمن برای کشور دیده.

عبارت رهبری در دیدار همافران ارتش این بود که «جهاد تبیین یک فریضه قطعی و فوری است» و این یعنی زمان دارد از دست می‌رود.

اگر امروز با اذهان در بستری دوستانه تعامل نکنیم، فردا باید با ابدان در جنگ خیابانی تقابل کنیم.

نباید در این جنگ انگاره‌ها تدافعی عمل کرد؛ باید تهاجمی و پیشدستانه وارد میدان شد و طرف مقابل را به چالش کشید.

فرمان جهاد تبیین، یک فرمان و فراخوان عمومی است و همه باید به سهم خود در تولید محتوای هدفمند و یا توزیع آن سهیم و در تلاش باشیم؛ چرا که به فرموده امیرمؤمنان علی(ع) «تبلیغ غریزه مؤمن است».

نکات ارتباطات

‏چند نکته رسانه‌ای به بهانه خبر مهم امروز:
۱. وقتی می‌خواهیم خواست‌ها و ذهنیت‌های مخاطب را کشف کنیم، بهترین راه این است که پاسخ معما را به طرف مقابل بسپاریم.
از حدس‌های کاربران پیرامون موضوع، می‌شد فهمید هرکس در چه فضایی سیر می‌کند: آزمایش موشکی، محاکمه روحانی و غیره.
‏۲. در فاصله اعلام وجود یک واقعه مهم تا بیان جزییات آن، باور پذیری شایعه به دلیل عطش مردم به دانستن، به اوج می‌رسد.
خصوصا که افراد زیادی آرزو دارند خود را «وصل» نشان دهند و اگر مطلب کذبی طرح شود، همه به سرعت آن را به عنوان خبر «موثق» آن‌هم با ژست «خبرها به ما می‌رسد» بازنشر می‌کنند.
‏۳. اگر پیش از اعلام خبر، بیش از حد بر اهمیت آن تاکید شود، اثر عکس دارد. زیرا انتظار و ذهنیت‌هایی فراتر از واقعه شکل می‌گیرد و خبر مهم واقع شده، در مقایسه با خبر مورد انتظار افکارعمومی، کم اهمیت جلوه می‌کند.

آیا رسانه‌های غربی می‌دانند اخبار، آمار و گزارش‌های‌شان پیرامون ایران مورد توجه مردم و مسولان ایرانی قرار می‌گیرد؟
آیا می‌دانند مردم و مسولان فاقد سواد رسانه و تحلیل، در نبود برآوردهای دقیق داخلی هرآنچه از رسانه‌های خارجی منتشر شود را حجت می‌پندارند؟

در صورتی که پاسخ‌تان به این دو سوال مثبت است، آیا گمان می‌کنید که مطالب منتشره در رسانه‌های خارجی، صرفا در راستای عمل به رسالت خبری و بیان حقایق است و با هدف تصمیم‌سازی غیرمستقیم نیست؟

اگر از من بپرسید فیلم "Iran & the West" ساخت BBC با چه هدفی از اجحاف غرب در قبال ایران گفت، به شما می‌گویم فقط و فقط به قصد "تطهیر و تبرئه روحانی و تقلیل خیانت هسته‌ای به رودست خوردن با هدف حفظ این شاهمهره برای آینده نظام" چنین کاری کرد.

در واقع رکن رسانه‌ای MI6 با این فیلم در میان مرور برخی خباثت‌های غرب در قبال ایران، یک گزاره کلیدی را هم تثبیت نمود: "پلمپ UCF اصفهان و تعلیق همه فعالیت‌های هسته‌ای ایران، علیرغم میل باطنی روحانی صورت گرفت. او قصد مقاومت داشت اما یوشکا فیشر، وزیر خارجه آلمان با یک مشت کوبیدن بر روی میز، دبیر وقت شعام را وادار به تسلیم کرد".

مطمئن نیستم، اما احتمالا قصد شرمن نیز از معطوف کردن عقب‌نشینی باند نیویورکی‌ها به اشک خود، نجات تیم ایرانی از اتهام خیانت است. سکوت و عدم تکذیب عراقچی را نیز باید پای قدردانی او از این روایت نجات دهنده شرمن گذاشت.