از مخاطبان خواستم از منظر سیاسی و جامعه شناختی به سؤال زیر پاسخ دهند:
اقلیت میلیشیا چطور دریای جمعیت انقلابی را میبیند و همچنان با وقاحت فعالیت میکند و خود را نمیبازد؟
پاسخهای مخاطبان را بخوانید
از مخاطبان خواستم از منظر سیاسی و جامعه شناختی به سؤال زیر پاسخ دهند:
اقلیت میلیشیا چطور دریای جمعیت انقلابی را میبیند و همچنان با وقاحت فعالیت میکند و خود را نمیبازد؟
پاسخهای مخاطبان را بخوانید
اگرچه قطع کامل اینترنت در ایران اتصال و ارتباط شبکه آشوب را مسدود و فتنه را منکوب کرد اما نباید گمان کنیم قطع اینترنت همیشه کارایی دارد.
نه جریان نفاق و نفوذ و پشتوانههای خارجیشان همه توان خود را در آبانماه خرج کردند، و نه این جریان پشت دروازهی قطع و وصل اینترنت متوقف میمانند.
شبکه نفاق قطعا برای این موضوع راه حل دارد که محله محوری خرابکاریها یکی از آن موارد است. در قیام مسلحانه منافقین در سال ۶۰ رجوی اعلام کرد اعضای سازمان در قالب تیمهای چند نفره به صورت خود جوش عملیات کنند که نتیجه این اقدام ۱۷ هزار شهید ترور در کشور بود.
نگاشته شده در ۵ آذر ۹۸
با فروکش کردن آشوبهای آبانماه، نباید تصور کنیم پروژهی ناامن سازی کشور تمام و یا به سال بعد موکول شده. طبق آنچه در عراق شاهد بودیم، موج دوم فتنه، با وجود دو هفته وقفهای که بهواسطهی اربعین در آن ایجاد شد، به مراتب مخربتر از موج اول پیش از اربعین بود.
شبکه نفاق در کشور متأسفانه پرتعداد، چندلایه و مجزا است. آنچه در این آشوب وارد گود شد، تنها بخشی از بیرونیترین لایه ضدانقلاب، یعنی عموما اراذل اوباش سازماندهی شده و وابسته بود.
به عبارت دیگر، در این جنگ شهری، همچون جنگهای کلاسیک نظامی، صرفا چند گردان به خط زدند و عقبه نظامی و سازمانی جریانهای برانداز پابرجاست و طی روزهای آتی در هر زمان و به هر بهانه اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی امکان هجوم دارند، خصوصا در مواعدی چون ۱۶ آذر، ۹ دی، ۱۲ تا ۲۲ بهمن و انتخابات اسفند مجلس و چالشهایی چون اعتراض به ردصلاحیت شدگان یا نتایج اعلامی.
انقلاب دو فاز دارد، وجه سلبی و سرنگونی رژیم سلطنتی و مابعد انقلاب یعنی وجه ایجابی و برقراری جمهوری اسلامی.
وجه سلبی را امام و نیروهای ارزشی به خوبی و با سختی انجام دادند و در ۲۲ بهمن ۵۷ به ثمر رساندند؛ وجه ایجابی آن اما تازه از ۲۲ بهمن شروع شده و تا ابد ادامه خواهد داشت.
از این جهت، هم از لحاظ کمی و هم کیفی فاز سخت تر و طاقت فرسا تری است. وجه کمی را گفتم چون تا ابد ادامه دارد، اما چرا از بعد کیفی سخت تر است؟ چون دیگر به صرف نفی و حذف دیگران محقق نمی شود، همزمان باید تفکر و تمدن اسلامی را جامه ی عمل پوشاند، باید ساخت و با عوامل مخرب به مبارزه پرداخت.
مبارزه با فقر و فساد و تبعیض در این دوره البته سخت تر است، به دلایلی چون انشقاقی که بعد از فتح به وقوع می پیوندد، به دلیل ریا و نفاقی که مانع از رسوایی عناصر فاسد می شود. در آن دوره هدف مشخص بود، فقط همت لازم بود برای محقق شدن. در این دوره اما مفسدان سیاسی اقتصادی سوابق خود را سپر بلایشان می کنند و پشت نام و نشان شان مخفی می شوند. در این دوره هم سختی تشخیص را داریم و هم تحمل را. مفسدین این دوره برای خود حاشیه های امن درست کرده اند و ابزارهای متعددی برای مقابله با نظام و رهبری دارند. ابزارهایی چون اسرار گرو گرفته از نظام، حلقه ی متنفذان قدرت و ثروت، روشنفکران و توجیه گران معمم و مکلا و طیف هایی از مردم و هواداران جاهل که مهمترین نقش را در حفاظت از فسادی دارند که دودش ناخواسته چشم خودشان را هم کور کرده.
فساد فساد است و باید با آن مبارزه کرد. ریزش های انقلاب وجه اجتناب ناپذیر انقلاب هاست و ذره ای از قداست انقلاب ما نمی کاهد. ضرورت هر زیست و حیاتی چالش و مبارزه است، هر پیکری بی تردید گرفتار میکروب ها و انگل های محیط است.
فساد هایی که در جمهوری اسلامی از برخی دولت مردان سر می زند قابل توجیه نیست اصلا نباید هم توجیه کرد، باید مبارزه و رسوا کرد اما بدانیم مبارزه با چه کسی و چگونه. بدانیم مشکل از مظروف است، نه ظرف.
مبارزه یعنی تبیین اصول و آرمان ها و غربال افراد منطبق با این اصول. تا وقتی اصول اصول بماند امکان حذف ناپاکی ها هست، مشکل وقتی فاجعه می شود که اصول هم دچار تغییر شود، این آغاز انحطاط است و الا تا وقتی چارچوب و خط کش باشد، انحرافات قابل شناسایی است اما وای به بعد از آن.
الان نیروهای ارزشی و انقلابی در دوران بعد از انقلاب مظلومانه در حال مبارزه اند، دشمنان ملت مشغول چپاول اند آن وقت ما باید پاسخگوی اعمال آنها باشیم! اقشاری از مردم هم یخه ما را می گیرند! خودشان در انتخابات ها و غیره آب به آسیاب غارتگران می ریزند آن وقت نق اوضاع را به نیروهای انقلابی می زنند! به کسانی که عمرشان را صرف جهاد سازندگی و نظامی کرده اند.
می گوییم به ما چه؟ می گویند شما انقلاب کردید!
اصلا همین جمله، اول مصیبت است. این یعنی یک عده تنها به تماشاچی بودن اکتفا کرده اند و اصلاح امور را از دیگران توقع دارند!
شما انقلاب کردید یعنی چه؟! پس نقش شما چه می شود؟
ما انقلاب کردیم و می کنیم، اما مگر می شود با یک اکثریت تماشاچی و یک اقلیت منسجم منحرف نفوذی کارها را پیش برد؟
انقلاب هست، چون ضد انقلاب هست. انقلاب که تمامی ندارد. اینکه فکر کنیم انقلاب کردیم و تمام شد و رفت، یک خطای فاحش است. خروجی این تفکر انفعال و میدان دادن به عناصر نفوذی یا استحاله شده است. باید جنگید، باید از میراث امام محافظت کرد.
اگر تیر را می بینیم تیرانداز را هم ببینیم. نشود حکایت زمان حضرت علی(ع) که بزغاله های بچه های کوفی را اصحاب معاویه می دزدیدند، می گفتند علی دزدیده و با این خدعه کینه ها را به سمت حکومت علوی سرازیر می کردند.
زمان پیامبر را ببینید! پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود من برای تنزیل می جنگم و تو برای تأویل خواهی جنگید. جنگ های زمان پیامبر سخت تر بود یا حضرت علی؟
زمان پیامبر دشمن مشخص بود اما زمان حضرت علی خواص هم در تشخیص حق و باطل درمانده بودند. پیامبری که مجموعا ۲۳ سال به تربیت جامعه پرداخت، دخترش اولین قربانی امت پیامبر بعد رحلت ایشان بود. تا پیامبر رحلت کرد، مظلومیت انقلابی های راستین هم شروع شد، شروع شده بود، علنی شد. کودتای سقیفه رخ داد. دستان علی(ع) را بستند. حضرت فاطمه پاره تن پیامبر را کتک زدند و شهید کردند!
حدیث داریم بعد از پیامبر همه جز سه یا چهار نفر مرتد شدند!
چرا؟ چون همه تماشاچی بودند! فکر می کردند انقلاب کردند و تمام، دیگر وظیفه ای ندارند!
انقلاب را باید محافظت کرد، امام فرمود نگذارید انقلاب دست نااهلان بیفتد، آیا ما عمل کردیم؟ چقدر در انتخاب ها و انتخابات ها معیار تعهد و تخصص را ملاک قرار دادیم؟ چه کسانی را بر مسند امور نشاندیم؟ اصلا رأی می دهیم؟ به چه کسی؟ با چه معیاری؟
اینها کف وظایف ماست، آیا به این حداقل عمل کرده ایم؟
(بخشی از عرایض اینجانب در یکی از محافل تهران)
در اولین فرصت ان شاء الله در خصوص ترفندهای مورد استفاده در شبکه های اجتماعی و شیوه های ضریب دادن به کمیت و کیفیت کنش های کاریکاتوری انقلاب و انقلاب کاریکاتوری، مطلب مبسوطی خواهم نوشت، اما تا زمان نگارش، این موارد را علی الحساب و مستند به مصداق پیش رو داشته باشید.
آنچه در فیلم اتفاق افتاده: ۴ زن که با هماهنگی دوربین و پشت به آن، تنها ۵ ثانیه روسری از سر می گشایند و دوباره سر می کنند و از معرکه خود ساخته می گریزند.
آنچه با عملیات روانی دشمن (عنصر روانی) و به واسطه شبکه های اجتماعی (عنصر نرم افزاری) و دستگاه های موبایل و رایانه (عنصر سخت افزاری) القا می گردد: تصویری پایدار (طول پایان ناپذیر عمل در قاب ثابت تصویر) همراه با تکثیر آن در تعداد موبایل های موجود (جایگزینی تعداد کنشگران یک موضوع با تعداد بینندگان یک کنش) و نهایتا استفاده از تعابیر تند و مهیجی چون «انقلاب» و «جنگ» (تیترها و هشتک ها)؛ که عموما نیز توسط جریان رسانه ای و سازماندهی شده بیگانه (اکانت های فیک و اسامی مستعار) تولید و منتشر می شود.
کانال آمد نیوز در اقدامی هوشمندانه و شیطانی، برای همراه کردن حداکثری ناراضیانِ از اوضاع اقتصادی کشور در تجمعات، فراخوان حضور را با عنوان «اعتراض به بی عدالتی و وضعیت معیشتی» که عبارتی خنثی است ذکر می کند ولی هنگامی به هدف رسید و تجمعی پدید آمد، تأویل خود از نیت و هدف معترضان را القا می کند که هر چیزی را در بر می گیرد جز اعتراض به فساد افسارگسیخته دولت روحانی. در این میان نیز کافی است چند نفر به صورت هماهنگ و هدفمند در میان چند صد نفر، شعاری ساختار شکنانه سر دهند تا همان به عنوان یگانه خبر آن تجمع از مجاری و کانال های مختلف منتشر، و بر کل یک جمعیت تعمیم داده شود.
در ترفندی دیگر نیز در تخریب سپاه و شورای نگهبان، مستقیم نام این نهادها را ذکر می کند اما جایی که برای فرار از بی آبرویی، ناچار به بیان مفسده ای از دولت می گردد، آن فساد را منتسب به «نظام» و «جمهوری اسلامی» می نماید.
رهبر انقلاب فرمودند: «نمیشود که انسان یک دهه همه کاره کشور باشد، بعد در دهه بعدی تبدیل شود به مخالفخوان کشور. این کسانی که کشور در اختیارشان #هست یا #بوده دیگر حق ندارند علیه کشور حرف بزنند، اینها باید پاسخگو باشند».
در اینکه احمدی نژاد یکی از مصادیق این تذکر رهبری بوده شکی نیست، اما تلاش برای منحصر کردن این مفهوم در آن مصداق، تحریف آشکار سخن است، خصوصا که ساختار شکنانه ترین اظهارات را از روحانی با ۱۶ سال سابقه تصدی دبیری شورای عالی امنیت ملی و ۸ سال ریاست جمهوری پس و پیش، شاهد بوده ایم.