احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۳۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ضد انقلاب» ثبت شده است

عبرتی برای ابد

‏۱/ پس از تیراندازی اخیر آمریکا که به مرگ ۱۹ دانش‌آموز و ۲ معلم انجامید، فرناز فصیحی، خبرنگار نیویورک‌تایمز، نوشت: پیش از آمدن به آمریکا همه کسانی که می‌شناختم آرزو داشتند به اینجا مهاجرت کنند اما اکنون همه کسانی که می‌شناسم آرزو دارند بتوانند فرزندشان را خارج از آمریکا بزرگ کنند.

‏۲/ گرچه آمریکایی‌های بسیاری بر صحت گفته فرناز فصیحی صحه گذاشته‌اند اما همین انعکاس وضعیت روانی جامعه آمریکا کافی بود تا لشکر فیک‌های منافقین و عناصر ضدایرانی، او را نیز به باد فحاشی بگیرند تا جایی که نیویورک‌تایمز حمایت خود از خبرنگارش را اعلام و حملات ترول‌ها به وی را محکوم کرد.

‏۳/ دقت کنید که خبرنگار نیویورک‌تایمز، مستقیم یا غیرمستقیم کلامی در دفاع از ایران نگفت و فقط به عنوان یک خبرنگار آمریکایی به واقعیتی اشاره کرد که با پروژه نرمال‌نمایی غرب و آمریکا، و به تبع آن سیاه‌نمایی وضع ایران منافات داشت و همین موضوع وی را نیز مستحق حملات هماهنگ نمود!

‏۴/ این را مقایسه کنید با مظلومیت جامعه و افکارعمومی بی‌دفاع ایران که از مجرای طیف وسیعی از شبه‌رسانه‌های خبری و هنری، هر ثانیه زیر شلاق شایعه، تهمت، پرخاش، فحاشی و سیاه‌نمایی سازماندهی شده اکانت‌های فیک سازمان منافقین و دیگر عناصر ضدانقلاب قرار دارد بی‌آنکه کسی آن را محکوم نماید!

قلاده‌های رها

۱/ سلبریتی‌ها در حالی از سوی دولت با رشوه معافیت از مالیات، عزادار طرح بنزینی دولت خود شدند که از اعضای ثابت محفل پولشویی موسوم به «حراج تهران» هستند و در نهمین دور این حراج در سال ۹۸ جمعا ۴۲.۲ میلیارد تومان گردش مالی چند نقاشی و کاردستی بود که تنها یک قلم ۳.۲ میلیارد خریداری شد!
۹۸/۹/۱۱

 

۲/ عوامل نفوذی و برانداز خطرناک و پرتعداد، اما در اقلیت محض‌اند.
در عصیان یکجا، شناسایی و سرکوب می‌شوند و لذا برای القاء بحران و بن‌بست، با ضربات پی‌درپی زجرکش می‌کنند.
ابتدا سلبریتی‌ها و سیاسیون ورشکسته را برای خط‌شکنی جلو انداخته‌اند تا در وقتش نوبت برخی بیوت و نظامیان نیز برسد.
۹۸/۱۰/۲۳

 

۳/ آن‌هنگام که گفتند و شنیدیم سلبریتی‌ها برای گرفتن نقش در سینما و تلویزیون ‎#تن می‌فروشند، باید انتظار می‌کشیدیم روزی را که با اشاره بیرونی و به طمع دریافت پول و پاسپورت ‎#وطن بفروشند.
چیزی که در این جماعت هرزه و حرام خوار وجود ندارد، عرق ملی و شرافت است.
مالیات‌تان را بدهید و بروید.
۹۸/۱۰/۲۴

 

۴/ ‏یادتان هست سلبریتی‌های بی‌وطن از مردم کشورمان خواسته بودند گوش‌پاک‌کن را آغشته به بزاق دهان‌شان کنند و برای تکمیل بانک ژنتیک ایرانیان ارسال کنند؟
نتیجه بانک ژنتیک دیروز را در جنگ بیولوژیک امروز ببینید.
۹۸/۱۲/۲۳

 

۵/ اگر گمان میکنید کاسبانی چون یاشار سلطانی، مهناز افشار و وریا غفوری، خودجوش شیطنت دوقطبی‌سازی واکسن را آغاز کرده‌اند، سخت در اشتباهید.
پدرخوانده‌های عملیات روانی در تطمیع با پول و پاسپورت، کلکسیونی از سلبریتی‌ها را برای رهاسازی و خطشکنی آماده دارند تا نوبت حملات گسترده‌تر هم برسد.
۹۹/۱۱/۱۰

 

۶/ آنچه فعلا می‌بینید، نوک کوه یخ است؛ نه همه این قماش [سلبریتی‌ها]، فعلا عنادشان را علنی کرده‌اند و نه آن‌هایی که تاکنون به‌خط شده‌اند، همه منویات خود را بیرون ریخته‌اند.
لشکری از سلبریتی‌ها، سیاسیون، روحانیون و نظامیان فاسد، در آماده‌باش حمله به ارکان نظام هستند.
اگر می‌بینید فعلا خبری نیست، هنوز دستور عملیات نرسیده است.
۹۹/۱۱/۱۷

 

۷/ ریکی جرویز، کمدین و مجری جشنواره سینمایی گلدن‌گلوب: شما بازیگران حتی اگر داعش به شما پیشنهاد بازی بدهد قبول می‌کنید... شما درمورد هیچ چیزی صلاحیت ندارید سخنرانی کنید. حتی به اندازه یک بچه محصل هم سواد ندارید. پس لطفاً بیایید بالا، جایزه‌تان را بگیرید و گورتان را گم کنید و بروید.
۱۴۰۰/۱/۹

 

۸/ هدف ضدانقلاب از جنگ اعصاب علیه پرویز پرستویی، فراتر از شخص او و ایجاد انگاره و محاسبه «لزوم فاصله‌گذاری با نظام» در میان تمام سلبریتی‌هایی است که سودای تابعیت، مهاجرت یا مسافرت دارند.
حداکثرسازی هزینه‌های همسوییِ حداقلی با نظام در عموم هنرمندان و ورزشکاران، علت لگدپرانی‌های اخیر به پرستویی است.
۱۴۰۱/۲/۱۰

 

۹/ تطمیع با پول و پاسپورت برای این حد از درندگی و خط‌شکنی [وریا غفوری] در داخل کافی نیست؛ متاسفانه تصور مصونیت نیز وجود دارد به اعتبار:
سلبریتی بودن آن‌هم از گونه فوتبال با هواداران خشن و تجمعات استادیومی
پشتوانه مذهبی و قومیتی
حمایت سیاسی-رسانه‌ای ضدانقلاب
و پشتیبانی فیفا در گروگیری فوتبال ایران
۱۴۰۱/۲/۳۰

 

۱۰/ با چاشنی عصبانیت و فحاشی، تقریبا تمام ظرفیت فیک‌های سایبری منافقین به‌خط شدند برای وزن دادن تصنعی به گزینه مطلوب [در نظرسنجی توییتری] و حمایت از ‎#وریا_غفوری غافل از آنکه همین تقلای هماهنگ دقیقا اثبات کننده مأموریت ویژه‌ای است که برای او تعریف کرده‌اند.
الحمد لله الذی جعل اعدائنا من الحمقاء
۱۴۰۱/۲/۳۱

 

۱۱/ اسبی را زین نمی‌کنند، مگر آنکه بخواهند سوارش شوند.
دیروز اصغر فرهادی، امروز زهرا امیرابراهیمی که او را برخاسته از آتش و خاکستر توصیف کرده‌اند تا نمادی شود برای پروژه #ققنوس که شرح آن را پیشتر نوشتم.
متن از پیش آماده‌ای که در تضاد محض با ژست غافلگیری از انتخاب شدن بود نیز به‌کنار!
۱۴۰۱/۳/۸

 

۱۲/ از پیوند زدن غائله ‎#آبادان به فتنه ‎#آبان و رزمایش‌های اخیر سلبریتی‌ها، آشکار است که این عناصر در آب‌نمک خوابانده را هم به زودی وارد کارزار مقابله با نظام می‌کنند.
اهانت‌ به امام رضا(ع) باید چون ۹دی دیگری منجر به تصفیه تروریست‌های فرهنگی از سیما و سینما شود.
۱۴۰۱/۳/۱۰

 

۱۳/ ورود هماهنگ و سفارشی سلبریتی‌های سفارتی به فاز سیاسی-امنیتی [در پروژه-بیانیه #تفنگترازمین_بگذار کلید خورده است].
۱۴۰۱/۳/۱۱

 

۱۴/ پیشتر نوشته بودم هجمه منافقین به پرستویی برای زهرچشم گرفتن از سلبریتی‌ها و الزام‌شان به فاصله‌گذاری بیشتر با نظام است.
حاصل فشار دیروز بر محور ‎#آبان را امروز دارند در موضوع ‎#آبادان می‌چینند.
هزینه عدم همراهی؟
لجن‌مال شدن در لجن‌زار سینما و سلب امکان مسافرت و سکونت در کانادا و آمریکا.
۱۴۰۱/۳/۱۲

۱/ ‏آتش‌افروزی و انفجار در واحدهای صنعتی، ناشی از هجوم عوامل خارج از مجموعه نیست، خرابکاری عوامل خودفروخته داخل واحدها است که به واسطه حضور در شبکه‌های اجتماعی خارجی، از جانب سرورهای مرتبط با سرویس‌ها، شناسایی و شکار شده‌اند.
فصل برداشت از اطلاعات مسروقه کاربران ایرانی فرا رسیده است.

۲/ ‏تا وقتی وسایل ارتباطی-الکترونیکی در منزل یا محل کار دانشمندان و مقامات جمهوری اسلامی وجود دارد، و بدتر از آن تا زمانی که انواع اپلیکیشن و پیام‌رسان‌های خارجی روی گوشی خود یا خانواده‌های‌شان نصب است، حراست از اخبار و اسرار کشور و حفاظت از جان مسؤلان لشکری و کشوری، یک شوخی تلخ است.

۳/ ‏مسؤلین محترم نظامی و حفاظتی!
دیگر کدام تأسیسات حساس و کدام چهره نظامی یا هسته‌ای باید سوژه خرابکاری و ترور قرار بگیرد تا به خودتان بیایید؟!
به چه حقی چهره عوامل مرتبط با یک پروژه را ولو با چهره ماسک زده یا تار شده جلوی دوربین می‌آورید؟ فارغ از آن‌هایی که همین اندک را نیز ندارند!

۴/ ‏گزارش ارسالی ۱خرداد از تعمیر اف۱۴ و عوامل فنی را دیده‌اید؟
خبر ۳خرداد و سقوط جت دیگری که حتی خلبانان آن امکان اجکت کردن را نداشتند را شنیده‌اید؟
آیا نمی‌دانید به‌ازای «هر» فرد مرتبط با پروژه‌های حساس که نشان می‌دهید، یک «فایل» برای او در موساد و دیگر سرویس‌های دشمن باز کرده‌اید؟!

۵/ ‏یک باگ شایع در حوزه حفاظت اطلاعات آن است که بسیاری از ارگان‌های حساس و کادرشان از «واتساپ» به عنوان بستر انتقال پیام استفاده می‌کنند!
در مقام بیان بدیهیات عرض می‌شود که هرچند این پیام‌رسان از دسترسی اغیار مصون است اما تمام اطلاعات آن کف دست Meta و دوگانه NSA و CIA است.
افلا تعقلون!

نکه طی یک سال شاهد سه پدیده بی‌سابقه فرهنگیِ فیلم سینمایی «موقعیت مهدی»، برنامه تلویزیونی «زندگی پس از زندگی» و سرود «سلام فرمانده» هستیم، نوید بخش درپیش بودن عصر جدیدی از شاهکارهای هنری است.

پیش‌تر راجع به «موقعیت مهدی»‌ و «زندگی پس از زندگی» یادداشت کوتاهی را منتشر کردم و اکنون رشته‌ی کلام را به «سلام فرمانده» و وجوه جذابیت و فراگیری آن اختصاص می‌دهم و اینکه چرا ضجّه دشمن را چنین درآورده است.

وجوه جذابیت سرود را باید در سه عنصر «شکل»، «متن» و «فرامتن‌» جستجو نمود.

شکل کار به صوت و موسیقی دلنشین آن برمی‌گردد و اینکه ترکیبی از حس «حزن»، «حماسه» و «امید» است. همخوانی موجود در سرود، خروش بیشتر عواطف را موجب شده؛ صحبت از «من» در کنار «او» رابطه احساسی دوسویه‌ای ایجاد کرده؛ و حضور و صدای کودکان، علاوه‌بر آنکه مخاطب سنی سرود را به همه دهه‌ها گسترش داده، موضوع را از مجرای «کودک» به «فطرت» پیوند زده است.

متن یعنی تک‌تک مضامین معنوی و عبارات عالی آن از علقه عیان و نهان مخاطب نسبت به اشخاص و معارف محبوب و شناخته شده کدگشایی کرده است. در اینجا حسی ساخته نمی‌شود، بلکه گسل‌های احساس مخاطب نسبت به عمیق‌ترین بخش اعتقادات و‌ احساسات او فعال می‌گردد: امام زمان، رهبر انقلاب و حاج قاسم سلیمانی.

در این خصوص ناگفته پیداست در شرایطی که بیشترین تزریق ناامیدی و ستیز سیاسی-فرهنگی با انقلاب اسلامی در جریان است به‌نحوی که شاهد رسوخ موسیقی‌های مبتذل به شبکه مدارس نیز بوده‌ایم، اقبال رو به گسترش آحاد ملت نسبت به سرودی که مصداق بارز اسلام انقلابی است و آشکارا از همراهی و همسویی با «نظام» و «سیدعلی» می‌گوید، چقدر برنامه‌های دشمن را خصوصا نسبت به نسل جدید مختل کرده، مضافا که تجمعات و همخوانی‌های انبوه جمعیت‌های خودجوش این سرود در سراسر کشور وقتی با تلاش کنونی دشمن در گردآوری چندصد نفر از نیروهای سازمان‌دهی شده خود در برخی نقاط مقایسه می‌شود، آبرویی برای‌شان نمی‌گذارد!

فرامتن این اقبال نیز به شرایط کلی اجتماعی جهان برمی‌گردد. وضعیت خاص کنونی و بروز بلایایی چون بیماری، جنگ و قحطی، موعود خواهی را افزایش داده و از این حیث در این ملاحم و فتن آخرالزمان، مضامین مهدوی بیشتر مورد توجه قرار گرفته و می‌گیرد.

شبکه اشرف

به‌زودی عناصر سایبری منافقین و دنباله‌های داخلی‌شان به بهانه افزایش قیمت جهانی اقلام غذایی و کمبود آبِ ناشی از خشکسالی در ایران، عبارت «حق با یزید بود» را پمپاژ می‌کنند، با یک هدف: شوراندن مذهبیون علیه نظام و رهبری با ایجاد این انگاره که «جمهوری اسلامی چنان موجب دین‌گریزی شده که #مردم طرف یزید را گرفته‌اند»!
از سوی دیگر نیز در صورت بروز اغتشاشات مسلحانه و سرکوب آن توسط حافظان امنیت، با مظلوم و محق جلوه دادن آشوبگران، پروژه «یزید سازی از نظام» تکرار، و تقابل عناصر فاسد و یا جاهل حوزه با رهبری آشکار می‌گردد.
۱۴۰۱/۲/۱۸

فرمول تصویر سازی

همانطور که حجم یک شئ را «طول، عرض و ارتفاع» آن تشکیل می‌دهد، ابعاد تصویر ذهنی از یک وزن‌کشی سیاسی-اجتماعی را نیز «کمیت، کیفیت و رؤیت» آن به‌وجود می‌آورد.
کمیت، تعداد نفراتی است که برای اعلام موضع گرد هم آمده‌اند.
کیفیت، شدت و حدت انگیزه و موضع افراد است.
رؤیت نیز ضریبی است که یک واقعه در رسانه‌های جمعی و اجتماعی می‌گیرد و دیده می‌شود.
بنابراین به هر میزان که هر کدام از مؤلفه‌های کمیت، کیفیت یا رؤیت بیشتر باشد، ابعاد انگاره و تصویر ذهنی جامعه از آن واقعه بزرگتر خواهد بود.
برای تقریب به ذهن می‌توان گفت حضور توأم با سکوت ۱۰ نفر (کمیت بیشتر) وزن و ابعاد برابری دارد با فریاد ۱ نفر (کیفیت بیشتر)؛ و حضور ۱ مرتبه دیده شده ۱۰ نفر (کمیت بیشتر) برابر است با حضور ۱ نفر که توسط ۱۰ نفر دیده شده (رؤیت بیشتر).
فرمول مهمِ «ابعاد انگاره = کمیت × کیفیت × رؤیت» مبنای کلی و عمومی عملیات‌های روانی علیه جامعه هدف است؛ آنچنانکه طرف مقابل با علم به قلت عددی خود (کمیت) اندک جماعتی را که به طور سازماندهی شده در یک نقطه جمع می‌کند، با طرح شعارهای ساختار شکن (کیفیت) و ضریب‌دهی بالای رسانه‌ای (رؤیت) به عنوان جریان غالب، قالب نموده و ابعاد انگاره مطلوب را حجیم جلوه می‌دهد.

کشف الاسرار

آنچه می‌گویم را احتمالا جز از اینجانب نخواهید شنید.
باورش برای برخی سخت خواهد بود اما این باعث نمی‌شود مطلبی را که می‌دانم بیان نکنم:
خطر قریب الوقوع حمله گسترده خارجی و گروه‌های مسلح داخلی و نیز انشقاق و ضعف جبهه انقلاب در دوسال پایانی دولت دهم و گرایش عموم مردم به جریان غربگرا همه سبب شُل گرفتن عمدی و ابلاغی از جانب شورای نگهبان شد تا ریسک جنگ خارجی و داخلی با روی کار آمدن یک عنصر نفوذی و امیدواری دشمن به براندازی از درون، تحت کنترل در بیاید.
خوب است بدانید روحانی ابتدا در شورای نگهبان رد، و بعد با وساطت ضدهاشمی‌ترین عضو شورا (آیت‌الله جنتی) تایید شد.

اصلاحات شناسی

 

‏پایین‌ترین نرخ مشارکت در انتخابات‌های تاریخ انقلاب مربوط به شرایطی بوده که بی‌عرضه‌ترین دولت‌-مجلس‌ها بر سر کار بودند:

سال ۸۲، مجلس ششم و دولت خاتمی، ۵۱.۲۱٪

سال ۹۸، مجلس دهم و دولت روحانی، زیر ۵۰٪

۹۸/۱۲/۴

 

کارگزارانی رانت‌خوار و چپاول‌گر با ایجاد گرانی و بیکاری و دشوارسازی ازدواج جوانان، آنان را به تباهی و مجازی کشانده و درعین‌حال با مانور بر محور فیلترینگ و حجاب، حمایت و رأی قربانیانِ سبک زندگی تحمیلی را پشتوانه بقاء خود در قدرت قرار داده‌اند!

بیچاره این طیف تباه شده و بازی‌خورده.

۹۹/۷/۱۱

 

«بچه زرنگ» فقط اصلاح‌طلبایی که از ته چپ‌گرایی و وحشی‌گری و افراط زدن تو فاز لیبرال بازی؛

با تندروی و رانت و اختلاس، بسیاری رو از انقلاب متنفر کردن و حالا با روشنفکر بازی از همون رانده‌شدگان سواری میگیرن؛

قبل انتخابات احمقانه‌ترین وعده‌ها رو میدن اما بعدش یادشون میفته اختیار ندارن؛

همیشه در قدرت بودن، همیشه هم ژست اوپوز میگیرن؛

با دستاوردهای سپاه عکس میگیرن، خرشون که از پل گذشت لگد میزنن؛

اگه انتخاباتی رو ببرن، بردن، اگه ببازن، تقلب شده؛

همیشه گرای تحریم میدن و با شعار رفع تحریم میان سر کار؛

بجای شرمندگی از مفاسد اخلاقی و اقتصادی‌شون، طلبکار شورای نگهبانن.

۹۹/۷/۲۱

 

‏بیشترین مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری: ۸۵٪ با پیروزی احمدی‌نژاد در سال ۸۸

کمترین: ۵۰٪ با پیروزی هاشمی در سال ۷۲

اصلاح‌طلبان اما با ادعای مضحک «مشارکت پایین به نفع اصولگرایان است» درصدد القاء پشتوانه مردمی هستند!

عملکرد روحانی، همزمان شکست مطلق لیست مشترک اصلاحات-کارگزاران و کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم را رقم زد.

۹۹/۱۱/۱۴

 

‏این تردستی فقط از روحانی و پادوی‌های رسانه‌ای او چون تاجزاده برمی‌آید که با ناکارآمدی مطلق، کارنامه‌ای سیاه و کلکسیونی از شرارت‌های اقتصادی، سرچشمه امید و نشاط را در جامعه خشک کنند، و همزمان ناامیدی و کاهش مشارکت در انتخابات را چماقی کنند علیه نظام، برای پیشبرد دیگر اهداف شوم خود.

۹۹/۱۱/۱۴

 

‏درحالی «واقع‌گرایی» ادعا و کلید واژه پرتکرار اصلاح‌طلبان است که تصورات و مواضع‌شان ملغمه‌ای از توهمات و اکاذیب است:

در انتخابات ۸۸ تقلب شده

عصر موشکی گذشته

دشمنی آمریکا با مذاکره قابل حل است

برجام فتح‌الفتوح بود

امضای کری تضمین است

تمامی تحریم‌های ایران بالمره لغو شد

۹۹/۱۲/۲۴

 

‏همکاری با ونزوئلا: لیاقت‌تون همون مادر چاوزه!

همکاری با سوریه: سوریه رو رها کن فکری به حال ما کن!

همکاری با عراق: هدف ایران تصرف عراقه!

همکاری با روسیه: مرگ بر شوروی!

همکاری با چین: ایران رو به چین فروختن!

تحقیر و تهدید و تحریم شدن توسط آمریکا: باید با همه کشورها همکاری کنیم!

۱۴۰۰/۱/۱۶

 

‏ممکن است کسی از تایید صلاحیت روحانی گلایه کند و این گلایه بجا باشد.

ممکن است کسی نیز از نظارت استصوابی گلایه کند و این گلایه صحیح باشد.

اما چگونه کسی که مخالف اصل ردصلاحیت است، از تایید صلاحیت روحانی گلایه و این تناقض را هضم می‌کند!

بماند که شورای نگهبان تایید می‌کند، نه تعیین.

‏کسانی که از میان گزینه‌های تایید شده بدترین‌ش را انتخاب می‌کنند، اگر دایره انتخاب‌شان بیشتر بود چه می‌کردند؟!

فریب اصلاحات را در پنهان کردن بی‌کفایتی خود پشت موضوع شورای نگهبان نخورید.

سقف پرواز اصلاح‌طلبان در انتخاب آزاد مدیر ایده‌آل خود، نجفی بود بی‌آنکه هیچ فیلتری در کار باشد.

۱۴۰۰/۱/۲۶

 

ا‏هداف تاجزاده از ثبت‌نام در انتخابات، با علم به محتوای پرونده خود و قطعی دانستن ردصلاحیتش، علاوه‌بر تقلا برای تغییر ماهیت از سلبریتی توییتری به لیدر سیاسی، آن است که میخواهد کاهش مشارکت ناشی از کارنامه سیاه روحانی و وخامت معیشت را مصادره کرده و به حساب ردصلاحیت خود و هم‌قطارانش بگذارد.

۱۴۰۰/۲/۷

 

مانیفست اصلاحات:

‏حسن روحانی، تقصیر شورای نگهبان است.

مهدی جهانگیری، تقصیر احمدی‌نژاد است.

برجام، تصمیم نظام است.

شکست برجام، تقصیر نظام است.

تنبلی دولت، ناشی از نداشتن اختیار است.

سوء مدیریت دولت، تقصیر تحریم است.

جهش کرونا، تقصیر مردم است.

سایر موارد، ناشی از نظارت استصوابی است.

۱۴۰۰/۲/۱۳

 

‏پیش از انتخابات: مشکلات کشور از سوء مدیریت است.

در ایام تبلیغات: وعده‌های صدمن یک غاز.

ابتدای استقرار: از دولت قبلی ویرانه تحویل گرفتیم.

اواسط دولت: مشکلات از تحریم است؛ باید با آمریکا مذاکره کنیم.

اواخر دولت: اختیار نداریم.

پایان دولت: نگذاشتند کار کنیم.

۱۴۰۰/۲/۱۳

 

‏تنها تفاوت اصلاح‌طلبان و ضدانقلاب عامل مرز است.

ضدانقلاب داخل ایران، اصلاح‌طلب است و اصلاح‌طلب خارج کشور، ضدانقلاب.

با این وجود برخی دروغ سوپاپ اطمینان بودن‌شان را باور کرده‌اند!

این درحالی است که

یا مستقیم براندازی را کلید زده‌اند: ۷۸ و ۸۸

و یا بستر آن را ایجاد کرده‌اند: ۹۶ و ۹۸

۱۴۰۰/۳/۷

 

 

 

مشکل از جایی شروع شد که به جای کار فرهنگی در مهد و مدرسه و مسجد و محله، رفتیم چسبیدیم به توییتر.
داخل یک اتاق دربسته مجازی نشستیم و طوفان و هیاهو کردیم به خیال اینکه گوش فلک را کر و قله‌های مجازی را فتح می‌کنیم.
غافل از اینکه صدایی از آن اتاق کوچک و البته جذاب، بیرون نمی‌رود و مردم ایران خارج از اتاق توییتر و حتی خانه مجازی، و در کوچه و بازار حقیقی زیست می‌کنند.
وقتی مرور می‌کنم که چه شد که عرصه حقیقی را رها کردیم و شاخه خاصی از مجازی (توییتر) را چسبیدیم و در آن هم تمام توان و تلاش را صرف عبث‌ترین اقدام (ترند هشتگ) کردیم، به این نتیجه می‌رسم که سال ۸۸ یک اقلیت محض، وقتی در صندوق‌ها و علی الارض از جبهه انقلاب و اکثریت مردم شکست خوردند، تنها راه تنفس و ابراز وجودشان مجرای مجازی بود که در آن ترند کردن هشتگ برای‌شان تقلایی مضحک برای اکثریت نمایی شد.
اینجا بود که خیلی از دوستان انقلابی ما تصمیم گرفتند برای خارج کردن آن عرصه از دست ضدانقلاب، سنگر مجازی را هم فتح کنند، اما نتیجه عملا شد رها کردن عرصه‌های واقعی میدان و رفتن به کنج توییتر.
به تعبیر دیگر شبکه‌سازی اجتماعی را به شبکه‌های اجتماعی فروختیم.

 

ما در ایران بیش از اینکه با «افکارعمومی» مواجه باشیم، با «افکارسازی عمومی» مواجهیم.
فرق است میان آنچه نظر عموم است و آنچه مردم گمان می‌کنند نظر عموم است.
اولی حاصل‌جمع افکار تک‌تک افراد جامعه است که افکار عمومی نامیده می‌شود.
اما دومی تصوری است که تک‌تک افراد راجع به کلیت نظر جامعه دارند.
به واسطه پروپاگاندای ضدانقلاب در شبکه‌های اجتماعی، فاصله بسیار و البته نامحسوسی میان نظر اکثریت و تصور مردم از نظر اکثریت ایجاد شده است.
کافی است اکثریت مردم با القائات رسانه‌ای به اشتباه تصور کنند که اکثریت نظر خاصی دارند تا عملا و نادانسته در اقلیت قرار بگیرند و سکوت و تسلیم را در برابر اکثریت انتزاعی پیشه کنند.