از مخاطبان خواستم از منظر سیاسی و جامعه شناختی به سؤال زیر پاسخ دهند:
اقلیت میلیشیا چطور دریای جمعیت انقلابی را میبیند و همچنان با وقاحت فعالیت میکند و خود را نمیبازد؟
پاسخهای مخاطبان را بخوانید
💬 قدرت رسانه. فکر میکنم همه ما دوستانی داریم که واقعا باور دارن مردم در هر زمانی که حضور دارن در صحنه، یا دستهدسته از شهرستانها آورده شدن یا بخاطر ساندیس و امثالهم اومدن و هرقدر توضیح میدی قانع نمیشن. سالها این در رسانهها گفته شده و به مرور ملکهی ذهن شده که این جمعیت واقعی نیست.
💬 چون برای بوجود آمدن چنین جمعیت انقلابی «فقط» تحلیل مادی میدهند و آنرا صرفا پروپاگاندای حکومت میدانند که میخواهد «صرفا» کار رسانهای کند؛ بعد میگوید ما هم حمله رسانهای میکنیم.
💬 چون این جماعت میلیشیا در تضاد هویتی کاملی با جریان انقلابی هستند، با تجلی شکوه جریان انقلابی در بزنگاههایی مثل تشییع شهید سلیمانی، احساس میکنند اگر ابراز وجودی نکنند، مرگ اجتماعی و پایان حیات سیاسی آنها برای همگان نمایان میشه، پس این ابراز وجود وقیحانه، لازمه اعلام حیات مصنوعیشون از یک طرف و ایجاد چالش به زعم خودشون برای جریان انقلابی از طرف دیگر است.
💬 یک. میلیشیا بر درد مردم و بر گرده مردم دردمند، تکیه میکند. نظام اسلامی، باید بتواند در آینده به مدد دولت اسلامی -که بعد از اتمام دوران دفاع مقدس تا بحال نداشته ایم- دردمندی مردم و مردم دردمند را کم کند و درمان کند.
دو. میلیشیا، هیچگاه روحیه خودش را بطور کامل نخواهد باخت.
💬 اینها یک مشت اقلیت کم فهم و بیسواد هستند که سعیشون بر این هست که ذلیلانه زندگی کنند اما رفاهشون فراهم باشه اینها طبق نظر روانشناسها مکانیسم روانی انکار رو بکار میبرند در برابر واقعیتها، تا از خودشون در برابر واقعیتهای تلخ دفاع کنند. اینها در واقع مسائل و مشکلات خودشون رو حل نمیکنند بلکه صرفا به تحریف اونها و در واقع تحریف واقعیت میپردازند.
روانشناسی میگه که به کار بردن این مکانیسمهای روانی جهت جلوگیری از تخریب و بی ارزش شدن "من" هست و وقتی مواجهه با مشکل و واقعیت بیرونی، بیش از حد تلخ و ناخوشایند باشه فرد منکر وجود این واقعیت ناخوشایند میشه.
💬 میتونه به این دلیل باشه که اقلیتها متحدترند.
💬 اولا به نظرم به این اقلیت میلیشیا نمیشه گفت، میلیشیا خیلی گسترده و با فراوانی بالا هستند.
ثانیا فکر میکنم این اقلیت پر سرو صدا دو بخش هستند.
بخشی مزدور هستند یعنی در ازاء پول یا امتیاز نعره میزنند. و هیچگاه خودشون رو نمیبازند مگر وقتی که قسط آخرشون رو ندهند!
بخش دوم هم افراد جوگیر باندی هستند و به دور از قیل و قال اطرافیان فقط به حرفها و تحلیلهای سر باند شون توجه دارند. گسترش شبکههای مجازی این باندها رو قویتر کرده. لذا این افراد هم اصلا متوجه اطراف خود نیستند که روحیه شون رو ببازند.
دسته اول که کاری نمیشه کرد ولی در رابطه با دسته دوم باید رابطه عاطفی به دور از مسائل سیاسی بر قرار کرد تا شاید اتفاقی بیفتد.
💬 اولا واقع بین باشید؛ شدت بالای ناکارامدی عملکردها و مفاسد عینی و روزمره شده در کشور به قدری از مردم عادی اعتماد زدایی کرده که هر نیروی ضعیفی هم میتونه بر این بستر نارضایتی سوار بشه، متاسفانه حزب اللهیها چون در پارادایم پروپاگاندای خودگویی خودشون هضم شدن روندهای واقعی اجتماعی بحران سازی که موجب فرسایش شدید سیاسی و روانی مردم میشه رو درست درک نمیکنن. برای اینکه بتونید قوت رسانهای طرف مقابل رو فهم کنید باید بتونید طبقه متوسط سکولار ایران رو درک کنید، این طیف بر خلاف عوام که صرفا مصرف کننده پروپاگاندا هستن، از طریق رسانه شخصی اینستاگرام و توئیتر تولید پروپاگاندا میکنن و فضای ذهنیشون رو از طریق ارتباطات زنده و گرم نگه میدارن، بافت ذهن گرای نسل جوان و به تبع، توهم و بیچارچوبی (دریدگی اخلاقی) معنا و کنش در فضای مجازی از موضع مهاجم همیشه برای اون ها ابتکار عمل میاره تا انفعالی که حزب اللهیها بخاطر ملاحظه ادب و توجیه گری نظام و مقام تدافع دارن. اونها دخترانشون گاه از صریحترین پسران این ور هم دریدهتر هستن. برای درک تفاوت شدت عمل مهاجم و مدافع باید بفهمیم که انگیزه بلندمدت مهاجم خیلی بیشتر از انگیزه مدافع خسته شده و فرسایش یافته است. مهاجم چشم انداز بلندمدت میتونه برای خودش تعریف کنه، اما مدافع منفعل نه، به خیابان آمدن شمار زیادی از مردم در حکم تضمین یک وضعیت بلندمدت برای ایران نیست و هر کس دچار کوتاه بینی بشه خودش رو فریب داده، مولفههای قدرت ایران (مشخصا در داخل) داره دچار فرسایش شدید میشه و این انگیزه مهاجمین رو به شدت بالا میبره حالا لحظههای باشکوه برای مدافع هر چقدر میخواد باشه، تا موقعی که در سیکل فرسایش هست ایران، اونها جسورتر میشن.
💬 اگر در تجمعات جبهه انقلاب پرشور ظاهر میشود به دلیل مجاز بودن تجمعات و پشتیبانی و حمایت سازمانی دولتی و حکومتی است.
💬 روند میلیشیایی همیشه یک هسته مرکزی داشته که بر موج جوسازی عمومی سوار میشه و در اتفاقات حساس که جمعیت خاکستری زیادی وارد میدان شدن با تغیر شعار و رویه به مقاصدشون میرسن. ایران جمعیت خاکستری زیادی داره
البته جمعیت خاکستری که گوشهای گوش به زنگ مغزهای زنگ زده هستند و از طرفی جمع زیادی از جمعیت خاکستری دچار عواطف و معیشتشون هستن اما ریسک هم نمیکنن که قاطی آشوب بشن.
💬 شاید بشه با نظریه مارپیچ سکوت توضیح داد. اینکه رسانه ها کاری کردند که اکثریت واقعی سکوت اختیار کرده و فقط مواقعی مثل تشییع حاج قاسم حاضر میشه بیاد وسط کار.
💬 بنظرم دو مورد اثرِ مهم داره.
یک. دوگانهسازیِ رسانهای -در برابرِ دوگانهبودگیِ حقیقی- تصورِ اکثریت یا لااقل اقلیتِ گسترده بودن رو به آنها باورانده و تبدیلشان کرده به اقلیتی با اعتماد بنفس.
دو. در همهٔ جوامع، اپوزیسیون فعالتر و پوزیسیون ثابتقدمتر بنظر میرسه.
💬 چون پول داره وقتی پول دادنش به نفوذیهای داخل تموم شد اون موقع نفوذیها انگیزهای برای کار ندارند. فعلا پولی که میرسه بهشون انگیزه میده
و رمز پیروزی ما اینه که قدرتمون در بعدهای مختلف که از مهمترین هاش اقتصادی هست افزایش بدیم اون موقع دیگه تیغ دشمن اثر نمیکنه در غیر این صورت باید فعلا یکی بزنیم یکی بخوریم تا زمانی که در همه زمینهها قدرتمندتر بشیم و تا زمانی که حسن روحانی هست قدرتمندتر نمیشیم. انشاءالله مجلس بعد رای عدم کفایت حسن روحانی را که داد اگر رئیس جمهور متخصص و متعهدی خدا نصیبمون کرد اون موقع تیغ دشمن دیگه کار نمیکنه.
💬 اساسا اونها خودشون رو اقلیت نمیدونن. وقتی کلیه رسانههای دنیا با هم به صورت عجیبی این رو جار بزنن که ملت ایران گروگان این حکومت هستن و این حکومت عده قلیلی طرفدار داره که فقط زور دستشه، خیلیها باور میکنن.
شما در رسانه های مطرح، هیچ تصویری از این صحنه ها نمیبینید، اما حتی در کمدیشو هاشون، تصاویر اون به قول شما میلیشیای پراکنده رو کامل و با جزییات و حتی با اهانت به عکس حاج قاسم میتونید ببینید. من از سال ٨٨ دیدم که میگن اگه حکومت ما مخالفا رو سرکوب نکنه، میبینید که چه جمعیتی از ما مخالفه و بیرون میاد! چون سرکوب و فلان میکنه، اکثریت مردم که مخالفن، جرات نمیکنن نشون بدن!
دیدید که در جریان تشییع، رسانههای فارسی زبان علنی میگفتن، اصلا ده میلیون، بیست میلیون؛ یعنی شصت میلیون نرفتن و مخالفن! به همین سادگی.
💬 قدرت تنفر رو دست کم نگیرید. همون جوری که ما میخواستیم انتقام بگیریم، اونام زخم خورده و آماده ضربه اند.
💬 دقیقا امروز بحث من با اطرافیانم همین بود ولی اونا میگفتن شماها فقط خودتونو میبینید، فکر میکنید زیادین در صورتی که مخالفین زیادترن. اگه اجازه بدن اونا هم بیان از این جمعیت بیشتر میشن، خب به هر حال قضیه تشییع نشون داد که واقعا مردم پاکارن ولی اونا واسه همینم میگن اگه بیست سی میلیون اومدن عده زیادی هم نیومدن! یعنی اونایی رو که به هر دلیلی نتونستن بیان هم جزو مخالفین حساب میکنن یا عده دیگهای هم میگن همه اونایی که واسه حاج قاسم اومدن دلیل نمیشه موافق باشن. اینها نظراتیه که من مستقیما دریافت کردم و واقعا دیگه خسته شدم از بحث یا بعضی جاها از سکوت.
💬 به نظرم چهار دلیل داره:
ترس، امید، منافقان و جاهلان داخلی، غفلت!
که این چهار دلیل باهم مرتبط هستن.
ترس: ترس انواع و مراتب مختلفی داره
برخی ترسها انسان رو وادار به سکوت میکنه و برخی از ترسها فریاد و تحرک آدم رو بدنبال داره! تحرک و جنب و جوش این اقلیت به جهت اینه که ترس از نابودی دارن.
حس خرد شدن استخوانهای فکری و نابودی ثمره زندگی منحوسشان اونا رو وادار به آخرین دست و پا زدنشان کرده.
امید: اونا بخاطر دلایلی مثل عدم وحدت انقلابیها در عرصههای مختلف مانند انتخابات (ریاست جمهوری ۹۲) و اختلافات بین نیروهای انقلاب، همچنان به تفرقه انداختن بین ملت، امید دارن تا از این طریق حیات رو به پایان خودشون رو تجدید کنن!
منافقین و جاهلان داخلی: این تحرکات اونا قطعا نشان از داشتن نیرو و نفوذشون بین بدنه انقلابیها هست و همچنین عدهای که بخاطر جهالت هنوز هم آب در آسیاب دشمن میریزند!
غفلت: وقتی غفلت از الله بیاید، بدنبالش تحرک و جنب و جوش برای رسیدن به امید واهی شروع میشود!
این اقلیت هنوز هم درکی از ید الله فوق ایدیهم ندارن و از خدا غافلند. لذا امور را مادی تحلیل میکنن. در حالی که نمیدانند یک چوب بی جان در دست جنود الله میتواند تمام ابزار پیشرفته و هیمنه فرعونیشان را بر باد دهد!
💬 تحرکشان به خاطر ترس از نابودی و آخرین دست و پا زدنشان میباشد.
💬 طبق بررسی های جامعه شناسی هر جامعه ای ۱۵ درصد فدایی دارد ۱۵ درصد دشمن و ۷۰ درصد قشر خاکستری جامعه است.
تاریخ بعد از انقلاب نشان داده گروههای مختلف تلاش زیادی داشتن برای جذب این بخش بزرگ از جامعه.
انتخابات مختلف و البته وقایع مهم انقلاب این رو نشون داده.
💬 شاید چون چارهای دیگر ندارند. شاید چون تنها ابزاری که دارند رسانه هست و از این طریق دارند زور خودشان را میزنند. و اینکه تصور و شناخت درستی از جمعیت انقلابی ندارند. چون جمعیت انقلابی ایران و بلکه جهان را، رسانههای غربی برایشان تعریف کردهاند.
💬 به نظرم یک دسته کلی تحت عنوان ملیشیا وجود ندارد، طیفی از افراد مختلف با انگیزههای مختلف هستند، برخی با وعده تابعیت و مالی و برخی شستشوی مغزی و میلیشیای رجوی، برخی افراد دارای حقد و کینه و ضربه خورده از نظام چه فردی چه خانوادگی (خانواده های اعدامی ها و غیره).
باید اهداف و دلیل توانمندی هر طیف با توجه به خواستگاه انگیزه هاشون بررسی بشه.
💬 اونها معتقدند که اکثریت را در دست دارند.
💬 اگر در تجمعات جبهه انقلاب پرشور ظاهر میشود به دلیل مجاز بودن تجمعات و پشتیبانی و حمایت سازمانی دولتی و حکومتی است.
💬 علت آن تحولات در دو محور بالادستی و نیروی میدانی و در پایین دست جوگیران و جوانان و دشمنان کم اطلاع هستند.
دلیل جرأت فعالیت را باید در دست داشتن جبهه رسانه و ضریب نفوذ بالای آنها در جمع خاکستری است و کمک پول و پرداختهای کثیف.
💬 چیزی که در ضمیر ناخودآگاه آنها به صورت جدی جا افتاده چیزیست که در فضای مجازی برای آنها ترسیم شده. آنها هیچ هدف مشخصی در براندازی ندارند
فقط حضورشان، برای آرایش شبکههای ضد انقلاب است.
چیزی که آنها به آن توجه ندارند، نداشتن رهبر، هدفی مشخص، اتحاد و تفکری برای ایجاد نوع حکومت است.
💬 پیرو سوالی که مطرح کرده بودید در کانال، چیزی رو میخواستم بگم که البته تحلیل سیاسی و جامعه شناختی نمیشه بهش گفت و شاید حتی شعاری هم باشه اما به نظر من حداقل نکته مهمی هست و اون اینکه ما اگر خیلی ساده بخوایم به جامعه خودمون نگاه کنیم چند دسته رو میتونیم مشخص کنیم. یه دسته آدمای انقلابی و حزب اللهی و طرفدار نظام و اصولگرا یا حالا هر عنوان دیگه، یه دسته آدمای حالا غیر انقلابی و ضدنظام و اصلاح طلب (که البته میدونم معنای دقیق هر کدوم اینا با هم متفاوته اما برای راحت تر رسوندن حرفم اینا رو اینجوری دسته بندی کردم)، هر کدوم از این دو دسته یه تعداد خاصی هستن که تقریبا محکم وایسادن، دفاع کردن از اعتقاداتشون، هر حرفی رو راحت نمی پذیرن و حالا بر اساس اصولی که دارن هرجا لازم بوده که باشن و فعالیت کنن، بودن. اما این وسط یه دسته دیگهای هم هست که ما حالا به درست یا غلط بهشون میگیم قشر خاکستری. به درست از این جهت که توی هیچ کدوم از دو دسته قبلی به طور قطعی نیستن و به غلط از این جهت که اتفاقا حضور این قشر تو هر کدوم از این دو دسته باعث برتری یک کفه بر کفه دیگه میشه. سوال شما این بود که اقلیت میلیشیا (که البته باید بگم من تا الان با این کلمه مواجه نشده بودم و الان صرفا یه سرچ ساده تو اینترنت دربارش کردم) چطور دریای جمعیت انقلابی رو میبینه ولی بازم فعالیت میکنه و خودش رو نمی بازه بود. به نظرم من یکی از عواملش برمیگرده به همون قشر خاکستری. البته من نمیدونم منظور شما از اقلیت میلیشیا دقیقا چه طیفی رو دربر میگیره چون همون طور که گفتم اطلاع دقیقی نداشتم ولی من با این مبنای همون مجاهدین خلق و ضدانقلابا و براندازا حرفم رو میزنم. قشر خاکستری دقیقا همون چیزی هست که ما ازش تقریبا غافل شدیم ولی دشمن همچنان بهش امیدواره و روشون حساب باز کرده و براشون برنامه داره. برنامهای که اتفاقا خیلی جاها موفق هم بود؛ مثل انتخاباتها. خیلی از این جمعیت انقلابی که تو این دو هفته پای کار نظام اومدن و وایسادن همونایی بودن که تو سال ۹۲ و ۹۶ به روحانی رای دادن. اون اقلیتی که شما میگین هنوز روی این افراد حساب باز کرده. برای انتخابات بعدی و برای خیلی چیزای دیگه اما ما با اینکه این افراد در مواقع حساس مثل ۹ دی یا این موارد اخیر اومدن و پشت نظام وایستادن و دفاع کردن ازش ندیدیمشون و هنوز هم فکر میکنیم که چون چند بار حالا اشتباه کردن یا اصلا اینجوری بگم به اونی که ما میخواستیم رای ندادن پس دیگه نمیشه باهاشون از هیچ دری وارد شد و باهاشون حرف زد. همین میشه که غفلت ما و در مقابل هوشیاری دشمن برای استفاده کردن از کوچکترین فرصتها مثل سقوط هواپیما باعث میشه حداقل در فضای مجازی خیلی از افرادی که تا دو روز قبل از شهادت سردار و انتقام سخت میگفتن به یکباره به سپاه حمله کنند و این یعنی دشمن هنوز روی این افراد روی سادگیشون روی زودباوریشون و روی خیلی چیزا حساب باز کرده. حتی اگر روزی اونها رو توی تشییع سردار سلیمانی هم ببینه باز هم از تلاش دست بر نمیداره و متاسفانه ما هم اگر اون ها رو تشییع سردار ببینیم باز هم از سرکوفت زدن بهشون برای انتخابهای نادرست و از سر ناآگاهیشون دست بر نمیداریم. البته نه هممون ولی خیلیامون. اینم بگم مخاطب این چیزی که نوشتم بیشتر خودم بودم و سوالتون تلنگر خوبی بود. ببخشید که طولانی شد. صرفا نکتهای به ذهنم رسید و احساس کردم شاید مفید باشه.
💬 واقعیت اینه که کسانیکه نماز یا تشییع رو میان اکثریت نیستن و این تصور غلطییه! همینطور که تو رای دادن خودش رو نشون میده. شاید عده زیادی خنثی باشن اما موافق حکومت به معنای اون جمعیتی که میبینید نیستن. حالا اینکه جمعیت موافق سفت و سخت و از جان گذشته و با کیفیت بالا هستن، بحث متفاوتی داره! اما مسئله جمعیت عظیم خاکستری متمایل به مخالفته که با کار رسانهای و جو حاکم و مسائل جامعه شناختی که خودتون میدونید و در سوگیری نهاییشون تاثیر میذاره و دوست ندارن از جریان دنیا عقب بمونن و همرنگ میشن، مسئله رو بغرنج میکنه.
بعد از انتخابات اخیر ریاست جمهوری، و جمعیتهای عظیمی که برای جناب رییسی جمع میشد و نتیجه نهایی انتخابات و اینکه تقریبا اندازه کسانیکه رای دادن، جمعیت رای نداده هست، میتونید به عمق فاجعه پی ببرید!
بازنده قطعییه جنگ رسانه ماییم؛ با اختلاف فاحش!
مردم مادیات و دنیا و راحتیشون رو فدا نمیکنن! و رسانه اونا رو توخودشون هضم خواهد کرد بطوریکه اباعبدلله رو هم سر میبرند.
💬 شاید چونکه بر اعتقادات اشتباهشون بسیار محکم هستند و باورهای غلطشون رو عمیقا پذیرفتهاند. حال ممکنه این باور عمیق از طرق مختلفی در وجودشون نهادینه شده باشه.
💬 مطمئنا یکی از دلایل این رفتار، تشکیلات منسجم آنهاست.
دلیل دیگر، آنها از لحاظ ایدئولوژی خوب ساپورت شدند، و فکر میکنند پیروزی آنها محتمل است، با پشتیبانی بیگانگان!
دلیل دیگر و اصلی، حرف شنوی از مافوق، و پیروی کامل از رهبری تشکیلات.
حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام میفرماید: شما در حق خود متفرق، و آنها (کفار و دشمنان راه حق) متحدند.
💬 به نظرم آنها برای اینکه نترسند، آموزش دیدهاند. اینگونه نیست که آنها خودشان را اقلیت بدانند. آنها به لحاظ ذهنی تصور میکنند بخش شجاع یک اکثریت هستند و این تصویر و تصور باعث بروز و ظهورهایی که میبینم میشود.
💬 بنظر حقیر آنها از چند جریان تشکیل شدهاند: منافقین (میلیشیا، پیاده نظام، هوچی)، سلطنت طلبها و بهائیان با حمایت کلیت دشمنان انقلاب اسلامی که در تلاش هستند تا از نقاط ضعف ما، یک جریان قوی در جهت مخالف ایجاد کنند. نهایتا هم، در حداقل اقلیتی هستند.
💬 بنظر بنده دلیلش اطمینان از حمایتهای مادی و فکری از سوی افراد تاثیر گذار در داخل نظام که خود مجری اهداف دشمن هستند. بطور خلاصه پشتشان گرم است به اینکه توانایی ساختن و ایجاد تنش و هزینه سنگین برای نظام بصورت مسلسل وار و پیوسته را دارن.
💬 راستش حقیر پیشنهاد میدم واژه اقلیّت غوغاسالار رو به جای میلیشا به کار ببرید؛ چرا که به نظرم حق مطلب رو بیشتر ادا میکنه.
این طیف، اگر چه حقیقتاً اقلیّت جامعه اند، اما متاسفانه چون از تمام ظرفیت و حمایتهای مادی و معنوی و رسانهای جبهه استکبار و مثلث شوم عربی-غربی-عبری برخوردارند، فلذا فریادشون خیلی سریع به گوش می رسه! به عبارت دیگر، علیرغم ضعف جبهه انقلاب و دلدادگان به نظام اسلامی -که اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران هستند- در حوزه رسانه و بروز و ظهور و تبیین و ترویج گفتمان انقلاب اسلامی، اون طیف با بهترین تکنیک های عملیات روانی و نیز پروپاگاندای رسانهای، از کاه کوه میسازه و هدف خودش رو محقّق میکنه.
البته نباید بهانه دادنها و به قول حضرت آقا، بستر زخم رو برای جولان این مگسان نادیده گرفت! به زعم حقیر این طیف همچون علفهای هرزی هستند که با کورسویی هم به رشد خودشون ادامه میدهند. متاسفانه در طول سالهای اخیر بنا به مشکلات اقتصادی و نارضاینیهای عمومی نسبت به ناکارآمدی دولتمردان، هر از چند گاهی امیدها و فضاهای تنفسی نسبتا خوبی برای اونها مهیّا شده است!
همه این عوامل به این طیف اقلیّت، امید به ادامه حیات و مبارزه برای رسیدن به اهداف شوم خودشون میده.
یک نکته دیگه رو هم باید مطمح نظر قرار داد:
اینکه متاسفانه این قبیل افراد برای پیشبرد اهدافشون، همیشه از دو حربه بهره میبرند؛ یکی اینکه خودشون رو با مسائل مردم وفق میدن و دیگری اینکه با تکنیکهای عملیات روانی و فضاسازی رسانهای خود، متاسفانه مسائل مردم رو به سمت مقاصد و مسائل خودشون منحرف میکنند.
متاسفانه در طرف مقابل، میبینیم مثلا در بزنگاهایی چون انتخابات، گفتمانهای جریان اکثریت و انقلابی کشور، با گفتمانهای توده مردم کاملا بیگانه است!
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.