احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۲۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انقلاب اسلامی» ثبت شده است

پیرامون رفراندوم

چه کسانی که موافق رفراندوم‌اند و چه کسانی که مخالف‌اند، یک چیز را نمی‌دانند و آن اشتراک لفظی رفراندوم است که اصولا بر سه موضوع اطلاق می‌شود:

۱. تعیین نوع حکومت؛ اشاره شده در مقدمه قانون اساسی و ناظر به ۵۸/۱/۱۰ که این نوع رفراندوم را تاکنون هیچ حکومتی در دنیا به‌جز جمهوری اسلامی ایران انجام نداده است.

۲. تصویب یا اصلاحیه قانون اساسی؛ اصل ۱۷۷ قانون‌ کنونی و مشابه اقدامی که در انتخاب خبرگان قانون اساسی (۵۸/۵/۱۲)، تصویب قانون اساسی (۵۸/۹/۱۱) و اصلاحیه آن (۶۸/۵/۶) انجام شد و در بسیاری از کشورها نیز محقق گشته.

۳. تصویب قوانین عادی با ارجاع برخی مسائل مهم به آراء عمومی از جانب مجلس؛ ظرفیت اصل ۵۹ که تاکنون در هیچ مقطعی در جمهوری اسلامی استفاده نشده است.

کسانی که بر طبل رفراندوم می‌کوبند، عموما عامدانه و موذیانه مشخص نمی‌کنند که دقیقا منظورشان چه نوع رفراندومی است تا هم راه را برای تاویل باز بگذارند و هم نخواهند به این پرسش پاسخ دهند حال که ناگهان علاقه‌مند به همه‌پرسی شده‌اند، چرا در زمان دولت و مجلس اصلاحات، تصمیمات خود را به رأی مردم نگذاشتند؟

گرچه تناقض ادعا و عمل منادیان رفراندوم تردیدی در شیطنت و مأموریت آنان باقی نمی‌گذارد، اما در کل باید بدانیم ظرفیت‌های قانونی نظیر همه‌پرسی مسائل مهم (اصل ۵۹)، استیضاح رئیس‌جمهور (اصل ۸۹)، فرمان جنگ (اصل ۱۱۰)، عزل رهبری (اصل ۱۱۱) و اصلاح قانون اساسی (اصل ۱۷۷)، صرفا بستری است که عندالزوم «می‌تواند» بنابر صلاحدید و طی تشریفات قانونی مورد استفاده قرار گیرد، نه آنکه حتما «باید» استفاده شود و اگر نشود به منزله عدم اجرای قانون قلمداد گردد!

پیام انقلاب

به مناسبت ورود به چهل و چهار سالگی انقلاب اسلامی، مطلبی مناسب‌تر از پیام اعجاب‌آور حضرت روح‌الله خطاب به ملت ایران به مناسبت رفراندوم ۱۳۵۸/۱/۱۲ (روز جمهوری اسلامی) برای انتشار نیافتم.

 

‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏
‏‏وَ نُریدْ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً‏ ‏‏وَ نَجْعَلُهُمُ الْوارِثینَ صَدَقَ الله الْعَظیمْ
من به ملت بزرگ ایران که در طول تاریخ شاهنشاهی، که با استکبار خود آنان را‏‎ ‎‏خفیف شمردند و بر آنان کردند آنچه کردند، صمیمانه تبریک می‌گویم.
خداوند‏‎ ‎‏تعالی بر ما منت نهاد و رژیم استکبار را با دست توانای خود که قدرت مستضعفین است‏‎ ‎‏در هم پیچید و ملت عظیم ما را ائمه و پیشوای ملت‌های مستضعف نمود، و با برقراری‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی، وراثت حقه را بدانان ارزانی داشت.
من در این روز مبارک، روز‏‎ ‎‏امامت امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهوری اسلامی ایران را اعلام می کنم.
به دنیا اعلام‏‎ ‎‏می‌کنم که در تاریخ ایران چنین رفراندمی سابقه ندارد، که سرتاسر مملکت با شوق و‏‎ ‎‏شعف و عشق و علاقه به صندوق‌ها هجوم آورده و رأی مثبت خود را در آن ریخته و‏‎ ‎‏رژیم طاغوتی را برای همیشه در زباله‌دان تاریخ دفن کنند.‏
من از این همبستگی بی‌مانند که جز مشتی ماجراجو و بی‌خبر از خدا، همه و همه به ندای‏‎ ‎‏آسمانی ‏‏وَ اْعتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمیعاً لبیک گفتند، و با تقریباً اتفاق آرا به جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏رأی مثبت دادند و رشد سیاسی و اجتماعی خود را به شرق و غرب ثابت کردند، تقدیر‏‎ ‎‏می‌کنم.
مبارک باد بر شما روزی که پس از شهادت جوانان برومند و داغ دل مادران و‏‎ ‎‏پدران و رنج‌های طاقت‌فرسا، دشمن غول صفت و فرعون زمان را از پای درآوردید، و با‏‎ ‎‏رأی قاطع به جمهوری اسلامی، حکومت عدل الهی را اعلام نمودید. حکومتی که در‏‎ ‎‏آن، جمیع اقشار ملت با یک چشم دیده می‌شوند و نور عدالت الهی بر همه و همه به یک‏‎ ‎‏طور می‌تابد، و باران رحمت قرآن و سنت بر همه کس به یکسان می‌بارد. 
مبارک باد شما‏‎ ‎‏را چنین حکومتی که در آن اختلاف نژاد و سیاه و سفید و ترک و فارس و لر و کرد و بلوچ‏‎ ‎‏مطرح نیست. همه برادر و برابرند؛ فقط و فقط کرامت در پناه تقوا و برتری و به اخلاق‏‎ ‎‏فاضله و اعمال صالحه است.
‏مبارک باد بر شما روزی که در آن تمام اقشار ملت به حقوق خود می‌رسند، فرقی بین‏‎ ‎‏زن و مرد و اقلیت‌های مذهبی و دیگران در اجرای عدالت نیست.
طاغوت دفن شد و طغیان‏‎ ‎‏و سرکشی به دنبال او دفن می‌شود، و کشور از چنگال دشمن‌های داخلی و خارجی و‏‎ ‎‏چپاول‌گران و غارت‌پیشگان نجات یافت.
اینک شما ملت شجاع، پاسداران جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی هستید. اینک شما هستید که باید این ارث الهی را با قدرت و قاطعیت حفظ کنید‏‎ ‎‏و نگذارید بقایای رژیم متعفن‏ که در کمین نشسته‌اند و طرفداران دزدان بین‌المللی و‏‎ ‎‏نفت‌خواران مفت‌خوار در بین صفوف فشردۀ شما رخنه کنند. اینک شمایید که باید مقدرات‏‎ ‎‏خود را به دست بگیرید و مجال به فرصت طلبان ندهید، و با قدرت الهی که مظهر آن‏‎ ‎‏جماعت است، قدم‌های بعدی را بردارید، و با فرستادن طبقۀ فاضله و امنای خود در‏‎ ‎‏مجلس مؤسسان، قانون اساسی جمهوری اسلامی را به تصویب برسانید، و همانطور که‏‎ ‎‏با عشق و علاقه به جمهوری اسلامی رأی دادید، به امنای امت رأی دهید تا مجالی برای‏‎ ‎‏بداندیشان نماند.‏
صبحگاه ۱۲ فروردین -که روز نخستین حکومت الله است- از بزرگترین اعیاد مذهبی‏‎ ‎‎‏و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. روزی که کنگره‌های‏‎ ‎‏قصر ۲۵۰۰ سال حکومت طاغوتی فرو ریخت، و سلطۀ شیطانی برای همیشه رخت‏‎ ‎‏بربست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست.‏
هان! ای ملت عزیز که با خون جوانان خود حق خود را به دست آوردید، این حق را‏‎ ‎‏عزیز بشمرید و از آن پاسداری کنید، و در تحت لوای اسلام و پرچم قرآن، عدالت الهی‏‎ ‎‏را با پشتیبانی خود اجرا نمایید.
من با تمام قوا در خدمت شما که خدمت به اسلام است،‏‎ ‎‏این چند روز آخر عمر را می‌گذرانم، و از ملت انتظار آن دارم که با تمام قوا از اسلام و‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی پاسداری کنند. ‏من از دولت‌ها می‌خواهم که بدون وحشت از غرب و شرق، با استقلال فکر و اراده،‏‎ ‎‏باقیماندۀ رژیم طاغوتی را که آثارش در تمام شئون کشور ریشه دارد پاکسازی کنند، و‏‎ ‎‏فرهنگ و دادگستری و سایر وزارتخانه‌ها و ادارات که با فرم غربی و غربزدگی بپا شده‏‎ ‎‏است به شکل اسلامی متحول کنند، و به دنیا عدالت اجتماعی و استقلال فرهنگی و‏‎ ‎‏اقتصادی و سیاسی را نشان دهند.
از خداوند تعالی عظمت و استقلال کشور و امت‏‎ ‎‏اسلامی را خواستارم.
والسلام علیکم و رحمة الله
‏‏روح‌الله الموسوی الخمینی‏

imam-khomeini.ir/fa/C207_42202/

من این را هم عرض بکنم -اینها دیگر اطّلاعات ما است- ملّت عزیز هم بدانند که دستگاه‌های جاسوسی و سرویس‌های اطّلاعاتیِ کشورهایی و از همه بدتر کشور آمریکا و همچنین رژیم صهیونیستی از چندی پیش و نه امروز دارند تلاش می‌کنند که انتخابات آخر خرداد را بی‌رونق کنند.
۱۴۰۰/۱/۱

 

از فضای مجازی هم حدّاکثر استفاده را دارند می‌کنند. خب متأسّفانه در فضای مجازیِ کشور ما هم که آن رعایت‌های لازم با وجود این همه تأکیدی که من کردم صورت نمی‌گیرد و در یک جهاتی واقعاً ول است، که بایستی آن کسانی که مسئول هستند حواسشان باشد. همه کشورهای دنیا روی فضای مجازیِ خودشان دارند اِعمال مدیریّت می‌کنند، [در حالی که] ما افتخار می‌کنیم به اینکه ما فضای مجازی را ول کرده‌ایم! این افتخار ندارد؛ این به هیچ وجه افتخار ندارد. فضای مجازی را بایستی مدیریّت کرد.
۱۴۰۰/۱/۱

 

دشمنان خارجی و بیرونی هم که صریحاً با انتخابات درمی‌افتند، دنبال این هستند که نظام را تضعیف کنند؛ آنها می‌دانند که اگر چنانچه حضور مردم ضعیف بشود و کشور ضعیف بشود، آن وقت می‌توانند کشور را دچار ناامنی کنند، دچار تروریسم کنند، کشور را جولانگاه تروریست‌ها قرار بدهند؛ این در صورتی است که کشور ضعیف بشود، و پشتوانه حضور مردم در کشور کم‌رنگ بشود.
۱۴۰۰/۳/۲۶

 

جهاد تبیین را جدّی بگیرید، شبهه‌زدایی از ذهن مخاطبین را جدّی بگیرید. شبهه از جمله چیزهایی است که عرض کردیم مثل موریانه است؛ دشمن به این موریانه‌ها دل بسته. شبهه ویروس است، مثل همین ویروس کرونا؛ وقتی که وارد شد، خارج شدنش مشکل است، جزو بیماری‌های مسری هم هست، سرایت هم می‌کند.
۱۴۰۱/۵/۵

 

هر کدام از شما به عنوان یک وظیفه، مثل یک چراغی، مثل یک نوری پیرامون خودتان را روشن کنید. امروز خوشبختانه میدان باز است برای انتشار افکار. این فضای عمومی در کنار مشکلاتی که ممکن است به وجود بیاورد، برکات بزرگی هم دارد؛ می‌توانید افکار درست را، افکار صحیح را منتشر کنید، پاسخ به اشکالات را، پاسخ به ابهام‌آفرینی‌ها را در این فضا با استفاده از این امکان منتشر کنید و می‌توانید در این زمینه به معنای واقعی کلمه جهاد کنید.
۱۴۰۰/۷/۵

 

مطلبی که من بیشتر می‌خواهم روی آن تکیه بکنم و توجّه شما و دیگرانی که این صحبت را می‌شنوند جلب کنم، «جهاد تبیین» است که من این را مکرّر تکرار کرده‌ام.
۱۴۰۰/۱۱/۱۹

 

در مورد انقلاب، هر چه می‌توانند چهره انقلاب را، چهره امام را، فعّالیّتهای این چهل سال را مخدوش می‌کنند؛ تا آنجایی که از عهده‌شان بر می‌آید سعی می‌کنند این را مخدوش کنند. از پیشرفت‌ها، از نقاط مثبت، نقاط قوّت، مطلقاً نشانه‌ای در این مجموعه امپراتوری رسانه‌ای غرب شما مشاهده نمی‌کنید؛ کتمان حقایق. متقابلاً اگر یک نقطه‌ضعفی وجود دارد -که البتّه وجود دارد؛ هیچ کشوری و هیچ نظامی بدون نقطه‌ضعف نیست- یک نقطه‌ضعف کوچک را صد برابر بزرگ می‌کنند و نشان می‌دهند؛ این یک کار عجیبی است که امروز انجام می‌گیرد. به همین جهت است که «جهاد تبیین» یک فریضه است. «جهاد تبیین» یک فریضه قطعی و یک فریضه فوری است و هر کسی که می‌تواند [باید اقدام کند].
۱۴۰۰/۱۱/۱۹

 

متولّیان رسانه‌ها در درجه اوّل مسئولند؛ چه رسانه ملّی و چه سایر رسانه‌های گوناگون، چه فضای مجازی، چه مجموعه مطبوعات، همه موظّفند در این زمینه وارد این میدان بشوند و هر کسی که یک مرکزی و منبری برای حرف زدن با افکار عمومی جامعه دارد، در این زمینه موظّف است.
۱۴۰۰/۱۱/۱۹

 

امروز یکی از کارهای مهم، اغوای خواصّ جامعه است، [یعنی] کسانی که عنوانی دارند و امکانی دارند و احیاناً سوادی دارند و مانند اینها. چون وقتی خواص اغوا شدند، اگر به این خواصّ اغوا شده فرصت داده بشود و امکان داده بشود، راحت توده مردم را اغوا خواهند کرد. یکی از سنگین‌ترین جنگ‌های نرم تاریخ کشور ما امروز در همین زمینه در جریان است. دارند دائم با مزدورپروری، با حرام‌خوارسازی، با لطایف‌الحیل افرادی را حرام‌خوار می‌کنند؛ وقتی حرام‌خوار شد، مثل حیوان جلّال، دیگر خیلی مشکل می‌شود او را از حرام‌خواری دور کرد. و مزدورپروری می‌کنند؛ بعضی‌ها را با تهدید، بعضی‌ها را با تطمیع و انواع و اقسام این چیزها.
۱۴۰۰/۱۲/۱۹

۱. چرا ما فقط با دنیا مشکل داریم؟
۲. چرا ما با همه دنیا مشکل داریم؟
۳. چرا امام وعده آب و برق مجانی داد؟
۴. چرا رهبری غیرپاسخگو و مادام العمر است؟
۵. شورای نگهبان چه حقی دارد برای رد صلاحیت و چرا نباید ناکارآمدی دولت‌ها و رؤسای جمهور را پای انتخاب و دخالت شورای نگهبان بگذاریم؟
۶. این چه انقلاب و نظامی است که همه سران آن خائن و فاسد و نفوذی بوده‌اند؟
۷. این همه هزینه نظامی چرا، وقتی در اولیات زندگی مانده‌ایم؟
۸. کمک به سوریه، لبنان، عراق، یمن و فلسطین چرا وقتی مردم ایران خود محتاج‌اند؟
۹. این همه ناکارآمدی و اختلاس چر‌ا؟
۱۰. اگر فساد سیستماتیک نیست، چرا با مسولان ارشد نظام برخورد نمی‌شود؟
۱۱. این همه پول نفت کجا و چطور خرج می‌شود که اثری از آن در زندگی خود نمی‌بینیم؟
۱۲. اعترافات اجباری و تلویزیونی، چه فایده و چرا؟
۱۳. چرا ما مانند امارات پیشرفت نکرده‌ایم؟
۱۴. حجاب اجباری و گشت ارشاد چرا؟
۱۵. چرا رفراندوم برگزار نمی‌شود تا مردم حکومت دلخواه و سرنوشت خود را تعیین کنند؟
۱۶. سربازی اجباری چرا؟
۱۷. چرا فیلترینگ و محدودسازی‌ فضای مجازی و در عین حال حضور مسولان در شبکه‌های اجتماعی خارجی؟
۱۸. تبعیض و ترجیح مرد بر زن در احکام اسلام چرا؟
۱۹. انرژی پرهزینه هسته‌ای چرا؟
۲۰. چرا احکام خشن چون حد و قصاص خصوصا در حوزه جنسی؟
۲۱. مردم کجا باید اعتراض کنند که اغتشاشگر شناخته نشوند؟
۲۲. چرایی انتصاب افراد مسئله‌دار توسط رهبری و عدم عزل آنان توسط ایشان؟
۲۳. وقتی همه اختیارات و اموال و دارایی‌های کشور در رهبری و نهادهای زیرمجموعه او متمرکز شده، چه انتظاری از رییس‌جمهور و انتخابات می‌توان داشت؟
۲۴. با وجود این همه فساد در کشور، چطور ادعای اسلامی بودن جامعه و حکومت را داریم؟
۲۵. چرا مدام رهبری و مدیریت او با ائمه و دوران امام علی مقایسه می‌گردد؟
۲۶. چرا همه نارسایی‌ها و ناکارآمدی‌ها گردن دشمن انداخته می‌شود؟
۲۷. آیا احترام و اقتصاد ایران و اعتبار پاسپورت ایرانی در زمان شاه بالاتر نبود؟
۲۸. آیا شان و منزلت روحانیت و دین‌داری مردم زمان حکومت پهلوی بیشتر نبود؟
۲۹. آیا حکومتی سکولار در ایران مانند آنچه در ترکیه و عراق و لبنان شاهد هستیم بهتر جواب نمی‌داد و شاهد نزاع و دوقطبی کمتری نمی‌بودیم؟
۳۰. با وجود اذعان قرآن به «لااکراه فی الدین» این حد از دخالت دین در دنیا و مجازات‌های حوزه شخصی برای چیست؟

 

ملاحظات:
۱. گردآوری فوق، برآورد شخصی و تجربی نگارنده به‌واسطه حضور پررنگ و مستمر در محافل حقیقی و مجازی است که شایع‌‌ترین سؤالات و شبهات را دربرمی‌گیرد به نحوی که معتقدم اگر دستگاه‌های متولی فرهنگی بر این ۳۰ محور متمرکز شوند، به حداقل ۹۰٪ شبهات حداقل ۹۰٪ جامعه پاسخ داده‌اند.
۲. پاسخ علمی و منطقی تمام این سؤالات را در کانال خود طی این سال‌ها ارائه کرده‌ام که با صرف کمی وقت آن را خواهید یافت.
۳. با توجه به حجم بالای پیام‌ها از مخاطبان تقاضا دارم از درخواست دریافت پاسخ‌ها از اینجانب خودداری کنند. به شرط فرصت، در روزهای آینده، لینک پاسخ را ذیل هر پرسش در همین پست خواهم آورد.

 

پی‌نوشت | اگر دنبال پاسخ این پرسش‌ها هستید، کتاب «یک ون شبهه» را از دست ندهید:
eitaa.com/soada_ir/6053
 

وضعیت قرمز

کارت‌های متعدد بسیاری هست که هنوز توسط ائتلاف دشمن استفاده نشده است.
اگر برای این شرایط آماده نباشیم، غافلگیر می‌شویم:

۱. ترورهای کور و هدفمند
۲. آتش‌افروزی‌های سریالی مزارع، مراتع و سازه‌ها
۳. خرابکاری‌های صنعتی و زیرساختی
۴. قطع جریان آب، برق، گاز، اینترنت و مخابرات
۵. عملیات مسلحانه ضدانقلاب
۶. ربایش و انهدام هواپیماهای مسافربری
۷. تجزیه طلبی گروهک‌ها
۸. خروج سفرای خارجی از ایران و اخراج سفرای ایران از کشورهای خارجی
۹. صدور بیانیه و قطعنامه از سوی مقامات خارجی و سازمان‌های بین‌المللی
۱۰. گرفتن کرسی و حق رأی ایران در سازمان‌های بین‌المللی
۱۱. حذف فوتبال ایران از جام جهانی
۱۲. پناهندگی ورزشکاران و دیپلمات‌ها
۱۳. اعتصاب رانندگان، کارگران و کارمندان
۱۴. بیانیه روحانیون فاسد علیه نظام و رهبری
۱۵. استعفا، فرار و کودتای نظامیان نفوذی
۱۶. اعلام برائت از نظام و رهبری و اقدام به استعفا و فرار از جانب سیاسیون فاسد
۱۷. تحمیل شوک ارزی به اقتصاد
۱۸. احتکار کالاهای اساسی و انهدام ذخایر غذایی
۱۹. افزایش تحریم‌ها
۲۰. انسداد و مصادره دارایی‌ها و توقیف کشتی‌ها و هواپیماهای ایران
۲۱. شعار دهی و شعار نویسی در شهرها
۲۲. کشف حجاب و لباس گسترده
۲۳. ایجاد ترافیک شدید شهری
۲۴. افشای اسناد و فیلم علیه مسؤلان
۲۵. بیانیه خوانی کارکنان صداوسیما روی آنتن
۲۶. آشوب و فرار زندانیان
۲۷. تظاهرات خیابانی
۲۸. تحرکات مرزی دولت‌های همسایه
۲۹. تحمیل جنگ داخلی و حمله خارجی به کشورهای محور مقاومت
۳۰. حمله نظامی به ایران

پیام مخاطب

بنده یک دهه هشتادی متولد ۸۲ هستم.
رفیق آشوبگر دارم (دیشب پیشش بودم)؛
رفیق معترض هم دارم (تقریبا کسی نیست که معترض نباشه از جمله خودم)؛
رفیق بسیجی دارم؛
رفیق دانشجوی اطلاعات و امنیت دارم (سپاه و وزارت هر دو)؛
رفیق مخالف نظام و موافق نظام دارم و از قضا توی جمع‌های مختلف که زمین تا آسمون با هم فاصله اعتقادی دارن هستم.
به‌جای اینکه در مورد دهه هشتادیا نظر بدین حرفاشونو بشنوید.
حرف یه جوون توی سن من چی می‌تونه باشه؟
شاید باورتون نشه ولی اولیش سرگرمیه!
ما جوونیمونو توی فجازی زندگی کردیم؛ با پابجی و کالاف دیوتی و PS4 و PS بزرگ شدیم؛ نه! باهاشون زندگی کردیم؛ توش هویت پیدا کردیم. از کلش اف کلنز خلاقیت و درس استراتژی گرفتیم. با انواع سلاح‌ها و شیوه‌های پیروزی و گذران مرحله در انواع گیم‌ها آشنا شدیم و سعی کردیم به روش‌های مختلف یه مرحله سخت از یه بازی سخت رو بگذرونیم؛ بازی‌هایی که آدم کشی روال ترین بخشش هست!
اما دهه هشتادیا بزرگ شدن؛ قد کشیدن؛ الان دانشگاه میرن؛ سر کار میرن؛ ولی با یه چیزی مواجهن؛ تفاوت عظیم با نسل قبل و قبل‌تر خودشون. با چاله عظیم نداشتن هیجان و سرگرمی در زندگی واقعی و در مقابلش تصویرسازی و رؤیاپردازی شدید مجازی از یه زندگی پر از هیجان. توی فجازی هویت پیدا کردیم و اکانت اینستا و توییترمون شد همه رسمیتمون.
حالا اما جامعه به ما به چشم بچه نگاه می‌کنه؛ بچه بی‌تربیت!
میفرمایید تقصیر خانوادشه شده آشوبگر.
عه! واقعا؟ یعنی الان دنبال مقصریم؟ بیخیال! بنظرم بحث قصور رو پیش نکشیم چون سفره این دل اگر باز بشه حرف‌هایی زده میشه که شاید حتی به بلاک شدن و بن شدن بنده منتهی بشه!
نسل من چیزی از انقلاب به دستش نرسید.
زمان جنگ هشت ساله امام خمینی بحرانی‌ترین وضعیت ممکن رو سپرد به کسی همسن من، الان دسته بیل هم به بنده نمیدن!
درس بخون درس بخون!
جدا؟ ما برخلاف نسل قبل خودمون عاقلیم و ترسی از قضاوت جامعه نداریم.
درس بخونیم؟ جدا؟ چی بخونیم؟ چی بخونیم که توی این کشور بها داشته باشه؟
طولانیش نکنم؛ این نسلی که کف خیابونه نه چیزی از انقلاب به دستش رسیده نه چیزی یه اسم به رسمیت شناخته شدن و نه مفاهیم عمیق دینی و ارزش های اصیل انسانی.
از حجاب هیچی نمیدونه؛ با مفهوم عفاف آشنایی نداره؛ سود و ضررشو نمیدونه.
از صبح تا شب با سینما و سریال و رسانه تو گوشش کردن حجاب اجباری. 
از صبح تا شب با مستندسازی و شبهه‌اندازی تو منوتو اصالت انقلابشو ازش گرفتن و سال ۵۷ رو اوج جهالت مردم نشون دادن.
برخلاف جمهوری اسلامی جهودای بیشرف هزارتا برنامه براش پیاده کردن.
سلبریتی‌ش دعوتش کرده به گل و وید کشیدن
نوجوونیشو با پورن گذرونده و شده معتاد پورنوگرافی.
یه سری جهش یافته هم داره که از مرحله مجازی به واقعی رسیدن و رسما مفهومی رو وارد قصه کردن به اسم فری ریلشن؛ بعدم وقتی کنار هم قرار گرفتن دیدن حرف مشترک زیاد دارن. تفاوت جنسیتی رو هم فراموش کردن و شدن اکیپ‌های دوستانه دختر و پسر بدون ذره‌ای مخفی کاری و علنی.
یه سر به پارک‌ها و کافه‌ها بزنید متوجه خواهید شد.
اینایی که کف خیابونن یه شبه به خیابون کشیده نشدن.
فضا یه کاری باهاش کرده که درگیری با پلیس براش تفریح محسوب بشه؛ هیجان داره؛ کیف میکنه.
از جهالتش گفتم تا هیجانش.
قصه حجاب و گشت ارشاد بالاخره تموم می‌شه اما درد بی برنامگی سیستم برا نسل پیشران کشور همچنان بدون ذرررررره‌ای توجه باقی می‌مونه و صداش چند ماه دیگه با یه قصه دیگه شنیده خواهد شد.
استاد قدیری اگر دستتون رسید درد دلای صادقانه بنده رو به نیابت از نسل چهارم انقلاب به اهلش برسونید.
برا ظهور امام زمانمون تا آخرش پای جمهوری اسلامی هستیم و بالاخره به هر زوری شده علم رو به صاحبش می‌رسونیم.
یا علی

سال ۲۰۰۶ حزب‌الله در عملیات الوعد الصادق، دو سرباز صهیونیست را اسیر می‌کند.
اسرائیل با هدایت و حمایت کامل آمریکا، لبنان را با هدف محو حزب‌الله و آغاز طرح خاورمیانه جدید -که رایس جنگ ۳۳ روزه را درد زایمان آن نامید- زیر آتش می‌برد.
میان ملت لبنان و حامیان مقاومت انشقاق به‌وجود می‌آید که «چرا باید برای گرفتن اسیر انقدر هزینه بدهیم؟»
بعدها اما در گزارش قاضی حقیقت‌یاب اسرائیلی، وینوگراد، اعلام می‌شود که آن رژیم از پیش قصد قطعی حمله داشته و اقدام حزب‌الله، تعجیل در برنامه و شکست را به اسرائیل تحمیل می‌کند.

هنوز نمی‌دانیم علت فوت مشکوک ‎#مهسا_امینی چه بوده، اما می‌دانیم که تلاش دشمن برای ایجاد آشوب‌های پی‌درپی از ۹۶ تا کنون و به طور خاص از ابتدای این تابستان به شدت افزایش داشته که مانور گسترده بر پروژه ‎#ققنوس، ‎#انقلاب_زنان و کمپین ‎#تفنگت_را_زمین_بگذار در غائله آبادان، گواه آن است.
هجمه هماهنگ و پرشتاب فتنه و به‌خط شدن هسته‌های سازماندهی شده اجتماعی، نشانه دیگری از بروز برنامه‌ای محتوم است؛ خصوصا که در دولت بایدن نیز دقیقا در برپاشنه ۸۸ می‌چرخد: تحرکات موسوی، بازتولید ‎#نداآقاسلطان، سبک مشابه آشوب، به‌خط شدن سلبریتی‌های سفارتی و جریان مذاکرات هسته‌ای.

قائل شدن «علیّت» میان ماجرای گشت ارشاد و مشخصا مرحوم ‎#مهسا_امینی با آشوب کنونی، تغافل نسبت به طرح خاورمیانه جدیدی است که علیه تمامیت و موجودیت ایران و مقاومت منطقه جریان دارد.
خودزنی جبهه انقلاب در این خصوص «فتنه در فتنه»ای است که انسجام و توان درونی جبهه انقلاب را هدف گرفته.
دشمن به خانه زده و به بهانه خونخواهی، آماده خون‌ریزی است و کشته‌گیری از مردم را نیز برای خود یک دستاورد می‌داند.
هرگونه خطای محاسباتی خیانت به دین و وطن است.
تا آخر پای کشور، نظام و رهبرمان می‌مانیم و به تاسی از مدافعان حرم، این‌بار نیز پوزه داعشی‌های وطنی را به خاک می‌مالیم.

#یک
از ابتدای خلقت تاکنون، تنها زمانی که ولیّ خدا در دسترس مردم نبوده اکنون است.
دوره حدودا ۱۲۰۰ ساله غیبت اگرچه طولانی اما یک استثناء است.
هرچند این استثناء چنان برای برخی به اصل تبدیل شده که وقتی کسی از ظهور و پایان غیبت سخن می‌گوید، گویی از خرافات و موهومات حرف می‌زند!

#دو
غیبت حاصل تلاقی دو سنت الهی است: انجام امور در بستر طبیعی و دنیایی آن (شوری/۲۰) و خاموش نشدن نور خدا در عالم (توبه/۳۱).
اینجا می‌شود فهمید که چرا بعد از امام رضا ائمه یک به یک در جوانی ترور می‌شدند و خدا جانشان را حفظ نکرد اما برای حضرت حجت به یکباره نجات معجزه‌آسا از سرداب و عمری تاکنون ۱۱۸۸ ساله مقدر کرده.
زیرا طبق سنت الهی از یک سو همه چیز باید بر مدار طبیعت و نظام علیت بگذرد و قرار نیست به طور معجزه‌وار جان اهل بیت حفظ شود اما قیدی هم وجود دارد که نور خدا هرچند ممکن است بسیار کم فروغ شود اما خاموش شدنی نیست و لذا آخرین حجت خدا باید باقی بماند برای نجات و هدایت بشریت؛ و ترکیب و خروجی آن قاعده و این قید چیزی جز «غیبت» نیست.

#سه
اما مفهوم غیبت چیست؟ غیبت یا غایب از نظر بودن امام را برخی به منزله نامرئی و ماورائی بودن ایشان تصور کرده‌اند!
حضرت در میان مردم زیست مادی و عادی دارند اما به طور ناشناس.
چرا ناشناس؟ برای حفظ جان حضرت از ترور و حفظ شهر و کشور محل حضور حضرت از خطر حمله، نابودی و انهدام.

#چهار
چرا امام اعلام قیام نمی‌کنند؟ آیا معطل علائم حتمی هستند؟
باید بدانیم آخرین امام بیش از منتظران مشتاق قیام است؛ اما قیام بدموقع، سوزاندن کل نهضت است.
فقط و فقط اگر دو اتفاق محقق شود، قیام واقع می‌گردد: آمادگی معنوی شیعه و خواستن امام و آمادگی مادی شیعه در قدرت دفاع از خود، نهضت و امام.

قیام نارس، یعنی شکست؛ و اگر قرار بر شکست باشد، فلسفه غیبت برای قیام در موعد مناسب زیر سوال می‌رود.

#پنج
تهدید برای کشورها درجات مختلفی دارد و ناظر به مقولات مختلفی است: منافع فرعی، منافع اساسی، منافع حیاتی، تمامیت، موجودیت.
حتما می‌توانید تصور کنید که درجه تهدید قیام جهانی حضرت برای رژیم‌های حاکم بر جهان چیست: تهدید موجودیت.
برای تقریب به ذهن یعنی چیزی فراتر از اینکه مثلا چند بمب اتمِ آماده شلیک به خاک دشمن، روی سکوی پرتاب وجود داشته باشد.
در مثال اخیر واکنش کشور هدف چه خواهد بود جز حمله نظامی گسترده و فوری به منشأ تهدید؟
حال تصور کنید حضرت ولو با وجود تمایل قلبی جمع کثیری از شیعیان، بخواهند قیام را علنی کنند.
چه اتفاقی می‌افتد؟ سرازیر شدن تمام زرادخانه‌های طیف و‌سیعی از دشمنان به سمت کانون قیام!

پس آنچه لازم است فقط تمایل و آمادگی معنوی نیست؛ توان حفظ امام و امت از تهدیدات هم شرط اصلی و ضروری است.

چیزی که اینجا موضوعیت دارد برای حفظ قیام، توازن قدرت و وحشت در مقابل جبهه باطل است. یعنی یا جبهه مقاومت به بازدارندگی فوق‌العاده نظامی برسد و یا جبهه مقابل به واسطه درگیری و فرسایش داخلی و خارجی، توان ضربه زدن به قیام را نداشته باشد.

پس لازمه ظهور و قیام حضرت این است که شیعه امام را، هم بخواهد و هم بتواند از خود و امامش حفاظت کند.

#شش
حال این سؤال پیش می‌آید که اگر این دو شرط کافی است؛ تکلیف علایم ظهور و حداقل علائم حتمی چه می‌شود؟
موضوع را با مثال تبیین می‌کنیم.
فرض کنید وزارت بهداشت می‌گوید «مدارس با واکسیناسیون عمومی بازگشایی می‌شود و طبق پیش‌بینی‌ها این عمل تا ۳۰ آذر محقق می‌گردد و آن روز هوا حتما سرد و احتمالا بارانی است».
در اینجا شرط باز شدن مدارس واکسناسیون عمومی است؛ علامت حتمی سردی هوا و علامت غیرحتمی بارانی بودن آسمان است.

با این وجود عجیب است که همه توجه ما به جای واکسیناسیون به عنوان شرط بازگشایی، به سردی و رطوبت هوا به عنوان علائم مقارن با بازگشایی معطوف شده و عجیب‌تر آنکه برخی گمان می‌کنند اگر آب و هوا را دستکاری کنند تا زودتر سرد و بارانی شود، مدارس باز می‌شود!

#هفت
مطلب مهم دیگر آنکه اگر متخصصین مهدویت، ترتیب حوادث آخرالزمان در جغرافیای ظهور را فهرست کنند و همزمان مستقلا چند استراتژیست، آینده پژوه و متخصص مسائل منطقه بخواهند بر اساس داده‌های سیاسی، شرایط منطقه را پیش‌بینی نمایند به طور زیادی به نتیجه واحدی می‌رسند!

یعنی اکنون حوادث پیش‌روی منطقه، هم مستقلا بر اساس سیر تحولات سیاسی و هم بر اساس تطبیق روایات قابل تبیین و ترسیم است.

چنانچه اگر از فردی که حتی کاملا با ادبیات دینی و آخرالزمانی بیگانه است بپرسید با اخراج آمریکا از منطقه چه اتفاقی خواهد افتاد؟
می‌گوید یک دیکتاتور را با رویکرد به ظاهر اسلامی، تقویت و حاکم می‌کنند تا منطقه دست ایران و مقاومت نیفتد.
حال شما این واقعیت را بیاورید در قالب دینی و روایی و نامش را بگذارید «سفیانی».
یا در نمونه‌ای دیگر شکی نیست که اگر ملک سلمان بمیرد و فصل حکومت نوادگان عبدالعزیز فرارسد، آل سعود روی آرامش را نخواهد دید و جنگ قدرتِ توأم با خشونت عیان خواهد گشت.
حال این گزاره مستقل سیاسی را بگذارید کنار بحث روایی و وضعیت متزلزل و متشتت حکومت حجاز در عصر ظهور.

دقت کنید که این حتی فراتر از تطبیق است. در تطبیق شما می‌خواهید یک موضوع را به موضوعی دیگر ربط دهید و دغدغه این است که این ربط بلاوجه و ناموجه نباشد؛ اما اینجا علائم ظهور و حوادث سیاسی اساسا حیات و واقعیتی مستقل و موازی دارند.

#هشت
اما در باب ماهیت علائم حتمی و غیرحتمی باید بدانیم که اهل بیت حوادث آخرالزمان را انشاء و ایجاد نکرده‌اند؛ بلکه صرفا آنچه در شبکه قضا و قدر الهی وجود دارد را بیان فرموده‌اند.
درواقع آنچه واقع می‌شود بیان شده، نه آنچه باید واقع شود؛ که در آن صورت شرط می‌بود.
در نسبت میان علائم قیام و عمل قیام، هیچ علیتی در کار نیست؛ بلکه صرفا وصف است.

#نه
مطلب دیگر آنکه علائم غیرحتمی چرا بیان شده‌، وقتی هم ممکن است محقق شود و هم نشود؟
باید دقت کنیم که غیرحتمی به معنای احتمالِ بعید و حتی احتمال برابر در وقوع و عدم وقوع نیست؛ بلکه پررنگ‌ترین و محتمل‌ترین خط در میان خطوط متعدد و درهم تنیده قضا و قدر است که بیان شده.
علائم آخرالزمان عنایتی است از جانب اهل بیت به عنوان خبر و هشدار به شیعیان برای مصون داشتن‌شان از بلایا و کمک به ما برای مدیریت بهتر تحولات و حتی تغییر صحنه و چه‌بسا ممانعت از وقوع حادثه.

#ده
گفتیم که غیبت یک استثناء و ضرورتی برای حفظ جان امام و نگه‌داشتن برگ برنده قیام برای روز موعود است. این استثناء باید در حد استثناء بماند. یعنی قرار نیست حضرت دخالتی نداشته باشند و فقط اگر شرایط مهیای قیام بود، اعلام قیام کنند!
حضرت دخالت، مدیریت و مشورت دارند در اموری که به قیام و مقدمات آن مرتبط است.

ماجرای محمدبن‌عیسی بحرینی و شیخ مفید، دو نمونه مشهور از دخالت حضرت و حساسیت نسبت به امور شیعیان است.
اولی پس از مراجعه محمدبن‌عیسی و دومی با ابتکار عمل خود حضرت.
مورد مشهور متأخر هم ماجرای امام و مرحوم طالقانی است.
امام خمینی پس از اعلام حکومت نظامی توسط شاه، فرمان داد همه به خیابان‌ها بریزند و حکومت نظامی را بشکنند.
آقای طالقانی با امام تماس می‌گیرد و اصرار می‌کند که این کار خطرناک است و نباید بشود. امام در نهایت پاسخی می‌دهد که آقای طالقانی حیرت می‌کند «آقای طالقانی! اصرار نکن! احتمال بده که این دستور از طرف امام زمان است».

خلاصه اینکه حضرت، بر اساس دلایل عقلی و نقلی امکان ندارد در مقدرات و مقدمات انقلابِ خود دخالتی نداشته باشند؛ خصوصا که در طول انقلاب ده‌ها بحران خطرناک را تجربه کرده‌ایم که هر کدام کافی بود برای شکست نهضت مقدماتی قیام و قتل‌عام شیعیان ایران و منطقه و از بین رفتن تلاش همه انبیاء در طول تاریخ.

#یازده
چه چیز این حرف‌ها را احتمالا برای شما عجیب کرده است؟ کلیشه غیبت!
اینکه معنا و فلسفه غیبت را بد فهمیده‌ایم و تصور فضایی و ماورائی از موضوع ظهور داریم.
غیبت را غیب و نامرئی و ماورائی بودن معنا نکنیم! غیبت یعنی ناشناسی.

همانطور که سقیفه و عاشورا را تحلیل سیاسی-اجتماعی می‌کنیم، ظهور را هم باید با مؤلفه‌های نظامی-سیاسی-اجتماعی تحلیل نماییم.

دقت کنید که نه تنها منکر امدادهای غیبی نیستم بلکه اگر چیزی از اسلام و انقلاب اسلامی الان هست، تماما مدیون امدادهای ویژه الهی است. اما این امدادهای مهم و مؤثر در سنت الهی جنبه استثناء دارد و همه چیز حول محور طبیعت و نظام علیت است.
شاید علت نگرش ماورائی عموم این باشد که آنقدر در علائم آخرالزمان مسائل محیرالعقول داریم در روایات که ذهنیت‌ها غیرسیاسی شکل گرفته!
مانند مواردی که به پدیده‌هایی چون هواپیما، اینترنت، موبایل اشاره شده و از قرن‌ها پیش همه این را در ژانر تخیلی و ماورائی تصور کرده‌اند! درحالیکه اتفاقا اهل بیت دارند از موضوعات طبیعی و علمی صحبت می‌کنند.

#دوازده
در اینجا باید به پرچالش‌ترین موضوع در حوزه مهدویت و آخرالزمان نیز اشاره کنیم. اینکه آیا اساسا حق تطبیق علائم را داریم‌؟ خصوصا تطبیق برخی علایم که به نوعی اشاره به نزدیکی ظهور هم دارد و ممکن است تعیین وقت تلقی گردد.

پاسخ به این پرسش، طولانی و نیازمند تبیین چند موضوع است. اما مختصرا باید گفت اهل بیت کار عبث نمی‌کنند. علائم را گفته‌اند که تطبیق دهیم و زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی خود را بر مدار آن تنظیم کنیم. جایی هم که این تطبیق مستلزم تعیین تقریبی اوقات می‌شود خود اهل بیت آن را بیان فرموده‌اند و بیان آن، تعیین نیست، تبیین است.

در اینجا نکته و انذاری که وجود دارد این است که برای تطبیق باید اولا جنبه احتمال درنظر گرفته شود و ثانیا تنها کسانی منطقا می‌توانند احادیث را بر حوادث تطبیق دهند که هم حدیث را بشناسند و هم حادثه را. 

#سیزده
خوب است بدانید که همانقدر که حضرت اشتیاق به ظهور دارند و در پیدا و پنهان برای تحقق قیام تلاش می‌کنند، ابلیس هم متقابلا مهمترین دغدغه‌اش خرید زمان برای ادامه حیات خود هست.
در گفتگوی ابلیس با خدا، ابلیس تا قیامت وقت می‌خواهد اما خداوند تا «وقت معلوم» به او زمان می‌دهد (الحجر/۳۶-۳۸).
طبق روایات این وقتِ معلوم، زمان ظهور است که حضرت، ابلیس را در قدس گردن می‌زنند. مکانی که تا وقتی در آن حکومت بنی‌اسرائیل برقرار باشد، شیطان محفوظ است.
ضمن آنکه تا سد اسرائیل شکسته نشود و آخرین خیبر یهود به دست شیعه منهدم نگردد، تحولات ژئوپولتیک منطقه به نفع قیام حضرت رقم نمی‌خورد.
اینجاست که می‌توان معنای کلام رهبر انقلاب را فهمید که فرمودند «فلسطین کلید رمزآلودی است که درهای فرج را به روی امت اسلامی می‌گشاید».

البته اگر عمر ابلیس تا روز قیامت هم باشد باز شیطان براساس خباثت ذاتی‌اش نهایت تلاش خود برای جلوگیری از ایجاد حکومت جهانی حق به عنوان بستر اساسی هدایت همگانی خواهد داشت و هراس از پایان عمر، صرفا مزید بر علت است.

#چهارده
تقلای شیطان بر بقای خود و انحراف بشر، هم به واسطه فریفتن تک‌تک انسان‌هاست و هم به واسطه راهنمایی‌ها و مشورت‌های خاص به اصحاب قدرت که قوای سیاسی-نظامی-اقتصادی-فرهنگی عالم دستشان است.

قرآن می‌فرماید «اینچنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم؛ آنها بطور سری سخنان فریبنده و بی‌اساس به یکدیگر می‌گفتند» (انعام/۱۱۲).
دقت کنید که اینجا طبق تفاسیر، سخن از وسوسه و القاء عمومی شیاطین جن به بشر نیست.
سخن از امداد و مشورت‌های خاص شیاطین جن به شیاطین انس است.

این خودش باب مجزایی است که فقط اشاره می‌کنم به سیاسیون قدرت‌های غربی که غرق در مناسک شیطان پرستی و فراماسونری شده‌اند تا در یک همکاری و هم‌افزایی، از یک سو شیاطین جن از قوای مادی صاحبان زر و زور استفاده کنند و از سوی دیگر شیاطین انس از قدرت ماورائی شیاطین جن و نقشه راه ابلیس بهره ببرند.

خلاصه آنکه نه امام زمان از قیام و مقدمه سازی برای آن غافل است و نه شیطان فقط به وسوسه افراد بسنده کرده. نهایت تلاش و جدال هر دو قطبِ حق و باطل، در قیام و برپایی حکومت متجلی است و هیچ کدام از دو قطب خیر و شر اصحاب خود را بدون کمک و مشورت نگذاشته و نمی‌گذارند.

می‌دانید که امام خمینی هدف از انقلاب خود را چنین گفته بود: مرحله اول اسقاط حکومت شاه، دوم برقراری حکومت اسلامی و سوم کمک به قیام جهانی و اتصال به انقلاب مهدوی.

اصلا می‌شود تصور کرد که انقلابی که به پشتوانه ۱۴۰۰ سال تلاش ائمه و علمای شیعه برای اولین بار به حکومتی با این قدرت و وسعت در منطقه رسیده و سقوطش مساوی است با تعویق چندصد ساله قیام، بی‌صاحب رها شده باشد!
فقط خطراتی که معجزه‌وار از گوش انقلاب گذشت کافی است برای درک پشتوانه الهی آن.

و اما اگر بخواهیم خلاصه بگوییم که مأموریت انقلاب اسلامی ایران و قوم سلمان فارسی چیست، باید بگوییم زمینه‌سازی ظهور و برقراری حکومت جهانی مهدوی با هدایت و درایت امام و رهبری به عنوان دو ذخیره بزرگ و تکرار ناشدنی تشیّع که در این عصر پرتلاطم آخرالزمان، مأموریت فوق‌العاده سنگینی داشته و دارند.
اینجاست که می‌توان فهمید چرا علامه حسن‌زاده آملی به این صراحت فرمود «گوش شما باید به فرمان رهبر باشد چون گوش ایشان به فرمان حضرت خاتم انبیاء است».

اللهم عجل لولیک الفرج

گزیده عرایض اینجانب در مسجد حضرت زینب(س) پردیسان قم، مورخ ۱۴۰۰/۷/۱۶

انقلاب اسلامی ایران به مأموریت نهایی خود در زمینه‌سازی ظهور نزدیک شده و برخورد تمدنی اسلام و استکبار به اوج خود رسیده است.

جبهه مقابل از هشت سال پیش تاکنون با طیف متنوعی از ابزارها تمام تلاش خود را برای سرگونی کشور کلید زده و اشتباه است که گمان کنیم در دولت رئیسی فتنه‌ای نخواهیم داشت.

روحانی زمین سوخته برجای گذاشته و معیشت و اعتماد عمومی را به شدت تضعیف کرده است.

تحرکات آذربایجان به پشتوانه اسرائیل، تلاشی برای نزدیک کردن تهدید به مرزهای ایران و بدل زدن دربرابر تنگ شدن عرصه بر صهیونیست‌هاست.

باید بدانیم که دشمن طیف وسیعی از اهرم‌ها را علیه ایران آماده دارد که تنها بخشی از آن را استفاده کرده است؛ همچنانکه جبهه مقاومت نیز مهره‌های مختلفی را برای مقابله استفاده می‌کند.

آنچه در این میان اهمیت اساسی دارد و می‌تواند ایران را با وجود مهره‌های کمتر شطرنج، مصون از تعرض داشته و فاتح میدان نماید، فرمانده و هدایتگر این نبرد است.

اگر رهبر انقلاب که به قول رایس، مشاور امنیت ملی دولت بوش، ابرحریفی است که توان خنثی‌سازی پیچیده‌ترین نقشه‌های آمریکا را دارد، بتواند راه‌بری کند، همچنان از گردنه‌ها به سلامت عبور خواهیم کرد. اما اگر اعتماد و اعتقاد مردم و نیروهای انقلابی به ایشان سست شود، همه چیز را باخته‌ایم.

علت حملات روز افزون به رهبر انقلاب و تلاش چند لایه برای حرمت‌زدایی از ایشان و حکمت‌زدایی از تصمیمات‌شان همین است.

همه می‌دانیم در شطرنج برای غلبه بر حریف، فقط مهره را جلو نمی‌بریم، بلکه گاهی کرّ است و گاهی فرّ. اینجاست که دست دشمن برای جنجال‌آفرینی در هر حرکت باز است.

اگر رهبری درجایی آشکارا ورود کند، نامش را «دخالت» می‌گذارند و اگر جایی آشکارا ورود نکند، می‌گذارند به حساب «بی‌خیالی»!
جایی که ایشان تهاجمی عمل کند، با برچسب «آرمان‌گرایی» تخریب می‌کنند و جایی هم که بنابر مصالح تدافعی عمل کنند نامش را می‌گذارند «محافظه‌کاری»!
و این به جز هجمه‌های پرحجم علیه راهبردهای نظام در حوزه‌های هسته‌ای، موشکی و منطقه‌ای است.

وقتی می‌دانیم و دیده‌ایم که حکیم انقلاب ده‌ها پروژه خطرناک داخلی و خارجی را خنثی کرده‌اند، در مواقعی هم که مطلب مجهولی وجود دارد، لازم است استصحاب، اعتماد و اطاعت کنیم؛ خصوصا که منطقه و جهان روی دور تند تحولات افتاده و شاید حتی فرصت نشود همه چیز را برای عموم توضیح داد.

همین‌قدر بدانیم که رهبر انقلاب، به پشتوانه اجتهاد دینی، آشنایی با علوم روز، تسلط به چهار زبان فارسی، عربی، آذری و انگلیسی، مطالعه چندین هزار جلد کتاب و صدها هزار صفحه گزارش محرمانه و غیرمحرمانه از سراسر جهان و تجربه طیف متنوعی از مسؤلیت‌ها، چهره بی‌بدیلی است که در حوزه‌های دینی، نظامی، سیاسی، فرهنگی و غیره صاحب نظر و متخصص هستند.

گذشته از اینها ویژگی‌های بی‌نظیری نیز وجود دارد که این نابغه جامع الطراف را به نخ تسبیح قومیت‌های ایران تبدیل کرده.

مشهدی و اهل خراسان است؛ اصالتا اهل خامنه در آذربایجان شرقی است؛ سید و عرب است‌؛ به ایرانشهر و جیرفت تبعید، و زمان جنگ در جبهه‌ها بوده و از این جهت مأنوس با اهالی سیستان‌وبلوچستان، کرمان و خوزستان است؛ در حوزه‌های سه‌گانه جهان تشیع یعنی مشهد و قم و نجف تحصیل کرده؛ جانباز است؛ ادیب و شاعر و سخنگور است؛ اهل ورزش است؛ مرجع جامع دینی و استراتژیست نظامی است؛ و جالب است که با همه این اوصاف برخی در مجهولات و حتی معلومات نظر خود را بر ایشان ترجیح می‌دهند!

اینجاست که باید در این آخرین غربال‌های پیش از ظهور یادی کنیم از سفارش مرحوم علامه حسن‌زاده آملی که فرمود «گوش شما باید به فرمان رهبر باشد چون گوش ایشان به فرمان حضرت خاتم الانبیاء است».

صعود چهل ساله

گفته می‌شود وقتی همه جای دنیا پیشرفت داشته و مانند چهل سال قبل خود نیست‌، مقایسه ایران بعد انقلاب با پیش از آن غلط است.
در این رابطه باید گفت حرف درست اگر نصفه زده شود، می‌شود حرف غلط.
صحبت از رشد نیست، از ضریب رشد است.
مقایسه هم فقط با ایران قبل انقلاب نیست، مقایسه با ترکیه، عربستان و مصر از جمیع جهات -و نه فقط ظواهر شهری- مهم است.
اینجا «رتبه» کشورها در حوزه‌های مختلف گویای خیلی از مسائل و ملاک است.
دقیقا چون همه جهان درحال پیشرفت است، رتبه موضوعیت دارد و عیار سرعت پیشرفت را مشخص می‌کند.
اگر مثل همه جای دنیا در رشد و پیشرفت باشیم، رتبه امروز ما با ۴۰ سال و ۱۰۰ سال پیش نباید تفاوتی کند، اما وقتی سرعت رشد ایران به برکت خلاصی از خاندان و حکومت فاسد پهلوی و استقرار جمهوری اسلامی -با وجود لشکری از دولتمردان فاسد، خائن و نفوذی‌اش- بیشتر باشد، اینجاست که رتبه‌ها جابجا می‌شود و این است که جای افتخار دارد.