احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۴۶ مطلب با موضوع «بین الملل» ثبت شده است

ویژگی اغلب واکنش‌ها به توافق ایران و عربستان، خوش‌بینی و بزرگ‌نمایی‌ای بوده که بسیار یادآور مواضع عوام و خواص درخصوص امضای برجام است. به همین روی تلاش نگارنده بر ارائه تحلیلی واقع‌بینانه و چندجانبه از موضوع است که در دو لایه حداقلی و حداکثری ارائه می‌گردد.

در سطح حداقلی، ولو آنکه توافق، نمادین و ناپایدار باشد، درهرحال یک برد دیپلماتیک برای ایران است در اینکه سعودی را با اهرم فشار موشک‌های انصارالله، از موضع رسمی خصومت و براندازی پای میز تفاهم و ارتباط با جمهوری اسلامی کشانده است.
فارغ از آنکه چقدر این تفاهم پایدار و عمیق باشد یا نه، تا همینجا ضدانقلاب را دچار شوک و ناامیدی کرده در اینکه حتی بن‌سلمان هم با قطع امید از اغتشاشات، خواهان همکاری و برقراری روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی است. موضوعی که اثر مستقیمی بر تعدیل روابط دیپلماتیک شورای همکاری خلیج فارس نیز خواهد داشت.
در اینجا عاید اقتصادی چنین توافقی برای جهان، کاهش قیمت نفت، و برای ایران، کاهش نرخ ارز خواهد بود.
همچنین بعد از سفر اخیر رئیس‌جمهور چین به عربستان و شرکت در نشست شورای همکاری، اینک میزبانی چین در حصول توافق ایران و عربستان، بیش از پیش حیثیت و هژمون آمریکا را در منطقه و جهان زیر سؤال برده است.

اما آنچه ممکن است در لایه عمیق‌تر محقق شود، کنار نهادن شرارت‌های رسانه‌ای و امنیتیِ مستقیم و نیابتی علیه ایران است که به‌خلاف نظر غالب، نگارنده آن را بعید می‌داند.
قرار نیست عربستان با ابلاغ دستور به چرخش مواضع خصمانه به ایران‌اینترنشنال و مولوی عبدالحمید، اینان را بی‌حیثیت و اهرم قدرت خود را زائل نماید؛ یا آنکه عرصه‌های نزاعی چون یمن، لبنان و عراق را به ایران واگذارد. رقابت و عداوت کماکان ادامه خواهد داشت و صرفا و موقتا از برخی ابعاد آشکار آن کاسته خواهد ‌شد.
عربستان با بازگشایی سفارت در ایران، تازه به نقطه‌ای رسیده که انگلیس با همه خباثت‌های پیدا و پنهانش سالهاست در آن قرار دارد و این بازگشایی سفارت، فعالیت مجدد پایگاهی است که ائتلاف دشمن برای شبکه‌سازی در داخل و اثرگذاری بیشتر بر محیط سیاسی امنیتی ایران به آن نیاز دارد.

در کشاکش این چالش، دولت باید فرصت محدود کاهش تنش با رژیم سعودی را غنیمت شمارد و با سفر به کشورهای عربی و خصوصا حاشیه خلیج فارس و امضای تفاهم‌نامه و توافق‌نامه‌های همکاری سیاسی اقتصادی، به تقویت جایگاه سیاسی اقتصادی خود در منطقه و جهان مبادرت ورزد.
به عبارت دیگر و به طور خلاصه، مهمتر از توافق با سعودی، هنر ایران در بهره‌برداری از آن با دیگران است؛ وگرنه متوقف ماندن به یک متن، نه تنها عایدی نخواهد داشت بلکه ممکن است به ضدخود نیز تبدیل گردد.

احمد قدیری
۱۴۰۱/۱۲/۲۰

براساس دکترین «مسؤلیت حمایت» (R2P) در صورت وقوع نسل‌کشی، حمله به کشور ناقض حقوق بنیادین بشر، به استناد دخالت بشر دوستانه و از مجرای فصل هفتم در شورای امنیت یا قطعنامه «اتحاد برای صلح‌»، مشروعیت حقوقی دارد؛ و در غیر مجرای مذکور، مداخله کشورها نیز از مشروعیت سیاسی برخوردار است.
کشته‌سازی ضدانقلاب، مانور بر عبارات «کودک‌کشی» و «رفراندوم با نظارت بین‌المللی»، دروغ استفاده از تیربار و گاز اعصاب، به‌خط کردن سلبریتی‌های داخلی و خارجی، کمپین تحریم و حمله، و همزمان ستیز با هویت و عرق ملی، هدفی جز مشروعیت‌زدایی از نظام و زمینه‌سازی تهاجم نظامی به ایران ندارد.
۱۴۰۱/۹/۲

دعوت به تفکر

متن زیر را در محیطی دوستانه و به دور از هیاهو برای مخاطبان خود مطرح کنید/به اشتراک بگذارید و اثر آن را ببینید:

 

دعوت به تفکر
سال ۹۶ بن‌سلمان گفت جنگ سوریه را به داخل ایران خواهیم کشاند و امسال هم لاپید، وزیر خارجه وقت اسراییل اعلام کرد که اگر ایران به مرزهای اسراییل نزدیک شود، جنگ را به داخل آن می‌کشانیم.
۱. اگر عربستان و اسراییل را مشمول #کار_خودشونه نمی‌دانید، منظور بن‌سلمان و لاپید از کشاندن جنگ به داخل خاک ایران چه نوع جنگی است؟ حمله نظامی خارجی یا آشوب داخلی؟
۲. پیاده نظام طرف مقابل در این جنگ چه کسانی هستند و آیا سازماندهی لازم دارد یا خودجوش است؟
۳. ملزومات و مقدمات روانی تدارک این جنگ چه بوده است؟
۴. من و شما کجای ماجرا ایستاده‌ایم و چه کرده‌ایم؟
۵. تصور شما از فردای براندازی چیست‌؟ میهنی آباد و آزاد با چاشنی آواز و رقص و بوسه یا کشوری ویران و متلاشی با چاشنی کشتار و اسارت و تجاوز؟

شبکه سازی

سیدحسن نصرالله در ۲۶ مهر ۱۴۰۰ برای اولین بار اعلام کرد که حزب‌الله ۱۰۰ هزار نیروی مسلح و آموزش دیده دارد.
رقم بزرگی که تنها معطوف به مقاومت لبنان است و دیگر جریان‌های نیابتی و وابسته به جمهوری اسلامی در عراق، یمن، سوریه، فلسطین، افغانستان، پاکستان، آذربایجان، بحرین، عربستان و... را دربرنمی‌گیرد که اگر آن‌ها را نیز محاسبه کنیم به تخمین بسیار بزرگی از نیروهای نیابتی و سازماندهی شده کشور خواهیم رسید.
این سکه اما روی دیگری هم دارد و آن اینکه وقتی ایران با بودجه سالانه ۵ الی ۷ میلیارد دلاری نظامی، چنین ارتش‌های برون مرزی‌ای را تدارک دیده، ائتلاف دشمن متشکل از حداقل آمریکا، انگلیس، فرانسه، اسرائیل و عربستان با حدود ۱۰۰۰ میلیارد دلار بودجه نظامی سالانه، چه تعداد نیرو را از میان اصناف، اقشار و طوایف مختلف، برای آشوب و جنگ داخلی در ایران سازماندهی نموده!
عناصری خشن، آموزش دیده، سازمان‌دهی شده و عموما مسلح که رسانه‌های همان دولت‌ها اصرار دارند آنان را «مردم» بنامند.
۱۴۰۱/۸/۶

وضعیت قرمز

کارت‌های متعدد بسیاری هست که هنوز توسط ائتلاف دشمن استفاده نشده است.
اگر برای این شرایط آماده نباشیم، غافلگیر می‌شویم:

۱. ترورهای کور و هدفمند
۲. آتش‌افروزی‌های سریالی مزارع، مراتع و سازه‌ها
۳. خرابکاری‌های صنعتی و زیرساختی
۴. قطع جریان آب، برق، گاز، اینترنت و مخابرات
۵. عملیات مسلحانه ضدانقلاب
۶. ربایش و انهدام هواپیماهای مسافربری
۷. تجزیه طلبی گروهک‌ها
۸. خروج سفرای خارجی از ایران و اخراج سفرای ایران از کشورهای خارجی
۹. صدور بیانیه و قطعنامه از سوی مقامات خارجی و سازمان‌های بین‌المللی
۱۰. گرفتن کرسی و حق رأی ایران در سازمان‌های بین‌المللی
۱۱. حذف فوتبال ایران از جام جهانی
۱۲. پناهندگی ورزشکاران و دیپلمات‌ها
۱۳. اعتصاب رانندگان، کارگران و کارمندان
۱۴. بیانیه روحانیون فاسد علیه نظام و رهبری
۱۵. استعفا، فرار و کودتای نظامیان نفوذی
۱۶. اعلام برائت از نظام و رهبری و اقدام به استعفا و فرار از جانب سیاسیون فاسد
۱۷. تحمیل شوک ارزی به اقتصاد
۱۸. احتکار کالاهای اساسی و انهدام ذخایر غذایی
۱۹. افزایش تحریم‌ها
۲۰. انسداد و مصادره دارایی‌ها و توقیف کشتی‌ها و هواپیماهای ایران
۲۱. شعار دهی و شعار نویسی در شهرها
۲۲. کشف حجاب و لباس گسترده
۲۳. ایجاد ترافیک شدید شهری
۲۴. افشای اسناد و فیلم علیه مسؤلان
۲۵. بیانیه خوانی کارکنان صداوسیما روی آنتن
۲۶. آشوب و فرار زندانیان
۲۷. تظاهرات خیابانی
۲۸. تحرکات مرزی دولت‌های همسایه
۲۹. تحمیل جنگ داخلی و حمله خارجی به کشورهای محور مقاومت
۳۰. حمله نظامی به ایران

نشریه آمریکایی نشنال اینترست مقاله‌ای با عنوان «بایدن چگونه می‌تواند کنار مردم ایران بایستد» به قلم دو تن از اعضای بنیاد دفاع از دموکراسی (FDD) منتشر کرده که در آن ضمن تشریح سابقه و ماهیت آشوب‌های تحمیل شده بر ایران از ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) تاکنون، اثر مستقیم ناآرامی‌های کنونی کشور را بر وضعیت خاورمیانه ذکر می‌کند:

«موفقیت جنبش اعتراضی ایران یا حتی فرسایش قدرت جمهوری اسلامی می‌تواند پیامدهای عمیقی برای ثبات در خاورمیانه داشته باشد و در صورت حمایت صحیح و دقیق، به نفع استراتژیک آمریکا باشد. گذشته از این، جمهوری اسلامی هرگز از پنهان کردن دشمنی خود با آمریکا -که آن را «شیطان بزرگ» می‌نامد- و تمایل خود برای ناکام گذاشتن سیاست ایالات متحده ابایی نداشته است. این امر به ویژه در زمینه مبارزه با تروریسم، با توجه به حمایت مادی ایران از نیروهای نیابتی تروریست -که توسط تهران به عنوان «محور مقاومت» نامیده می‌شود -در مکان‌هایی مانند عراق، سوریه، لبنان، یمن و غزه و همچنین از طریق الگوی مرتبط فزاینده رقابت میان قدرت‌های بزرگ صادق است؛ جایی که تهران مشغول تقویت روابط اقتصادی و نظامی با چین و روسیه است».

با گذر از مقدمه، مقاله در ۹ بند، پیشنهاداتی را به دولت بایدن برای به زانو در آوردن جمهوری اسلامی ایران ارائه نموده که خلاصه آن چنین است:

۱. خروج از مذاکرات هسته‌ای
۲. حذف کرسی ایران از سازمان‌های بین‌المللی
۳. تحریم افراد و نهادها و استارت‌آپ‌های مرتبط با دولت ایران
۴. ممنوعیت صدور روادید عمومی برای همه افراد تحریمی در تمامی اجلاس‌های بین‌المللی توسط آمریکا و متحدانش 
۵. به خدمت گرفتن قدرت رسانه‌ای ایالات متحده و متحدانش و همزمان، انتشار مجموعه نامه‌ها، قطعنامه‌ها، توییت‌ها و بیانیه‌ها از جانب کنگره آمریکا
۶. فعال‌سازی اینترنت ماهواره‌ای
۷. تمرکز بیشتر بر منافذ صادراتی نفت و پتروشیمی ایران و ردیابی محموله‌ها و مصادره آن
۸. حمله سایبری به سیستم‌های فرماندهی و کنترل تهران از خارج
۹. انتشار اسامی و مشخصات نیروهای امنیتی

مهمتر از همه اما بند ۱۰ (پایانی) این مقاله است که همچون مقدمه، پرده از تلاش برای بازیابی طرح خاورمیانه بزرگ برمی‌دارد:

«علیرغم ناآرامی‌های داخلی، تهران چشم خود را از جنگ‌های نیابتی خاورمیانه برنداشته است... با گذشت زمان، این می‌تواند به ایجاد یا گسترش شکاف‌ها در میان نهادهای امنیتی کمک کند، زیرا ممکن است مجبور شوند در مورد اولویت‌ها بحث کنند و باید تخصیص مجدد بودجه، زمان، توجه سیاسی و سایر منابع را در نظر بگیرند. در نهایت، تحمیل هزینه داخلی و خارجی مستمر به جمهوری اسلامی می‌تواند تصویر شکست ناپذیری را که با دقت در بین دشمنان و متحدان ایجاد کرده است، در هم بشکند».

nationalinterest.org/blog/middle-east-watch/how-biden-can-stand-iranian-people-205189

سال ۲۰۰۶ حزب‌الله در عملیات الوعد الصادق، دو سرباز صهیونیست را اسیر می‌کند.
اسرائیل با هدایت و حمایت کامل آمریکا، لبنان را با هدف محو حزب‌الله و آغاز طرح خاورمیانه جدید -که رایس جنگ ۳۳ روزه را درد زایمان آن نامید- زیر آتش می‌برد.
میان ملت لبنان و حامیان مقاومت انشقاق به‌وجود می‌آید که «چرا باید برای گرفتن اسیر انقدر هزینه بدهیم؟»
بعدها اما در گزارش قاضی حقیقت‌یاب اسرائیلی، وینوگراد، اعلام می‌شود که آن رژیم از پیش قصد قطعی حمله داشته و اقدام حزب‌الله، تعجیل در برنامه و شکست را به اسرائیل تحمیل می‌کند.

هنوز نمی‌دانیم علت فوت مشکوک ‎#مهسا_امینی چه بوده، اما می‌دانیم که تلاش دشمن برای ایجاد آشوب‌های پی‌درپی از ۹۶ تا کنون و به طور خاص از ابتدای این تابستان به شدت افزایش داشته که مانور گسترده بر پروژه ‎#ققنوس، ‎#انقلاب_زنان و کمپین ‎#تفنگت_را_زمین_بگذار در غائله آبادان، گواه آن است.
هجمه هماهنگ و پرشتاب فتنه و به‌خط شدن هسته‌های سازماندهی شده اجتماعی، نشانه دیگری از بروز برنامه‌ای محتوم است؛ خصوصا که در دولت بایدن نیز دقیقا در برپاشنه ۸۸ می‌چرخد: تحرکات موسوی، بازتولید ‎#نداآقاسلطان، سبک مشابه آشوب، به‌خط شدن سلبریتی‌های سفارتی و جریان مذاکرات هسته‌ای.

قائل شدن «علیّت» میان ماجرای گشت ارشاد و مشخصا مرحوم ‎#مهسا_امینی با آشوب کنونی، تغافل نسبت به طرح خاورمیانه جدیدی است که علیه تمامیت و موجودیت ایران و مقاومت منطقه جریان دارد.
خودزنی جبهه انقلاب در این خصوص «فتنه در فتنه»ای است که انسجام و توان درونی جبهه انقلاب را هدف گرفته.
دشمن به خانه زده و به بهانه خونخواهی، آماده خون‌ریزی است و کشته‌گیری از مردم را نیز برای خود یک دستاورد می‌داند.
هرگونه خطای محاسباتی خیانت به دین و وطن است.
تا آخر پای کشور، نظام و رهبرمان می‌مانیم و به تاسی از مدافعان حرم، این‌بار نیز پوزه داعشی‌های وطنی را به خاک می‌مالیم.

۱. مقتدی صدر را از لحاظ شخصیتی فردی سبک‌سر، بیش‌فعال، کم‌صبر، قدرت‌طلب، دمدمی‌مزاج، لجوج و ستیزه‌جو یافته‌ام که هر کاری می‌کند تا مطرح و در دید باشد؛ گاهی با هیاهو و هجمه و گاهی با قهر و عقب‌نشینی.

۲. پس از آنکه آیت‌الله سیدکاظم حائری، به عنوان وصی شهید سیدمحمد صدر، تلویحا مقتدی را فاقد صلاحیت رهبری و در عین حال در تلاش برای زعامت امور عراق خواند، مقتدی نیز برای چندمین بار اعلام کرد برای همیشه از سیاست کناره گیری می‌کند که برای این اعلام چند فرض و انگیزه از خوش‌بینانه‌ترین حالت تا بدترین آن قابل طرح و تصور است:

یک. اقدامی احساسی و هیجانی.

دو. اعلام کناره‌گیری به قصد بازگشت مجدد به قدرت با هدف مقطعی خنثی کردن موج منفی علیه خود و رفع اتهام قدرت‌طلبی.

سه. به‌هم ریختن اوضاع عراق با آزاد گذاشتن هواداران خود، همزمان با اعلام کناره‌گیری از قدرت با هدف نفی انتساب اقدامات خرابکارانه سرایا السلام به خویش.

۳. پیاده نظام جریان صدر را دو طیف تشکیل می‌دهد؛ یکی حامیان و هواداران خاندان صدر و شخص مقتدی، و دیگری بعثی‌ها و افراد شروری که تابلوی صدر را بستری دو سویه یافته‌اند تا از یک طرف تحت پوشش آن فعالیت (خرابکاری) کنند و از سوی دیگر با مهندسی فکری مقتدی‌، او را به دوری از ایران و ضدیت با حشدالشعبی بکشانند.

۴. با ضربه هوشمندانه و به موقعی که آیت‌الله حائری بر بدنه هواداران صدر زده، طبیعتا طیف اول تا حدی ریزش کرده؛ اما تکلیف طیف دوم چه می‌شود؟ این طیف تا جایی که بتواند همچنان به نام هواداری از صدر حرکت می‌کند اما در جایی که گریزی از عبور از مقتدی را نداشته باشد، از او نیز عبور خواهد کرد.

۵. چند موضوع مهم در بیانیه آیت‌الله حائری وجود دارد که بیان می‌گردد.

اول آنکه بسیار بعید می‌دانم چنین بیانیه مهم، بی‌نقص و تاریخی‌ای بدون مشورت با بزرگان ایران بوده باشد.

دوم اینکه تشر زدن به صدر، اعلام حمایت از حشدالشعبی و درخواست تبعیت از رهبر انقلاب را همراه کرد با اعلام کناره‌گیری از مرجعیت تا کمترین شبهه‌ای درخصوص جنگ قدرت و تصاحب میراث شهید صدر را باقی نگذارد.

سوم آنکه با اطلاع از برنامه‌ای که دشمن علیه عراق دیده، پیش از وخامت اوضاع دست به کار شد تا هرچه زودتر و بیشتر از بدنه حامیان صدر بکاهد و او را منزوی نماید.

۶. در این اوضاع با توجه به رودست خوردن جریان فتنه در عراق، و همزمان شدن بیانیه آیت‌الله حائری، انصراف مقتدی و آشوب دوباره صدری‌ها، نگران جاافتادن این تحلیل خدعه‌آمیز هستم که با ربط دادن بیانیه آقای حائری به انسداد مرزها و لغو پیاده‌روی اربعین، جماعتی مقدس‌نما را علیه این مرجع بصیر بشورانند.

۷. درخصوص کناره‌گیری آیت‌الله حائری از مرجعیت توجه کنید که «اجتهاد» با «مرجعیت» تفاوت دارد.

مرجعیت مرتبه علمی نیست که انصراف از آن به منزله اسقاط مقام افتاء باشد؛ شانی اجتماعی است که حول ارتباط با مردم و پاسخ به سوالات شرعی‌شان می‌گردد.

مقام اجتهاد آیت‌الله حائری کماکان باقی است و منافاتی با صدور فتوا ندارد.

در مقام مثال، حکایت ایشان حکایت استاد دانشگاهی است که از کرسی تدریس کناره گیری کرده.

۸. درخصوص رفتار شناسی دشمنان باید گفت طبیعتا ترجیح آنان این است که از ظرفیت مقتدی برای اهداف خرابکارانه خود استفاده کنند که با توجه به اعلام کناره گیری او از سیاست فعلا این پروژه در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و گزینه‌های دیگر یا تکرار الگوی آشوب‌های بی‌سر مشابه آنچه سال ۹۸ در عراق و لبنان و ایران گذشت است و یا علم کردن چهره‌ای چون شیرازی و الصرخی.

۹. زمان نیز در اینجا موضوعیت داشت؛ از یک سو این فتنه همزمان با افزایش تنش‌های جهانی و منطقه‌ای و نزدیک شدن به ساعت صفر نابودی اسرائیل رقم خورده و از سویی دیگر اربعینی را هدف گرفته که می‌رفت تا پرشورترین اربعین تاریخ شود.

فعلا برای قضاوت و تحلیل قطعی زود است، اما تصور نگارنده بر آن است که اوضاع عراق رو به وخامت و آشوب فراگیر می‌رود و مقدمات حمله خارجی را فراهم می‌آورد.

۱۰. در پایان به این مهم اشاره می‌شود که برای تحلیل اوضاع امروز عراق، حتما بیانیه اخیری که برای موسوی نوشتند تا از زبان او اعلام شود را بار دیگر بخوانید.

رد اوضاع کنونی عراق در آن بیانیه که مصداق مهندسی معکوس سیاسی است، به وضوح قابل مشاهده و نشان دهنده برنامه‌ای است که برای کل منطقه دارند.

ایران و روسیه

می‌پرسند «ستانده» ایران از فروش پهپاد و حمایت رهبری از موضع روسیه در جنگ اوکراین چیست؟
از بزرگترین قرارداد نفتی تاریخ و همکاری‌های نزدیک نظامی و محکم کردن پای روسیه در سوریه که بگذریم؛ پاسخ این است که مگر تاکنون موضع ناتو در قبال ایران، و ایران در قبال ناتو، «بی‌طرفی» بوده که اکنون دنبال دلیل تقویت موضع سیاسی روسیه در جنگ اوکراین می‌گردید؟!
ستانده که هیچ، برای این بحران مالی و انرژی که روسیه بعد جنگ اوکراین برای غرب به‌وجود آورده جا داشت امتیازی هم به روسیه می‌دادیم!
خصوصا که طبق نقل روحانی از اولاند، ناتو و اسرائیل در تدارک حمله به ایران بودند.

 bbc.com/persian/iran-51135720.amp

#پرسش:
فایل صوتی‌تون رو گوش دادم. 
سوالی که دارم اینه همزمان با این طرح و شاید قبل‌تر از این، بعضی از کارشناسان اقتصادی (آقای جبرائیلی پررنگ‌تر) به این موضوع اشاره داشتن که اساسا این طرح برگرفته از ایده‌های نئولیبرالیسم هست و توسط افرادی به عنوان کارشناس و مشاور اقتصادی به دولت ارائه شده که راهبردی که اتخاذ کردن دقیقا همانی است که برای شیلی اتخاذ شده بود و از اون‌ها با عنوان شاگردان مکتب فریدمن و بچه‌های شیکاگو یاد می‌کنن. حتما مطالبی که با این  هشتگ‌ها نوشتن رو خوندین. 
جدا از بحث‌هایی که تو سطح بین‌المللی مطرح کردین می‌خواستم بدونم آیا واقعا این طرح می‌تونه کارا باشه یا از چاله به چاهه؟

#پاسخ:
آقای جبرائیلی و دیگران چالش اجرای این طرح را به درستی تشخیص دادند که البته به استناد تلاش همیشگی دشمن در وارد کردن ضربه به کشور از جمله در سنوات گذشته، موضوع ناپیدا و پیچیده‌ای هم نبود.
چیزی که این دوستان را دچار اشتباه محاسباتی کرده، عدم توجه به آن روی سکه، یعنی وضعیتی است که به دلیل تبعات وخیم تداوم وضع موجود، با تکانه‌های به مراتب شدیدتر اقتصادی و امنیتی و مشخصا قحطی مواجه شویم.

 

دریافت فایل صوتی با عنوان «تحلیل و بررسی ابعاد اقتصادی، امنیتی و رسانه‌ای تصمیم دولت درخصوص حذف ارز ترجیحی»:
drive.google.com/file/d/146nE3dBiJhVWiXvBQXZIb7LReWL1Ozuk/view?usp=sharing