وقتی میدانی هدف از #فتنه_بصره آن هم پس از حمله به #زوار_عراقی امام هشتم و سمپاشی فضا در دو کشور، بههمزدن روابط ویژه ایرانیان و عراقیها خصوصا در قیام #اربعین است، باید دست به کار شوی و با هشتک #عراق_عزیز، محبت و سخاوت برادران عراقیات در اربعین را به زبانهای مختلف روایت کنی.
آل سعود و عوامل ایرانی و عراقیاش آرزوی تخریب روابط ایران و عراق را به گور خواهند برد. محبت و کرامت #عراق_عزیز را در #اربعین خواهید دید، بیآنکه هیچ بدیلی در جهان داشته باشد...
The House of Saud and its agents in Iran and Iraq will be buried with their wish to see relations between these two nations destroyed. What they will see are pure love and dignity of #dear_Iraq in #Arbaeen which has no par around the world...
سیذهب آل سعود و عملائه الایرانیین و العراقیین بأمل قطع علاقات إیران و العراق الی مقابرهم، و سترون حب و کرامة #العراق_العزیز فی #الاربعین، دون أی بدیل فی العالم...
صفر:
روحانی آنچنان به #مرگ (فرافکنی و حمله به نهادهای انقلابی) گرفته که همه در خصوص گفت و گوی تلویزیونی و حضورش در مجلس به #تب (وعده دادن و حرف های کلی و بی خاصیت زدن) راضی شده ایم!
یک:
روحانی بعد از پنج سال سرکار گذاشتن ملتی، امشب دوباره به مواضع دهه هفتادی اش بازگشت و اعلام کرد «تحریم ها برای ما فوایدی هم دارد».
البته درست گفت که تغییر نکرده. امثال او و هاشمی تغییر نمی کنند، فقط با توجه به شرایط، رنگ عوض می کنند.
#بهعقب_برنمیگردیم #کاسب_تحریم #شکست_برجام
دو:
روحانی درحالی اصل ۵۹ (همه پرسی در امور مهم و قاعدتا ناظر به برجام۲) را با #پوزخند طرح کرد و قانون را راهگشا خواند که برای اصل ۸۸ و ۸۹ (سؤال از رئیس جمهور و استیضاح او) #جیغ_بنفش کشید و با مثال عابر پیاده، قانون را پس زد!
لاریجانی، تحقیر مجلس و تهدید به بگمبگم های او را شنید؟
سه:
روحانی البته به نکته درستی هم اشاره کرد؛ اینکه آشوب دیماه، آمریکا را برای خروج از برجام و سیاستهای خصمانه جدید جسور کرد، که دقیقا حرف ما است.
با فتنه ۸۸، تحریم جامع و فلج کننده ۱۹۲۹ شورای امنیت -ناظر به نفت، بانک و بیمه- که بستر تحریمهای بعدی بوده، با تلاش آمریکا تصویب شد.
www.twitter.com/GhadiriNetwork
احمد قدیری کارشناس مسائل سیاسی و پژوهشگر حقوق بینالملل در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس با اشاره به مواضع اخیر رئیس جمهور گفت: طبیعتا قصد ما این نیست که وقتی رئیس جمهور موضع درستی اتخاذ میکند؛ فارغ از اینکه هدف و نیتاش چه باشد، علیه آن سخنان موضع بگیریم؛ اما در عین حال لازم است تا در کنار حمایت از گفتهها، توجه افکار عمومی را هم به آنچه در پس پرده اتفاق میافتد جلب کنیم و نگذاریم که حقیقت، اسیر این سیاست بازی ها و لفّاظیها شود.
این کارشناس و پژوهشگر حقوق بین الملل افزود: سخنان رئیس جمهور و تهدید آمریکا به بازی نکردن با دُم شیر؛ صحبتهایی کاملا انقلابی و در چارچوب سیاست خارجی نظام است؛ اما نباید از یاد برد که این قبیل مواضع انقلابی از طرف ایشان متاسفانه تاریخ مصرفدار است، همچنانکه در موارد مشابه چندین بار از سوی آقای روحانی اتخاذ شده که پس از چندی هم به سردی گراییده و به کل فراموش شده است.
نویسنده کتاب «تکنیک های عملیات روانی در حوزه رسانه و خبر» اظهار کرد: به نظر میرسد که دولت فعلی هرگاه در یک تنگنای فشار افکار عمومی و مشکلات خودساخته اقتصادی قرار می گیرد؛ برای رهایی از این فشار، یک گردش آشکار در مواضع و صحبت ها اتخاذ می کند که کاملا تاریخ مصرف دارد و اندکی بعد به فراموشی سپرده می شود.
وی افزود: اگر آقای روحانی واقعا دچار یک تحول در نگاه خود در زمینه سیاست خارجی شده؛ این تغییر بنیادین نگاه قاعدتا یک سری ملزوماتی دارد که باید به آن پایبند بود؛ به بیان دیگر نمی توان سخنان آتشین علیه آمریکای جنایتکار و خیانتکار زد و همزمان و به صورت مخفیانه، برای تصویب لوایح چهارگانه FATF تلاش کرد که اخیرا نیز دستیار معاون خزانه داری آمریکا به ریاست آن رسیده است.
این کارشناس مسائل سیاسی در ادامه یادآور شد: به نظر می رسد که سخنان اخیر آقای روحانی، بیش از آنکه ناظر به آمریکا ستیزی باشد؛ ترامپ ستیزی است و ایشان همچنان به «اوبامای خوب–ترامپ بد» باور دارد؛ در حالیکه ترامپ کاری نکرد جز آنکه از ظرفیت هایی که دولت اوباما در زمینه برجام ایجاد کرده بود، نهایت استفاده را برد و از آن علیه ما استفاده کرد.
قدیری در ادامه افزود: امیدوارم که جریان ارزشی، این بار فریب مواضع تاکتیکی آقای روحانی را نخورَد و از مطالبات به حق اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خود کوتاه نیاید.
وی در ادامه با انتقاد شدید از تن دادن دولت به بازجویی و بازرسی استادان و اندیشمندان ملی توسط بازرسان آژانس هم تصریح کرد: ما در روزهای آینده خواهیم دید که با عبور احتمالی از بحرانهای پیش روی دولت، آقای روحانی باز هم آنچه حقیقتا در دل دارد، فریاد خواهد زد و باز هم برخی ساده اندیشان که با تغافل مترصد همنوایی با جناح لیبرال هستند، تجربه ای دیگر را تجربه خواهند کرد.
قدیری درباره ادامه این تهدیدهای پینگ پونگی از سوی ایران و آمریکا یادآور شد: این اصل در سیاست خارجی وجود دارد که دولتها تا زمانی همدیگر را تهدید می کنند که امکان اقدام علیه یکدیگر را ندارند؛ از این رو واکنشهای توئیتری ترامپ که نشان داده در هر موضوعی دست به توئیت خوبی دارد؛ محلی از اعتنا ندارد و نخواهد داشت.
وی در پایان یادآور شد: در خصوص تهدیدهای آمریکا باید بدانیم این کشور هرچه توانسته و بتواند؛ علیه جمهوری اسلامی انجام داده و خواهد داد؛ فارغ از اینکه مسئولان ما چه موضعی اتخاذ کنند؛ البته اعلام موضع مقتدرانه از سوی مقامات ایران، نشان دهنده اقتدار کشور و عزم جزم برای مقابله با تهدیدات است که خود می تواند دشمن را در اعمال اقدامات خصمانه ناامید سازد و از این روی امیدواریم تداوم داشته باشد.
farsnews.com/news/13970502000173
ریشه های اسلام ستیزی در غرب
پیروزی انقلاب اسلامی از یک سو، و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و به تبع آن پایان جنگ سرد (1989) از سوی دیگر، سبب شد تا در دستگاه سیاست خارجی ایالات متحده، اسلام، به جای کمونیسم و خاورمیانه به جای شوروی، تهدیدی برای منافع نامشروع این کشور تلقی شود. جنگ تحمیلی علیه ایران، اقدامات براندازانه، تحریم ها و فعالیت های گسترده در رابطه با «اسلام ستیزی» نیز ناشی از همین تحولات بین المللی و احساس خطر آمریکا به عنوان سردمدار استکبار جهانی از «بیداری اسلامی» است. از این رو برای جلوگیری از صدور انقلاب و بیداری ملت ها و در نتیجه استقلال و نفی سلطه توسط آنها، فاز اول پروژه اسلام ستیزی پس از انقلاب آغاز شد و تالیف کتاب «آیات شیطانی» توسط سلمان رشدی در 1367، نیز در این راستا بود که با حکم تاریخی امام خمینی(ره) (25 بهمن 67) مواجه شد.
اما با ورود به هزاره سوم میلادی و روی کار آمدن رئیس جمهور نومحافظ کار، جرج بوش، در انتخابات سال2000، و در راستای اجرای سیاست های خاورمیانه ای جدید و نقشه راه، فاز دوم پروژه اسلام ستیزی با حادثه 11سپتامبر 2001 کلید خورد و با انتصاب آن به «القاعده» به عنوان مسلمانان ساکن در خاورمیانه، حمله به افغانستان (2001) و سپس عراق (2003) مشروعیت یافت. از این رو در سال های اخیر هجمه عظیم تبلیغات و عملیات روانی علیه اسلام، و تلاش گسترده غرب مبنی بر «اسلام هراسی» علاوه بر مشروعیت بخشیدن به فعالیت های نظامی در خاورمیانه و تداوم حضور در آن و نیز دریافت مجوز جنگ های آتی از افکار عمومی برای حمله به سایر کشورهای اسلامی هدف دیگری را نیز دنبال می کند و آن جلوگیری از روند رو به رشد اسلام گرایی خصوصا در کشورهای اروپای غربی است. چنانچه دین اسلام به عنوان تنها مکتب سعادت بشری در 15سال اخیر با رشد 235درصدی در دنیا مواجه بوده و هم اکنون 57میلیون از جمعیت یک میلیارد و 600میلیون نفری مسلمانان، در اروپا زندگی می کنند که به گفته محققان در صورت ادامه این روند، اروپا در 50 سال آینده قاره ای مسلمان نشین خواهد شد.
بنابراین، کشورهای اروپایی و آمریکا سعی دارند تا با مخدوش نشان دادن چهره اسلام و عناصر آن مانند: پیامبر(ص)، قرآن و مسلمانان؛ نه تنها از فروپاشی تمدن سست بنیان غرب جلوگیری کنند که مقدمات روانی جنگ جهانی پیش رو (موسوم به جنگ جهانی چهارم) را که هانتینگتون وقوع آن را پیش بینی و از آن به «برخورد تمدن ها» یادکرده است، نیز فراهم آورند. آنچه قابل توجه است آنکه در این طرح نیز تقریبا همه کشورهای اروپایی قرارگرفته اند تا هزینه های سیاسی- اقتصادی ناشی از اهانت ها، بر تعداد کشورهای هتاک تقسیم شود و امکان تحریم طولانی مدت کالاهای کشورهای اهانت شده به دلیل تعداد آن عملاغیرممکن شود.
نکته مهمی که در تدوین فاز جدید پروژه اسلام ستیزی وجود دارد این است که صهیونیسم بین المللی سعی در «کیش و مات» کردن مسلمانان در برابر این توطئه ها دارد؛ چنانچه اگر بخواهیم حکم امام(ره) نسبت به سلمان رشدی را تسری دهیم، عملا آب به آسیاب دشمن ریخته ایم و ادعای آنان را تصدیق کرده ایم؛ و اگر نسبت به این اهانت ها منفعلانه برخورد کنیم، با سکوتمان تبلیغات دشمن را تایید کرده ایم. پس بهترین راهی که جمعیت یک میلیارد و 600 میلیونی مسلمان می تواند انجام دهد، اعتراض های پی درپی، مبارزات فرهنگی و تحریم کالاهای کشورهای هتاک است. همچنین باید گوش به فرمان رهبر انقلاب بود و مواظب باشیم تا نسبت به صلح حسنی (مقام معظم رهبری) و قیام حسینی (امام خمینی) در مواجهه با این هتاکی ها شبهه ای به خود راه ندهیم.
شماره 19062 به تاریخ 29/1/87، صفحه 12 (دریچه)
magiran.com/npview.asp?ID=1603407
صفرهای اسکناس
سال گذشته شاهد نامه رئیس جمهور به شورای عالی پول و اعتبار مبنی بر بررسی حذف صفرهای ریال بودیم و پیشنهاد اولیه آن بود تا سه صفر از انتهای عدد مندرج در اسکناس ها به صورت کم رنگ نوشته شود تا در مرد م آمادگی دیدن اسکانس های 10000، 20000 و 50000 ریالی به صورت 10، 20 و 50 ریال، به وجود آید.
در جامعه ما که از هر پدیده ای برای گران فروشی استفاده می شود بهانه و عاملی برای توهم تورم و گرانی وجود نداشته باشد. نظر به محاسن این کار و تجربه دو کشور همسایه، افغانستان و ترکیه به ترتیب در حذف 3 و 6 صفر از واحد پولشان؛ توصیه می شود تا:
اولاً حال که بنا به تغییر اسکناس و تقبل هزینه آن است، عکس پشت اسکناس 1000 ریالی که تصویری از «مسجد القبه» است و اشتباهاً در اثر تبلیغات گسترده و جهانی صهیونیست ها به جای «مسجدالاقصی» انگاشته می شود، اصلاح شود.
ثانیاً: هر چهار صفر برداشته شود، تا 1 ریال ارزشی تقریباً معادل یک دلار پیدا کند که بهتر است بدین صورت عمل شود: مانند بسیاری از کشورها که از واحد پول دو نرخی استفاده می کنند، ما هم ریال و تومان را در کنار هم به کار گیریم.
به این صورت که تومان را با قیمت عرفی آن حفظ کرده و رسمیت بخشیم. و اسکناس ها و مسکوکاتی که کمتر از 10000 ریال اند را با تومان قیمت گذاری کنیم.
به این ترتیب اولاً راه برای برداشتن صفر دیگرِ اسکناس، (صفر چهارم) باز می شود. ثانیاً معیار و میزانی که «تومان» است و در تغییرات، ثابت مانده، برای هضم تغییر شکل پول، وجود خواهد داشت.
به طور مثال اکنون اسکناس سبز 10000 ریالی که عرفاً از آن به هزار تومانی تعبیر می شود به این صورت درآید که با حذف چهار صفر، و ده هزار برابر کردن ارزش ریال، هر 10000 ریال به 1 ریال تغییر شکل -و نه ارزش- می دهد که عملاً معادل 1000 تومان خواهد بود.
برای مقادیر کمتر از 10000 ریال کنونی نیز واحد دوم (تومان) به صورت رسمی-و نه عرفی- درج شود. به طوری که اسکناس 1000 ریالی کنونی، 100 تومان و سکه 500 ریالی 50 تومان شود.
بدین صورت اگر قیمت کالایی به عنوان مثال اکنون 55000 ریال باشد، آن موقع با این تغییرات رسماً پنج ریال و پانصد تومان، و عرفاً 5500 تومان خواهد بود.
شماره 19085 به تاریخ 25/2/87، صفحه 6 (اقتصادی)
magiran.com/npview.asp?ID=1620990
ایران و جنگ سرد جدید
1- به دلیل افزایش نفوذ ایران در منطقه و دگردیسی خاورمیانه و کشورهایی چون عراق، ترکیه، افغانستان و لبنان؛ و به تبع آن کوتاه شدن دست آمریکا از منطقه و نیز به جهت انحراف افکار عمومی مردم جهان و خصوصاً آمریکا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری از ناکامی های اشغال عراق و تحمیل هزینه 3000 میلیارد دلاری بر مردم این کشور؛ تلاش برای دست یابی به منطقه گازخیز قفقاز جنوبی را(1)، می توان در کنار سایر دلایل نظیر نزدیکی به مرزهای روسیه و سود حاصل از فروش سلاح به کشورهای منطقه توسط پنتاگون؛ از اهداف آمریکا در پشت نقاب «ساکاشویلی» دانست.
2- جای شک نیست که علی رغم میل جمهوری اسلامی ایران مبنی بر عدم وقوع جنگ در منطقه که تماماً توسط آمریکا و اسرائیل طراحی می شود(2)، آنچه تاکنون در این رابطه اتفاق افتاده به سود ایران تمام شده و از دلایل آن می توان به دوری روسیه از غرب و در نتیجه نزدیکی به ایران، بی اعتباری بیشتر ایالات متحده مبنی بر عدم التزام به حمایت از هم پیمانان در مواقع نیاز و نیز انحراف مسیر تبلیغاتی دشمن از فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران به جنگ گرجستان و تبعات آن؛ اشاره نمود.
3- مناقشه روسیه و غرب که یادآور دوران جنگ سرد است، تاکنون (که فقط حدود دو ماه از آغاز آن گذشته) هزینه های زیادی را برای مسکو درپی داشته(3). با این حال حرکت سریع و زیرکانه روسیه در دفاع از اوستیای جنوبی(4)، معادله موردنظر «برد-باخت» آمریکا را به «باخت -باخت» و به ضرر هر دو کشور آمریکا و روسیه مبدل کرده که تجهیز سوریه به سامانه دفاع موشکی در برابر اسرائیل و ایجاد پایگاه نظامی از دلایل آن است(5). نکته قابل توجه که هدف نگارش این مقاله می باشد این است که، خلاف نظر سایرین که معتقدند ادامه تنش میان روسیه و غرب همچنان به نفع ایران خواهد بود؛ به عقیده نگارنده، واشنگتن گذشته از وقوف یا عدم وقوف به عکس العمل مسکو نسبت به حمله گرجستان به اوستیای جنوبی) در صدد است با فرصت سازی و بهره برداری از این چالش، معادله مذکور را به «برد-برد» میان روسیه و آمریکا، علیه ایران مبدل سازد. چنانچه به غیر از جمهوری اسلامی ایران که استراتژی اش را بر پایه ایدئولوژی شیعی پایه ریزی نموده است، رفتار سیاسی کشورها منطبق بر «منافع ملی» و «منافع حیاتی»شان می باشد که روسیه هم از این قاعده مستثنا نیست. از این رو این احتمال وجود دارد که با بالابردن تنش ها و افزایش فشار بر مسکو از طریق تحریم های غیرمصوب، محاصره نظامی و حتی درگیری خفیف با ناتو، آمریکا با افزودن «چماق» به «هویج»های قدیم و جدید خود، و سپس با ارائه بسته پیشنهادی به روسیه شامل بازگشت اوضاع به حالت سابق و لغو تحریم ها و ضمیمه آن با سایر مشوق ها، و تهدید ضمنی به ادامه درگیری ها در صورت ممانعت از پذیرش آن؛ بر سر برنامه هسته ای ایران با روسیه معامله نماید. در این صورت این معامله مسلماً در ازای رای مثبت مسکو به تحریم ایران در شورای امنیت سازمان ملل نخواهد بود، چرا که تا بوده چنین بوده(6). بلکه فراتر از آن و به احتمال زیاد در ازای شراکت روسیه با آمریکا و عدم رای منفی و حتی رای مثبت این کشور در شورای امنیت در محکومیت ایران و حمله به کشورمان خواهد بود.
پاورقی:
1- زبیگنیو برژینسکی: گرجستان برای آمریکا دسترسی به نفت و گاز جمهوری آذربایجان، دریای خزر و آسیای مرکزی را میسر می سازد.
2- چنانچه 1000 کارشناس نظامی اسرائیلی در آماده سازی نیروهای گرجستان برای حمله به پایتخت اوستیا نقش داشته اند و دو وزیر دفاع و امور صلح در گرجستان یهودی می باشند. همچنین سخنگوی ارتش روسیه از کشف و ضبط یک زرادخانه بزرگ سلاح های ساخت آمریکا در شهر «سناکی» در غرب گرجستان خبر داد.
3- از جمله: توقف مذاکرات راهبردی اروپا با روسیه، قطع رسمی روابط دیپلماتیک گرجستان با روسیه، فرستادن ناو به دریای سیاه توسط ناتو، اعلام تجدید نظر استرالیا مبنی بر فروش اورانیوم و کیک زرد به مسکو و نیز محکومیت روسیه توسط بوش در مجمع عمومی سازمان ملل.
4- هراس افکنی میان جمهوری های سابق شوروی مبنی بر عدم پیوست به ناتو و عدم پذیرش طرح سپر موشکی، از مهمترین انگیزه های مسکو برای درگیری با تفلیس است چنانچه اگر اوکراین و گرجستان نیز به پیمان ناتو بپیوندند، روسیه از جانب مرز غربی خود تقریباً محاصره خواهد شد.
5- احتمال فروش موشک های اس-300 به ایران و حمایت صریح تر از برنامه فضایی و هسته ای کشورمان در همین راستا است.
6- در آخرین روز ریاست جمهوری آقای پوتین، این کشور با امضای وی به جمع کشورهای تحریم کننده ایران پیوست.
شماره 19203 به تاریخ 21/7/87، صفحه 12 (سیاسی)
magiran.com/npview.asp?ID=1718392
آفت امر به معروف و نهی از منکر در جامعه امروز
از آنجایی که مقدار حساسیت مردم نسبت به جامعه، رابطه مستقیم با خلق و خوی انقلابی دارد، و نظر به اندیشه شهید آیت الله دکتر بهشتی مبنی بر اینکه: انقلاب وقتی مرده است که مردم نسبت به یک دیگر بی تفاوت شوند و با توجه به اینکه «امر به معروف و نهی از منکر» میزان و معیاری است برای سنجش حساسیت؛ از مقدار عمل به این دو واجب، می توان به درجه انقلابی بودن و هوشیاری افراد پی برد.
اکنون در جامعه ما، بارزترین معضل عاملان آن، عدم توجه به قیدها و تبصره ها و مهمترین مشکل کسانی که از این کار شانه خالی می کنند، درست نشناختن این مهم است به نحوی که آفت امر به معروف «به من چه مربوط» و آفت نهی از منکر «مملکت پلیس دارد» است.
به عقیده شهید مطهری، این دو فرع از فروع ده گانه دین (امر به معروف و نهی از منکر) مهمترین فروع و ضامن بقای سایر واجبات است و به همین دلیل است که امیر مومنان علی(ع) می فرمایند: همه کارهای خوب و جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهی از منکر چون قطره ایست در دریای عمیق. و نیز: امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید وگرنه اشرار بر شما مسلط می شوند. هشداری که به دلیل کم توجهی به آن، شاید اکنون تاحدی به حقیقت پیوسته باشد.
شماره 19508 به تاریخ 19/8/88، صفحه 6 (معارف)
magiran.com/npview.asp?ID=1981961
انتخابات مجلس و امنیت کشور
آنچه در سخنان مقام معظم رهبری درخطبه نماز عید مشهود بود، نگرانی از چالشی است که انتخابات مجلس پیش رو می تواند برای امنیت کشور در برداشته باشد و دراین مطلب تلاش برتبار شناسی آن هشدار است.
1- مسلماً وقتی دو واژه «انتخابات» و «امنیت» درکنار هم می آید، اذهان خواسته و ناخواسته متوجه حواشی بعد از انتخابات 88 می شوند و اینکه چگونه منافع دشمنان بیرونی و خواص آلوده با هم گره می خورد و کینه توزان و نیز فریب خوردگان داخلی نقش پیاده نظام پروژه تقلب در انتخابات (گام اول براندازی) را برعهده می گیرند. در بررسی این واقعه و علل و «عوامل» آن سخن ها گفته و قلم ها زده شده و لازم به تکرار آن نیست. ضمن اینکه روشنگری های صورت گرفته از دو سال گذشته تاکنون و ان شاءالله تا اسفند 90 و ما بعد آن، به نظر می رسد جایی برای تکرار این سیاست نخ نما شده باقی نمی گذارد و دیگر خیز برداشتن رسانه ای دشمنان و پادوهای داخلی آنان بر تهدید «تحریم» و تهمت «تقلب» و در نتیجه ایجاد زمینه ذهنی برای زیر سوال بردن نتیجه و دست آوردهای انتخابات اثر و جایگاهی نخواهد داشت. چرا که اثر آن واکسیناسیون سیاسی هنوز پا برجاست و البته احتیاط شرط عقل، و غفت موجب ندامت است.
2- خود مشغولی مسئولان، توجه حواس کاندیداهای آتی (نمایندگان و مدیران فعلی) به حوزه های انتخابیه مدنظر، نمایش های سیاسی عوام پسند و تخصیص نا بجا و بعضاً غیر ضروری منابع مالی به حوزه های انتخابیه، آن هم بدون در نظر گرفتن اولویت ها، خطری جدی است که اقتصاد کشور را تهدید می کند و با توجه به سایه سنگین تحریم ها، امنیت اقتصادی کشور را نشانه رفته است. در این زمینه لازم است دولت محترم بسیار زودتر از موعد مقرر لایحه بودجه سال 91 را تقدیم مجلس کند تا هم لایحه دولت و هم تغییرات مجلس، فرصت نظارت عمومی را پیدا کند و خدایی نکرده نمایندگان محترم «ضیق» وقت را بهانه سهل انگاری نکنند و تعطیلات نوروز فرصت نقد را از مصوبه سلب نکند، دراین میان صدا و سیما به عنوان رسانه ای که بالاترین ضریب نفوذ را میان مردم دارد نقش بسیار مهمی را می تواند درکنترل اعمال خلاف مصلحت درمقوله بودجه داشته باشد.
3- زد و خوردهای جناح های مختلف و سران کشور که با نزدیکی به موعد انتخابات قاعدتاً بیشتر هم خواهد شد، علاوه بر اینکه موجب سلب اعتماد عمومی و دلسردی مردم می شود،خطر بزرگی را پیش روی کشور قرار می دهد که با ذکر یک نمونه عینی شرح آن خواهد گذشت.
سال 59 و در زمان ریاست جمهوری بنی صدر درحالی که شهیدان رجایی و بهشتی، نخست وزیر و رئیس دستگاه قضای وقت بودند، حضرت امام با علمی که به خائن بودن طیف بنی صدر و خادم بودن همراهان رجایی و بهشتی داشتند، با این حال توصیه مدام و موکدشان وحدت و همدلی میان مردم و خصوصاً مسئولان بود. بله، وحدت و همدلی با یکدیگر و سکوت در مقابل خائنی به نام ابوالحسن بنی صدر. درنگاه اول شاید این سخن قابل هضم نباشد، اما وقتی عنصر خارجی آن روزگار، یعنی رژیم بعث عراق و تحرکات مرزی صدام را به عنوان مولفه ای دراین معادله درنظر بگیریم، آن هنگام دیگر تردیدی در درستی توصیه های امام نمی ماند. صدامیان که انقلاب، تبعات و نیز حوادث تلخ و دشمن ساخته آن را سبب ضعف کشور دیده بودند، با مشاهده اختلافات به وجود آمده در بالاترین سطوح نظام، مهر تصویب بر ایده پلید خود زدند و علیه کشور آتشی برافروختند که تر و خشک را با هم می بلعید.
حتی در نمونه ای دیگر و در بحبوحه جنگ تحمیلی، آیت الله خامنه ای، رئیس جمهور وقت، به توصیه امام حاضر به حضور مجدد میرحسین موسوی برمسند نخست وزیری شدند. چرا که تغییر نخست وزیر و کولی بازی هایی که درشکست امروزه از موسوی دیدیم، آن روز بسیار برای کشورگرانتر می بود و معلوم نبود که آن زمان و در شرایط شکننده بتوانیم هم زمان از پس جبهه کفر خارجی و جبهه نفاق داخلی برآییم.
اینک خاورمیانه آبستن حوادث عجیبی است و به قول آقا «دنیای اسلام هم در این ماه های اخیر، حوادث بزرگی را دارد از سر می گذراند»، درحالی که دولت های تغییر یافته و حکومت های تازه برافراشته، به ایران نظام برخاسته از انقلاب اسلامی، به عنوان یک مدل قابل الگو گیری می نگرند، نباید با وجود و مخصوصاً بروز اختلافات، دلسردی از این رویکرد را سبب شد. امروز قدرت های استکباری با توجه به سرعت بالای ایران در دستیابی به فناوری های نوین و افزایش اقتدار منطقه ای، خود را آماده قماری بزرگ در برخورد با ایران می کنند: «یا امروز یا هیچ وقت». ائتلاف بزرگ کشورهای غربی و عربی وتدارک برخورد نظامی - در صورت شکست پروژه براندازی- با سوریه مطابق الگوی جنگ 33روزه طراحی شده:«اول متحدان ایران سپس ایران بدون متحد». اظهارات اخیر رئیس جمهور عیاش و سبک سر فرانسه نیز ترجمه فرانسوی سخنان سران آمریکا و اسرائیل است؛ از تحریم های به خیال خودشان «فلج کننده» آمریکا گرفته تا بزرگ ترین مانور عمومی تاریخ رژیم صهیونیستی. آیا مجموعه دولت، مجلس، قوه مقننه و شهرداری از وضعیت امروز بی اطلاع اند؟«هر که مالک تر، ساکت تر».
شماره 20020 به تاریخ 20/6/90، صفحه 12 (سیاسی)
magiran.com/npview.asp?ID=2354410
* دریافت فایل PDF متن فوق: bayanbox.ir/info/1130172531393668113
** دو مقاله نیز از اینجانب در سنین چهارده و پانزده سالگی در صفحه مدرسه کیهان منتشر شد که در این آدرس قابل رؤیت است: ahmadghadiri.ir/post/397
امروز و در آستانه تحمیل برجام منطقه ای، اعداد و ارقامی در خصوص میزان محبوبیت ایران در منطقه منتشر شد که حرف آن یک چیز بیشتر نیست: نگاه منفی کشورهای اسلامی و علی الخصوص متحدان ایران به جمهوری اسلامی.
جالب است بدانید پایش مذکور را مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ISPA) که حسام الدین آشنا عضو هیأت امنای آن است، به سفارس مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری که همو ریاست آن را برعهده دارد انجام داده است.
فارغ از این پرسش بنیادین که چگونه و با چه روشی یک موسسه افکارسنجی داخلی به نظر مردم 11 کشور اسلامی دست یافته و اینکه با چه هدفی افکار عمومی کشورهایی چون موریتانی و مغرب در معرض پایش قرار گرفته اند اما کشورهایی چون سوریه، ترکیه، بحرین و یمن خیر؛ این سوال اساسی نیز مطرح است، در شرایطی که حزب الله لبنان پیروز قاطع انتخابات پارلمانی اخیر لبنان بود آنچنانکه حاج امین شری، نامزد حامی مقاومت، برای نخستین بار در تاریخ سیاسی لبنان رتبه نخست بیروت (پایگاه سنتی جریان چهارده مارس) را از آن خود نمود، چگونه نظر مثبت مردم لبنان به ایران، تنها 51 درصد برآورد شده است؟!
و یا در شرایطی که لیست مرتبط با حشد الشعبی (الفتح) رتبه دوم انتخابات پارلمانی عراق را کسب نمود، چگونه نظر منفی مردم عراق نسبت به ایران، 61 درصد و منفی تر از عربستان سعودی با 59 درصد ذکر گشته؟!
و فارغ از این اعداد و ارقام مشکوک و بدون پشتوانه علمی، این پرسش مبنایی به جای خود باقی است که هدف از انتشار چنین آماری از سوی مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری در این مقطع زمانی چیست؟ البته پاسخ واضح است...
۱. نتانیاهو بلافاصله پس از خروج آمریکا از برجام، با پوتین در مسکو دیدار می کند.
۲. رئیس جمهور روسیه اندکی بعد، از لزوم خروج نیروهای خارجی از سوریه سخن می گوید.
۳. و اکنون شرکت آمریکایی اپل در همکاری متقابل، از ارائه نسخه به روز شده پیام رسان تلگرام که به چالشی حیثیتی-امنیتی برای دولت روسیه بدل شده بود، خودداری نموده است.
رئیس سابق موساد در مصاحبه اخیرش فاش کرده است که بنیامین نتانیاهو در سال ٢٠١١ به نیروهای نظامی اسرائیل دستور داده بود آماده حمله به اهدافی در ایران شوند.
bbc.in/2H6L6BC
این را بگذارید در کنار جنجال خلق الساعه رسانه های صهیونیستی آمریکا در «کشف» پیش بینی تمدن مایا در پایان یافتن جهان در سال ۲۰۱۲. موضوعی که هدفی جز مقدر و محتوم جلوه دادن وقوع جنگ را برای افکار عمومی جهان نداشت.
تولید فیلم سینمایی «۲۰۱۲» (محصول ۲۰۰۹ شرکت سنتروپلیس) و مستندهای «نوستاراداموس ۲۰۱۲» (محصول ۲۰۰۹ شبکه هیستوری چنل، متعلق به شرکت های هرست کورپوریشن و والت دیزنی) و «۲۰۱۲: شمارش معکوس تا آرماگدون» (محصول ۲۰۰۴ شبکه نشنال جئوگرافیک، متعلق به کمپانی فاکس قرن ۲۱) در همین چارچوب قابل ارزیابی است.
لازم به ذکر آنکه هالیوود در اقدام مشابه دیگری نیز فیلم ضد ایرانی «۳۰۰» (محصول ۲۰۰۶ شرکت لجندری پیکچرز) را تولید کرد تا با وحشی و بربر نشان دادن ایرانیان، طرح نئوکان ها در حمله به ایران در سال پایانی دولت دوم بوش را هموار نماید.
با توجه به اینکه گفته می شد آمریکا کدخدای دهکده جهانی، طرف اصلی مذاکرات و واضع مهمترین تحریم هاست، و اینکه اظهار می شد ذات مذاکره و معامله بده بستان است که البته سابقا «تقریبا» و فی الحال «تحقیقا» عاید آن هیچ بوده است؛ برای نطق جناب روحانی در واکنش به خروج ترامپ از برجام، دو فرض می توان متصور شد.
۱. طبق معمول همراه شدن با موج غیرت و منفعت ملی و منحرف کردن آن با وعده ای دیگر و ادامه روند تعهدات یکجانبه در برجام.
۲. آرام نگه داشتن جامعه و بازار ملتهب ارز، تلاش برای همراهی جبران ساز اروپا و اگر نشد، به عنوان آخرین راهکار، خروج خسارت زده از برجام.
دوست داشتم مورد اخیر را باور کنم، اما نادیده گرفتن تجربیات پرتکرار گذشته و بی اعتباری مطلق وعده های رئیس جمهور، مورد نخست را فریاد می زند.