احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

ویژگی اغلب واکنش‌ها به توافق ایران و عربستان، خوش‌بینی و بزرگ‌نمایی‌ای بوده که بسیار یادآور مواضع عوام و خواص درخصوص امضای برجام است. به همین روی تلاش نگارنده بر ارائه تحلیلی واقع‌بینانه و چندجانبه از موضوع است که در دو لایه حداقلی و حداکثری ارائه می‌گردد.

در سطح حداقلی، ولو آنکه توافق، نمادین و ناپایدار باشد، درهرحال یک برد دیپلماتیک برای ایران است در اینکه سعودی را با اهرم فشار موشک‌های انصارالله، از موضع رسمی خصومت و براندازی پای میز تفاهم و ارتباط با جمهوری اسلامی کشانده است.
فارغ از آنکه چقدر این تفاهم پایدار و عمیق باشد یا نه، تا همینجا ضدانقلاب را دچار شوک و ناامیدی کرده در اینکه حتی بن‌سلمان هم با قطع امید از اغتشاشات، خواهان همکاری و برقراری روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی است. موضوعی که اثر مستقیمی بر تعدیل روابط دیپلماتیک شورای همکاری خلیج فارس نیز خواهد داشت.
در اینجا عاید اقتصادی چنین توافقی برای جهان، کاهش قیمت نفت، و برای ایران، کاهش نرخ ارز خواهد بود.
همچنین بعد از سفر اخیر رئیس‌جمهور چین به عربستان و شرکت در نشست شورای همکاری، اینک میزبانی چین در حصول توافق ایران و عربستان، بیش از پیش حیثیت و هژمون آمریکا را در منطقه و جهان زیر سؤال برده است.

اما آنچه ممکن است در لایه عمیق‌تر محقق شود، کنار نهادن شرارت‌های رسانه‌ای و امنیتیِ مستقیم و نیابتی علیه ایران است که به‌خلاف نظر غالب، نگارنده آن را بعید می‌داند.
قرار نیست عربستان با ابلاغ دستور به چرخش مواضع خصمانه به ایران‌اینترنشنال و مولوی عبدالحمید، اینان را بی‌حیثیت و اهرم قدرت خود را زائل نماید؛ یا آنکه عرصه‌های نزاعی چون یمن، لبنان و عراق را به ایران واگذارد. رقابت و عداوت کماکان ادامه خواهد داشت و صرفا و موقتا از برخی ابعاد آشکار آن کاسته خواهد ‌شد.
عربستان با بازگشایی سفارت در ایران، تازه به نقطه‌ای رسیده که انگلیس با همه خباثت‌های پیدا و پنهانش سالهاست در آن قرار دارد و این بازگشایی سفارت، فعالیت مجدد پایگاهی است که ائتلاف دشمن برای شبکه‌سازی در داخل و اثرگذاری بیشتر بر محیط سیاسی امنیتی ایران به آن نیاز دارد.

در کشاکش این چالش، دولت باید فرصت محدود کاهش تنش با رژیم سعودی را غنیمت شمارد و با سفر به کشورهای عربی و خصوصا حاشیه خلیج فارس و امضای تفاهم‌نامه و توافق‌نامه‌های همکاری سیاسی اقتصادی، به تقویت جایگاه سیاسی اقتصادی خود در منطقه و جهان مبادرت ورزد.
به عبارت دیگر و به طور خلاصه، مهمتر از توافق با سعودی، هنر ایران در بهره‌برداری از آن با دیگران است؛ وگرنه متوقف ماندن به یک متن، نه تنها عایدی نخواهد داشت بلکه ممکن است به ضدخود نیز تبدیل گردد.

احمد قدیری
۱۴۰۱/۱۲/۲۰

قانون اساسی

🔶 سرفصل‌های ارائه شده در هم‌اندیشی اساتید

🔹نهضت دستور گرایی در ایران و جهان

🔹انواع قانون اساسی؛ مدون (عموم کشورها)، غیر مدون (بریتانیا و اسرائیل) و بدون قانون اساسی (پادشاهی عربستان سعودی)
🔹انواع قانون اساسی؛ سخت و نرم
🔹انواع قانون اساسی؛ یک متن و چندمتن
🔹انواع قانون اساسی؛ یکدست و مختلط
🔹انواع قانون اساسی؛ منشاء اعطایی، مردم سالار و نیمه اعطایی
🔹انواع قانون اساسی؛ دینی، سکولار و لائیک
انواع قانون اساسی؛ با مقدمه و بدون مقدمه
🔹ماهیت قانون اساسی؛ میثاق ملی
🔹ماهیت قانون اساسی؛ محدودساز قدرت و تنظیم کننده روابط قوا
🔹ماهیت قانون اساسی؛ تضمین کننده حقوق ملت
🔹انقلاب اسلامی و حقوق اساسی
🔹بنیان مردمی؛ انقلاب جمهوریت بر اشرافیت
🔹بنیان مردمی؛ رفراندوم نوع حکومت (یگانه رفراندوم در جهان)
🔹بنیان مردمی؛ انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی
🔹بنیان مردمی؛ رفراندوم قانون اساسی ۵۸
🔹بنیان مردمی؛ رفراندوم اصلاح قانون اساسی ۶۸
🔹انواع رفراندوم؛ تعیین نوع حکومت (مقدمه)، تصویب یا اصلاح قانون اساسی (اصل ۱۷۷) و همه‌پرسی قوانین عادی (اصل ۵۹)
🔹مهمترین تغییرات قانون اساسی اول و دوم
🔹تغییر؛ فردی شدن رهبری
🔹تغییر؛ حذف شرط مرجعیت (تفاوت اجتهاد و مرجعیت)
🔹تغییر؛ حذف نخست وزیری (رکن سوم قوه مجریه)
🔹تغییر؛ نام مجلس از ملی به اسلامی
🔹تغییر؛ افزوده شدن نهاد مجمع تشخیص
🔹تغییر؛ تصریح به مطلقه در ولایت فقیه
🔹تغییر؛ افزایش اختیارات شورای نگهبان

🔹تغییر؛ جایگزینی شورای عالی امنیت ملی با شورای عالی دفاع
🔹وظیفه شورای نگهبان؛ نظارت بر انتخابات خبرگان، ریاست‌جمهوری، مجلس و همه‌پرسی
🔹وظیفه شورای نگهبان؛ تفسیر قانون اساسی
🔹وظیفه شورای نگهبان؛ بررسی عدم مغایرت قوانین با شرع و قانون، نه تایید تطبیق با شرع و قانون اساسی
🔹تفاوت مغایرت نداشتن با انطباق داشتن
🔹تفاوت عدم احراز صلاحیت با ردصلاحیت
🔹افزوده شدن اصل ۱۷۶ (شورای عالی امنیت ملی)
🔹ماهیت و وظیفه شورای نگهبان؛ مجلس دوم (مقننه) یا دادگاه قانون اساسی (قضائیه)
🔹افزوده شدن اصل ۱۷۷ (شیوه اصلاح قانون اساسی و اصول غیرقابل تغییر)
🔹ماهیت و وظیفه مجمع تشخیص؛ دور زدن شرع و قانون اساسی یا اجرای آن
🔹عناصر سازنده کشور؛ سرزمین، جمعیت، حاکمیت
🔹نوع حکومت؛ ریاستی، پارلمانی و نیمه پارلمانی
🔹نوع حکومت؛ دولت فدرال و تکبافت
🔹فدرالیسم؛ تلاقی وحدت و کثرت
🔹فدرالیسم در ایران؛ تهدید یا فرصت
🔹قوه مقننه (نظام تک مجلسی و دومجلسی نوع سنا-نمایندگان و نوع اعیان-عوام)
🔹مجالس سنا و اعیان (ضمانت نخبگانی و مهار قدرت‌طلبی و سهم‌خواهی) 
🔹وظیفه مجلس؛ قانونگذاری و نظارت
🔹تفاوت طرح و لایحه
🔹قوه مجریه (رئیس کشور، رئیس دولت)
🔹اختیارات رهبری در قانون اساسی
🔹اختیارات رئیس جمهور در قانون اساسی
🔹جایگاه ویژه حقوق شهروندی در فصل سه و چهار قانون اساسی (میثاقین بین‌المللی حقوق مدنی سیاسی و حقوق اقتصادی فرهنگی و اجتماعی)
🔹تصریح ویژه به حقوق زن (اصل ۲۱)
🔹تصریح به محیط زیست (اصل ۵۰)
🔹حقوق اقلیت‌های دینی و مذهبی
🔹رزرو کرسی مجلس برای زرتشتی، یهودی و مسیحی در مجلس ایران
🔹مقایسه وضعیت شیعیان در عربستان با اهل سنت در ایران
🔹تفاوت عرصه قانون از اجرا (بایدونباید و هست‌ونیست)
🔹انواع مصونیت؛ پارلمانی، دیپلماتیک و قضایی
🔹نهادهای انتخابی و انتصابی
🔹دموکراسی مستقیم و غیرمستقیم
🔹رهبری؛ مادام العدل یا مادام العمر
🔹شبهه دور
🔹بررسی ویژه نظام سیاسی و قانون اساسی ایالات متحده آمریکا (فدرال، دومجلسی، جمهوری و ریاستی)
🔹نظام انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا (الکترال کالج و امکان مغلوب شدن اکثریت به اقلیت)

🔶 ۱۵ و ۱۶ اسفند، ایرانشهر، دانشگاه ولایت، ضیافت اندیشه استادان و اعضای هیأت علمی

برای نگارنده و بسیاری دیگر مسجل است که کنش‌های سیاسی میرحسین موسوی، کاملا هدایت شده و طبق برنامه سرویس خارجی (سیا) است.
چه آن زمان که علی‌رغم کاندیداتوری خاتمی، موسوی بعد از دو دهه سکوت و کناره‌گیری ظاهری از سیاست، ناگهان به صحنه آمد، و چه زمانی که با وجود شکست سنگین در انتخابات، دقیقا منطبق بر الگوی انقلاب‌های رنگین، عزم براندازی داشت.
چه آن هنگام که در نگاره خود از پروژه ققنوس رونمایی کرد و چه هنگامی که اندکی پیش از آغاز آشوب گسترده در عراق و سپس ایران در همین تابستان، در بیانیه‌ای سپاه قدس و رهبر انقلاب را هدف قرار داد.

از این رو بیانیه اخیری که با موضوع رفراندوم تعیین نظام جدید برای او نوشته‌اند را نیز نقشه‌ای بیرونی با پرچم و نشانی درونی می‌دانم. خصوصا که فردای بیانیه موسوی، بیانیه خاتمی هم با مضامین مشابه منتشر شد که حکایت از عزم دشمن برای استفاده از همه مهره‌های داخلی دارد.

اگر رکن رسانه‌ای سرویس‌های انگلیس (بی‌بی‌سی فارسی) و عربستان (ایران اینترنشنال) را رصد کرده باشید، دریافته‌اید که ریپورتاژ سنگینی برای متن منتسب به موسوی رفته‌اند که هم بیانیه و هم نحوه انعکاس آن، نکات درخور توجهی دارد که به برخی موارد اشاره می‌شود:

۱. عنوان بیانیه «برای نجات ایران» انتخاب شده که همسویی آن با اعطای جایزه گرمی به آهنگ «برای» درخور توجه است.

۲. در بیانیه از لزوم «همکاری» مخالفان نظام با یکدیگر سخن به میان آمده که یک هنجارشکنی آشکار سیاسی و عادی‌سازی نشست و برخاست جبهه متکثر ضدانقلاب و ایران‌ستیز است. جالب آنکه در همین راستا بی‌بی‌سی با دبیر گروهک تجزیه طلب کوموله مصاحبه می‌کند و عبدالله مهتدی را با میرحسین موسوی همسو نشان می‌دهد تا وی را محور وحدت ضدانقلاب قرار دهد.
طبیعتا در ادامه، تجزیه‌طلبان و مدعیان وفاداری به تمامیت سرزمینی، برای نادیده گرفتن تناقض ذاتی میان خود و توجیه نزد افکارعمومی، یا حکمیت حکمرانی را به همان «رفراندوم» حواله خواهند داد و یا «فدرالیسم» را وجه المصالحه قرار می‌دهند که هرچند عملا با تجزیه تفاوتی ندارد اما در نگاه کلان، خود مقدمه و گذاری است بر تجزیه و فروپاشی رسمی کشور.

۳. درحالیکه موسوی هیچگاه عملا در حصر نبوده و ماه‌هاست رسما و قانونا همان نیز رفع شده، اما همچنان رسانه‌های لندنی اصرار دارند بیانیه را صادره از «حصر» بنامند تا ضمن مظلوم‌نمایی و رزومه‌سازی برای موسوی، او را هرچه بیشتر نزد دیگر طیف‌های ضدانقلاب موجه سازند.

۴. با وجود آنکه سالهاست عناد عملی و علنی موسوی با نظام و رهبری و وابستگی او به تشکیلات فراماسونری و سرویس بیرونی بر دوست و دشمن عیان گشته اما رسانه‌های بیگانه برای القاء شکاف و ریزش بدنه نظام، طوری از او و بیانیه‌اش سخن می‌گویند که گویی وی جزء ریزشی‌های آشوب اخیر است.

۵. چه در متن بیانیه و چه در واقعیت بیرونی، نقطه عطف و تغییر نظام «رفراندوم» است که پیشتر و طی تمام این سال‌ها از زبان فاسد و وابسته‌ترین چهره‌های سیاسی شنیده‌ایم. موضوعی که از یک سو به دلیل طبع مدنی و از سوی دیگر ماهیت و عاقبت گنگ و ناپیدایش، طبیعتا همراهان بیشتری خواهد داشت، و به دلیل زمین‌گیر شدن ماشین آشوب دشمن، فعلا بهترین بستر برای ملتهب و مسموم ساختن فضای کشور است؛ فارغ از آنکه مانور مزورانه بر «رفراندوم» آن هم با قید «نظارت بین‌المللی» اساسا با هدف زمینه‌سازی مداخله سیاسی و نظامی خارجی است.

۶. رسانه‌های معاند در عین مانور هیجان‌زده بر متن براندازانه‌ای که برای موسوی نوشته شده، با هدف گرم کردن بازار او و از زبان «دیگران» بیانیه را طرحی برای «حفظ» جمهوری اسلامی نامیده‌اند تا سیاسیون و جریان‌های فاسد داخلی، بدون رودربایستی بتوانند از رفراندوم حمایت و با گروهک‌ها حول آن وحدت نمایند.

حال با گذر از ماهیت و نکات بیانیه، لازم است به این نکته اشاره کنیم که استفاده از ظرفیت مناسبت ایام، طرح همیشگی دشمن بوده است. ظهور و بروز دوباره و ناگهانی موسوی و مانور گسترده و هماهنگ رسانه‌های معاند بر آن، دلیل مستقلی است بر اینکه قاعدتا به مناسبت سالگرد فراخوان به شورش در ۱۳۸۹/۱۱/۲۵ که به بهانه همبستگی با انقلاب کشورهای منطقه صادر شده بود، قصد دارند بلوای جدیدی به‌پا کنند؛ خصوصا که اخبار مؤیدی نیز از برخی منابع در همین خصوص رسانه‌ای شده است.

مسائل سیاسی تک‌بعدی نیست و امر محتومی نیز وجود ندارد. اینکه کمیت و کیفیت حضور مردم در حمایت از انقلاب اسلامی چگونه باشد، بر محاسبه و اراده دشمن مؤثر است در اینکه بار دیگر شمشیر را از غلاف بکشد یا آن را در غلاف نگه‌دارد.
سرنوشت ۲۵ بهمن را ۲۲ بهمن مشخص خواهد کرد. باشد که به قول رهبر انقلاب: «[مردم در راهپیمایی] این پیام را به‌طور صریح به دشمن برسانند که تلاش او برای از بین بردن اتحاد ملی، تلاش خنثی شده‌ای است».

۱۴۰۱/۱۱/۲۰

عفو عمومی

پیشنهاد قوه در عفو اغتشاشگران، گرچه از موضع قدرت و موجب بازیابی سرمایه اجتماعی است اما دلسردی مقابله کنندگان با آشوب و کاهش انگیزه آنان در تحرکات بعدی را موجب می‌شود.
ضمن آنکه تردید جدی در تفکیک فریب‌خوردگان از سازمانی‌هایی وجود دارد که طبق آموزش‌ها موظف به حساسیت‌زدایی و انکار وابستگی خود بوده‌اند.

پی‌نوشت: رهبر انقلاب همواره با پیشنهادهای عفو عمومی رؤسای قوه موافقت کرده‌اند با این فرض که قاعدتا محاسبه درستی از پیشنهاد خود داشته‌اند؛ درحالیکه اینجا دقیقا همان منطق و محاسبه پیشنهاد دهندگان، محل اشکال است!
مبنای پیشنهاد رئیس قوه قضائیه، کاهش تراکم کاری و بارمالی قوه و تحمیل هزینه آن به کل کشور است.
۱۴۰۱/۱۱/۱۶

 

اژه‌ای: ‌«این فرصت را برای آنان فراهم کردیم تا آینده‌شان به‌واسطه ثبت کیفری تحت تأثیر قرار نگیرد. بدیهی است چنانچه این افراد عفو شده مجدد مرتکب جرم شوند، طبق قانون برخورد سنگین‌تری با آنها خواهد شد».
سؤال: با وجود عدم ثبت سابقه کیفری، چطور می‌توانید قانونا برخورد سنگین‌تری با عفو شدگان داشته باشید؟!

پی‌نوشت: توضیح آنکه تکرار جرم به عنوان یکی از عوامل مشدده مجازات، در عفو که سابقه مجرمانه در پرونده کیفری ثبت نمی‌شود قابلیت اعمال نمی‌یابد.
۱۴۰۱/۱۱/۱۷

 

وقتی «ما» از تبعات عفو ابراز نگرانی نکنیم و آن را فراتر از لیاقت مجرمان ننامیم، نتیجه همین می‌شود که شیاطین، این عفو کریمانه را هم ابزار تخریب و تخطئه قرار می‌دهند و با کنارهم آوردن تیتر «عفو گسترده» و تصویر «رهبر انقلاب در زندان»، این اقدام را «عفو مجرم در حق مردم» القاء می‌نمایند!
۱۴۰۱/۱۱/۱۷

 

هیچ تصمیمی بدون هزینه نیست.
نگرانی‌ها را از تبعات عفو عمومی گفتیم، وجوه مثبت غالب را نیز بیان کنیم:
۱. دست‌به‌سر کردن ضدانقلاب در تصمیم به فراخوان
۲. پالس غلبه و قدرت به ضدانقلاب و القاء رسمی شکست پروژه ققنوس
۳. ترمیم شکاف‌های اجتماعی
۴. افزایش تمرکز کشور بر مسائل امنیتی پیرامونی
۵. همراه‌سازی افکارعمومی در برخوردهای بعدی نظام با عوامل اغتشاشات
۶. نمایش شفقت نظام جمهوری اسلامی دربرابر شقاوت حکومت پهلوی
۷. مقابله با ایران هراسی و تحریم‌های حقوق بشری
۸. تبدیل کینه محکومان به قدردانی عفو شدگان
۹. کاهش فشار کاری قوه قضائیه
۱۰. کاهش بار مالی دولت و بودجه عمومی

۱۴۰۱/۱۱/۱۹

لکه مصونیت

اظهارات عجیب مخبر درخصوص بند مصونیت مصوبه مولدسازی و اینکه «مصونیت دربرابر تصمیم است، نه تخلف» و مقایسه‌ای که با ستاد کرونا داشته، عجب توجیه سخیف و مبتذلی است!
همان ستاد کرونا که شاهد مثال آورده، مگر قانونا مصونیت داشت که امثال محمد مخبر و «مهرشاد» بذرپاش بخواهند داشته باشند؟!
نه تنها مسؤلان کشور تاکنون بابت تصمیمات کاریِ عادی خود مجازات نشده‌اند، بلکه پرونده بسیاری از تخلفات و حتی جرایم‌شان نیز راکد مانده!
بنابراین این بدعت و حاتم بخشی قضایی دقیقا مبتنی‌بر کدام واقعیت است؟
واقعا متوجه معنای ادعای «ممانعت از مشکل‌سازی برای متولیان مولدسازی» نیستند؟!
آیا کشوری چنین مافیایی هستیم که برای مقامات عالی هم ممکن است پرونده‌سازی کنند؟!
تنها ۱٪ تخلف از ۱۰۸ همت درآمد مولدسازی، می‌شود بیش از یک همت!
در این مواقع نه تنها مصونیت نمی‌دهند و موضوع را محرمانه اعلام نمی‌کنند، بلکه برای بازدارندگی، شفافیت‌، نظارت و مجازات را به اوج می‌رسانند.
سران قوا به خیال خود خواستند با اعطای مصونیت به هیأت مولدسازی و دست‌اندرکاران آن، از مهلکه تخریب فرار کنند، پیش‌دستانه خود را گرفتار همان کرده‌اند!
با حذف بند مصونیت و تبدیل آن به مصونیت افشاگران فساد این پروژه، هر چه سریع‌تر این لکه ننگ را از دامان خود و نظام محو، و اعاده حیثیت کنید.

حضور و سخنرانی دیروزم در دبیرستان دخترانه‌ای را بهانه‌ای قرار می‌دهم برای تجربه‌نگاری نحوه تعامل و تبیین برای جمعیت موسوم به دهه هشتادی و نودی‌ها:

۱. ویژگی بارز و عمومی این جماعت، بی‌اطلاعی محض از مسائل و حصر در پیله‌ای به نام فضای مجازی و مشخصا اینستاگرام است. آنلاین بودن، خصیصه درلحظه‌ زندگی کردن را نهادینه کرده و جامع‌نگری، دوراندیشی و حتی جمیع ارزش‌های دینی و ملی را در تمام شؤن زندگی از آنان سلب نموده است. همچنین زیست و هویت مجازی، سلبریتی‌های اینفلوئنسر را مرجع فکری‌شان ساخته و نتیجه آنکه شدیدا تحت تأثیر هنرمندان و ورزشکاران هستند.

۲. بچه دبیرستانی‌های در ستیز با انقلاب، دو دسته‌اند؛ کسانی که والدین و معلمان انقلابی یا حداقل خنثی‌یی دارند، و عده‌ای که والدین و معلمان‌شان خود ضدانقلاب‌اند.
طبیعتا تبیین برای این دسته که در محاصره فکری مثلث رسانه، خانه و مدرسه قرار دارند، مصداق آب در هاون کوبیدن است و حداقل نگارنده امیدی به نجاتشان ندارد.
اما دسته اول که در محاصره قرار ندارند را می‌توان در شرایط خاصی نجات داد که به شرح آن می‌پردازیم.

۳. گفتیم که دانش‌آموزان به طور طبیعی متأثر از رسانه، خانه و مدرسه هستند. بنابراین دو مسیر برای اصلاح ذهنیت‌شان نسبت به مسائل وجود دارد: یکی گفتگوی مستقیم با آن‌ها و دیگری اصلاح منشأ تغذیه فکری‌شان (رسانه، خانه و مدرسه).
طبیعتا برنامه گذاشتن برای محصلان کافی نیست و امکان ارتباط مستمر و همیشگی با آنان نیز اساسا وجود ندارد. برای مؤثر کردن تبیین، باید در حضور یا غیاب دانش‌آموزان، همزمان برنامه‌هایی برای والدین و معلمان نیز داشت؛ در غیر این صورت همه رشته‌ها توسط آنان پنبه خواهد شد!

۴. حذف یا محدودسازی رسانه‌های مرجع، کار جهادگران تبیین نیست و اقدامی در حیطه حکمرانی و اکنون در هاله‌ای از ابهام است.
کاری که ما می‌توانیم در رابطه با ضلع نخست (رسانه) انجام دهیم اتصال آنان به رسانه‌های سالم و ارسال محتوای غنی است تا از مسیر یک‌سویه اطلاعات خارج شوند.
برای اینجانب جالب بود که بچه‌هایی که جسته و گریخته گزارش‌های افشاگرانه صداوسیما از جعلیات ضدانقلاب را دیده بودند، تفاوت و فاصله آشکاری با دیگر هم‌کلاسی‌های‌شان در نگاه به مسائل داشتند.
همینجا حکمت صداوسیما ستیزی دشمن و دروغگو نامیدن آن مشخص می‌شود: خارج نشدن مردم از پیله اخبار جعلی رسانه‌های معاند.
راهکار مواجهه چیست؟ ضدارزش معرفی کردن نگاه بسته و یک‌سویه، و ارزش نامیدن مراجعه دو طرفه به منابع خبری.

۵. ارزش‌های دیگری نیز میان این جماعت وجود دارد که کار را به شدت سخت می‌کند: عصیان‌گری، پهلوی‌گرایی، مقابله با تبیین‌گر و انکار کور هرچه او می‌گوید.
اینجا باید عصیان را برای‌شان قیام علیه پیش‌فرض‌های غلط معرفی کرد، شجاعت را جسارت مخالفت با حلقه هم‌کلاسی‌های نادان تعریف نمود و انکار واقعیات و مستندات را ستیز با عقل و انسانیت ذکر کرد تا با تغییر نظام ارزش‌ها، راه را برای تعامل و گفتگوی منطقی باز نمود.

۶. درخصوص پهلوی‌گرایی نیز چند راه‌کار وجود دارد که مختصرا ذکر می‌گردد:
اول. معرفی خصلت مشترک دیکتاتورهای سرنگون شده منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا و یکسان‌انگاری حامیان پهلوی و صدام و قذافی.
دوم. نمایش فیلم‌هایی از آنچه شاه راجع به زنان گفت، دربار درباره شاه گفته‌اند، فرح راجع به رفتار آمریکایی‌ها با شاه بیمار بیان کرد، و آنچه اشخاص و رسانه‌های خارجی راجع به مفاسد و خیانات پهلوی و افتخارات و خدمات جمهوری اسلامی منتشر کرده‌اند.

۷. مدیران بسیاری از مدارس، مانع برگزاری جلسات تبیینی برای دانش‌آموزان هستند و احتمال «شلوغ شدن کلاس» و «اعتراض والدین» را دلیل یا بهانه می‌آورند.
فارغ از آنکه این سیاست، ناشی از خطای مدیران مدارس است یا خیانت، کار اگر به خودشان واگذار شود، کاری از پیش نخواهند برد. این وزارت آموزش و پرورش است که باید با اهرم حکمرانی، مدیران را وادار به تشکیل جلسات رفع شبهه نماید.

۸. در پایان، مجدد خاطر نشان می‌کنم ارزش و اهمیت مستندمحوری را در برنامه‌های تبیینی. برنامه‌ای که حتما جذابیتی بیش از سخنرانی و تنشی کمتر از آن دارد.

 

پی‌نوشت:
اشتباه نکنید! مطلب «داستان دبیرستان» آسیب‌شناسی کلی وضعیت یک نسل و بیان الگوی مواجهه است و به هیچ‌وجه رنگ و بوی شکست در تبیین را ندارد. از قضا جلسه مذکور نیز مانند جلسات دیگر مثمر و موفق بود، به طوری که پس از اتمام وقت، حدود ۱۰٪ دانش‌آموزان آن مدرسه دولتی در منطقه گیشا، با وجود تداخل زمان با کلاس درسی‌شان، ماندند و حرف‌هایی زدند و مواضعی گرفتند که به قول مربی پرورشی مدرسه تاکنون از آنان دیده و شنیده نشده بود. دیدم برخی مخاطبان از گفتگو با نسل نوجوان قطع امید کرده‌اند، لازم دانستم این تکمله را اضافه کنم.

بازیابی موازنه

دو هفته پیش از آغاز برنامه اغتشاشات در ایران، جنگی سه روزه میان جهاد اسلامی و اسرائیل درمی‌گیرد که متأثر از تهدید یا تطمیع، تنها واکنش حماس به آن، بیانیه بود!
اتفاقی که اسرائیل را به این محاسبه می‌رساند که برای شرارت نیابتی در ایران، موازنه همسانی وجود ندارد.
اکنون که اسرائیل زیر ضرب عملیاتی موفق رفته و اهرم ترور را نیز در کنار راکت و موشک‌های جهاد اسلامی علیه خود دیده، تجدید محاسبات حمله نظامی را برای کابینه جنگ افروز نتانیاهو درپی خواهد داشت؛ گرچه احتمال می‌رود با اهرم‌هایی چون خرابکاری، ترور و باکو، به ایران واکنش نشان دهد.
۱۴۰۱/۱۱/۸

چالش تکبیر

تکبیرهای ۲۱ بهمن، حد وسط ندارد.
یا پرشور گفته میشود و بدنه ضدانقلاب را منکوب میکند؛ یا بی‌رمق برگزار، و قرینه‌ای تلقی میگردد بر خالی پنداشتن محلات از نیروهای انقلاب و جری شدن ضدانقلاب.

چند توصیه برای اجرا و بهره‌وری بهتر و بیشتر:
۱. از چند دقیقه قبل از ساعت ۲۱ شروع گردد تا در رأس ۲۱ یخ دیگران نیز باز شده باشد و همراه شوند
۲. پشت بام و محله خود، مطلقا موضوعیت ندارد
۳. خیابان و مناطق پرتردد و پرتراکم ترجیح و اثر مضاعف دارد
۴. از بلندگوی مساجد نیز کمک گرفته شود
۵. به اکباتان، ستارخان، صادقیه و چیتگر عنایت ویژه شود

#نشر_حداکثری

نظر به تاکیدات مکرر رهبر انقلاب درخصوص ضرورت و فوریت جهاد تبیین و نظر به هجمه سنگین میدانی و روانی ضدانقلاب که در کشور شاهد بوده‌ایم، پیشنهاد می‌گردد که تمام واحدهای فرهنگی کشور نظیر مساجد، حسینه‌ها، سالن‌های نمایش، فرهنگسراها، مدارس و دانشگاه‌ها نهضت جهاد تبیین را با محوریت نمایش مستندهای فاخر سیاسی-تاریخی به طور مستمر و در روز و ساعت مشخصی در هر هفته آغاز نمایند.
در این خصوص فهرستی از اسامی ده‌ها مستند که تماما از طریق اینترنت قابل دریافت است ضمیمه گردیده.

در همین رابطه، پیرامون شیوه اجرای طرح، نکات ذیل ارائه می‌گردد:
۱. استثنائا برای ایام الله دهه فجر، طرح به صورت روزانه و بلافاصله پس از نماز مغرب و عشاء انجام گردد و پس از آن به صورت هفتگی اجرا شود.
۲. مستند، پایه طرح است و منافاتی با استفاده از سخنران، پس یا پیش از نمایش مستند ندارد.
۳. ثبات و هفتگی بودن طرح، علاوه بر اینکه جریان داشتن تبیین را ضمانت می‌کند، سبب امکان برنامه ریزی مخاطب برای حضور می‌گردد، جمعیت حضار را افزایش و زحمت اطلاع رسانی را کاهش می‌دهد.
۴. در اعلام آغاز چنین برنامه‌ای، به اطلاع رسانی نباید اکتفا کرد و باید به طیفی از تبلیغات مستمر اهتمام داشت.
۵. وجود افزوده‌هایی نظیر اتصال به نماز جماعت، سخنرانی، پرسش‌ و پاسخ، پذیرایی مختصر، عرضه با یا بدون تخفیف کتب و آثار فرهنگی و... از وجوه جذابیت برنامه است که به صورت تصاعدی بر دایره مخاطبان می‌افزاید.
۶. در تمام تبلیغات باید اعلام گردد که حضور برای عموم مردم آزاد است و از محدودسازی مخاطبان لازم است اکیدا پرهیز گردد.
۷. دریافت شماره تلفن حضار برای ایجاد بانک اطلاعات شرکت کنندگان و متصل نمودن آنان به متولیان برگزاری، مفید و لازم است.
۸. از برکات این طرح پرثمر و کم‌هزینه، علاوه بر جهاد تبیینی مستمر و چند رسانه‌ای، مواردی چون شبکه‌سازی اجتماعی، کادرسازی، جذب حداکثری، محله‌محوری و مسجدمحوری است که تماما مورد تاکید چند سال اخیر رهبر انقلاب بوده است.
 

پیام انقلاب

به مناسبت ورود به چهل و چهار سالگی انقلاب اسلامی، مطلبی مناسب‌تر از پیام اعجاب‌آور حضرت روح‌الله خطاب به ملت ایران به مناسبت رفراندوم ۱۳۵۸/۱/۱۲ (روز جمهوری اسلامی) برای انتشار نیافتم.

 

‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏
‏‏وَ نُریدْ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً‏ ‏‏وَ نَجْعَلُهُمُ الْوارِثینَ صَدَقَ الله الْعَظیمْ
من به ملت بزرگ ایران که در طول تاریخ شاهنشاهی، که با استکبار خود آنان را‏‎ ‎‏خفیف شمردند و بر آنان کردند آنچه کردند، صمیمانه تبریک می‌گویم.
خداوند‏‎ ‎‏تعالی بر ما منت نهاد و رژیم استکبار را با دست توانای خود که قدرت مستضعفین است‏‎ ‎‏در هم پیچید و ملت عظیم ما را ائمه و پیشوای ملت‌های مستضعف نمود، و با برقراری‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی، وراثت حقه را بدانان ارزانی داشت.
من در این روز مبارک، روز‏‎ ‎‏امامت امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهوری اسلامی ایران را اعلام می کنم.
به دنیا اعلام‏‎ ‎‏می‌کنم که در تاریخ ایران چنین رفراندمی سابقه ندارد، که سرتاسر مملکت با شوق و‏‎ ‎‏شعف و عشق و علاقه به صندوق‌ها هجوم آورده و رأی مثبت خود را در آن ریخته و‏‎ ‎‏رژیم طاغوتی را برای همیشه در زباله‌دان تاریخ دفن کنند.‏
من از این همبستگی بی‌مانند که جز مشتی ماجراجو و بی‌خبر از خدا، همه و همه به ندای‏‎ ‎‏آسمانی ‏‏وَ اْعتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمیعاً لبیک گفتند، و با تقریباً اتفاق آرا به جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏رأی مثبت دادند و رشد سیاسی و اجتماعی خود را به شرق و غرب ثابت کردند، تقدیر‏‎ ‎‏می‌کنم.
مبارک باد بر شما روزی که پس از شهادت جوانان برومند و داغ دل مادران و‏‎ ‎‏پدران و رنج‌های طاقت‌فرسا، دشمن غول صفت و فرعون زمان را از پای درآوردید، و با‏‎ ‎‏رأی قاطع به جمهوری اسلامی، حکومت عدل الهی را اعلام نمودید. حکومتی که در‏‎ ‎‏آن، جمیع اقشار ملت با یک چشم دیده می‌شوند و نور عدالت الهی بر همه و همه به یک‏‎ ‎‏طور می‌تابد، و باران رحمت قرآن و سنت بر همه کس به یکسان می‌بارد. 
مبارک باد شما‏‎ ‎‏را چنین حکومتی که در آن اختلاف نژاد و سیاه و سفید و ترک و فارس و لر و کرد و بلوچ‏‎ ‎‏مطرح نیست. همه برادر و برابرند؛ فقط و فقط کرامت در پناه تقوا و برتری و به اخلاق‏‎ ‎‏فاضله و اعمال صالحه است.
‏مبارک باد بر شما روزی که در آن تمام اقشار ملت به حقوق خود می‌رسند، فرقی بین‏‎ ‎‏زن و مرد و اقلیت‌های مذهبی و دیگران در اجرای عدالت نیست.
طاغوت دفن شد و طغیان‏‎ ‎‏و سرکشی به دنبال او دفن می‌شود، و کشور از چنگال دشمن‌های داخلی و خارجی و‏‎ ‎‏چپاول‌گران و غارت‌پیشگان نجات یافت.
اینک شما ملت شجاع، پاسداران جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی هستید. اینک شما هستید که باید این ارث الهی را با قدرت و قاطعیت حفظ کنید‏‎ ‎‏و نگذارید بقایای رژیم متعفن‏ که در کمین نشسته‌اند و طرفداران دزدان بین‌المللی و‏‎ ‎‏نفت‌خواران مفت‌خوار در بین صفوف فشردۀ شما رخنه کنند. اینک شمایید که باید مقدرات‏‎ ‎‏خود را به دست بگیرید و مجال به فرصت طلبان ندهید، و با قدرت الهی که مظهر آن‏‎ ‎‏جماعت است، قدم‌های بعدی را بردارید، و با فرستادن طبقۀ فاضله و امنای خود در‏‎ ‎‏مجلس مؤسسان، قانون اساسی جمهوری اسلامی را به تصویب برسانید، و همانطور که‏‎ ‎‏با عشق و علاقه به جمهوری اسلامی رأی دادید، به امنای امت رأی دهید تا مجالی برای‏‎ ‎‏بداندیشان نماند.‏
صبحگاه ۱۲ فروردین -که روز نخستین حکومت الله است- از بزرگترین اعیاد مذهبی‏‎ ‎‎‏و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. روزی که کنگره‌های‏‎ ‎‏قصر ۲۵۰۰ سال حکومت طاغوتی فرو ریخت، و سلطۀ شیطانی برای همیشه رخت‏‎ ‎‏بربست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست.‏
هان! ای ملت عزیز که با خون جوانان خود حق خود را به دست آوردید، این حق را‏‎ ‎‏عزیز بشمرید و از آن پاسداری کنید، و در تحت لوای اسلام و پرچم قرآن، عدالت الهی‏‎ ‎‏را با پشتیبانی خود اجرا نمایید.
من با تمام قوا در خدمت شما که خدمت به اسلام است،‏‎ ‎‏این چند روز آخر عمر را می‌گذرانم، و از ملت انتظار آن دارم که با تمام قوا از اسلام و‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی پاسداری کنند. ‏من از دولت‌ها می‌خواهم که بدون وحشت از غرب و شرق، با استقلال فکر و اراده،‏‎ ‎‏باقیماندۀ رژیم طاغوتی را که آثارش در تمام شئون کشور ریشه دارد پاکسازی کنند، و‏‎ ‎‏فرهنگ و دادگستری و سایر وزارتخانه‌ها و ادارات که با فرم غربی و غربزدگی بپا شده‏‎ ‎‏است به شکل اسلامی متحول کنند، و به دنیا عدالت اجتماعی و استقلال فرهنگی و‏‎ ‎‏اقتصادی و سیاسی را نشان دهند.
از خداوند تعالی عظمت و استقلال کشور و امت‏‎ ‎‏اسلامی را خواستارم.
والسلام علیکم و رحمة الله
‏‏روح‌الله الموسوی الخمینی‏

imam-khomeini.ir/fa/C207_42202/