شاید دیده و حتما شنیدهاید که افرادی داعیه معنویت و قدرتهای ماوراء الطبیعه داشته و با جمع کردن عدهای به گرد خویش و سوء استفاده از بلاهت این افراد که بعضا تحصیل کرده نیز هستند، خود را صاحب کرامت و ولایت دانسته و داعیههایی را از بابی تا خدایی مطرح میکنند.
در این خصوص جهت آشنایی کلی با علوم و فنونی که تکیهگاه این افراد در فریب اغیار است، توضیحاتی ارائه میگردد.
مبانی و روشهای خرق عادت معطوف است به هفت مورد شامل علوم متعارف، علوم غریبه، جن، قدرت بدن، انرژی بدن، قدرت ذهن و قدرت روح، که توضیح هر کدام به اختصار در پیش میآید.
علوم متعارف: عموما شامل پزشکی، روان شناسی، پزشکی، ریاضی، فیزیک و شیمی است.
در پزشکی چه از نوع طب سنتی و چه طب نوین، گاهی با مشاهده یک اثر ظاهری در فرد میتوان به علتی پیبرد که آن علت خود معلولهای عدیده دیگری دارد. بدین وسیله با رؤیت یک معلول، دیگر حالات و وضعیتهای جسمی و روانی فرد قابل تبیین است.
این قاعده کم و بیش در روان شناسی و پزشکی نیز صادق است. البته در علم روان پزشکی-شناسی با توجه به شناخت برخی کارکردهای کمترشناخته شده مغز و ذهن، و ارتباط آن با مسائلی چون بازیابی حافظه و هیپنوتیزم، این مسائل قابل اجرا و استفاده است.
در خصوص شیمی، فیزیک و ریاضیات نیز قواعد پیچیده علمی وجود دارد که در صورت عدم اطلاع مخاطب از آن، قواعد و فنون این علوم میتواند از جانب وی به عنوان اقدامی فراطبیعی قلمداد گردد.
علوم غریبه: ترکیب ادعیه و ادویه است و به طور سنتی به پنج شاخه تقسیم میشود که عبارت است از سیمیا (موهومات و طلسمات)، هیمیا (طالع بینی و ستاره شناسی)، ریمیا (شعبده و تردستی)، لیمیا (تسخیر) و کیمیا (اکسیر و ترکیب و تبدیل مواد حیوانی، گیاهی و معدنی).
البته این تقسیم بندی، قدیمی و بدون مقسمی منطقی است. ایضا شاخه کیمیا را امروزه دیگر با توجه به پیشرفت علم شیمی و آگاهی در قواعد و قوانین آن میتوان خارج از مجموعه علوم غریبه دانست.
عالیترین نوع علوم غریبه، جفر (علم حروف و اعداد)، رمل (علم نقطه) و ستاره شناسی (علم آینده نگاری و تعیین حالات عارض بر اشیاء) است که استطرلاب یکی از شناخته شدهترین وسایل لازم برای آن (ستاره شناسی) میباشد.
در رابطه با این علوم که از آن با عناوینی نظیر علوم خفیه و شبه علم نیز یاد میشود باید گفت از آنجایی که ریشه بسیاری از این علوم در آسمانهای دیگر است و به وسیله وحی، ملائکه یا جنیان به بشر رسیده، لذا اگرچه تا حدودی نسبت به چگونگی آن علم وجود دارد، اما نسبت به چیستی و خصوصاً چرایی آن پرسشهای بیپاسخ فراوانی هست.
لازم به ذکر آنکه علوم غریبه در فقه شیعه به دو بخش حلال و حرام تقسیم میشود که سحر با کارکرد خاص خود (تسخیر جن و تصرف در پندار و رفتار انس) حرام است.
جن: حیوانی است دو بعدی و لطیف که در صور مختلف، تقسیم میشود به ناطق و غیرناطق، شیطان و غیرشیطان، مسلمان و غیرمسلمان، نر و ماده.
تأکید بر عبارت «حیوانی دو بعدی» از این جهت است که اولا عدهای به اشتباه این موجود را «حیوان» ندانسته و جزء مجردات میپندارند در حالی که جنیان مانند انسان و حیوان داری زاد و ولد و حیات و ممات و خواب و خوراکاند. از طرف دیگر نیز عدهای بیجهت قید «ناطقیت» را بر تمام گونههای جن تعمیم میدهند؛ درحالی که گونههایی از این موجوداتِ لطیف همانند حیوانات زمینی فاقد شعوراند.
به عبارت دیگر این موجودات در یک تقسیم بندی کلی به دو دسته عاقل و غیرعاقل تقسیم میگردند که افراد مسلمان و غیرمسلمان و نیز شیطان و غیرشیطان طبیعتا از نوع ذی شعور اجنهاند.
در اینجا بیان چند نکته ضروری به نظر میرسد.
اول آنکه عموم به اشتباه اجنه را به دو دسته کلی مسلمان و کافر تقسیم مینمایند. این درحالی است که عدهای که مسلمان نیستند الزاما کافر نبوده و بسیاری اهل کتاب (مسیحی و یهودی) هستند.
البته از حضرت آیت الله بهجت نقل است که مسلمانان جن الزاما شیعهاند و سنی ندارند که این سخن یا نقل قول قویا محل تردید است.
دوم آنکه هر جن کافری، الزاما شیطان نیست. شیطان به معنای فریبنده است و اگر کافری اقدام به فریب جن و یا انس نکند قطعا خارج از رسته شیاطین است. اما اینکه آیا هر شیطانی (فریبندهای) الزاما کافر (ملحد و یا مشرک) است یا اینکه میتواند اهل کتاب و مسلمان باشد یا خیر، و اینکه آیا شیطان و فریبنده بودن محدود به نسل ابلیس است یا اینکه خارج از آن است یا خیر، و نیز اینکه شیطان و فریبنده بودن اجنه الزاما یک اهتمام پیوسته است یا اینکه به صورت موردی و به ندرت نیز روی میدهد، بر نگارنده به طور قطع هنوز معلوم نیست.
سوم آنکه اصولا در جن شناسی باید دقت نماییم مکشوفات این حوزه را به تمام انواع جنیان تعمیم ندهیم؛ حتی مواردی را که گمان داریم ذاتی اجنه است. بسیار پیش میآید که فردی از انس با فردی از جن تماس خواسته یا ناخواسته داشته و درپی این تماس، مشاهداتش را از اوصاف و مشخصات آن جن، مشخصات تمام اجنه میپندارد و فردی دیگر در تماس با گونهای دیگر از جن مشخصات آن نوع را بیان میدارد و این تفاوت در روایات از جانب عدهای از محققین محکوم به تناقض میگردد درحالیکه باید توجه داشت این تفاوت و تضاد نه به علت تناقض است که از قضا تمام این روایات میتواند صحیح و تکمیل کننده بخشی از شناخت ما باشد.
با توجه به این نکته حتی قابلیت تبدیل جن به شیء -اعم از جاندار یا شاید غیر جاندار و در شکل انسان یا غیر انسان- نیز شاید الزاما قابل تعمیم به تمام انواع آن -حتی از رسته ذی شعورش- نباشد.
در تکمله این بحث باید متذکر شد که جنس جن، انرژی و حرارت است که طبق قانون معروف انیشتین در خصوص تبدیل ماده به انرژی و انرژی به ماده، تبدیل و تغییر جن به صور گوناگون مادی، مبنایی کاملا علمی دارد.
قدرت بدن: تحمل شرایط سخت مانند گرما یا سرمای شدید، تحمل وزن زیاد، گرسنگی بسیار و غیره که یا ارثی است و یا با تمرین و تکرار زیاد حاصل میشود.
انرژی بدن: انرژی «چی» که از تمرکز انرژی بدن از «چاکرا»ها ایجاد میگردد شناخته شدهترین گونه انرژی نهفته در جسم است.
قدرت ذهن: به صورت ذاتی یا اکتسابی ممکن است وجود داشته باشد و از مصادیق بارز آن عبارت است از حافظه قوی، سرعت بالای محاسبه، تله پاتی، ذهن خوانی، پیشبینی و پیشگویی.
قدرت روح: به صورت اکتسابی یا اعطایی است. حالت اکتسابی آن با سختی بر جسم و به تعبیر دقیقتر با تقویت اراده از طریق مبارزه با غرایز که میتواند به صورت حلال یا حرام باشد به وجود میآید. حالت اعطایی آن هنگامی است که طبق سنن و قوانین خداوند، پاداش برخی اعمال به صورت یکسان یا غیر یکسان به مؤمنین داده میشود چنانچه فرار از زنا علم تعبیر خواب را برای دوری کننده از آن موجب میگردد.
البته شیاطین جن نیز میتوانند قدرتهایی را به بشر منتقل کنند. مواردی هست که فرد شیطان صفتی دست به اعمال شنیعی میزند و قدرتهایی را بواسطه شیاطین اجنه به دست میآورد که این به دست آوردن تا آنجایی که تاکنون گزارش شده و نگارنده اطلاع دارد، هم از نوع کمک علمی یا عملی جن به نحو مباشرت است به انسان، و هم اینکه قدرتی را به فردی دیگر انتقال دهد.