احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جنگ ترکیبی» ثبت شده است

عفو عمومی

پیشنهاد قوه در عفو اغتشاشگران، گرچه از موضع قدرت و موجب بازیابی سرمایه اجتماعی است اما دلسردی مقابله کنندگان با آشوب و کاهش انگیزه آنان در تحرکات بعدی را موجب می‌شود.
ضمن آنکه تردید جدی در تفکیک فریب‌خوردگان از سازمانی‌هایی وجود دارد که طبق آموزش‌ها موظف به حساسیت‌زدایی و انکار وابستگی خود بوده‌اند.

پی‌نوشت: رهبر انقلاب همواره با پیشنهادهای عفو عمومی رؤسای قوه موافقت کرده‌اند با این فرض که قاعدتا محاسبه درستی از پیشنهاد خود داشته‌اند؛ درحالیکه اینجا دقیقا همان منطق و محاسبه پیشنهاد دهندگان، محل اشکال است!
مبنای پیشنهاد رئیس قوه قضائیه، کاهش تراکم کاری و بارمالی قوه و تحمیل هزینه آن به کل کشور است.
۱۴۰۱/۱۱/۱۶

 

اژه‌ای: ‌«این فرصت را برای آنان فراهم کردیم تا آینده‌شان به‌واسطه ثبت کیفری تحت تأثیر قرار نگیرد. بدیهی است چنانچه این افراد عفو شده مجدد مرتکب جرم شوند، طبق قانون برخورد سنگین‌تری با آنها خواهد شد».
سؤال: با وجود عدم ثبت سابقه کیفری، چطور می‌توانید قانونا برخورد سنگین‌تری با عفو شدگان داشته باشید؟!

پی‌نوشت: توضیح آنکه تکرار جرم به عنوان یکی از عوامل مشدده مجازات، در عفو که سابقه مجرمانه در پرونده کیفری ثبت نمی‌شود قابلیت اعمال نمی‌یابد.
۱۴۰۱/۱۱/۱۷

 

وقتی «ما» از تبعات عفو ابراز نگرانی نکنیم و آن را فراتر از لیاقت مجرمان ننامیم، نتیجه همین می‌شود که شیاطین، این عفو کریمانه را هم ابزار تخریب و تخطئه قرار می‌دهند و با کنارهم آوردن تیتر «عفو گسترده» و تصویر «رهبر انقلاب در زندان»، این اقدام را «عفو مجرم در حق مردم» القاء می‌نمایند!
۱۴۰۱/۱۱/۱۷

 

هیچ تصمیمی بدون هزینه نیست.
نگرانی‌ها را از تبعات عفو عمومی گفتیم، وجوه مثبت غالب را نیز بیان کنیم:
۱. دست‌به‌سر کردن ضدانقلاب در تصمیم به فراخوان
۲. پالس غلبه و قدرت به ضدانقلاب و القاء رسمی شکست پروژه ققنوس
۳. ترمیم شکاف‌های اجتماعی
۴. افزایش تمرکز کشور بر مسائل امنیتی پیرامونی
۵. همراه‌سازی افکارعمومی در برخوردهای بعدی نظام با عوامل اغتشاشات
۶. نمایش شفقت نظام جمهوری اسلامی دربرابر شقاوت حکومت پهلوی
۷. مقابله با ایران هراسی و تحریم‌های حقوق بشری
۸. تبدیل کینه محکومان به قدردانی عفو شدگان
۹. کاهش فشار کاری قوه قضائیه
۱۰. کاهش بار مالی دولت و بودجه عمومی

۱۴۰۱/۱۱/۱۹

موج دوم

سخنرانی رهبر انقلاب درخصوص خطای محاسباتی دشمن در اغتشاشات اخیر را خطاست اگر به منزله پایان غائله تلقی کنیم.
صحبت از این مطلب بدیهی نیست که ملاحم و فتن تمامی ندارند و از ۷۸ به ۸۸ و از ۸۸ به ۹۲، ۹۶، ۹۷، ۹۸، ۹۹، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ می‌رسند.
سخن در این است که مشخصا همین غائله‌ای که با اسم رمز #مهسا_امینی کلید خورد و تمام ظرفیت‌های دشمن را در موج نخست پای کار آورد، تمام نشده و تا خیز موج دوم صرفا متوقف گشته.
دشمن درحال بازیابی و بازسازی خود است تا چالش بی‌حجابی در پاییز و زمستان را به‌واسطه شبکه فحشای خیابانی به چالش بی‌لباسی در بهار و تابستان ارتقاء دهد و کارد را به استخوان و کار را به درگیری دیگری برساند؛ آن هم در شرایطی که به واسطه تبعات اقتصادی اغتشاشات اخیر، بازار طلا و ارز ملتهب، و فشار مضاعفی بر جامعه و خصوصا کسبه و کارگران تحمیل شده و خواهد شد.
شرایطی که پازل اعتصاب و آشوب را تکمیل و آن را تشدید خواهد نمود.
سعی نگارنده بر آن است تا نکات و پیشنهادات سیاسی، اقتصادی، امنیتی و حقوقی خود را جهت ضربه پیش‌دستانه به سازمان فتنه، از همین کانال به مرور منتشر نماید. اما عجالتا به این نکته اشاره می‌شود که به دو دلیل باید با همه هزینه‌هایی که دارد بساط کشف حجاب را به سرعت از صحنه جامعه جمع نمود:
اول. برنامه طرف مقابل در یکه‌تازی‌های هنجارشکنانه و محتوم بودن چالش و تنش، که دفع شر عاجل و کم‌هزینه‌تر دشمن را به مدد سرمای زمستان می‌طلبد.
دوم. تحمیل «بحران دست‌آورد» به طرف مقابل که افسردگی سیاسی و خودزنی سازمانی را به جان ضدانقلاب خواهد انداخت.
ادامه دارد...
۱۴۰۱/۱۰/۲۴

برنامه

برنامه‌ای که امروز ائتلاف دشمنان دارند بر محور آشوب و جنگ داخلی برای کشور پیاده می‌کنند را پیشتر بنا داشتند به ترتیب در سال‌های ۸۸، ۹۲، ۹۶، ۹۷، ۹۸، ۹۹، ۱۴۰۰ و چندین مقطع دیگر از جمله در نیمه اول ۱۴۰۱ عملیاتی کنند اما در تمام موارد با درایت و هدایت رهبر انقلاب، یا شکست خوردند و یا فرصت عرض اندام نیافتند.
اکنون اما تحولات بین‌الملل و آستانه جنگ میان قدرت‌های جهان، آن‌هم در شرایط پیشرفت شتابان ایران، خصوصا اسرائیل را به‌مثابه غریقی درآورده که می‌خواهند به هر طریق ممکن ایران را متوقف و متلاشی کنند.
۱۴۰۱/۸/۶

شبکه سازی

سیدحسن نصرالله در ۲۶ مهر ۱۴۰۰ برای اولین بار اعلام کرد که حزب‌الله ۱۰۰ هزار نیروی مسلح و آموزش دیده دارد.
رقم بزرگی که تنها معطوف به مقاومت لبنان است و دیگر جریان‌های نیابتی و وابسته به جمهوری اسلامی در عراق، یمن، سوریه، فلسطین، افغانستان، پاکستان، آذربایجان، بحرین، عربستان و... را دربرنمی‌گیرد که اگر آن‌ها را نیز محاسبه کنیم به تخمین بسیار بزرگی از نیروهای نیابتی و سازماندهی شده کشور خواهیم رسید.
این سکه اما روی دیگری هم دارد و آن اینکه وقتی ایران با بودجه سالانه ۵ الی ۷ میلیارد دلاری نظامی، چنین ارتش‌های برون مرزی‌ای را تدارک دیده، ائتلاف دشمن متشکل از حداقل آمریکا، انگلیس، فرانسه، اسرائیل و عربستان با حدود ۱۰۰۰ میلیارد دلار بودجه نظامی سالانه، چه تعداد نیرو را از میان اصناف، اقشار و طوایف مختلف، برای آشوب و جنگ داخلی در ایران سازماندهی نموده!
عناصری خشن، آموزش دیده، سازمان‌دهی شده و عموما مسلح که رسانه‌های همان دولت‌ها اصرار دارند آنان را «مردم» بنامند.
۱۴۰۱/۸/۶

وضعیت قرمز

کارت‌های متعدد بسیاری هست که هنوز توسط ائتلاف دشمن استفاده نشده است.
اگر برای این شرایط آماده نباشیم، غافلگیر می‌شویم:

۱. ترورهای کور و هدفمند
۲. آتش‌افروزی‌های سریالی مزارع، مراتع و سازه‌ها
۳. خرابکاری‌های صنعتی و زیرساختی
۴. قطع جریان آب، برق، گاز، اینترنت و مخابرات
۵. عملیات مسلحانه ضدانقلاب
۶. ربایش و انهدام هواپیماهای مسافربری
۷. تجزیه طلبی گروهک‌ها
۸. خروج سفرای خارجی از ایران و اخراج سفرای ایران از کشورهای خارجی
۹. صدور بیانیه و قطعنامه از سوی مقامات خارجی و سازمان‌های بین‌المللی
۱۰. گرفتن کرسی و حق رأی ایران در سازمان‌های بین‌المللی
۱۱. حذف فوتبال ایران از جام جهانی
۱۲. پناهندگی ورزشکاران و دیپلمات‌ها
۱۳. اعتصاب رانندگان، کارگران و کارمندان
۱۴. بیانیه روحانیون فاسد علیه نظام و رهبری
۱۵. استعفا، فرار و کودتای نظامیان نفوذی
۱۶. اعلام برائت از نظام و رهبری و اقدام به استعفا و فرار از جانب سیاسیون فاسد
۱۷. تحمیل شوک ارزی به اقتصاد
۱۸. احتکار کالاهای اساسی و انهدام ذخایر غذایی
۱۹. افزایش تحریم‌ها
۲۰. انسداد و مصادره دارایی‌ها و توقیف کشتی‌ها و هواپیماهای ایران
۲۱. شعار دهی و شعار نویسی در شهرها
۲۲. کشف حجاب و لباس گسترده
۲۳. ایجاد ترافیک شدید شهری
۲۴. افشای اسناد و فیلم علیه مسؤلان
۲۵. بیانیه خوانی کارکنان صداوسیما روی آنتن
۲۶. آشوب و فرار زندانیان
۲۷. تظاهرات خیابانی
۲۸. تحرکات مرزی دولت‌های همسایه
۲۹. تحمیل جنگ داخلی و حمله خارجی به کشورهای محور مقاومت
۳۰. حمله نظامی به ایران

گزیده عرایض اینجانب در نشست علمی عملیات روانی در دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی مورخ ۱۴۰۱/۲/۲۶ به نقل از پایگاه خبری عطنا

 

دکتر قدیری در این نشست با تأکید بر اینکه تکنیک‌های عملیات روانی قالب‌های ارائه هدفمند اطلاعات است، گفت: این ترفندها و تکنیک‌ها را اگر بخواهیم تشبیه کنیم، همانند آمپول است که فارغ از اینکه محتوای آن چه باشد، به واسطه آن و کارکردی که دارد می‌تواند آن مطلب، انگاره‌ها، تصورات و محتویات را بهتر و بیشتر به داخل ذهن که ناخودآگاه فرد است، تزریق و منتقل کنند.

چهار عملیات اصلی در بحث انگاره‌سازی عبارت است از «کوچک‌نمایی» و «بزرگ‌نمایی» و یک مقدار سخت‌تر از آن یعنی «مثبت‌نمایی» و «منفی‌نمایی». در پاسخ به این سوال که چگونه انگاره‌سازی صورت می‌گیرد، و با چه فرمولی این اتفاق می‌افتد؟ باید گفت اولا این فرمول‌ها واقعیت‌های موجود هستند که آن‌ها را تئوریزه کرده‌ایم؛ یعنی یک واقعیت عینی وجود دارد و ما فقط آن را تبدیل به ادبیات علمی می‌کنیم که در کل ساحت علوم اجتماعی و علوم انسانی نیز به همین نحو است.

یک واقعیت بیرونی به نام روش و فرمول انگاره‌سازی وجود دارد و آن اینکه همان طور که حجم یک شیء مادی را طول و عرض و ارتفاعش تشکیل می‌دهد، ابعاد و حجم یک انگاره و تصویر ذهنی را هم کمیت، کیفیت و رویت می‌سازد.

وی ادامه داد: کمیت عبارت است از تعداد افرادی که پای یک فرد یا موضوع هستند و ابراز نظر می‌کنند. کیفیت نیز عبارت از شدت و حدت بیان و ابراز موضع‌ است. رویت ضریبی است که آن کمیت یا کیفیت در رسانه‌ها می‌گیرد و تعداد مراتبی که توسط افراد مختلف دیده می‌شود. با توجه به مثال ریاضی‌ای که مطرح کردیم باید گفت که گاهی دستتان از طول کوتاه است و نمی‌توانید آن را افزایش دهید و برای افزایش دادن آن عرض یا ارتفاع را افزایش می‌دهید؛ یعنی کمیت مطلوب را نمی‌توانید برای یک موضوع گرد آورید و لذا ضریت رسانه‌ای می‌دهید تا بیشتر رؤیت شود.

وی سپس افزود: در بین ۸۸ تکنیک در عملیات روانی، بنده معتقدم که دو تکنیک بسیار کاربردی‌تر از تکنیک‌های دیگر است و به وفور استفاده می‌شود؛ یکی بحث تعمیم و دیگری تقطیع است. تعمیم را در اتفاقات اخیر زیاد می‌بینیم. مثلا کوچه‌ای در شهری از استان‌های کشور شلوغ می‌شود و شما تیترها را مشاهده می‌کنید که «دزفول به پاخاست» یا حتی فراتر از آن «قیام خوزستان» یا حتی «قیام ایران». پس در این گونه تیترها و هشتگ‌ها ما تعمیم را به شدت می‌بینیم. تقطیع نیز در موضوعات اخیر و به طور کلی همیشه در عرصه خبر وجود داشته است. اینکه اتفاقی می‌افتد و از پله دوم ماجرا را روایت می‌کنند و مثلا در یک کلامی پرسش را نشان نمی‌دهند و پاسخ را بیان می‌کنند و کلام را از موضع خودش تحریف می‌نمایند. در پاسخ به این سوال که تکنیک‌های عملیات روانی کجای دانسته‌های ما را در بحث حوزه ارتباطات و روزنامه‌نگاری می‌گیرد، باید گفت چیزی که در ارتباطات می‌خوانید به عنوان ارزش‌های هفتگانه خبری که درست هم هست، آن چیزی است که «باید» باشد. مثلا می‌گویند خبر هرچقدر ارزش‌های خبری‌اش بالاتر باشد، مهم‌تر است و هرچقدر مهم‌تر باشد باید با فونت درشت‌تر و در جای بالاتری در سایت یا روزنامه قرار گیرد. پس اخبار مهم باید تیتر شود. اما لازم است بدانیم آنچه که «هست» یک ساحت و آن چه که «باید» باشد یک ساحت دیگر است و مثلا می‌بینید که یک موضوع کوچک را اساسا تیتر می‌کنند تا بزرگ جلوه دهند. گاهی می‌گوییم آن چه بزرگ است باید تیتر شود، ولی در عملیات روانی می‌گویند آن چیزی را که می‌خواهی بزرگ کنی و اهمیت و ارزش ذاتی ندارد را تبدیل به تیتر کن تا بزرگ جلوه داده شود.

قدیری با اشاره به این که عملیات روانی با احساسات و القاء پیوند دارد، گفت: احساسات یعنی القاء و اینکه یک تصویری در ذهن شما شکل می‌گیرد و به چیزی معتقد می‌شوید و از چیزی خوشتان یا بدتان می‌آید ولی دلیلی برای آن ندارید؛ مثل برجام که یک عده برجام را می‌گفتند بد است و یک عده می‌گفتند که خوب است و در بحث‌های تخصصی که از هر دو طرف پرسیده می‌شد که چرا خوب یا بد است می‌دیدیم که دوطرف اطلاعاتی راجع به این قضیه ندارند. وقتی می‌بینیم برای آن دلیل و منطقی نداریم و نمی‌توانیم آن را توصیف و تبیین کنیم ولی موافق یا مخالف هستیم، بدانیم آن چیزی که در ذهن ما شکل بسته از جنس القاء است و این به‌واسطه همین تکنیک‌های عملیات روانی است. این قضیه به آنجا می‌رسد که در جامعه یک عده تبدیل به براندازان نظام حاکم می‌شوند و یک عده موافق آن و درگیری‌های شدید داخلی به وجود می‌آید و نمونه آن را در به‌فور از جمله در قضیه کشور اوکراین بارها دیده‌ایم.

وی گفت: وقتی مخاطب متوجه می‌شود که تا الان اخباری که می‌خوانده چقدر به صورت نادرست ممکن بود که بر ذهنش نشسته باشد با خود می‌گوید «اگر اینقدر امکان شیطنت‌های خبری وجود دارد طوری که تا الان خلاف آن را متصور بوده‌ام، عرصه خبر را باید رها کنیم» و فکر می‌کند چاره‌ای ندارد و در برابر رسانه تسلیم و منفعل است. اما باید گفت این گونه نیست و این ترفندها و شیطنت‌های خبری را که بیان می‌کنیم برای این نیست که مخاطب مأیوس شود، بلکه برای آن است تا یک خودآگاهی ایجاد نماییم تا مغالطات به ضمیر ناخودآگاه فرد اصابت نکند.

اولین راه مقابله با این ترفندها و تکنیک‌ها شناخت آنها است و این مطالعه فنون به شما آگاهی می‌دهد. اما فارغ از بحث شناخت ترفندها، در کتاب خود تحت عنوان «تکنیک‌های عملیات روانی در حوزه رسانه و‌ خبر» پانزده راه مشخص را برای مقابله با این حربه‌های خبری پیشنهاد داده‌ایم که از میان آن سه اصل مهم‌تر را در سواد خبری بازگو می‌کنم که اگر فقط همین سه اصل را رعایت کنیم تا حد خیلی زیادی مصون می‌شویم و مورد اصابت انگاره‌های القایی قرار نخواهیم گرفت.

قدیری سپس افزود: اولین مورد استفاده از منابع معتبر خبری است. یکی از مشکلات اساسی که گرفتار آن هستیم گروه زدگی و کانال زدگی است. گاهی مطلبی در کانالی ارسال می‌شود و رفتارشناسی هیجانی مخاطب نیز اثبات کرده است که هیجان زده می‌شویم و می‌خواهیم آن را سریع برای دیگران نیز ارسال کنیم. وقتی می‌گویم اخبار معتبر یعنی رجوع به «خبرگزاری‌»ها، و این کانال‌های چند میلیونی و چند صدهزارتایی تلگرامی اصلا معتبر نیستند. خیلی از کانال‌های اسم و رسم دار در تلگرام را می‌بینیم که در پشت صحنه توسط تنها یک نفر اداره می‌شود، و نمی‌توان به آنها اعتماد کرد چه رسد به کانال‌های کوچکتر و گروه‌های خلق الساعه. البته که رجوع به منابع معتبر کافی نیست و باید به منابع متضاد رجوع کنیم یعنی در کنار دیدن اخبار بی‌بی‌سی، اخبار بیست‌وسی را نیز ببینیم و بالعکس. دیدگاه‌های سیاست‌زده ولی مانع انجام این اصل می‌شود و متأسفانه با دیدگاه.های اینگونه، فرد دارد خودش را محروم می‌کند از نگاه کلان و‌ دوسویه. پس خود را محدود به یک جریان فکری نکنیم و دیدگاه‌های ایدئولوژیک را اینجا وارد نسازیم. مورد سوم نیز عدم اتکا به تیتر اخبار است؛ زیرا درعین آنکه تیتر مهمترین بخش خبر است آلوده‌ترین بخش آن نیز هست و اکثر ما مردم تیتر را می‌خوانیم ولی متن آن را مطالعه نمی‌کنیم. پس یا خبر نخوانید یا اگر می‌خوانید به تیتر اکتفا نکنید و متن را هم بخوانید.

وی در جمع بندی سخنانش گفت: بیشتر ما و دیگر دوستان این ذهنیت را داریم که فقط دشمن این ترفندها را علیه ما به کار می‌گیرد ولی در واقع این یک جریان دوسویه است و دو طرف نسبت به هم به کار می‌برند. ولی اگر محتوای این قالب‌ها محتوای مثبت و صادقانه باشد اتفاقاً به ترویج حقیقت و واقعیت و پیشبرد اهداف درست کمک می‌کند و این را مدنظر داشته باشیم که اولا فقط وجه منفی ندارد و می‌تواند وجه مثبت داشته باشد و ثانیا یک زد و خورد دو طرفه وجود دارد.

درحال حاضر صحبت از جنگ نرم نیست بلکه صحبت از جنگ ترکیبی است. در جنگ ترکیبی هم جبهه‌های متعدد وجود دارد.

اما مخاطب شاخه جنگ روانی از این جنگ ترکیبی، ابدان نیست بلکه اذهان است.

تکنیک‌ها را باید بشناسیم و صرفاً واکنش دفاعی نداشته نباشیم بلکه کنش تهاجمی هم داشته باشیم و فکر نکنیم که بدهکارانی هستیم که باید خودمان را توجیه کنیم و پاسخ دهیم. ساحت دیگر جنگ نرم ساحت تهاجمی و طلبکاری نسبت به جریان‌های مختلف معارض داخلی و خارجی است.

 

atna.atu.ac.ir/fa/news/303859

فتنه علیه شیعه

در جنگ ترکیبی تمام عیاری که علیه ملت ایران در جریان است، پررنگ شدن فتنه علیه شیعه نیز به وضوح قابل مشاهده و رهگیری‌ست.

این فتنه دو محور دارد: یکی جنگ شیعه-سنی و دیگری جدال جریان فاسد یا واداده حوزه با نظام و رهبری به محوریت مشهد و قم، موسوم به «فتنه قم».

روش شناخته شده در اختلاف انداختن میان «عوام» شیعه و سنی، همان رویکرد تکفیر طرفینی و اهانت به مقدسات یکدیگر است که نیاز به توضیح چندانی ندارد و فقط به همین اشاره بسنده می‌کنم که وقتی مولوی عبدالحمید به عنوان فردی مرتبط با دستگاه سعودی هزینه‌ی بی‌آبروییِ محکوم نکردن خشونت آشکاری چون قتل در حرم رضوی را خریده، این سکوت تفسیری ندارد جز آنکه قرار است نقشی را در آینده نزدیک ایفا کند که با محکومیت و اعلام برائت از شیعه کشی اخیر، در تضاد است.

اما در کنار طرح تفرقه افکنانه مذکور، محور جدید و تمرکز شده‌ای نیز عملیاتی شده و آن هدف گرفتن احساسات و محاسبات «خواص» شیعه یا همان طلاب و مدرسین حوزه علمیه، با القاء انگاره «عقب‌نشینی حکومت شیعه از مبانی خود» است که در اینجا رویکرد وحدت گرایانه امام و رهبری مسبب «عقب نشینی» معرفی می‌شود.

این طمع به خالی کردن پشت نظام از پشیبانی حوزه به همین رویکرد ختم نمی‌گردد؛ ساحت دیگری نیز بستر عملیات دشمن است: هنجارشکنی‌های علنیِ فرهنگی-مذهبیِ عوامل سازمانی و نیز حمله فیزیکی به معممین که تماما با هدف القاء دین گریزی و روحانیت ستیزی «مردم» و در نتیجه بالابردن هزینه همراهی حوزه با رهبر انقلاب است و اینکه طلاب و علما را یا از سر عافیت طلبی و یا اخلال در ادراک، وادار به اعلام برائت یا فاصله‌گذاری از نظام و رهبری نمایند.

اقدامی که مثل همیشه پیش از ایران، در محیط عراق به شکلی دیگر آزمایش و اجرا شد که یک سوی آن تلاش در تشویق آیت‌الله سیستانی به دور نگه‌داشتن وی از تحولات حساس و حیاتی عراق با تمجید از ایشان به عنوان مرجع «ساکت» و «سیاست گریز» است که نقطه عطف آن سفر و دیدار پرسروصدای پاپ با مرجعیت عراق بود؛ و سوی دیگر آن نیز هزینه سازی برای مقتدی صدر با هدف محقق شده‌ی جدا کردن او از جرگه مقاومت و دور نمودن وی از ایران بود که نقطه عطف آن را می‌توان در انفجار مهیب در شهرک صدر بغدا‌د، کانون هواداران بیت صدر دانست.

جالب آنکه روزنامه اسرائیلی هاآرتص مقتدی صدر را تنها فردی معرفی نموده که به دلیل سابقه و پشتوانه خود می‌تواند ایران و مقاومت را در عراق زمینگیر کند؛ اشاره به همان فرمول شناخته شده تز و آنتی‌تز که دشمن همواره پیگیر پیاده نمودن آن در ایران است: روحانیت علیه انقلاب.

رصد رد توطئه در عراق، کمک بزرگی به شناخت برنامه‌ای که دشمن برای ایران دارد می‌کند؛ هم به استناد مورد مذکور و هم آنچه در سال ۹۸ شاهد بودیم: فتنه یکسانِ آشوب و بی‌دولتی در عراق که به سرعت در ایران نیز کلید خورد و البته مثل همیشه با درایت و هدایت حکیم انقلاب ناکام ماند.

مستند به نکات ارائه شده، توالی وقایع در مشهد را نمی‌توان اتفاقی تلقی کرد و چه‌بسا شاهد حوادث مشابهی در قم نیز باشیم؛ حوادثی که احساسات و محاسبات خواص حوزه را هدف گرفته است.

اسرائیل خود را در این دور تند تحولات منطقه و جهان بی‌پناه و در لبه پرتگاه یافته و هر روز حلقه ضربه پذیری‌اش از درون تنگ‌تر می‌شود و به همین دلیل درکنار همه توطئه‌های همیشگی علیه ایران و انقلاب اسلامی، برنامه ویژه‌ای برای بدل زدن و وارد کردن ضربه از داخلی‌ترین حلقه نظام یعنی حوزه دارد که همین مسئله هوشیاری بیش از پیش مراجع و طلاب را می‌طلبد.
۱۴۰۱/۱/۱۸

هدایت هوشمند

زمانی تله برجام با خیانت جریان نفوذیِ به قدرت بازگشته که از حمایت عموم مردم و مسؤلان برخوردار بود، می‌رفت تا یا ایران را خلع سلاح و تسلیم نماید و یا به‌واسطه مخالفت مطلق رهبری، جنگ داخلی را رقم بزند.
در آن شرایط چین و روسیه کمترین تنش را با آمریکا داشتند، نتانیاهو در اسرائیل یکه‌تازی می‌کرد و عربستان کماکان متحد و گاو شیرده ایالات متحده بود.
صبر راهبردی رهبر انقلاب و نرمش قهرمانه ایشان، برای ایران زمان خرید و با مدیریت بحران‌ها و تلاش مستمر برای عبور آرام از تنش‌های داخلی و خارجی و اقتصادی و امنیتی، وضعیت را به جایی رساند که شر ترامپ به انتخابات آمریکا کمانه کرد، نتانیاهو برکنار شد، تنش‌های روسیه و چین با آمریکا افزایش یافته، روابط آمریکا با سعودی رو به سردی رفته و از مهمتر اینکه جریان غربگرای غالب، به‌واسطه عملکرد خویش مغلوب و مطرود ملت شده و دولت و مجلسی انقلابی روی کار آمده که با سرعت تمام مشغول امداد و آوار برداری است.
همه اینها را مدیون حکیم انقلاب هستیم و تا محو اسرائیل، با او عهد خون بسته‌ایم.

استراتژیست‌های نظامی پیش از آغاز هر جنگی، آن را «شبیه‌سازی» می‌کنند تا هزینه-فایده جنگ را ترسیم و راهبرد مناسب را اتخاذ نمایند.

اکنون نیز در فضای سیاسی کشور و مطالبه روزافزون استیضاح روحانی، تلاش این قلم، شبیه‌سازی استیضاح و عزل روحانی است:

۱. رسانه‌های معاند داخلی و خارجی از کودتا علیه رئیس‌جمهور می‌گویند و با ملتهب کردن فضای کشور قیمت‌ها را بالاتر می‌برند.

۲. با فراخوان ضدانقلاب و خط‌شکنی شبکه پرتعداد اوباش مسلح و براندازان، آشوب‌های گسترده خیابانی آغاز و شعارهای ساختار شکن طرح می‌شود و مردم ناراضی از اوضاع اقتصادی نیز اعتراض خود را فریاد می‌زنند.

۳. روحانی در فرار به جلو، با ادعای کارشکنی رهبری و سپاه، طرف مقابل را عامل عدم توفیق خود ذکر می‌کند و همراه و همصدای معترضان می‌شود.

۴. مدیران عالی و دانی، و ملی و استانی دولت برای مشروعیت‌زدایی از نظام استعفا می‌دهند و دیپلمات‌ها به کشورهای محل مأموریت پناهنده می‌شوند.

۵. نیروهای امنیتی برای مدیریت و کاهش درگیری‌ها ایفای نقش می‌کنند. با افزایش شمار کشته‌های فتنه، سلبریتی‌های ورزش و هنر به هشتگ پراکنی برای آشوب‌گران می‌پردازند و زنجیره برائت از نظام با مدیریت سرویس‌های خارجی ادامه می‌یابد تا نوبت به ایفای نقش معممین فاسد برسد. امنیتی‌های آلوده نیز تقسیم کار می‌کنند و برخی به کارشکنی در خلوت مأمور می‌شوند و برخی به برائت از نظام در جلوت.

۶. جریان آلوده حوزه و سران اصلاحات و جنبش بهار با نامه و بیانیه خطاب به رهبری و درخواست استعفای ایشان، همصدا با ضدانقلاب، به معطوف کردن مشکلات کشور به رهبر انقلاب و دادن آدرس غلط به جامعه مبادرت می‌ورزند.

۷. در استان‌های مرزی گروه‌های تجزیه طلب به کمک مزدوران تکفیری وارداتی، فرصت را برای جدایی مناسب می‌بینند و فاز مسلحانه را علیه مرکز آغاز می‌کنند.

۸. روحانی با انتشار اسرار نظامی و هسته‌ای گرو گرفته از نظام، بهانه حمله به ایران و یکسره کردن کار نظام و انتقال قدرت را به دشمن می‌دهد.

۹. گروه‌های محارب آتش‌افروزی و خرابکاری‌های غیر رسمی کنونی را شدت می‌بخشند و توأمان ترورهای کور و هدفمند را در دستورکار قرار می‌دهند.

۱۰. با افزایش گسترده تلفات و ناامنی‌ها، و ضرب‌وشتم و کشتار نیروهای ارزشی در کوچه و خیابان و حمله به مساجد و اهانت به مقدسات، انقلابی‌های سست نیز خواهان پایان اوضاع به هر نحو ممکن می‌شوند و با مطالبه پایان «چرخه خشونت» عملا در زمین مقابل بازی می‌کنند. بسیاری از چهره‌های موسوم به اصولگرا و عدالتخواه و فعالان مجازی نیز با وسط بازی کردن و انتقاد به تصمیمات و منصوبین رهبری، لباس عافیت بر تن می‌کنند.

۱۱. اصلاح‌طلبان و بسیاری از مردم انتخابات را تحریم می‌کنند و ۱۴۰۰ را سال تعیین تکلیف با جمهوری اسلامی از مجرای رفراندوم اعلام می‌دارند.

۱۲. به واسطه کشته‌ها و ویرانی‌های بسیار، قطحی، غارت و افزایش چند ده برابری قیمت‌ها

الف. کشور به وضعیتی مشابه سوریه دچار می‌شود، با این تفاوت که دیگر ایرانی به کمک ایران نخواهد آمد؛ آنچنانکه با تلفات و خسارات بسیار، روحانی یا دیگر مهره دلخواه غرب، با اقتدار کامل وارث ویرانی خود ساخته شده و به قدرت بلامنازع این کشور فروپاشیده بدل می‌گردد.

ب. و یا همچون مدل لیبی به باتلاق حمله نظامی خارجی، چندپارگی و جنگ بی‌انتهای داخلی فرو می‌رویم.

پاورقی:

۱. آنچه ترسیم شده، آینده‌پژوهی مبتنی‌بر واقعه‌نگاری از تحولات جاری منطقه و فتنه‌های تجربه شده علیه محور مقاومت، کشورهای سوریه، عراق، لبنان و ایرانِ ۷۸، ۸۸، ۹۶، ۹۷ و ۹۸ است.

۲. ترسیم تبعات منفی ورود نابهنگام به عزل و استیضاح، مستند به شرایط فعلی کشور است که صدالبته قابلیت تغییر دارد و با افزایش درگیری‌های داخلی و خارجی بلوک غرب و خصوصا آمریکا، و افزایش توان اقتصادی، امنیتی و دفاعی ایران و مهمتر از همه رشد بینش مردم و پیروی از رهبری، امکان حصول آن و یا خلع سلاح کردن روحانی و واداشتن او به فرود آرام در ماه‌های پایانی دولتش وجود دارد.

۳. کلید زدن فتنه مذکور از روزنه استعفا یا استیضاح روحانی اگرچه مطلوب شبکه نفوذ و سرویس‌های پشتیبان است، اما محدود به آن نیست. این آتش در بقای روحانی نیز امکان اشتعال دارد که در آن صورت تکلیف دیگری داریم.

والعاقبة للمتقین

 

نگاشته شده در تاریخ ۹۹/۷/۲۹

جنگ ترکیبی

۱ خرداد: روبروی اداره اطلاعات جهرم
۴ خرداد: جنگل‌های زاگرس گچساران
۴ خرداد: مجتمع پتروشیمی بندر امام
۴ خرداد: مجتمع تجاری زیتون تهران
۴ خرداد: نیروگاه حرارتی تبریز
۱۱ خرداد: بوستان ولایت تهران
۱۲ خرداد: پارک جنگلی چیتگر تهران
۱۲ خرداد: کارخانه کاغذ بینالود
۱۳ خرداد: پارک افرا تهران
۱۳ خرداد: واگن‌های قطار مسافربری اسلامشهر
۱۳ خرداد: درختان روبروی دانشگاه آزاد پردیس تهران
۱۴ خرداد: درختان روبروی دانشگاه امام صادق تهران
۱۴ خرداد: پالایشگاه تهران
۱۴ خرداد: انبارهای شرکت فولاد خوزستان
۱۴ خرداد: محوطه ربع رشیدی تبریز
۱۴ خرداد: کارخانه روکش صندلی ورامین
۱۴ خرداد: آتش‌سوزی جنگل‌های دزفول
۱۵ خرداد: آتش‌سوزی پارک چوبی اهواز
۱۵ خرداد: خط‌لوله انتقال نفت شرکت نفت گاز آغاجاری به اصفهان
۱۵ خرداد: جنگل‌های اندیکا

آتش‌افروزی تنها یک شاخه از ضربه دشمن در جنگ ترکیبی است.
چاشنی انفجار و ترور و آشوب نیز به زودی در کشور زده خواهد شد.
رژیم سعودی منتظر پاسخ دردناک ایران باشد.
#آرامکو #ستون_آتش