احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۵۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ترامپ» ثبت شده است

۱. در فاصله مراحل تکوین برجام، از ژنو تا وین، و پس از آن از امضای دولت روحانی تا تصویب مجلس لاریجانی، نتانیاهو آشکارا و به کرات چنان توافقی را «فاجعه» و به نفع ایران و علیه موجودیت اسرائیل می نامید.

۲. اظهار عجز و مخالفت های نتانیاهو نسبت به برجام که اکنون و پس از تصویب مادر تحریم ها و تشدید تورم و رکود و بیکاری، سراب و بی ثمر بودن آن بیش از همیشه برای ما ایرانیان مسجل گشته، همواره مستمسکی شده بود برای همسو و همسان نامیدن اسرائیل و دلواپسان و حجتی بر تأمین منافع ملی.

۳. پس از روی کار آمدن ترامپ با شعار و وعده پاره کردن برجام، خبرگزاری آمریکایی بلومبرگ به نقل از مقامات امنیتی خبر مهمی را افشا کرد: «درخواست نتانیاهو از ترامپ مبنی بر حفظ برجام».

۴. اکنون دوباره، به موازات مطرح و عملیاتی شدن برجام موشکی و منطقه ای که از سوی آمریکا شرط برهم نخوردن توافق هسته ای ذکر گشته، همان نتانیاهو مجددا داد و فریاد راه انداخته که برجام خطرناک است و باید هر چه سریعتر پایان یابد؛ تا این بار نیز با استفاده از همان حربه سوخته، کمکی کرده باشد به پیاده نظام داخل، مبنی بر ایجاد و تثبیت این گزاره که «لازم است برای حفظ برجامی که نتانیاهو با آن مخالف است، تن به معامله بزرگتری بدهیم».

۵. بر دولتمردان قجری ما حرجی نیست، اما آیا ایرانیان بازهم فریب ائتلاف دو سوی مرز را خواهند خورد؟

آیا آمریکا از برجام خارج خواهد شد؟ پاسخ صرفا به یک مولفه بستگی دارد: «منفعت» آمریکا از خروج که حاصل جمع «هزینه» و «فایده» است.

با این توضیح برای رسیدن به پاسخ کافی است هزینه و فایده حضور و خروج آمریکا از برجام تبیین گردد.

هزینه های بالقوه: کاهش نسبی اعتبار آمریکا در جهان، ناامیدی ملت ایران از سازش و مذاکره با آمریکا و رویگردانی از جناح غرب گرا در انتخابات پیش روی مجلس و ریاست جمهوری، افزایش سقف غنی سازی در ایران و در نهایت دشوار شدن مذاکره با کره شمالی.

فواید بالقوه: مجبور کردن ایران به تجدید توافق و امتیازدهی بیشتر، مسدود سازی مسیر انتقال نفت و فشار بر اقتصاد و از همه مهمتر ایجاد شوک شدید روانی در بازار و سوق دادن جامعه به سوی آشوب های سراسری.

با این وصف باید گفت هزینه های خروج از برجام به خودی خود، آنقدر هست که تأثیر اساسی بر محاسبات آمریکا گذاشته و مانع خروج این کشور از برجام گردد، اما مسئله اینجاست که دولت و رئیس جمهوری بر سر کار است که به کرات ثابت کرده با هر لطمه ای که از ایالات متحده -در دوره اوباما و ترامپ- می خورد، فریادی بر سر جریان ارزشی می کشد! به عبارت دیگر تا وقتی اراده دولت این است که به هر قیمتی برجام و در واقع قمار خویش بر برجام را حفظ نماید، تقریبا تمام هزینه های بالقوه خروج از برجام نیز یا زایل می شود و یا به ضد خود بدل می گردد. آنچنان که غنی سازی با توجیه خطر حمله نظامی افزایش نمی یابد و در غیر این صورت نیز به دلیل مضمحل شدن بسترهای غنی سازی، با دشواری و کندی بسیاری همراه خواهد بود؛ به جای نشانه رفتن انگشت اتهام به سمت آمریکا، نظام و نهادهای نظامی مقصر جلوه داده خواهند شد و همین گفتمان داخلی، قضاوت جهانیان را نیز رقم خواهد زد.

بنابراین تنها راه حفظ لاشه کنونی و بی جسم و روح برجام، بالا بردن هزینه های خروج آمریکا از آن است که جز با تقویت بنیه اقتصادی و دفاعی و نیز تغییر رویه و رویکرد رئیس جمهور در مواجهه شجاعانه و صادقانه با کاشته خویش میسر نمی گردد. 

همه چیز بستگی به شخص آقای روحانی و اقدامات او دارد، حتی بیش از تصمیم ترامپ...

تدبیر و امید!

«دشوارترین بخش در لغو تحریم‌ها علیه برنامه اتمی ایران مربوط به تحریم‌های کنگره است. لغو این تحریم‌ها تصویب همزمان مجلس نمایندگان و نمایندگان مجلس سنا را لازم دارد که در اختلافات تندروهای جمهوری‌خواه با باراک اوباما، رئیس جمهور از حزب دموکرات، می‌تواند اجرای تعهد دولت آمریکا برای لغو تحریم‌های اتمی علیه ایران را بسیار دشوار کند. در صورت تصویب توافق جامع اتمی ایران و گروه ۱+۵، دولت آمریکا متعهد به لغو تحریم‌های دولتی می‌شود اما بر اساس قوانین این کشور، دولت اختیاری دربارهٔ تحریم‌های کنگره نخواهد داشت و صرفاً می‌تواند به مدت شش ماه اجرای آنها را به تأخیر بیندازد. این به معنای آن است که در صورت تغییر رئیس جمهور (فرض کنید رئیس جمهور بعدی آمریکا از حزب جمهوری‌خواه و وعده‌های انتخاباتی او ضرورتاً هماهنگ با تعهد دولت اوباما نباشد) تضمینی برای اجرای دقیق تعهدات دولت قبلی آمریکا بر مبنای توافق جامع اتمی با ایران وجود نخواهد داشت؛ مثلاً دولت بعدی می‌تواند ضرورتاً اجرای تحریم‌ها را هر شش ماه یک بار به تعویق نیندازد یا «قانون تحریم ایران» را که کنگره وضع کرده و دسامبر ۲۰۱۶ منقضی می‌شود دوباره تمدید کند. در حال حاضر یکی از موضوعات مورد مذاکره ایران و آمریکا حل و فصل این بخش از مشکلات است. نمایندگان دولت آمریکا معذورات قانونی خود را مطرح می‌کنند و نمایندگان دولت ایران می‌گویند این مشکل داخلی آمریکا است که دولت این کشور باید راه حل آن را پیدا کند».

شاید اگر تیم مذاکره کننده ایرانی، در حد همین دانشنامه آزاد از ماهیت تحریم ها اطلاع داشتند، اکنون وضع دیگری داشتیم!

حمله و ضد حمله

آنچه یامین پور را همانند اسلافش در گفتگو با عراقچی دست به سر کرد این بود که اگرچه نکات نغزی برای طرح داشت و نکاتی در نقض اظهارات عراقچی گفت، اما در برابر انکار محض و خلاف گویی های متعدد وی، نقیض های مستند به اظهارات دولتمردان، مکتوب و محفوظ نداشت.

اینجا هم حکایت همیشگی تکرار شد، آمادگی برای حمله و غافلگیری در برابر ضد حمله.

حال برداشت مخاطب از گفتگو چه بود؟ «یامین پور تمام ابهامات در و اتهامات به برجام را پرسید، عراقچی پاسخ داد، یامین پور بعضا سکوت کرد و قاعدتا پذیرفت، زنده باد برجام، این فتح الفتوح سرداران عرصه دیپلماسی»!


رئیس جمهور پا می گذارد وسط که برای برون رفت از مشکلات موجود چاره ای نداریم جز انجام مذاکرات مکمل و مجدد با ترامپ و معامله امنیت ملی با چند مشت دلاری که البته طبق معمول دیر یا زود سر از سفره اختلاس گران در خواهد آورد.

اینجاست که رهبری قاطعانه موضع می گیرد و روحانی رندانه در فرار به جلو، خود را طرفدار مردم جا می زند.

در این هنگام، فتنه وارد مرحله جدید و سخت تری خواهد شد. مرحله ای که دولت و آشوب گران خیابانی و همه اعوان و انصار فتنه و انحراف در یک صف، رسما رو در روی رهبر انقلاب خواهند ایستاد.

تغییر محاسبات

معرکه همزمان ترامپ، کنگره، موگرینی، هیلی و منافقین، هدفی ندارد جز تداعی فضای قبل از حمله به عراق به جهت تغییر محاسبات مسئولان دولت و تکرار فتح الفتوح سعد آباد که دقیقا به همین روش تحقق یافت، آنچنان که جک استراو گفته بود ما میوه حمله آمریکا به عراق را در تهران چیدیم.

پاتک ترامپ

صفحه رسمی و فارسی سفارت مجازی آمریکا در ایران (go.usa.gov/xnCE5) در اقدامی بی سابقه و پس از اتحاد و صف کشی ایرانیان در برابر اظهارات ترامپ، خبر از بی اثر شدن قرعه کشی قبلی گرین کارت و ضرورت قرعه کشی مجدد آن داده است تا نشان دهد همان کسانی که امروز در برابر رئیس جمهور آمریکا به صف شده اند، آرزوی سفر به آمریکای ترامپ را دارند.

سایت وزارت خارجه آمریکا در توجیه این امر آورده «به علت برخی مشکلات فنی، زمان ثبت نام برای قرعه کشی گرین کارت برنامه سال ٢۰١٩ مجددا شروع می شود، و کلیه ثبت نام هایی که پیش از ١٨ اکتبر ٢۰١۷ انجام شده اند، بایستی مجددا انجام شوند». 

از کنار این خدعه نباید به سادگی گذشت. توضیح در مورد ظاهر قرعه کشی، و انتخاب و گزینش چهره های هدف در این پوشش بماند برای فرصتی دیگر.

فتنه ۸۸ و جنبش سبز را اوباما پدید آورد؛ ترامپ از آن حمایت کرد.

داعش را اوباما ایجاد کرد؛ ترامپ مقابله ایران با آن را محکوم کرد.

آتش جنگ یمن و عراق و سوریه با جواز اوباما مشتعل شد؛ ترامپ کمک دفاعی ایران به این کشورها را نکوهش کرد.

تحریم های فلج کننده را اوباما برقرار نمود؛ ترامپ آن را تشدید کرد.

بستر تحریم ویزایی را اوباما ایجاد و اعمال نمود؛ ترامپ حلقه آن را تنگ تر کرد.

برجام و راه های تعریف شده نقض و اختتام آن را اوباما تنظیم نمود؛ ترامپ از ظرفیت ایجاد شده بهره برداری کرد.

بعد می گویند اوباما خوب بود؛ ترامپ بد است!

آخرین تقلا!

«عوضش بین اروپا و آمریکا اختلاف افتاد»!

آخرین تقلای یک عنصر بنفش، در دست آورد سازی از لاشه لگد خورده برجام که پیش از این نیز از روح و جسمش چیزی نمانده بود.

حنای بی رنگ

همان هایی که تا دیروز به بهانه اعطای حق راننده شدن به زنان عربستانی، شاه و رژیم خونخوار سعودی را می ستودند و عرستان را مترقی تر از ایران نام نهادند، امروز در تزویری آشکار، در تمام نطق سراسر موهن رئیس جمهور آمریکا، تنها معطوف به استعمال «خلیج عربی» ژست عصبانیت گرفته اند. 

جای این سوال هست که مخاطبان این افراد و رسانه ها چه رفتاری از خود بروز داده اند که چنین الاغ شان پنداشته اند؟