احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استیضاح» ثبت شده است

پیرامون رفراندوم

چه کسانی که موافق رفراندوم‌اند و چه کسانی که مخالف‌اند، یک چیز را نمی‌دانند و آن اشتراک لفظی رفراندوم است که اصولا بر سه موضوع اطلاق می‌شود:

۱. تعیین نوع حکومت؛ اشاره شده در مقدمه قانون اساسی و ناظر به ۵۸/۱/۱۰ که این نوع رفراندوم را تاکنون هیچ حکومتی در دنیا به‌جز جمهوری اسلامی ایران انجام نداده است.

۲. تصویب یا اصلاحیه قانون اساسی؛ اصل ۱۷۷ قانون‌ کنونی و مشابه اقدامی که در انتخاب خبرگان قانون اساسی (۵۸/۵/۱۲)، تصویب قانون اساسی (۵۸/۹/۱۱) و اصلاحیه آن (۶۸/۵/۶) انجام شد و در بسیاری از کشورها نیز محقق گشته.

۳. تصویب قوانین عادی با ارجاع برخی مسائل مهم به آراء عمومی از جانب مجلس؛ ظرفیت اصل ۵۹ که تاکنون در هیچ مقطعی در جمهوری اسلامی استفاده نشده است.

کسانی که بر طبل رفراندوم می‌کوبند، عموما عامدانه و موذیانه مشخص نمی‌کنند که دقیقا منظورشان چه نوع رفراندومی است تا هم راه را برای تاویل باز بگذارند و هم نخواهند به این پرسش پاسخ دهند حال که ناگهان علاقه‌مند به همه‌پرسی شده‌اند، چرا در زمان دولت و مجلس اصلاحات، تصمیمات خود را به رأی مردم نگذاشتند؟

گرچه تناقض ادعا و عمل منادیان رفراندوم تردیدی در شیطنت و مأموریت آنان باقی نمی‌گذارد، اما در کل باید بدانیم ظرفیت‌های قانونی نظیر همه‌پرسی مسائل مهم (اصل ۵۹)، استیضاح رئیس‌جمهور (اصل ۸۹)، فرمان جنگ (اصل ۱۱۰)، عزل رهبری (اصل ۱۱۱) و اصلاح قانون اساسی (اصل ۱۷۷)، صرفا بستری است که عندالزوم «می‌تواند» بنابر صلاحدید و طی تشریفات قانونی مورد استفاده قرار گیرد، نه آنکه حتما «باید» استفاده شود و اگر نشود به منزله عدم اجرای قانون قلمداد گردد!

دوازده تدبیر

 

مهمترین مصادیق مدیریت هشت ساله تهدید بحران‌زایی به نام روحانی توسط رهبر انقلاب:

۱. تلاش برای اصلاح مسیر و محتوای مذاکره با «جواز» از سر اجبار و «تمجید» از مذاکره کنندگان و تشخص دادن به آنان

۲. خنثی کردن توطئه آشوب و بی‌دولتی با حمایت از مصوبه منتسب به سران در قضیه افزایش سه برابری قیمت بنزین

۳. جلوگیری از هرج‌ومرج و بحران سیاسی امنیتی ناشی از بی‌دولتی با مخالفت با استیضاح روحانی و دفع مقدم استعفای او از طریق اصرار به ادامه کار رییس‌جمهور تا آخر

۴. جلوگیری از توطئه قتل عام کرونایی مردم با ایجاد ستاد کرونا و سپردن فرمان آن به دست روحانی

۵. جلوگیری از آسیب و تلفات مردم ایران با ممنوع اعلام کردن واردات واکسن پرتلفات آمریکایی و انگلیسی و همزمان خلع اهرمِ فشار مذاکراتی از آمریکا به واسطه بستن باب واردات واکسن از آن دو کشور

۶. جلوگیری از فشار معیشتی و آشوب ناشی از آن با دستور به «رزمایش همدلی» و توزیع گسترده و مستمر اقلام خوراکی به عاملیت نهادهای زیرمجموعه رهبری

۷. واداشتن دولت به کار و هماهنگی با دیگر قوا با تدبیر جلسات سران سه قوه و لازم الاجرا اعلام کردن مصوبات آن

۸. جلوگیری از آسیب‌های سوء مدیریت اقتصادی دولت با یاری رساندن نهادهای انقلابی زیرنظر رهبری به تولید و اشتغال

۹. کنترل دولت و مهار مفسدین با انتصاب آیت‌الله رییسی به ریاست قوه قضائیه

۱۰. جلوگیری از تمدید دولت ترامپ با مخالفت مطلق با مذاکره ایران و آمریکا و خالی گذاشتن دست رییس‌جمهور آمریکا برای انتخابات

۱۱. تغییر محاسبه دشمن در حمله به ایران با فرمان به رزمایش‌های متعدد نظامی

۱۲. تغییر محاسبه دشمن و واداشتن آن به عقب نشینی، با ایجاد توازن وحشت و وارد کردن ضربات امنیتی متعدد و متقابل به آمریکا، اسرائیل و سعودی

تهدید شناور

 

دشمن همیشه آماده وارد کردن ضربه است و در این خصوص گاهی زمان و زمینه را خود تعیین و فراهم می‌کند و گاهی خارج از برنامه و به‌واسطه اشتباهات داخلی، زمینه‌ای فراهم می‌شود و طرف مقابل وارد عمل شده و از آن بهره‌برداری می‌کند. این بهره‌برداری گاهی از نوع طراحی یک واکنش مستقل و مبتنی‌بر کنشِ ایجاد شده است، و گاهی برنامه از پیش طراحی شده‌ای وجود دارد که با حوادث خارج از برنامه، تنها زمان اجرای آن جابجا می‌گردد.
همیشگی بودن برنامه برای ضربه زدن به کشور که با سلاح‌های کودتا، تجزیه، ترور، خرابکاری، آشوب و یا حمله نظامی ممکن است صورت پذیرد، به معنای یکسان و بی‌نوسان بودن خطر نیست.
این تهدید در مناسبات میان «انگیزه و توان ضربه زننده» و «قدرت و موقعیت ضربه خورنده» شناور است؛ گاهی افزایش می‌یابد و گاهی به اوج می‌رسد.
در این میان در صورت فراهم بودن زمینه ضربه، مهمترین مؤلفه تعیین زمان آن، ترور مناسبت‌ها و بهره‌برداری از تقویم وقایع است.
به این موارد توجه کنید: آشوب دی‌ ۹۶ در آستانه سالگرد ۹‌ دی ۸۸، حمله به نیروهای مسلح در اهواز در رژه ۳۱ شهریور ۹۷، تحریم آمریکا در سالروز تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان ۹۷ و حمله به «کنسولگری» ایران در کربلا در ۱۳ آبان سال ۹۸ و در سالروز تسخیر به «سفارت» آمریکا در تهران.
اما اینکه چرا این مناسبت‌ها مهم، و زمان فتنه‌ها منطبق بر آن است، به دو موضوع بازمی‌گردد: یکی ترور مناسبت‌ها، جبران شکست‌های سیاسی و قدرت‌نمایی، و دیگری بهره‌برداری از ظرفیت‌های آشوب‌ساز این تاریخ‌ها.
با این توضیح باید گفت آبان‌ماهی که به خیر گذشت، بالاترین درجه حساسیت زمینه و زمان را داشت: از یک سو افزایش لجام گسیخته قیمت‌ها و از سویی دیگر انتخابات آمریکا و انگیزه ترامپ در ایجاد موقعیت برتر داخلی و همزمان انگیزه جریان‌های ضدانقلاب و سرویس‌های اسرائیل، سعودی و امارات در یکسره کردن کار جمهوری اسلامی ایران پیش از سقوط قطعی ترامپ یا افول آمریکا به واسطه آشوب‌های پساانتخاباتی.
و این درحالی است که تقویم آبان مملو از حوادث قابل بهره‌برداری است: سالگرد آشوب آبان ۹۸، تحریم‌های آبان ۹۷ آمریکا و تسخیر لانه جاسوسی.
با این اوصاف همه چیز برای وارد کردن ضربه‌کاری به کشور فراهم بود و مهمترین عاملی که مانع فرمان آتش شد، تدبیر رهبری در حفظ ثبات سیاسی، با مخالفت با استیضاح روحانی و متعاقبا انتقال بحران به کشور بود؛ انتخاب بد در مقابل بدتر، و مشابه تصمیمی که در ماجرای افزایش مشکوک و شوک‌آور قیمت بنزین در آبان ۹۸ اتخاذ شد: حمایت از «عمل انجام شده» و جلوگیری از فرافکنی و فرار روحانی و افتادن کشور در دام بحران بی‌دولتی.
گذر از گردنه آبان ۹۹ اگرچه میسر شد اما این پایان راه نیست؛ دی و در مرتبه بعد بهمن نیز سقف خطر باوجود کاهش نسبت به آبان، کماکان بسیار بالا است.
سالگرد قیام ۹ دی ۸۸، ترور سردار سلیمانی، حمله موشکی به پایگاه نظامی آمریکا و آشوب‌های دی‌ماه ۹۶ و ۹۸، بستری است که موقعیت مناسب«تری» برای ضربه تا پایان دی‌ماه را فراهم می‌کند و این همه درحالی است که اشرار جهان در این زمان برگ برنده‌ای می‌خواهند تا نظر هیأت انتخابی آمریکا را به سوی رئیس‌جمهور کنونی جلب، و او را ابقاء کنند.
در چنین موازنه‌هایی است که «تهدید شناور» به سطح می‌آید و قربانی می‌گیرد.
ترور شهید محسن فخری‌زاده بیش از آنکه خروجی جلسه مشترک نتانیاهو، کوهن، پمپئو و بن‌سلمان در عربستان، پنج روز پیش از انجام عملیات باشد، حاصل تلاش مجدانه و شبانه روزی دولت در ایجاد بحران اقتصادی و ارسال مکرر پیام ضعف و ترس روحانی و ظریف در التماس برای معامله موشکی-منطقه‌ای است.
آشوب و ترور دو روی یک سکه و هر دو معلول تبانی جریان نفوذ با سرویس‌های غربی جهت بی‌ثبات سازی اقتصادی، سیاسی و امنیتی است؛ همچنانکه ترور سردار سلیمانی در میانه آشوب‌های آبان و دی ۹۸ رقم خورد.
در بحبوحه جابجایی جهانی قدرت با افول غرب و جریان‌های غربگرا، جنگ ترکیبی در سال ۹۹ به اوج خود رسیده است: دیروز آتش‌افروزی‌های سریالی مراتع و جنگل‌ها و خرابکاری‌های صنعتی در پارچین، نطنز و پالایشگاه‌ها؛ امروز حلقه اول ترورهای زنجیره‌ای با هدف قرار دادن مغز متفکر هسته‌ای-دفاعی؛ و فردا آشوبی که دود آن از آتش دوقطبی امنیت-معیشت و اصرار به معامله‌ای دیگر برخواهد خاست.
در این پیچ خطیر تاریخی باید بیش از همیشه آماده و گوش به فرمان حکیم انقلاب بود تا کشتی انقلاب به سلامت به ساحل ظهور و پایان مأموریت نخست خود برسد.

بد و بدتر

روحانی می‌داند، من و شما هم بدانیم که موافقت‌ها و مخالفت‌های سیاسی مطلق نیست و تابعی از هزینه-فایده (مصلحت) است.
مخالفت رهبری با استیضاح، به منزله ‎#چک_سفید به رئیس‌جمهور نیست، بلکه دادن ‎#فرصت و انتخاب گزینه ‎#بد در مقابل بدتر است.
امام(ره) هم تمام تلاش خود را کردند تا بنی‌صدر و منتظری را در چارچوب نظام حفظ کنند اما ‎#در_نهایت و به عنوان ‎#آخرین_گزینه موافق استیضاح و استعفای آن دو شدند.
تصور من این است که چه در بود روحانی و چه در نبود او به واسطه استیضاح یا استعفا، درهرحال جهش قیمت و آشوب را خواهیم داشت.
‏در نبودش به دلیل شوک سیاسی، التهاب جامعه و خلاء قدرت، با شتاب بیشتر، و در بودش با شدت کمتر.
در این میان، گریختن متهم، تنها باعث می‌شود او و حامیان داخلی و خارجی‌اش، به مدد اعجاز رسانه، به جای پاسخگویی، طلبکار کشور شوند و جبهه گسترده‌تری علیه انقلاب باز شود.
‏اینکه ضدانقلاب توأمان به دولت و نظام بتازند به مراتب خطرش کمتر است از آنکه ضدانقلاب، روحانی، مدیران دولت، عناصر اصلاح‌طلب و سلبریتی‌های حامی‌شان علیه نقطه‌ای به نام انقلاب و رهبر انقلاب همصدا و متمرکز شوند.
‏ایراد دوستان موافق استیضاح در تحلیل‌شان این نیست که مضرات چند ماه بیشتر ماندن روحانی را می‌بینند، ایراد، درک نکردن مضرات جاخالی دادن مسبب اوضاع کنونی کشور است.

 

نگاشته شده در تاریخ ۹۹/۷/۳۰

استراتژیست‌های نظامی پیش از آغاز هر جنگی، آن را «شبیه‌سازی» می‌کنند تا هزینه-فایده جنگ را ترسیم و راهبرد مناسب را اتخاذ نمایند.

اکنون نیز در فضای سیاسی کشور و مطالبه روزافزون استیضاح روحانی، تلاش این قلم، شبیه‌سازی استیضاح و عزل روحانی است:

۱. رسانه‌های معاند داخلی و خارجی از کودتا علیه رئیس‌جمهور می‌گویند و با ملتهب کردن فضای کشور قیمت‌ها را بالاتر می‌برند.

۲. با فراخوان ضدانقلاب و خط‌شکنی شبکه پرتعداد اوباش مسلح و براندازان، آشوب‌های گسترده خیابانی آغاز و شعارهای ساختار شکن طرح می‌شود و مردم ناراضی از اوضاع اقتصادی نیز اعتراض خود را فریاد می‌زنند.

۳. روحانی در فرار به جلو، با ادعای کارشکنی رهبری و سپاه، طرف مقابل را عامل عدم توفیق خود ذکر می‌کند و همراه و همصدای معترضان می‌شود.

۴. مدیران عالی و دانی، و ملی و استانی دولت برای مشروعیت‌زدایی از نظام استعفا می‌دهند و دیپلمات‌ها به کشورهای محل مأموریت پناهنده می‌شوند.

۵. نیروهای امنیتی برای مدیریت و کاهش درگیری‌ها ایفای نقش می‌کنند. با افزایش شمار کشته‌های فتنه، سلبریتی‌های ورزش و هنر به هشتگ پراکنی برای آشوب‌گران می‌پردازند و زنجیره برائت از نظام با مدیریت سرویس‌های خارجی ادامه می‌یابد تا نوبت به ایفای نقش معممین فاسد برسد. امنیتی‌های آلوده نیز تقسیم کار می‌کنند و برخی به کارشکنی در خلوت مأمور می‌شوند و برخی به برائت از نظام در جلوت.

۶. جریان آلوده حوزه و سران اصلاحات و جنبش بهار با نامه و بیانیه خطاب به رهبری و درخواست استعفای ایشان، همصدا با ضدانقلاب، به معطوف کردن مشکلات کشور به رهبر انقلاب و دادن آدرس غلط به جامعه مبادرت می‌ورزند.

۷. در استان‌های مرزی گروه‌های تجزیه طلب به کمک مزدوران تکفیری وارداتی، فرصت را برای جدایی مناسب می‌بینند و فاز مسلحانه را علیه مرکز آغاز می‌کنند.

۸. روحانی با انتشار اسرار نظامی و هسته‌ای گرو گرفته از نظام، بهانه حمله به ایران و یکسره کردن کار نظام و انتقال قدرت را به دشمن می‌دهد.

۹. گروه‌های محارب آتش‌افروزی و خرابکاری‌های غیر رسمی کنونی را شدت می‌بخشند و توأمان ترورهای کور و هدفمند را در دستورکار قرار می‌دهند.

۱۰. با افزایش گسترده تلفات و ناامنی‌ها، و ضرب‌وشتم و کشتار نیروهای ارزشی در کوچه و خیابان و حمله به مساجد و اهانت به مقدسات، انقلابی‌های سست نیز خواهان پایان اوضاع به هر نحو ممکن می‌شوند و با مطالبه پایان «چرخه خشونت» عملا در زمین مقابل بازی می‌کنند. بسیاری از چهره‌های موسوم به اصولگرا و عدالتخواه و فعالان مجازی نیز با وسط بازی کردن و انتقاد به تصمیمات و منصوبین رهبری، لباس عافیت بر تن می‌کنند.

۱۱. اصلاح‌طلبان و بسیاری از مردم انتخابات را تحریم می‌کنند و ۱۴۰۰ را سال تعیین تکلیف با جمهوری اسلامی از مجرای رفراندوم اعلام می‌دارند.

۱۲. به واسطه کشته‌ها و ویرانی‌های بسیار، قطحی، غارت و افزایش چند ده برابری قیمت‌ها

الف. کشور به وضعیتی مشابه سوریه دچار می‌شود، با این تفاوت که دیگر ایرانی به کمک ایران نخواهد آمد؛ آنچنانکه با تلفات و خسارات بسیار، روحانی یا دیگر مهره دلخواه غرب، با اقتدار کامل وارث ویرانی خود ساخته شده و به قدرت بلامنازع این کشور فروپاشیده بدل می‌گردد.

ب. و یا همچون مدل لیبی به باتلاق حمله نظامی خارجی، چندپارگی و جنگ بی‌انتهای داخلی فرو می‌رویم.

پاورقی:

۱. آنچه ترسیم شده، آینده‌پژوهی مبتنی‌بر واقعه‌نگاری از تحولات جاری منطقه و فتنه‌های تجربه شده علیه محور مقاومت، کشورهای سوریه، عراق، لبنان و ایرانِ ۷۸، ۸۸، ۹۶، ۹۷ و ۹۸ است.

۲. ترسیم تبعات منفی ورود نابهنگام به عزل و استیضاح، مستند به شرایط فعلی کشور است که صدالبته قابلیت تغییر دارد و با افزایش درگیری‌های داخلی و خارجی بلوک غرب و خصوصا آمریکا، و افزایش توان اقتصادی، امنیتی و دفاعی ایران و مهمتر از همه رشد بینش مردم و پیروی از رهبری، امکان حصول آن و یا خلع سلاح کردن روحانی و واداشتن او به فرود آرام در ماه‌های پایانی دولتش وجود دارد.

۳. کلید زدن فتنه مذکور از روزنه استعفا یا استیضاح روحانی اگرچه مطلوب شبکه نفوذ و سرویس‌های پشتیبان است، اما محدود به آن نیست. این آتش در بقای روحانی نیز امکان اشتعال دارد که در آن صورت تکلیف دیگری داریم.

والعاقبة للمتقین

 

نگاشته شده در تاریخ ۹۹/۷/۲۹

‏چرا آمریکا سردار سلیمانی را ترور کرد؟

۱. در پیش بودن معامله قرن

۲. تسهیل مذاکره موشکی و منطقه‌ای برای روحانی

۳. رهایی ترامپ از استیضاح

۴. دستاورد داخلی و انتخاباتی برای ترامپ

۵. کاهش قدرت سپاه قدس با فتنه عراق و لبنان

۶. ایران ستیزی در عراق

۷. فاصله مردم و نظام بعد از فتنه بنزینی

‏تبعات ترور سردار سلیمانی برای آمریکا چه بود؟

۱. خروش یکپارچه ملت ایران و حمایت حداکثری از سپاه و نظام

۲. به محاق رفتن مذاکره و ارتقای گفتمان «مقاومت» به «انتقام»

۳. مواجهه ترامپ با چالش بزرگ داخلی و بین‌المللی

۴. همدلی دو ملت ایران و عراق

۵. خروج و اخراج نظامیان آمریکا از منطقه

صفر:

روحانی آنچنان به #مرگ (فرافکنی و حمله به نهادهای انقلابی) گرفته که همه در خصوص گفت و گوی تلویزیونی و حضورش در مجلس به #تب (وعده دادن و حرف های کلی و بی خاصیت زدن) راضی شده ایم!


یک:

روحانی بعد از  پنج سال سرکار گذاشتن ملتی، امشب دوباره به مواضع دهه هفتادی اش بازگشت و اعلام کرد «تحریم ها برای ما فوایدی هم دارد».

البته درست گفت که تغییر نکرده. امثال او و هاشمی تغییر نمی کنند، فقط با توجه به شرایط، رنگ عوض می کنند.

#به‌عقب_برنمیگردیم #کاسب_تحریم #شکست_برجام


دو:

روحانی درحالی اصل ۵۹ (همه پرسی در امور مهم و قاعدتا ناظر به برجام۲) را با #پوزخند طرح کرد و قانون را راه‌گشا خواند که برای اصل ۸۸ و ۸۹ (سؤال از رئیس جمهور و استیضاح او) #جیغ_بنفش کشید و با مثال عابر پیاده، قانون را پس زد! 

لاریجانی، تحقیر مجلس و تهدید به بگم‌بگم های او را شنید؟


سه:

روحانی البته به نکته درستی هم اشاره کرد؛ اینکه آشوب دی‌ماه، آمریکا را برای خروج از برجام و سیاست‌های خصمانه جدید جسور کرد، که دقیقا حرف ما است.

با فتنه ۸۸، تحریم جامع و فلج کننده ۱۹۲۹ شورای امنیت -ناظر به نفت، بانک و بیمه- که بستر تحریم‌های بعدی بوده، با تلاش آمریکا تصویب شد.


www.twitter.com/GhadiriNetwork

🔸پیام مخاطب:

آقای قدیری عزیز

این طرح استیضاح روحانی پوست موز زیر پای نظامه.

اعتراضات دی ماه ۹۶ بهشون ثابت کرده کلید واژه معیشت پتانسیل اعتراضات تحول خواهانه و دموکراسی طلبانه ی سال ۸۸ رو نداره.

حالا می‌خوان اعتراضات رو با دو بال معیشت و آزادی به کف خیابان بیارن.

خشونت از طرف معیشت طلبان و مدیریت توسط دموکراسی خواهان.

علاوه بر اون رفتن روحانی برای مردم نشانه ای از ضعف جمهوری اسلامی هست و آغازی بر دومینوی سقوط.

در مرحله بعد مسئولیت با رهبری خواهد بود و حمله به سنگر آخر.

به نظر بنده موندن روحانی و کار کشیدن ازش به هر نحوی به مراتب عقلانی تر هست تا کنار گذاشتنش و تبعات احتمالیش من جمله شلوغ شدن دانشگاه ها و ایجاد ذهنیت کودتا توسط سپاه.


🔹پاسخ اینجانب:

چرخش روحانی به ادبیات انقلابی، صرفا تاکتیکی و برای خام کردن اصولگرایان و رهایی از مهلکه استیضاح است.

روحانی دیگر پایگاه اجتماعی ندارد که کسی برای بقای او به خیابان بریزد.

الان جامعه نیاز به امید دارد و دولت نیاز به پاکسازی و تغییر راننده، که هر دو هدف با استیضاح روحانی محقق می شود.

ضمنا ذهنیت کودتا توسط سپاه هم محلی از اعراب ندارد، چراکه پیشتاز بحث استیضاح، اصلاح طلبان اند، نه نظامیان و نه حتی اصولگرایان.

بماند که هدف اصلاحات فرار از روسیاهی حمایت های گسترده از روحانی در دو دوره انتخابات و نجات اعتبار نداشته و سرمایه اجتماعی خویش است.

البته منکر طرح دشمن برای ضربه زدن به هر بهانه و در هر شرایطی، اعم از بقا یا فنای روحانی نیستم.