احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۶۱ مطلب با موضوع «رسانه» ثبت شده است

ظرفیت فوتبال

ظرفیت‌های جام جهانی برای فشار بر کشور:
۱. حذف فوتبال ایران از جانب فیفا و یا اعتصاب فوتبالیست‌ها به بهانه‌های مختلف از جمله برخورد با سلبریتی‌های ورزشی فعال در فتنه برای مأیوس و عصبانی سازی مردم و بهره‌برداری از خشم خیابانی
۲. بهره‌برداری و مصادره شادی خیابانی و هنجارشکنی‌های فرهنگی‌، سیاسی و امنیتی در دل آن
۳. بالابردن پرچم گروهک‌ها و تصاویر متفرقه از جانب تماشاچیان و فوتبالیست‌ها
۴. اهانت به پرچم ایران و مفاخر ملی از جانب تماشاچیان و فوتبالیست‌ها
۵. پناهندگی فوتبالیست‌ها قبل، حین یا پس از بازی‌های جام جهانی
۱۴۰۱/۸/۴

وضعیت قرمز

کارت‌های متعدد بسیاری هست که هنوز توسط ائتلاف دشمن استفاده نشده است.
اگر برای این شرایط آماده نباشیم، غافلگیر می‌شویم:

۱. ترورهای کور و هدفمند
۲. آتش‌افروزی‌های سریالی مزارع، مراتع و سازه‌ها
۳. خرابکاری‌های صنعتی و زیرساختی
۴. قطع جریان آب، برق، گاز، اینترنت و مخابرات
۵. عملیات مسلحانه ضدانقلاب
۶. ربایش و انهدام هواپیماهای مسافربری
۷. تجزیه طلبی گروهک‌ها
۸. خروج سفرای خارجی از ایران و اخراج سفرای ایران از کشورهای خارجی
۹. صدور بیانیه و قطعنامه از سوی مقامات خارجی و سازمان‌های بین‌المللی
۱۰. گرفتن کرسی و حق رأی ایران در سازمان‌های بین‌المللی
۱۱. حذف فوتبال ایران از جام جهانی
۱۲. پناهندگی ورزشکاران و دیپلمات‌ها
۱۳. اعتصاب رانندگان، کارگران و کارمندان
۱۴. بیانیه روحانیون فاسد علیه نظام و رهبری
۱۵. استعفا، فرار و کودتای نظامیان نفوذی
۱۶. اعلام برائت از نظام و رهبری و اقدام به استعفا و فرار از جانب سیاسیون فاسد
۱۷. تحمیل شوک ارزی به اقتصاد
۱۸. احتکار کالاهای اساسی و انهدام ذخایر غذایی
۱۹. افزایش تحریم‌ها
۲۰. انسداد و مصادره دارایی‌ها و توقیف کشتی‌ها و هواپیماهای ایران
۲۱. شعار دهی و شعار نویسی در شهرها
۲۲. کشف حجاب و لباس گسترده
۲۳. ایجاد ترافیک شدید شهری
۲۴. افشای اسناد و فیلم علیه مسؤلان
۲۵. بیانیه خوانی کارکنان صداوسیما روی آنتن
۲۶. آشوب و فرار زندانیان
۲۷. تظاهرات خیابانی
۲۸. تحرکات مرزی دولت‌های همسایه
۲۹. تحمیل جنگ داخلی و حمله خارجی به کشورهای محور مقاومت
۳۰. حمله نظامی به ایران

جین شارپ (Gene Sharp) ۱۹۲۸-۲۰۱۸ مؤسس و مدیر بنیاد مطالعاتی «آلبرت انیشتین» و نظریه پرداز آمریکایی حوزه براندازی نرم در سه سطح استراتژی، تاکتیک و تکنیک است. از شارپ تألیفات بسیاری درخصوص مبارزات خشونت پرهیز به چاپ رسیده که یکی از معروف‌ترین آن «از دیکتاتوری تا دموکراسی» است.
وی در این کتابچه، دستورالعمل‌های عملیات براندازی را احصاء و در قالب ۱۹۸ تکنیک ارائه نموده که مواردی از آن به شرح زیر است:
سخنرانی‌های عمومی، استفاده از شعارها، کاریکاتورها و نمادها، اعطای جایزه‌های غیرواقعی و ظاهری، استفاده از پرچم‌ها و رنگ‌های نمادین، اجرای نماز و دعا، ایجاد صداهای نمادین، تمسخر و اهانت به شخصیت‌ها، راهپیمایی و تظاهرات مذهبی، انجام مراسم سوگواری سیاسی، تشییع جنازه‌های غیرواقعی و ظاهری، تلاش برای زندانی شدن و...

منبع: کتاب «تکنیک‌های عملیات روانی در حوزه رسانه و خبر» نگاشته اینجانب، صفحات ۱۲ و ۱۳

پیام مخاطب

بنده یک دهه هشتادی متولد ۸۲ هستم.
رفیق آشوبگر دارم (دیشب پیشش بودم)؛
رفیق معترض هم دارم (تقریبا کسی نیست که معترض نباشه از جمله خودم)؛
رفیق بسیجی دارم؛
رفیق دانشجوی اطلاعات و امنیت دارم (سپاه و وزارت هر دو)؛
رفیق مخالف نظام و موافق نظام دارم و از قضا توی جمع‌های مختلف که زمین تا آسمون با هم فاصله اعتقادی دارن هستم.
به‌جای اینکه در مورد دهه هشتادیا نظر بدین حرفاشونو بشنوید.
حرف یه جوون توی سن من چی می‌تونه باشه؟
شاید باورتون نشه ولی اولیش سرگرمیه!
ما جوونیمونو توی فجازی زندگی کردیم؛ با پابجی و کالاف دیوتی و PS4 و PS بزرگ شدیم؛ نه! باهاشون زندگی کردیم؛ توش هویت پیدا کردیم. از کلش اف کلنز خلاقیت و درس استراتژی گرفتیم. با انواع سلاح‌ها و شیوه‌های پیروزی و گذران مرحله در انواع گیم‌ها آشنا شدیم و سعی کردیم به روش‌های مختلف یه مرحله سخت از یه بازی سخت رو بگذرونیم؛ بازی‌هایی که آدم کشی روال ترین بخشش هست!
اما دهه هشتادیا بزرگ شدن؛ قد کشیدن؛ الان دانشگاه میرن؛ سر کار میرن؛ ولی با یه چیزی مواجهن؛ تفاوت عظیم با نسل قبل و قبل‌تر خودشون. با چاله عظیم نداشتن هیجان و سرگرمی در زندگی واقعی و در مقابلش تصویرسازی و رؤیاپردازی شدید مجازی از یه زندگی پر از هیجان. توی فجازی هویت پیدا کردیم و اکانت اینستا و توییترمون شد همه رسمیتمون.
حالا اما جامعه به ما به چشم بچه نگاه می‌کنه؛ بچه بی‌تربیت!
میفرمایید تقصیر خانوادشه شده آشوبگر.
عه! واقعا؟ یعنی الان دنبال مقصریم؟ بیخیال! بنظرم بحث قصور رو پیش نکشیم چون سفره این دل اگر باز بشه حرف‌هایی زده میشه که شاید حتی به بلاک شدن و بن شدن بنده منتهی بشه!
نسل من چیزی از انقلاب به دستش نرسید.
زمان جنگ هشت ساله امام خمینی بحرانی‌ترین وضعیت ممکن رو سپرد به کسی همسن من، الان دسته بیل هم به بنده نمیدن!
درس بخون درس بخون!
جدا؟ ما برخلاف نسل قبل خودمون عاقلیم و ترسی از قضاوت جامعه نداریم.
درس بخونیم؟ جدا؟ چی بخونیم؟ چی بخونیم که توی این کشور بها داشته باشه؟
طولانیش نکنم؛ این نسلی که کف خیابونه نه چیزی از انقلاب به دستش رسیده نه چیزی یه اسم به رسمیت شناخته شدن و نه مفاهیم عمیق دینی و ارزش های اصیل انسانی.
از حجاب هیچی نمیدونه؛ با مفهوم عفاف آشنایی نداره؛ سود و ضررشو نمیدونه.
از صبح تا شب با سینما و سریال و رسانه تو گوشش کردن حجاب اجباری. 
از صبح تا شب با مستندسازی و شبهه‌اندازی تو منوتو اصالت انقلابشو ازش گرفتن و سال ۵۷ رو اوج جهالت مردم نشون دادن.
برخلاف جمهوری اسلامی جهودای بیشرف هزارتا برنامه براش پیاده کردن.
سلبریتی‌ش دعوتش کرده به گل و وید کشیدن
نوجوونیشو با پورن گذرونده و شده معتاد پورنوگرافی.
یه سری جهش یافته هم داره که از مرحله مجازی به واقعی رسیدن و رسما مفهومی رو وارد قصه کردن به اسم فری ریلشن؛ بعدم وقتی کنار هم قرار گرفتن دیدن حرف مشترک زیاد دارن. تفاوت جنسیتی رو هم فراموش کردن و شدن اکیپ‌های دوستانه دختر و پسر بدون ذره‌ای مخفی کاری و علنی.
یه سر به پارک‌ها و کافه‌ها بزنید متوجه خواهید شد.
اینایی که کف خیابونن یه شبه به خیابون کشیده نشدن.
فضا یه کاری باهاش کرده که درگیری با پلیس براش تفریح محسوب بشه؛ هیجان داره؛ کیف میکنه.
از جهالتش گفتم تا هیجانش.
قصه حجاب و گشت ارشاد بالاخره تموم می‌شه اما درد بی برنامگی سیستم برا نسل پیشران کشور همچنان بدون ذرررررره‌ای توجه باقی می‌مونه و صداش چند ماه دیگه با یه قصه دیگه شنیده خواهد شد.
استاد قدیری اگر دستتون رسید درد دلای صادقانه بنده رو به نیابت از نسل چهارم انقلاب به اهلش برسونید.
برا ظهور امام زمانمون تا آخرش پای جمهوری اسلامی هستیم و بالاخره به هر زوری شده علم رو به صاحبش می‌رسونیم.
یا علی

اتاق مشترک

جنبش «بی‌سر» را «خودجوش» نپندارید!
این جنبش‌ها را اتاق مشترک سرویس‌های معاند برنامه‌ریزی، و با اهرم رسانه، سلبریتی و عوامل میدانی مدیریت میکنند و تعمدا از معرفی یک رهبر پرهیز مینمایند تا:
۱. مردمی جلوه کند
۲. همه سلایق را جمع نمایند
۳. امکان بازداشت و رسوایی رهبر وجود نداشته باشد

‏تکلیف رسانه و عوامل میدانی مشخص است، وجه به خدمت گرفتن سلبریتی‌ها را هم بدانید:
۱. پنهان کردن ماهیت امنیتی جنبش‌ها، پشت نقاب هنر و ورزش
۲. استفاده از پایگاه اجتماعی و ظرفیت رسانه‌ای سلبریتی‌ها
۳. سهولت بین‌المللی شدن جنبش به دلیل ماهیت جهانی هنر و ورزش
۴. همراه کردن زنان و جوانان

چرخه بدبینی

‏عمده مشکل، عدم ‎#سواد_رسانه به عنوان یک بحث اکتسابی نیست؛ نبود ‎#عقل_رسانه به عنوان یک نقصان ذاتی است.
برای برخی هرچقدر هم که موضوعی را توضیح دهید، باز در تله بعدی می‌افتند.
نمی‌شود مانند پرستار یک فرد عقب افتاده ذهنی، اذهان مبتلا به کم‌خردی و بدبینی را الی‌الابد تر و خشک نمود!
‏شایعات و سم‌پاشی‌های بی‌امان سیاسی، موجب بدبینی برخی به نظام و انقلاب شده و این بدبینی نیز به نوبه خود، افکار را بیمار ساخته و پذیرش ذهنی ویروس شایعات را تشدید نموده.
چرخه بدبینی در مسیری دوسویه ادامه دارد و قربانی می‌گیرد، و کانالیزه شدن مجاری اخبار نیز مشکل را دوچندان کرده است.

۱. دوپینگ رسانه‌ای گسترده بر معدود روسری تکانی‌های سطح کشور، موجب بزرگنمایی بیش از حد جریان معارض حجاب و اخلال محاسباتی در میان بدنه طیف ارزشی شده است.

۲. تامل راجع به پشت پرده ماجرا و دنباله آن و اینکه حد یقف حجاب کجاست و مطالبات و تهاجمات بعدی چیست؟ تلنگر خوبی نسبت به کسانی است که مسئله را با موضوع بود و نبود روسری برای خود ساده‌سازی کرده‌اند.

۳. مانور کنونی معصومه قمی‌کلا (مسیح علی‌نژاد) بر موضوع حجاب و مشخصا روسری تکانی، اجماع سازی هوشمندانه بر یک نقطه به عنوان مبداء نافرمانی‌های مدنی، انقلاب جنسی و هنجارشکنی‌های بعدی است.

۴. گشت ارشاد به صورت کنونی یک اقدام لازم و ناکافی است و باید پلیس فتا، اماکن و امنیت تمام توان خود را برای کاستن از بار خیابانی مسئله به کار گیرند.

۵. باید همه بدانند، جامعه مخاطب گشت ارشاد، زنانی که حجاب ناقص دارند نیست، ولنگاران حوزه پوشش و عموما روسپی‌های خیابانی است.

۶. باید با رسواسازی دوجنسه بودن قمی‌کلا و نمایش هواداران بی‌خانمان و فرومایه او، همسویی با وی را از یک منزلت اجتماعی به یک ننگ اجتماعی بدل کرد.

۷. جریمه مالی سنگین بهترین و مدنی‌ترین راه مقابله با هر پدیده‌ای از جمله مقوله بی‌حجابی و سگ‌گردانی است.

۸. به‌خط کردن زنان علیه قمی‌کلا مؤثرترین راه مقابله با اوست که با مانور بر دغدغه زنان و مادرانی بدون حجاب کامل که نگران همسران و فررندان خود هستند میسر می‌شود.

۹. گشت ارشاد باید داخل طرح جامع «امنیت اجتماعی» و همزمان با برخورد با اوباش، معتادان و سگ‌گردانان گنجانده شود تا با سرمایه اجتماعی حداکثری بتواند پیش رود.

۱۰. بدترین اتفاق در گشت ارشاد نیمه‌کاره رها شدن آن است و اینکه تلقی عمومی این شود که نظام درپی فشار و مخالفت افکارعمومی مجبور به عقب‌نشینی شده است.
 

حافظه عمومی

اخیرا اتفاق به ظاهر عادی‌ای افتاد که برای بنده بسیار تامل برانگیز بود:

شاطر نانوایی، بی‌آنکه غرض و مرضی داشته باشد، گلایه‌مند از افزایش قیمت روغن، «روحانی» را بهتر و موفق‌تر از «رییسی» دانست، به استناد اینکه در دولت او قیمت این کالا نصف اکنون بود!

دقت کنید که فرد مذکور توجهی به این نداشته که همه اقلام، از دلار و سکه و مسکن و پراید تا گوشت و مرغ و گندم و و روغن و ماکارونی طی ۸ سال دولت روحانی افزایش تقریبا ۱۰برابری کرد، بلکه مستند صحبت او در ناخودآگاه ذهنش، این بود که بدون احتساب جنگ اوکراین (تاثیر مستقیم بر قیمت روغن و گندم در جهان) و میراث کسری بودجه و نقدیندگی روحانی (تا سال‌ها تاثیر گذار بر قیمت همه اقلام) صرفا قیمت کنونی یک قلم کالا (روغن) مقایسه شده بود با روز پایانی دولت قبل در سال ۱۴۰۰ و نه حتی زمان مستقر شدن آن در سال ۹۲!

برایم درس جالبی بود از آلزایمر شدید افکارعمومی، مغالطات ناخواسته ذهنی و اینکه چه می‌شود که برخی از همان مردم لِه شده در زمان شاه که از شدت فشار اقتصادی، امنیتی و سیاسی حاضر شدند کشته و شکنجه شوند اما دست از قیام و انقلاب برندارند، امروز و بعد از بیش از چهار دهه، بعضا از دوره پهلوی به نیکی یاد می‌کنند. طبیعی است وقتی هنوز یکسال از اتمام دولت روحانی به عنوان قهرمان قحطی و قطعی و گرانی و ویرانی نگذشته، کسی چنان می‌گوید، به طریق اولی ‌با گذشت چهل سال، مصائب دوران سیاه پهلوی فراموش می‌شود و آنچه برای قضاوت می‌ماند قصه‌ها و نوستالژی‌های دروغینی است که امثال «من‌وتو» از رفاه و پیشرفت مردم و کشور به خورد عوام می‌دهند.

عباس موزون چند باری است خبر از تلاش بدخواهان برای تطمیع تجربه گران داده در اینکه آنها بیایند و ادعا کنند مطالب‌شان در «زندگی پس از زندگی» دروغ و در ازای دریافت پول از تهیه کننده بوده است.
پیش از این افشاگری موزون، از تلاش برای متوقف کردن برنامه به‌واسطه پاپوش برای سازنده یا ترور وی گفتم و اینکه دشمن بی‌کار نخواهد نشست.
اکنون چند نکته و افزوده به مناسبت رخدادهای جدید علیه برنامه عرض می‌کنم:
۱. اقدام پیشدستانه موزون در افشای تلاش بدخواهان هوشمندانه بود اما این اطلاع رسانی از صفحه شخصی او مطلقا کافی نیست!
صداوسیما خودش باید از برترین برنامه طول تاریخش حراست، و موضوع مذکور را از تریبون اخبار سراسری از جمله ۲۰:۳۰ اعلام نماید.
۲. وقتی یک راه ضربه به برنامه مسدود شود، حتما راه دیگری طی می‌شود. این سناریوهای احتمالی از نگارنده داشته باشید: اجیر کردن یکی از عوامل برنامه بدگویی از آن؛ هل دادن یک راوی دروغین به برنامه و جمع تجربه گران برای زمینه‌سازی در تخریب برنامه؛ کارشکنی مدیری فاسد در بدنه سیما برای دلسرد و منصرف کردن سازنده از تولید فصل جدید.
۳. تکرار همان هشدار قبلی مبنی‌بر احتمال ترور و پاپوش برای سازنده و همه‌کاره برنامه، عباس موزون.
باید مانند یک مسول تراز اول، از این نخبه فرهنگی و دستاورد بزرگش حفاظت کرد.

عبرتی برای ابد

‏۱/ پس از تیراندازی اخیر آمریکا که به مرگ ۱۹ دانش‌آموز و ۲ معلم انجامید، فرناز فصیحی، خبرنگار نیویورک‌تایمز، نوشت: پیش از آمدن به آمریکا همه کسانی که می‌شناختم آرزو داشتند به اینجا مهاجرت کنند اما اکنون همه کسانی که می‌شناسم آرزو دارند بتوانند فرزندشان را خارج از آمریکا بزرگ کنند.

‏۲/ گرچه آمریکایی‌های بسیاری بر صحت گفته فرناز فصیحی صحه گذاشته‌اند اما همین انعکاس وضعیت روانی جامعه آمریکا کافی بود تا لشکر فیک‌های منافقین و عناصر ضدایرانی، او را نیز به باد فحاشی بگیرند تا جایی که نیویورک‌تایمز حمایت خود از خبرنگارش را اعلام و حملات ترول‌ها به وی را محکوم کرد.

‏۳/ دقت کنید که خبرنگار نیویورک‌تایمز، مستقیم یا غیرمستقیم کلامی در دفاع از ایران نگفت و فقط به عنوان یک خبرنگار آمریکایی به واقعیتی اشاره کرد که با پروژه نرمال‌نمایی غرب و آمریکا، و به تبع آن سیاه‌نمایی وضع ایران منافات داشت و همین موضوع وی را نیز مستحق حملات هماهنگ نمود!

‏۴/ این را مقایسه کنید با مظلومیت جامعه و افکارعمومی بی‌دفاع ایران که از مجرای طیف وسیعی از شبه‌رسانه‌های خبری و هنری، هر ثانیه زیر شلاق شایعه، تهمت، پرخاش، فحاشی و سیاه‌نمایی سازماندهی شده اکانت‌های فیک سازمان منافقین و دیگر عناصر ضدانقلاب قرار دارد بی‌آنکه کسی آن را محکوم نماید!