احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
آنچه از کالیفرنیا باید بدانیم و همان محمل اصلی انگیزه های استقلال خواهی است شامل این موارد می شود:
ایالت کالیفرنیا هم مرز کشور مکزیک و اقیانوس آرام، سومین ایالت بزرگ آمریکا و پر جمعیت ترین آن است (عامل جغرافیای سیاسی).
کالیفرنیا همچنین قدرتمندترین ایالت آمریکا از نظر اقتصادی است و همواره به تنهایی جزء 10 اقتصاد برتر جهان بوده است (عامل اقتصادی).
این موارد اما آتش زیر خاکستری بود که به انضمام دو موضوع دیگر اعتراضات و تظاهرات گسترده و دنباله داری را پس از پیروزی ترامپ در خصوصا لس آنجلس، بزرگترین شهر این ایالت و دومین شهر پرجمعیت آمریکا بعد از نیویورک، سبب شده است.
اول آنکه رأی کالیفرنیا همواره، یکپارچه و به طور سنتی با دموکرات ها بوده (عامل سیاسی) و دیگر آنکه این ایالت از مهاجرپذیرترین ایالات آمریکاست (عامل جامعه شناسانه) به طوری که بزرگترین جمعیت ایرانی خارج از ایران را نیز در خود جای داده و از آنجایی که نه دموکرات ها و نه مهاجران کمترین تمایلی به سکان داری ترامپ ندارند، این موضوع سبب هم افزایی انگیزه های سیاسی اجتماعی با اقتصادی گشته که خود استقلال خواهی در این ایالت را به بالاترین حد رسانده است.

مدتی است در شبکه های اجتماعی مطلبی تحت عنوان «پیش بینی پیروزی ترامپ در سریال سیمپسون ها» دست به دست می چرخد و با استنادی ناقص به برخی پلان های قسمت 17 فصل 11، اینگونه وانمود می شود که گویی از 16 سال پیش (سال 2000) پیروزی ترامپ بر یک رقیب خود که زن است پیش بینی شده بود!
اما آنچه در این خصوص لازم به ذکر است اینکه

1. این کانال حدود 250 هزار عضو  دارد.

2. گردانندگان آن به صورت ناشناس فعالیت می کنند.

3. رویکرد خبری توام با طنز (توهین و تمسخر) دارند.

4. روان شناسی مخاطب قوی و فعالیت مستمری دارند و در عین حال به طور غیر مستقیم بر یک "فرد" نشان دهند خود اصرار می ورزند.

5. حامی سرسخت دولت اند با این حال هر از چند گاهی برای نشان دادن یک سویه نبودن رویه ی خود، مطالب انتقادی رقیقی نسبت به دولت منتشر می کنند.

6. در این کانال باز نشر اخبار به صورت تصرف در متن و افزودن آدرس کانال "مملکته" در ذیل هر پست است اما در عین حال از کانال فردی به نام "امید معماریان" مستقیم مطلب بازنشر می کنند که همین مسئله ظن مدیریت کانال توسط وی را افزایش می دهد.

7. با بازنشر مطالبی از کانال و اکانت توئیتر روزنامه های ایران، شرق و اعتماد نقش فعالی در معرفی این ارگان ها دارند.

8. ارتباطی دو سویه با مخاطب دارند که این رویکرد امکان درج مطالبی به نام مخاطب ولی نگاشته شده توسط مدیران کانال را فراهم کرده.

9. سعی می کنند خود را به جریانی اجتماعی با رویکردی خیرخواهانه و مصلح مآبانه نشان دهند.

10. در عین ضدیت با دین و انقلاب، ژست ایران دوستی و مردم داری گرفته اند.


پی نوشت (18 بهمن 96)


11. با نقل مطلب از برخی اکانت های توییتر اولا مطالب خود را از زبان ثالث بیان می کند و ثانیا اکانت های مطلوب و همسو را معرفی نموده و بر فالوورهایش می افزاید، آنچنانکه اکانت توییتری «آقای دیپلمات» در رأس نقل قول ها قرار دارد.

12. کانال مملکته در حال حاضر 380 هزار عضو دارد.

13. مسلم شده است که عوامل گردانده مملکته و BBC فارسی یکی هستند.

🔹 اول. چرا رهبری گفتند قضیه‌ی 3000 میلیارد را بیش از این کش ندهید ولی نسبت به اختلاس 8000 میلیاردی و املاک نجومی چنین نگفتند و حتی نسبت به پیگیری حقوق های نجومی تاکید نمودند؟

🔹 درخواست کش ندادن فساد 3000 میلیاردی در شرایطی بود که با ورود قاطع قوه قضائیه عوامل آن دستگیر شدند و نهایتا مه آفرید امیر خسروی اعدام و مجموعا 5000 میلیارد تومان از اموال متهمان به نفع بیت المال مصادره شد. بنابراین با جریان گرفتن قضایی پرونده، رهبر انقلاب کش دادن سیاسی رسانه ای آن را که تنها با اعصاب مردم و اعتماد عمومی سر و کار دارد خواستار شدند.

این درحالی است که به اعتبار هم گرایی محسوس رسانه های ضد انقلاب با رسانه های اصلاح طلب و دولتی، فساد 8000 میلیاردی با سکوت و سانسور و بایکوت مواجه گشت و اساسا در برابر اختلاس بیشتر سروصدای کمتری ایجاد شد و حتی رئیس جمهور شخصا منکر اختلاس شد و آن را وام معوق نامید!

املاک نجومی نیز با اعلام برائت شهردار تهران و ارجاع موضوع به قوه قضائیه به سرعت به نتیجه رسید و حکم ابطال تخفیف ها و بازگرداندن مبالغ آن به بیت المال صادر شد.

اما در حقوق های نجومی نه تنها تاکنون دولت و دیوان محاسبات هیچ فردی را به عنوان مجرم یا متخلف به قوه قضائیه معرفی نکرده اند که سخنگوی دولت نیز لقب "ذخیرهای نظام" را حواله‌ی حرام خواران کرده است.


🔹 دوم. چرا رهبری تعجیل در مذاکرات را خواستند و اکنون عیوب و ایرادات برجام را ناشی از تعجیل آن می دانند؟

🔹 آنچه اکنون موسوم به برجام است حاصل سه مرحله توافق ژنو، لوزان و نهایتا وین بود. ابتدا در ژنو (3 آذر 92) توافق شد جهت نیل به معاهده‌ی نهایی، ایران بدوا و به صورت پیش شرط مذاکرات، در ازای پاره ای تسهیلات مالی، با اعمال محدودیت در برنامه‌ی هسته ای خود، سطح غنی سازی را کاهش دهد و بازرسی ها را تسهیل نماید.

این محدودیت ها تا حدود 20 ماه بعد یعنی توافق مقدماتی لوزان (13 فروردین 94) و پس از آن تا نهایی شدن برجام در وین (23 تیر 94) ادامه یافت درحالیکه در میان این فواصل طولانی، با نشست و برخاست های بی جای وزیر خارجه ایران با وزیر آمریکایی، و بدتر از آن قدم زدن ها و گرفتن عکس های یادگاری، تنها عاید کشور لطمه به حیثیت انقلابی ایران و کاهش سطح و سرعت فعالیت های هسته ای مان بود و جالب آنکه حاصل این 20 ماه معطلی در مذاکرات ژنو تا وین، با عدم اجازه به کمیسیون ویژه برجام در قرائت گزارش خود و با لابی گسترده‌ی رؤسای دولت و مجلس، تنها ظرف 20 دقیقه در مجلس (21 مهر 94) تصویب شد! بی آنکه 1- ضمانتی کتبی از آمریکا و اروپا گرفته شود و 2- تناظر در اجرای برجام رعایت شود، دولت تنها با اتکا به قول و قرارهای شفاهی و به صورت یکجا تمام تعهدات خود را انجام رساند.

بنابراین واضح است که آنچه در کلام رهبری نیاز به تقلیل و سرعت بخشی داشت فواصل زمانی میان ادوار مذاکرات بود و آنچه درش شتاب خسارت بار شد بررسی و تصویب سند نهایی و اجرای بی ضمانت و یکباره‌ی برجام بود.

ظاهرا جمعی از جن زدگانی که توسط محمد علی طاهری درمان شدند اعلام کردند قصد دارند خود را به اوین معرفی نمایند و برخی مسئولین نیز بی آنکه پاتک این موج سازی ها را بدانند، تنها نظاره گر اوضاعند. توصیه می کنم مسئولین اوین پرداخت هزینه‌ی کامل اقامت در زندان را پیش شرط حضور در اوین قرار دهند. خواهید دید لشکر بیکاران و شهرت طلبان، فرار را بر قرار ترجیح خواهند داد!


مشاهده مراسم جن گیری محمد علی طاهری در حلقه‌ی مریدان: www.aparat.com/v/gjYD3


نفس

نفس، فیلمی آرام و نوستالژیک، با روایت گری شخصیت اصلی داستان.

جذاب برای دهه‌ی 40 و 50 و قدری کسل کننده برای دهه‌ی 60 و 70.

اول. هیلاری کلینتون، وزیر خارجه وقت آمریکا، پس از فتنه 88 در دفاع از همیاری خود با جنبش سبز اعلام کرد توئیتر قصد وقفه انداختن در کارش را به دلیل تعمیر و به روز رسانی داشت که من تماس گرفتم و خواستم این کار با توجه به انتخابات ایران به بعد موکول شود.
دوم. ادوارد اسنودن همکار سابق و فراری CIA و NSA اعلام کرد، آژانس امنیت ملی آمریکا با ستون فقرات اینترنت جهان (گوگل، فیسبوک، توئیتر و غیره) در پروژه ای تحت عنوان PRISM همکاری مستمر و مستقمی داشته و دارد.
سوم. در ایران تلگرام به تنهایی 60% مصرف اینترنت کشور را به خود اختصاص داده، چنانچه 28 میلیون ایرانی عضو آن هستند که خود معادل حدود نیمی از کل کاربران تلگرام در جهان است. 
چهارم. با توجه به رشد روز افزون محبوبیت و استفاده‌ی تلگرام در کشور، بحران آفرینی مالکان یهودی این شبکه در فضای پرتنش کشور به یکی از طرق زیر محتمل است:
1- مسدود کردن تلگرام برای تولید نارضایتی و خشونت نسبت به حاکمیت و یا مسدود نمودن کانال های خبری اصلاح طلب جهت مظلوم نمایی و مقصر جلوه دادن نظام.
2- مسدود کردن کانال های خبری جبهه انقلاب جهت اختلال در فعالیت آن ها.
3- ارسال اخبار و یا پیام های همگانیِ مغرضانه و آشوب طلبانه به کاربران و یا عضویت یکپارچه‌ی مردم در کانال های ضد انقلاب.
4- قرار دادن اخبار و مطالب مغرضانه در کانال خبرگزاری ها و یا شخصیت های انقلابی جهت تخریب و بدنامی آنان.
5- افزایش تصنعی اعضای کانال های جبهه انقلاب به جهت متهم شدن کانال مذکور به استفاده از ممبرهای فیک.
6- کاهش واقعی اعضای کانال جبهه انقلاب به جهت القاء بریدن مردم و مخاطبان از آنان.  
پنجم. لازم به ذکر است مشابه چنین حرکتی در سال 88 در مناظره‌ی زنده‌ی احمدی نژاد و موسوی صورت گرفت که در آن با حمله‌ی سایبری به آنتن سیما، قصد اخلال در پخش برنامه را داشتند که به دلیل آمادگی برای چنین حالتی به سرعت آنتن سوییچ شد و خطر رفع گردید.

صفرهای اسکناس

در بحبوحه‌ی بحث حذف 3 صفر از واحد پول کشور، اینجانب پیشنهاد حذف 4 صفر را ارائه و ادله ی خویش را در مقاله ای در 28 اردیبهشت 87 در روزنامه کیهان تشریح کردم. اکنون با زمزمه ی حذف 1 صفر، لازم می دانم همان یادداشت را بازنشر نمایم:

سال گذشته شاهد نامه رئیس جمهور به شورای عالی پول و اعتبار مبنی بر بررسی حذف صفرهای ریال بودیم و پیشنهاد اولیه آن بود تا سه صفر از انتهای عدد مندرج در اسکناس ها به صورت کم رنگ نوشته شود تا در مرد م آمادگی دیدن اسکانس های 10000، 20000 و 50000 ریالی به صورت 10، 20 و 50 ریال، به وجود آید.

نظر به محاسن این کار و تجربه دو کشور همسایه، افغانستان و ترکیه به ترتیب در حذف 3 و 6 صفر از واحد پولشان؛ توصیه می شود تا:

هر چهار صفر برداشته شود، تا 1 ریال ارزشی تقریباً معادل یک دلار پیدا کند که بهتر است بدین صورت عمل شود: مانند بسیاری از کشورها که از واحد پول دونرخی استفاده می کنند، ما هم  ریال و تومان را در کنار هم به کار گیریم.

به این صورت که تومان را با قیمت عرفی آن حفظ کرده و رسمیت بخشیم. و اسکناس ها و مسکوکاتی که کمتر از 10000 ریال اند را با تومان قیمت گذاری کنیم.

به این ترتیب اولاً راه برای برداشتن صفر دیگر اسکناس، (صفر چهارم) باز می شود. ثانیاً معیار و میزانی که «تومان» است و در تغییرات، ثابت مانده، برای هضم تغییر شکل پول، وجود خواهد داشت.

به طور مثال اکنون اسکناس سبز 10000 ریالی که عرفاً از آن به هزار تومانی تعبیر می شود به این صورت درآید که با حذف چهار صفر، و ده هزار برابر کردن ارزش ریال، هر 10000 ریال به 1 ریال تغییر شکل- و نه ارزش- می دهد که عملاً معادل 1000 تومان خواهد بود.

برای مقادیر کمتر از 10000 ریال کنونی نیز واحد دوم (تومان) به صورت رسمی- و نه عرفی- درج شود. به طوری که اسکناس 1000 ریالی کنونی، 100 تومان و سکه 500 ریالی 50 تومان شود.

بدین صورت اگر قیمت کالایی به عنوان مثال اکنون 55000 ریال باشد، آن موقع با این تغییرات رسماً پنج ریال و پانصد تومان، و عرفاً 5500 تومان خواهد بود.

www.magiran.com/npview.asp?ID=1620990

در تبیین فاصله‌ی فروش «یتیم خانه ایران» میان آنچه هست و آنچه باید باشد:
چهارشنبه، 18 آذر، صرفا بر اساس احساس تکلیف در حمایت از فیلم ضد انگلیسی ابوالقاسم طالبی به اتفاق همسرم به سینما کوروش رفتیم که از سطح بالای کار شوکه شدم! 
پس از آن چند مرتبه خواستم تا نقد و نظر خویش را بنویسم که قاعده‌ی «تا سه روز ذهن مخاطب درگیر فیلم است» سبب شد تا به امروز صبر، و به دور از هیجانات پس از نمایش نکاتی را مرقوم نمایم.
فیلم در حد اعلای استناندارد است، بازی ها طبیعی، دکور و جلوه های ویژه عالی، داستان و صحنه های فیلم بی نظیر؛ و در یک جمله فیلمی کاملا هالیوودی در سینمای ایران ساخته شده است.
تا این زمان شخصا برترین و محبوب ترین فیلم را «آژانس شیشه ای» می دانستم که هیچ کدام از فیلم های «محمد»، «چ»، «بادیگارد» و «قلاده های طلا» توان سبقت از آن را نداشت، اما با دیدن «یتیم خانه ایران»، «آژانس شیشه ای» در رتبه‌ی دوم ذهنم قرار گرفت.
اما با این همه چرا این فیلم جایگاه خود را آن طور که باید در گیشه نیافته است؟ 
به نظر می رسد پاسخ را در این موارد باید یافت:
1. ذائقه‌ی مخاطب ثابت سینما (سینما رو های عمدتا جوان)، به تم عشق و خیانت تغییر یافته و فیلم فاخر تاریخی جایگاه چندانی ندارد.
2. ایدولوژیک بودن فیلم و فیلمساز هر چقدر موافقانش را به تماشای فیلم ترغیب می کند، مخالفانش را از آن دور می سازد.
3. حدس پذیر بودن فیلم و اینکه مخاطب گمان می کند می داند قرار است چه چیزی ببیند و چه حرفی بشنود، از انگیزه‌ی مراجعه به گیشه می کاهد.
4. عنوان «یتیم خانه ایران» کشش ندارد و آبی بر آسیاب حدس پذیر بودن فیلم است. چنانچه اگر طالبی به جای «قلاده های طلا» از مثلا عنوان «آشوب خانه ایران» یا «فتنه در ایران» استفاده می کرد نیز، طبیعتا از مخاطبانش کاسته می شد.
5. آنوس اولیه‌ی فیلم بسیار ضعیف و فاقد تصاویر جذاب بود. با وجود آن همه صحنه های جذاب و طبیعی، نمی دانم چرا در آنونس و پوستر، تمرکز بر نمایش طرح کاشی «یتیم خانه ایران» و چهره های بازیگران بود!
6. نمایش همزمان چند فیلمِ همسو با ذائقه‌ی اقشار فرهیخته نیز سبب سرشکن شدن مخاطبان «یتیم خانه ایران» شده است، همچنانکه «سیانور»، «نفس»، «هیهات»، «ناسور» و «ایستاده در غبار» هم اکنون روی پرده‌ی نقره ای در حال نمایش است.

شهید زکزاکی

چه کسی باور می کند دولت جباری که از قتل عام در روز روشن ابایی ندارد، رهبر شیعیان نیجریه را بدون اطمینان از مرگ زودرس آزاد نماید؟

#بیوتروریسم