جواد موگویی، در کانال خود نوشته: «در طول سالهایی که در تحقیق و پژوهش برای نوشتن کتاب "آخرین نخستوزیر؛ زندگی و زمانه مهندس موسوی" بودم، هیچگاه با موردی از سوء استفاده مالی و یا سوء اخلاق از موسوی مواجه نشدم... موسوی را باید از پاکدست و سالمترین رجال انقلاب دانست. نخستوزیری که پس از پایان دوران قدرت، همچنان در همان خانه ساده زندگی و با پیکان شخصی رفت و آمد کرد. فرزندانش خلاف دیگر آقازادهها هیچگاه از رانت پدر استفاده نکردند و خود نیز با همان حقوق کارمندی زندگی کرد». [1]
فارغ از پولهای کثیف داخلی و خارجیای که سر از ستاد موسوی در انتخابات درآورد (از جمله اسناد شبکه الجزیره در افشای کمک ۵۰ میلیون دلاری محمود عباس به موسوی) [2-3] و عملکرد متقلبانه وی در انتخابات ۸۸، توجه نویسنده محترم را به این موارد جلب میکنم:
۱. موسوی در دوره نخست وزیری در منزل سازمانی ۱۰۱۱ متری در پاستور مستقر بود که پس از اتمام دوره در اقدامی عجیب از هاشمی درخواست واگذاری منزل به خویش را داشت که با موافقت و دستور رئیس جمهور وقت، آن ملک با ۹۸.۵٪ تخفیف به عنوان اولین ملک نجومی رانتی واگذار شده در جمهوری اسلامی، به نام موسوی ثبت میشود. [4]
۲. موسوی بدون داشتن مدرک دکترا، عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس بود [5-6] و علاوه بر حقوق ناروای آن، همزمان از حقوقهای دیگری چون کارهای شخصی، کسوت مشاوره به رؤسای جمهور هاشمی و خاتمی، عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام و ریاست بر فرهنگستان هنر، به صورت نجومی و همزمان ارتزاق میکرد! [7]
۳. خانم کوکب موسوی خامنه، دختر وی، خلاف روال و بدون کنکور وارد مقطع دکتری دانشگاه امیرکبیر شد. [8]
۴. همسر موسوی نیز به همان صورت و با قانون گریزی و رانتی به مراتب درشتتر، ارشد و دکتری را از دانشگاه آزاد کادو گرفت و خلاف همه مقررات و آیین نامههای آموزشی، خود را در کسوت استاد تمامی نشاند و سالها بر کسوت ریاست دانشگاه الزهرا تکیه زد. [9-10]
اگرچه برادر عزیزم، جواد موگویی، جانب احتیاط را رعایت کرده و نگفته موسوی سوء استفادهای نداشته، بلکه از عبارت «با موردی از سوء استفاده مواجه نشدم» استفاده کرده، اما این غفلت آشکار از کارنامه سیاه مالی موسوی حقیقتا جای تعجب دارد!
کسی که اسرار رجال را از تاریکخانه تاریخ بیرون میکشد، چطور از اخبار و اطلاعات آشکاری که اسناد آن نیز منتشر شده است غفلت کرده؟
[1] t.me/javadmogoei/67
[2] theguardian.com/world/2011/jan/26/palestinian-distrust-iran-leaked-papers
[3] yjc.ir/fa/news/5132392
[4] farsnews.com/news/13950613000681
[5] rajanews.com/news/15029
[6] rajanews.com/news/15105
[7] fa.wikipedia.org/wiki/میرحسین_موسوی
[8] jahannews.com/analysis/54056
[9] iusnews.ir/fa/news-details/149/
[10] farsnews.com/news/8803180287
فرمایشات بعضی مقامات محترم سیاسی درباره پرونده FATF چنان از حقیقت دور است که انصافا موجب تعجب است. به طور خاص فرمایشات آقای دکتر پزشکیان، نایب رییس محترم مجلس، و سرکار خانم مافی که به لحاظ رسانه ای بسیار توزیع شد، بیش از حد غیرفنی است و ذیلا توضیحاتی درباره بعضی مفروضات غلط این بزرگواران تقدیم میکنم.
مقدمه
پیش از انقلاب اسلامی و در دوره جنگ سرد میان دو بلوک شرق و غرب، ایران به دلیل قرارگیری آشکار در جبهه آمریکا و ایفای نقش به عنوان ژاندارم منطقه، موضعی انفعالی و قابل پیش بینی داشت و رژیم پهلوی جز ملی شدن صنعت نفت و تظاهرات انقلابیون در درون و بازتابهای بیرونی آن، با چالشی در عرصه بین الملل مواجه نبود.
پس از انقلاب اسلامی اما، کنشگری فعال و تهاجمی و جبران گرایانه از یک سو و واکنش در برابر فشارهای بیرونی از سویی دیگر، جمهوری اسلامی را در معرض طوفان حوادث قرار داد.
اولین پرونده بی تردید به موضوع اشغال سفارت آمریکا بر میگردد که معلول میزبانی آمریکا از محمد رضا شاه بود و علتی شد بر حمله نظامی به طبس و در نهایت استعفای دولت موقت بازرگان و در نهایت انعقاد قرارداد الجزایر موسوم به بیانیه الجزایر.
پرونده دوم موضوع حمله صدام به ایران و تحمیل جنگ هشت ساله را در بر میگیرد.
پرونده سوم به موضوع هستهای تعلق دارد که نقاط عطف آن به ترتیب عبارت است از مطرح شدن برنامه ایران، تعلیق کامل فعالیتها مطابق بیانیه سعد آباد، فک پلمپ، ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، صدور قطعنامه تحریمی 1921، امضا و اجرایی شدن توافق وین (برجام) و اکنون خروج آمریکا از آن.
پرونده چهارم که موضوع اصلی این تحقیق است به کنشگری فعال ایران در مناقشات منطقه چون لبنان، فلسطین، افغانستان، عراق، یمن، بحرین، نیجریه و خصوصا سوریه مربوط میشود که اکنون بیش از همیشه در محافل خارجی و بین المللی محل بحث و مناقشه است.
وقتی میدانی هدف از #فتنه_بصره آن هم پس از حمله به #زوار_عراقی امام هشتم و سمپاشی فضا در دو کشور، بههمزدن روابط ویژه ایرانیان و عراقیها خصوصا در قیام #اربعین است، باید دست به کار شوی و با هشتک #عراق_عزیز، محبت و سخاوت برادران عراقیات در اربعین را به زبانهای مختلف روایت کنی.
آل سعود و عوامل ایرانی و عراقیاش آرزوی تخریب روابط ایران و عراق را به گور خواهند برد. محبت و کرامت #عراق_عزیز را در #اربعین خواهید دید، بیآنکه هیچ بدیلی در جهان داشته باشد...
The House of Saud and its agents in Iran and Iraq will be buried with their wish to see relations between these two nations destroyed. What they will see are pure love and dignity of #dear_Iraq in #Arbaeen which has no par around the world...
سیذهب آل سعود و عملائه الایرانیین و العراقیین بأمل قطع علاقات إیران و العراق الی مقابرهم، و سترون حب و کرامة #العراق_العزیز فی #الاربعین، دون أی بدیل فی العالم...