احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

قواعد بازی

 

چرا انتقامی مشابه واکنش به ترور سردار سلیمانی، برای شهید فخری‌زاده متصور نیست؟
ترور حاج قاسم، هدفگیری مستقیم ارتش آمریکا توأم با قبول مسؤلیت توسط آن کشور بود و پاسخ درخور را می‌طلبید: اقدام نظامی آشکار و مستقیم.
اما جنگ اطلاعاتی یا نیابتی قواعد خاص خود را دارد؛ بدون گذاشتن ردپا زده‌اند؛ بدون گذاشتن ردپا خواهیم زد.
بعد از دور اول ترورهای دانشمندان هسته‌ای در دولت سابق، معاون موساد ترور شد.
کار چه کسی بود؟ نمی‌دانیم!
همچنین بعد از آتش‌افروزی‌های سریالی خردادماه در کشور، سلسله آتش‌سوزی‌های غرب آمریکا را شاهد بودیم.
کار چه کسی بود؟ باز هم نمی‌دانیم!
اما می‌دانیم گاهی تجاهل العارف لازم است.
حتی اگر بدانیم چه کسی زده و چرا، نباید به روی خود بیاوریم؛ زیرا علنی کردن خوردن، علنی کردن زدن را هم می‌طلبد و برای افکار عمومی انتظار ایجاد می‌کند.
می‌زنند، به روی خود نمی‌آورند؛ می‌زنیم، به روی خود نمی‌آوریم.
همه چیز را لازم نیست علنی کرد تا همه بدانند؛ کافی است آنکه باید بداند، بداند.
همین مقدار بدانیم که اگر دولت واداده و حقیر است، درعوض سیدعلی خامنه‌ای، فرمانده کل قوا، مقتدر و منتقم است.

تهدید شناور

 

دشمن همیشه آماده وارد کردن ضربه است و در این خصوص گاهی زمان و زمینه را خود تعیین و فراهم می‌کند و گاهی خارج از برنامه و به‌واسطه اشتباهات داخلی، زمینه‌ای فراهم می‌شود و طرف مقابل وارد عمل شده و از آن بهره‌برداری می‌کند. این بهره‌برداری گاهی از نوع طراحی یک واکنش مستقل و مبتنی‌بر کنشِ ایجاد شده است، و گاهی برنامه از پیش طراحی شده‌ای وجود دارد که با حوادث خارج از برنامه، تنها زمان اجرای آن جابجا می‌گردد.
همیشگی بودن برنامه برای ضربه زدن به کشور که با سلاح‌های کودتا، تجزیه، ترور، خرابکاری، آشوب و یا حمله نظامی ممکن است صورت پذیرد، به معنای یکسان و بی‌نوسان بودن خطر نیست.
این تهدید در مناسبات میان «انگیزه و توان ضربه زننده» و «قدرت و موقعیت ضربه خورنده» شناور است؛ گاهی افزایش می‌یابد و گاهی به اوج می‌رسد.
در این میان در صورت فراهم بودن زمینه ضربه، مهمترین مؤلفه تعیین زمان آن، ترور مناسبت‌ها و بهره‌برداری از تقویم وقایع است.
به این موارد توجه کنید: آشوب دی‌ ۹۶ در آستانه سالگرد ۹‌ دی ۸۸، حمله به نیروهای مسلح در اهواز در رژه ۳۱ شهریور ۹۷، تحریم آمریکا در سالروز تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان ۹۷ و حمله به «کنسولگری» ایران در کربلا در ۱۳ آبان سال ۹۸ و در سالروز تسخیر به «سفارت» آمریکا در تهران.
اما اینکه چرا این مناسبت‌ها مهم، و زمان فتنه‌ها منطبق بر آن است، به دو موضوع بازمی‌گردد: یکی ترور مناسبت‌ها، جبران شکست‌های سیاسی و قدرت‌نمایی، و دیگری بهره‌برداری از ظرفیت‌های آشوب‌ساز این تاریخ‌ها.
با این توضیح باید گفت آبان‌ماهی که به خیر گذشت، بالاترین درجه حساسیت زمینه و زمان را داشت: از یک سو افزایش لجام گسیخته قیمت‌ها و از سویی دیگر انتخابات آمریکا و انگیزه ترامپ در ایجاد موقعیت برتر داخلی و همزمان انگیزه جریان‌های ضدانقلاب و سرویس‌های اسرائیل، سعودی و امارات در یکسره کردن کار جمهوری اسلامی ایران پیش از سقوط قطعی ترامپ یا افول آمریکا به واسطه آشوب‌های پساانتخاباتی.
و این درحالی است که تقویم آبان مملو از حوادث قابل بهره‌برداری است: سالگرد آشوب آبان ۹۸، تحریم‌های آبان ۹۷ آمریکا و تسخیر لانه جاسوسی.
با این اوصاف همه چیز برای وارد کردن ضربه‌کاری به کشور فراهم بود و مهمترین عاملی که مانع فرمان آتش شد، تدبیر رهبری در حفظ ثبات سیاسی، با مخالفت با استیضاح روحانی و متعاقبا انتقال بحران به کشور بود؛ انتخاب بد در مقابل بدتر، و مشابه تصمیمی که در ماجرای افزایش مشکوک و شوک‌آور قیمت بنزین در آبان ۹۸ اتخاذ شد: حمایت از «عمل انجام شده» و جلوگیری از فرافکنی و فرار روحانی و افتادن کشور در دام بحران بی‌دولتی.
گذر از گردنه آبان ۹۹ اگرچه میسر شد اما این پایان راه نیست؛ دی و در مرتبه بعد بهمن نیز سقف خطر باوجود کاهش نسبت به آبان، کماکان بسیار بالا است.
سالگرد قیام ۹ دی ۸۸، ترور سردار سلیمانی، حمله موشکی به پایگاه نظامی آمریکا و آشوب‌های دی‌ماه ۹۶ و ۹۸، بستری است که موقعیت مناسب«تری» برای ضربه تا پایان دی‌ماه را فراهم می‌کند و این همه درحالی است که اشرار جهان در این زمان برگ برنده‌ای می‌خواهند تا نظر هیأت انتخابی آمریکا را به سوی رئیس‌جمهور کنونی جلب، و او را ابقاء کنند.
در چنین موازنه‌هایی است که «تهدید شناور» به سطح می‌آید و قربانی می‌گیرد.
ترور شهید محسن فخری‌زاده بیش از آنکه خروجی جلسه مشترک نتانیاهو، کوهن، پمپئو و بن‌سلمان در عربستان، پنج روز پیش از انجام عملیات باشد، حاصل تلاش مجدانه و شبانه روزی دولت در ایجاد بحران اقتصادی و ارسال مکرر پیام ضعف و ترس روحانی و ظریف در التماس برای معامله موشکی-منطقه‌ای است.
آشوب و ترور دو روی یک سکه و هر دو معلول تبانی جریان نفوذ با سرویس‌های غربی جهت بی‌ثبات سازی اقتصادی، سیاسی و امنیتی است؛ همچنانکه ترور سردار سلیمانی در میانه آشوب‌های آبان و دی ۹۸ رقم خورد.
در بحبوحه جابجایی جهانی قدرت با افول غرب و جریان‌های غربگرا، جنگ ترکیبی در سال ۹۹ به اوج خود رسیده است: دیروز آتش‌افروزی‌های سریالی مراتع و جنگل‌ها و خرابکاری‌های صنعتی در پارچین، نطنز و پالایشگاه‌ها؛ امروز حلقه اول ترورهای زنجیره‌ای با هدف قرار دادن مغز متفکر هسته‌ای-دفاعی؛ و فردا آشوبی که دود آن از آتش دوقطبی امنیت-معیشت و اصرار به معامله‌ای دیگر برخواهد خاست.
در این پیچ خطیر تاریخی باید بیش از همیشه آماده و گوش به فرمان حکیم انقلاب بود تا کشتی انقلاب به سلامت به ساحل ظهور و پایان مأموریت نخست خود برسد.

 

#اول
زمان: خرداد ۱۳۳۱
موضوع: ملی شدن صنعت نفت
شکایت: انگلیس علیه ایران
مبنای صلاحیتی: اعلامیه ایران در ۱۹۳۲م مبنی‌بر پذیرش صلاحیت اجباری دیوان
نتیجه: رد دعوا توسط دیوان به دلیل عدم احراز صلاحیت خود به رسیدگی

 

#دوم
زمان: خرداد ۱۳۵۹
موضوع: گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا
شکایت: آمریکا علیه ایران
مبنای صلاحیتی: کنوانسیون‌های وین ۱۹۶۱م (حقوق و روابط دیپلماتیک) و ۱۹۶۳م (حقوق و روابط کنسولی) و پیمان مودت ایران-آمریکا
نتیجه: عدم حضور ایران در فرایند رسیدگی؛ محکومیت ایران؛ فیصله موضوع با توافق الجزایر

 

#سوم
زمان: اردیبهشت ۱۳۶۸
موضوع: انهدام ایرباس
شکایت: ایران علیه آمریکا
مبنای صلاحیتی: پیمان مودت ایران-آمریکا
نتیجه: مصالحه ایران و آمریکا در پرداخت غرامت ورای فرایند رسیدگی و در میانه آن

 

#چهارم
تاریخ: آبان ۱۳۷۱
موضوع: حمله آمریکا به سکوهای نفتی ایران 
شکایت: ایران علیه آمریکا و دعوای متقابل آمریکا علیه ایران
مبنای صلاحیتی: پیمان مودت ایران-آمریکا
نتیجه: رأی بینابینی دیوان و رد کردن اتهام طرفین نسبت به یکدیگر

 

#پنجم
زمان: خرداد ۱۳۹۵
موضوع: ضبط دو میلیارد دلار از دارایی‌های بانک مرکزی ایران
شکایت: ایران علیه آمریکا
مبنای صلاحیتی: پیمان مودت ایران-آمریکا
نتیجه: درحال رسیدگی

 

#ششم
زمان: تیر‌ ۱۳۹۷
موضوع: تحریم‌های آمریکا علیه ایران
شکایت: ایران علیه آمریکا
مبنای صلاحیتی: پیمان مودت ایران-آمریکا
نتیجه: دستور موقت توقف بخشی از تحریم‌ها تا زمان اتمام رسیدگی و صدور رای نهایی

 

توضیحات:

 

۱. دیوان بین‌المللی دادگستری (International Court of Justice) مستقر در شهر لاهه کشور هلند، رکن قضایی سازمان ملل متحد، و اساسنامه آن جزء لاینفک منشور ملل متحد است.

 

۲. منظور از مبنای صلاحیتی، صلاحیتی است که یک دیوان بین‌المللی برای رسیدگی به دعاوی دارد.
این صلاحیت از جانب طرف‌های دعوا به طور اختیاری، پیش یا پس از وقوع اختلاف، به طور یکجانبه یا در قالب توافق و کنوانسیون، اعطا می‌شود و بدون آن امکان طرح شکایت از جانب کشورها و رسیدگی به دعوای حقوقی از جانب دیوان وجود ندارد.

 

۳. «پیمان مودت و روابط اقتصادی و حقوق کنسولی» بین آمریکا و ایران در زمان ریاست جمهوری آیزنهاور و نخست‌وزیری حسین علا در سال ۱۳۳۴ه.ش/۱۹۵۵م امضا شد که به موجب آن، رسیدگی به دعوای ناشی از اختلافات تفسیر یا اجرای توافق، در دیوان بین‌المللی دادگستری قابل طرح است.
پمپئو در روز صدور رای موقت دیوان در ۱۳۹۷/۷/۱۱ خروج آمریکا از این پیمان را رسما اعلام کرد که اثر آن طبق توافق، یکسال پس از اعلام یعنی در ۱۳۹۸/۷/۱۱ اعمال گشت.

 

۴. اگرچه طبق آنچه از نظر گذشت، ایران همواره تلاش داشته تا با مراجعه به نهادهای بین‌المللی در راستای احقاق حقوق خود گام بردارد، اما مشکل اصلی و همیشگی، ضعف شکلی و محتوایی در توافقات منعقده بوده است. به عبارت دیگر، هرچقدر که وکلای ایران در دفاعیات حقوقی، خوب عمل نموده‌اند، مذاکره کنندگان ایرانی که تنظیم متون توافق را برعهده داشتند، فاجعه آفریده و کار را سخت کرده‌اند.

 

۵. آخر آنکه حقوق بین‌الملل با تمام ظریفیت‌هایی که در حفظ و احیاء حقوق دولت‌ها می‌تواند ایفا کند، تنها یک «کارت» در حوزه روابط بین‌الملل است و آنچه حرف اول و آخر را در مناسبات جهان می‌زند، قدرت است. در این خصوص در سخنرانی «مناسبات حقوق بین‌الملل و روابط بین‌الملل» بیشتر توضیح داده‌ام:

t.me/GhadiriNetwork/3128

 

۱. ‏توییت‌های ترامپ در پیش و پس از اعلام نتایج را بررسی کردم.
بازنشر هیجانی‌ترین توییت‌های قبل از انتخابات حدود ۳۰K بود و الان توییت‌های او با موضوع تقلب، با وجود برچسب‌های توییتر، حداقل ۷۰K، عموما بالای ۱۰۰K و در یک رکورد استثنائی (برنده انتخابات اینجانب هستم) نزدیک ۱M بازنشر خورده!

۲. ‏دیگر آنکه چینِ ضربه خورده از ترامپ، به‌خلاف اروپا، هنوز به بایدن تبریک نگفته و آن را به پایان جدال حقوقی موکول کرده است.
این نیز برای ما معنای خوبی دارد در اینکه چین و روسیه نمی‌خواهند توازنِ دوقطبی کنونی به نفع یک طرف به‌هم بخورد و احتمال درگیری داخلی کم شود.

۳. ‏ترامپ فردای انتخابات، مواضع خود را برای اولین بار از متن خواند.
زیرا می‌داند که باید حساب شده جلو رفت و جایی برای خطا کردن وجود ندارد.
هرقدر تلاش اروپا، دموکرات‌ها، رسانه‌های رسمی آمریکا و توییتر، تثبیت بایدن و حفظ ثبات است، جریان مقابل به اشتعال آتش زیر خاکستر کنونی امید دارد.

گرگ آبی

 

‏۱. جان کری در مصاحبه‌ای گفته بود «تفاوت ما با ترامپ در این است که او اول از برجام خارج شد، بعد به ایران فشار آورد، درحالیکه هدف ما این بود که اول برای کنترل رفتار منطقه‌ای ایران، آن را تحت فشار بگذاریم و اگر زیربار نرفت، از توافق خارج شویم».

‏۲. ماشه‌ای که ترامپ چکاند، به دلیل خروجش از برجام عمل نکرد. حال با آمدن بایدن، قرار است آمریکا منت سر ایران گذاشته، وارد برجام شود تا با دست خود پنجه‌اش را دوباره روی ماشه بگذاریم.

‏۳. فارغ از باید و نباید مذاکره مجدد و چگونگی آن در فرض ضرورت به انجام، این تیم و این دولت که آلوده به توافق‌های ننگینی چون الجزایر، استرداد دعوای انهدام ایرباس، کرسنت، سعدآباد، توافق تجاری با ترکیه و برجام است، صلاحیت و حق توافقی ساده درخصوص واردات کالای مصرفی را هم ندارد، چه رسد به فراتر از آن.

‏۴. یکی از علل تعجیل منجر به حفره‌های کنونی برجام، تلاش برای رساندن آن به پیش از انتخابات مجلس دهم بود.
اکنون و درشرایطی که اندکی به انتخابات ریاست جمهوری و حذف همیشگی جریان لیبرال از سپهر سیاسی کشور مانده، بی‌تردید با تقلای بقاء به هر قیمت، توافق و قماری فاجعه‌بارتر رخ خواهد داد.

‏۵. لازمه هر عقب‌نشینی، ظاهرسازی انقلابی است؛ کمااینکه دولت همواره از این حربه استفاده کرده.
عباراتی چون «می‌خواهیم ماشه را از توافق حذف کنیم» و «باید همه تحریم‌های ظالمانه علیه ملت ایران برای همیشه برداشته شود»، دانه پاشی‌ و بهانه‌هایی است با هدف شکستن قبح مذاکره و تحقق معامله.

‏۶. تعلیق تحریم‌های قطعنامه پابرجاست. آنچه ترامپ کاشته «ثانویه» است و بایدن برای رفع آن نیازی به توافق با ایران و بازگشت به برجام ندارد.
یکجانبه آمده و یکجانبه هم باید برداشته شود.
گروگیری این تحریم‌ها برای تحمیل توافق جدید، گویای خباثت طرف مقابل و خوابی است که برای ایران دیده‌.

‏۷. بایدن از ظرفیت تحریم و فشاری که ترامپ علیه ایران ساخته، نهایت بهره را خواهد برد، همچنانکه ترامپ از ظرفیت حقوقی‌ای که اوباما-بایدن در برجام ایجاد کرده بودند، حداکثر بهره را برد.
حمله به سیاست‌های یکدیگر کارکرد انتخاباتی داشت و قرار نیست آورده‌های دولت‌های قبل بلااستفاده بماند.

آب و سراب

 

تصور کنید تشنه وسط بیابان هستید و بازتابی می‌بینید که نمی‌دانید آب است یا سراب.
چه می‌کنید؟ به سمتش نمی‌دوید؟
آیا با این استدلال که موارد پیشین سراب بود، می‌ایستید و منتظر یک آب زلال و مطمئن می‌مانید یا در هر کورسویی دنبال «چیزی» برای رفع عطش می‌گردید؟
اساسا در شرایطی که مجال استدلال نیست، گوش تشنه‌ی در حال هلاکت، بدهکار کسی هست؟
آیا جز این است که هر که به او سراب نشان دهد را دوست و هرکه او را از بیراهه بازدارد، دشمن می‌پندارد؟
این حکایت امروز مردم ما است.
آنقدر با کارشکنی منتخبان امروزشان، در حداقل‌های زندگی و حتی سیر کردن خود درمانده شده‌اند که فرار به ناکجاآباد و رهایی از وضع موجود تنها هدف‌شان است.
این مردم حتی اگر سارق آب و عامل عطش خود را بشناسند، چاره‌ای ندارند جز کرنش در برابر او برای جرعه‌ای؛ چه رسد به آنکه بسیاری دوست و دشمن را اشتباه گرفته‌اند.
گوش تشنه بدهکار نخواهد بود تا تشنگی‌اش رفع نشود، و تشنگی‌اش رفع نمی‌شود اگر از دویدن به سوی سراب دست نکشد.
این دور باطل و گره ناگشوده چگونه باز می‌شود؟
خدمت صادقانه، جهش تولید، رزمایش همدلی و نهضت روشنگری.
بار سنگینی بر دوش داریم...

کیش و مات

ترامپ می‌داند که برد و باخت در انتخابات برایش حکم مرگ و زندگی را دارد.
چنین موجود منفور و متکبری که نیمی از کشورش و تمام دنیا را علیه خود کرده، دیگر نه سیاستمدار موفقی خواهد بود و نه تاجر موفقی.
احتمال ترورش را می‌دهد.
توییتر اعلام کرده اگر رئیس جمهور نشود، اکانتش را می‌بندد.
حساب کشی‌های مالی و مالیاتی علیه‌ش آغاز می‌شود.
و احتمال محاکمه و مجازات او وجود دارد.
تقلای ترامپ، فقط برای رئیس جمهور ماندن نیست، دست‌وپا زدن برای غرق نشدن است.
و همین ان‌شاالله باعث می‌شود افول آمریکا به واسطه دوقطبی و درگیری کنونی، تا آشوب و زوال این کشور پیش رود.

بد و بدتر

روحانی می‌داند، من و شما هم بدانیم که موافقت‌ها و مخالفت‌های سیاسی مطلق نیست و تابعی از هزینه-فایده (مصلحت) است.
مخالفت رهبری با استیضاح، به منزله ‎#چک_سفید به رئیس‌جمهور نیست، بلکه دادن ‎#فرصت و انتخاب گزینه ‎#بد در مقابل بدتر است.
امام(ره) هم تمام تلاش خود را کردند تا بنی‌صدر و منتظری را در چارچوب نظام حفظ کنند اما ‎#در_نهایت و به عنوان ‎#آخرین_گزینه موافق استیضاح و استعفای آن دو شدند.
تصور من این است که چه در بود روحانی و چه در نبود او به واسطه استیضاح یا استعفا، درهرحال جهش قیمت و آشوب را خواهیم داشت.
‏در نبودش به دلیل شوک سیاسی، التهاب جامعه و خلاء قدرت، با شتاب بیشتر، و در بودش با شدت کمتر.
در این میان، گریختن متهم، تنها باعث می‌شود او و حامیان داخلی و خارجی‌اش، به مدد اعجاز رسانه، به جای پاسخگویی، طلبکار کشور شوند و جبهه گسترده‌تری علیه انقلاب باز شود.
‏اینکه ضدانقلاب توأمان به دولت و نظام بتازند به مراتب خطرش کمتر است از آنکه ضدانقلاب، روحانی، مدیران دولت، عناصر اصلاح‌طلب و سلبریتی‌های حامی‌شان علیه نقطه‌ای به نام انقلاب و رهبر انقلاب همصدا و متمرکز شوند.
‏ایراد دوستان موافق استیضاح در تحلیل‌شان این نیست که مضرات چند ماه بیشتر ماندن روحانی را می‌بینند، ایراد، درک نکردن مضرات جاخالی دادن مسبب اوضاع کنونی کشور است.

 

نگاشته شده در تاریخ ۹۹/۷/۳۰

استراتژیست‌های نظامی پیش از آغاز هر جنگی، آن را «شبیه‌سازی» می‌کنند تا هزینه-فایده جنگ را ترسیم و راهبرد مناسب را اتخاذ نمایند.

اکنون نیز در فضای سیاسی کشور و مطالبه روزافزون استیضاح روحانی، تلاش این قلم، شبیه‌سازی استیضاح و عزل روحانی است:

۱. رسانه‌های معاند داخلی و خارجی از کودتا علیه رئیس‌جمهور می‌گویند و با ملتهب کردن فضای کشور قیمت‌ها را بالاتر می‌برند.

۲. با فراخوان ضدانقلاب و خط‌شکنی شبکه پرتعداد اوباش مسلح و براندازان، آشوب‌های گسترده خیابانی آغاز و شعارهای ساختار شکن طرح می‌شود و مردم ناراضی از اوضاع اقتصادی نیز اعتراض خود را فریاد می‌زنند.

۳. روحانی در فرار به جلو، با ادعای کارشکنی رهبری و سپاه، طرف مقابل را عامل عدم توفیق خود ذکر می‌کند و همراه و همصدای معترضان می‌شود.

۴. مدیران عالی و دانی، و ملی و استانی دولت برای مشروعیت‌زدایی از نظام استعفا می‌دهند و دیپلمات‌ها به کشورهای محل مأموریت پناهنده می‌شوند.

۵. نیروهای امنیتی برای مدیریت و کاهش درگیری‌ها ایفای نقش می‌کنند. با افزایش شمار کشته‌های فتنه، سلبریتی‌های ورزش و هنر به هشتگ پراکنی برای آشوب‌گران می‌پردازند و زنجیره برائت از نظام با مدیریت سرویس‌های خارجی ادامه می‌یابد تا نوبت به ایفای نقش معممین فاسد برسد. امنیتی‌های آلوده نیز تقسیم کار می‌کنند و برخی به کارشکنی در خلوت مأمور می‌شوند و برخی به برائت از نظام در جلوت.

۶. جریان آلوده حوزه و سران اصلاحات و جنبش بهار با نامه و بیانیه خطاب به رهبری و درخواست استعفای ایشان، همصدا با ضدانقلاب، به معطوف کردن مشکلات کشور به رهبر انقلاب و دادن آدرس غلط به جامعه مبادرت می‌ورزند.

۷. در استان‌های مرزی گروه‌های تجزیه طلب به کمک مزدوران تکفیری وارداتی، فرصت را برای جدایی مناسب می‌بینند و فاز مسلحانه را علیه مرکز آغاز می‌کنند.

۸. روحانی با انتشار اسرار نظامی و هسته‌ای گرو گرفته از نظام، بهانه حمله به ایران و یکسره کردن کار نظام و انتقال قدرت را به دشمن می‌دهد.

۹. گروه‌های محارب آتش‌افروزی و خرابکاری‌های غیر رسمی کنونی را شدت می‌بخشند و توأمان ترورهای کور و هدفمند را در دستورکار قرار می‌دهند.

۱۰. با افزایش گسترده تلفات و ناامنی‌ها، و ضرب‌وشتم و کشتار نیروهای ارزشی در کوچه و خیابان و حمله به مساجد و اهانت به مقدسات، انقلابی‌های سست نیز خواهان پایان اوضاع به هر نحو ممکن می‌شوند و با مطالبه پایان «چرخه خشونت» عملا در زمین مقابل بازی می‌کنند. بسیاری از چهره‌های موسوم به اصولگرا و عدالتخواه و فعالان مجازی نیز با وسط بازی کردن و انتقاد به تصمیمات و منصوبین رهبری، لباس عافیت بر تن می‌کنند.

۱۱. اصلاح‌طلبان و بسیاری از مردم انتخابات را تحریم می‌کنند و ۱۴۰۰ را سال تعیین تکلیف با جمهوری اسلامی از مجرای رفراندوم اعلام می‌دارند.

۱۲. به واسطه کشته‌ها و ویرانی‌های بسیار، قطحی، غارت و افزایش چند ده برابری قیمت‌ها

الف. کشور به وضعیتی مشابه سوریه دچار می‌شود، با این تفاوت که دیگر ایرانی به کمک ایران نخواهد آمد؛ آنچنانکه با تلفات و خسارات بسیار، روحانی یا دیگر مهره دلخواه غرب، با اقتدار کامل وارث ویرانی خود ساخته شده و به قدرت بلامنازع این کشور فروپاشیده بدل می‌گردد.

ب. و یا همچون مدل لیبی به باتلاق حمله نظامی خارجی، چندپارگی و جنگ بی‌انتهای داخلی فرو می‌رویم.

پاورقی:

۱. آنچه ترسیم شده، آینده‌پژوهی مبتنی‌بر واقعه‌نگاری از تحولات جاری منطقه و فتنه‌های تجربه شده علیه محور مقاومت، کشورهای سوریه، عراق، لبنان و ایرانِ ۷۸، ۸۸، ۹۶، ۹۷ و ۹۸ است.

۲. ترسیم تبعات منفی ورود نابهنگام به عزل و استیضاح، مستند به شرایط فعلی کشور است که صدالبته قابلیت تغییر دارد و با افزایش درگیری‌های داخلی و خارجی بلوک غرب و خصوصا آمریکا، و افزایش توان اقتصادی، امنیتی و دفاعی ایران و مهمتر از همه رشد بینش مردم و پیروی از رهبری، امکان حصول آن و یا خلع سلاح کردن روحانی و واداشتن او به فرود آرام در ماه‌های پایانی دولتش وجود دارد.

۳. کلید زدن فتنه مذکور از روزنه استعفا یا استیضاح روحانی اگرچه مطلوب شبکه نفوذ و سرویس‌های پشتیبان است، اما محدود به آن نیست. این آتش در بقای روحانی نیز امکان اشتعال دارد که در آن صورت تکلیف دیگری داریم.

والعاقبة للمتقین

 

نگاشته شده در تاریخ ۹۹/۷/۲۹

بچه زرنگ

«بچه زرنگ» فقط اصلاح‌طلبایی که از ته چپ‌گرایی و وحشی‌گری و افراط زدن تو فاز لیبرال بازی؛
با تندروی و رانت و اختلاس، بسیاری رو از انقلاب متنفر کردن و حالا با روشنفکر بازی از همون رانده‌شدگان سواری میگیرن؛
قبل انتخابات احمقانه‌ترین وعده‌ها رو میدن اما بعدش یادشون میفته اختیار ندارن؛
همیشه در قدرت بودن، همیشه هم ژست اوپوز میگیرن؛
با دستاوردهای سپاه عکس میگیرن، خرشون که از پل گذشت لگد میزنن؛
اگه انتخاباتی رو ببرن، بردن، اگه ببازن، تقلب شده؛
همیشه گرای تحریم میدن و با شعار رفع تحریم میان سر کار؛
بجای شرمندگی از مفاسد اخلاقی و اقتصادی‌شون، طلبکار شورای نگهبانن.