در اینکه شمخانی وصله ناجور این دولت است شکی نیست؛ اما وقتی میخواهیم نظری دهیم یا تجویزی نماییم باید منافع و مضرات آن را بدانیم تا سخن سطحی و بیمبنا نگفته باشیم.
لازم است بدانیم رئیس شعام (شورای عالی امنیت ملی) و همه شوراهای عالی کشور، رئیس جمهور است. شمخانی صرفا دبیر است که البته کم سمتی نیست؛ باقی اعضای شعام هم طبق اصل ۱۷۶ قانون اساسی مشخص هستند و دبیر فینفسه حق رأی ندارد. بنابراین مقدرات امنیتی کشور را دبیر شعام رقم نمیزند؛ اعضای آن تعیین مینمایند.
اما در اینکه چرا رئیسی -بنابر توصیه بزرگان- شمخانی را عزل نکرده، دلایل مهمی وجود دارد:
۱. ویترین امنیتی نظام دربرابر تحرکات خونین و ضدامنیتی کنونی دشمن، باید همان فردی باشد که از قبل بوده. کمترین حسن این کار دستبهسر کردن اصلاحطلبانی است که مترصد نسبت دادن میراث شوم روحانی به رئیسی هستند.
۲. روزنه امید طیف اصلاحات به حضور در مسند و امکان بازگشت به قدرت نباید کور شود؛ در غیر این صورت این استعداد در تمام آنان وجود دارد که منویات شوم خود را بروز دهند و مانند فتنه ۸۸ علیه نظام موضع بگیرند و اقدام نمایند.
۳. اثرات این سیاست را به طور مشخص در محول کردن ماموریت به شمخانی در خوشه چینی سیاست برون مرزی ایران شاهد بودیم؛ جایی که ایران به مدد توان نظامی خود و نائبانش، عربستان را وادار به توافق نمود، اما قیچی کردن روبان را به شمخانی سپرد تا تلاش اصلاحطلبان، به جای تخریب توافق، معطوف به مصادره آن شود.
این مختصر نکات را توضیح دادم تا بدانیم سیاستورزی چیزی فراتر از تجویزهای مجازینشینان است. البته طبیعیست که اصل بر تغییر عناصر ناهمگون است مگر آنکه مانعی وجود داشته باشد. بنابراین امکان عزل شمخانی نیز وجود دارد و منافاتی با این وجیزه ندارد.
۱۴۰۲/۲/۱۱