احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

عباس موزون چند باری است خبر از تلاش بدخواهان برای تطمیع تجربه گران داده در اینکه آنها بیایند و ادعا کنند مطالب‌شان در «زندگی پس از زندگی» دروغ و در ازای دریافت پول از تهیه کننده بوده است.
پیش از این افشاگری موزون، از تلاش برای متوقف کردن برنامه به‌واسطه پاپوش برای سازنده یا ترور وی گفتم و اینکه دشمن بی‌کار نخواهد نشست.
اکنون چند نکته و افزوده به مناسبت رخدادهای جدید علیه برنامه عرض می‌کنم:
۱. اقدام پیشدستانه موزون در افشای تلاش بدخواهان هوشمندانه بود اما این اطلاع رسانی از صفحه شخصی او مطلقا کافی نیست!
صداوسیما خودش باید از برترین برنامه طول تاریخش حراست، و موضوع مذکور را از تریبون اخبار سراسری از جمله ۲۰:۳۰ اعلام نماید.
۲. وقتی یک راه ضربه به برنامه مسدود شود، حتما راه دیگری طی می‌شود. این سناریوهای احتمالی از نگارنده داشته باشید: اجیر کردن یکی از عوامل برنامه بدگویی از آن؛ هل دادن یک راوی دروغین به برنامه و جمع تجربه گران برای زمینه‌سازی در تخریب برنامه؛ کارشکنی مدیری فاسد در بدنه سیما برای دلسرد و منصرف کردن سازنده از تولید فصل جدید.
۳. تکرار همان هشدار قبلی مبنی‌بر احتمال ترور و پاپوش برای سازنده و همه‌کاره برنامه، عباس موزون.
باید مانند یک مسول تراز اول، از این نخبه فرهنگی و دستاورد بزرگش حفاظت کرد.

جن شناسی

 ‏چند غلط شایع در مورد جن:

۱. تا انسان کاری به جن نداشته باشد کاری به انسان ندارد
۲. جن سنی وجود ندارد؛ همگی یا شیعه هستند یا کافر
۳. جن با «بسم الله الرحمن الرحیم» فرار می‌کند
۴. جنیان امکان تصرف در مادیات را ندارند و صرفا وسوسه می‌کنند
۵. در جایی که قرآن باشد، شیاطین وارد نمی‌شوند

در رابطه با بند اول خوب است بدانید شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان چنین آورده که از رسول خدا(ص) روایت شده: اگر جنّ #سنگی_بیندازد، آن شخص سنگ را بگیرد و به همان جایی که سنگ از آنجا آمده بیندازد و بگوید:
حَسْبِیَ اللّٰهُ وَ کَفَىٰ، وَ سَمِعَ اللّٰهُ لِمَنْ دَعا، لَیْسَ وَراءَ اللّٰهِ مُنْتَهَىٰ.
خداوند مرا بس است و کافی و خداوند شنید دعای کسی که او را خواند، ورای خدا نهایتی نیست.
و همچنین برای دفع #شرّ جنیان، نگاه داشتن مرغ و خروس و کبوتر و بزغاله در خانه سودمند است.
از حضرت صادق(ع) روایت شده: برای دفع #شرّ جنیان در سفر و بیابان و جاهای هولناک آن، دست بر سر بگذارد و با صدای بلند بخواند:
أَفَغَیْرَ دِینِ اللّٰهِ یَبْغُونَ؛ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ کَرْهاً وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ.
آیا [یهود و نصاری و مشرکان بعد از این همه دلایل روشن و نشانه‌های استوار بر حقانیت دین خدا] غیر دین خدا را خواستارند؟ درحالی‌که هرکس در آسمان‌ها و زمین است خواه‌و‌ناخواه تسلیم خداوند است و همه را به‌سوی او بازمی‌گردانند‌.
و هم وارد شده: در بیابان و جاهای وحشت‌آور و هولناک، با صدای بلند اذان بگویند.

اصول حکمرانی

قطع برق ادارات پرمصرف چه عایدی دارد جز آنکه کارمندان این نهادها، مانند دانش‌آموزان برف دیده، خوشحالند که کاری برای انجام دادن ندارند!
و این وسط تنها دولت و البته ارباب رجوعی ضرر می‌کند که کارش پشت قطعی برق و سیستم گیر کرده است!
‏به‌جای قطع برق ادارات، هزینه مصرف را از حقوق شخص رییس اداره کسر کنید تا مجبور شود کارکنان را وادار به صرفه‌جویی نماید.
همچنان در تابستان و زمستان، همزمان هم پنجره باز است و هم وسایل سرمایشی و گرمایشی تا آخر کار می‌کند!
رییس ادارات که جریمه شوند، مصرف برق و گاز هم کاهش می‌یابد.

تنگه احد

‏نگرانی‌های اینجانب از حواشی اربعین پیش‌رو:
۱. ضربه ضدانقلاب به نظام با خالی شدن کشور از نیروهای انقلابی و مسؤلان و کارکنان نهادهای انتظامی، اطلاعاتی، امنیتی در اواخر شهریورماه
۲. فرار مدیران دولت روحانی پس از عزیمت به عراق
۳. ایجاد درگیری‌های برنامه‌ریزی شده میان زوار ایرانی و عراقی

راهکار:
۱. ممنوعیت خروج مقامات و کارکنان دستگاه‌های امنیتی در بازه ۲۰ تا ۳۰ شهریور
۲. ممنوع الخروج کردن تمام مدیران دارای پرونده‌های اتهامی مالی و امنیتی تا زمان رسیدگی قضایی
۳. انذار به زوار و اعلام پیشاپیش موضوع در رسانه‌ها

💠 لَمْ تُخْرِجْنِی لِرَأْفَتِکَ بِی وَ لُطْفِکَ لِی وَ إِحْسَانِکَ إلَیَّ فِی دَوْلَهِ أَئِمَّهِ الْکُفْرِ الَّذِینَ نَقَضُوا عَهْدَکَ وَ کَذَّبُوا رُسُلَکَ لَکِنَّکَ أَخْرَجْتَنی لِلَّذِی سَبَقَ لِی مِنَ الْهُدَی الَّذِی لَهُ یَسَّرْتَنِی

از باب رأفت و لطف و احسانی که به من داشتی، مرا در حکومت پیشوایان کفر، آنان که پیمانت را شکستند، و پیامبرانت را تکذیب کردند، به دنیا نیاوردی ولی زمانی به دنیا آوردی به خاطر آنچه در علمت برایم رقم خورده بود و آن عبارت بود از هدایتی که مرا برای پذیرفتن آن آماده ساختی

💠 یَا مَنْ قَلَّ لَهُ شُکْرِی فَلَمْ یَحْرِمْنِی وَ عَظُمَتْ خَطِیئَتِی فَلَمْ یَفْضَحْنِی وَ رَآنِی عَلَی الْمَعَاصِی فَلَمْ یَشْهَرْنِی

ای که شکرم برای او اندک است ولی محرومم نساخت، و خطایم بزرگ شد، پس رسوایم نکرد، و مرا بر نافرمانی‌ها دید، ولی در بین مردم رسوایم ننمود

💠 وَ لاَ تَجْعَلْنَا مِنَ الْقَانِطِینَ وَ لاَ تُخْلِنَا مِنْ رَحْمَتِکَ وَ لاَ تَحْرِمْنَا مَا نُؤَمِّلُهُ مِنْ فَضْلِکَ

و ما را از ناامیدان قرار مده، و از رحمت‌ت با دست خالی مگذار، و از آنچه از فضلت امیدواریم

💠 فَاغْفِرْهَا لِی یَا مَنْ لاَ تَضُرُّهُ ذُنُوبُ عِبَادِهِ وَ هُوَ الْغَنِیُّ عَنْ طَاعَتِهِمْ

پس مرا بیامرز، ای آن که گناهان بندگان‌ش به او زیانی نرساند، و او بی‌نیاز از طاعت آنان است

💠 إِلَهِی أَمَرْتَنِی فَعَصَیْتُکَ وَ نَهَیْتَنِی فَارْتَکَبْتُ نَهْیَکَ فَأَصْبَحْتُ لاَ ذَا بَرَاءَهٍ لِی فَأَعْتَذِرَ وَ لاَ ذَا قُوَّهٍ فَأَنْتَصِرَ

خدای من، فرمان دادی فرمانت نخواندم، نهیم نمودی، مرتکب نهیت شدم، اکنون چنانم، که نه دارنده زمینه برائتم تا عذرخواهی کنم، و نه دارای قدرتم، تا یاری ستانم

💠 فَبِأَیِّ شَیْءٍ أَسْتَقْبِلُکَ یَا مَوْلاَیَ أَ بِسَمْعِی أَمْ بِبَصَرِی أَمْ بِلِسَانِی أَمْ بِیَدِی أَمْ بِرِجْلِی أَ لَیْسَ کُلُّهَا نِعَمَکَ عِنْدِی وَ بِکُلِّهَا عَصَیْتُکَ یَا مَوْلاَیَ فَلَکَ الْحُجَّهُ وَ السَّبِیلُ عَلَیَّ

ای مولای من با چه وسیله‌ای با تو روبرو شوم؟ آیا با گوشم، یا با دیده‌ام، یا با زبانم، یا با دستم، یا با پایم؟ آیا این همه نعمت‌های تو نزد من نیست؟ و من با همه اینها تو را معصیت کردم، ای مولای من، تو را بر من حجّت و راه است

💠 یَا مَنْ سَتَرَنِی مِنَ اﻵْبَاءِ وَ الأُْمَّهَاتِ أَنْ یَزْجُرُونِی وَ مِنَ الْعَشَائِرِ وَ الإِْخْوَانِ أَنْ یُعَیِّرُونِی وَ مِنَ السَّلاَطِینِ أَنْ یُعَاقِبُونِی وَ لَوْ اطَّلَعُوا یَا مَوْلاَیَ عَلَی مَا اطَّلَعْتَ عَلَیْهِ مِنِّی إِذًا مَا أَنْظَرُونِی وَ لَرَفَضُونِی وَ قَطَعُونِی

ای آن که مرا از پدران و مادران پوشاند، از اینکه مرا از خود برانند، و از خویشان و برادران، از اینکه مرا سرزنش کنند، و از پادشاهان از اینکه مجازاتم نمایند، مولای من اگر اینان آگاه می‌شدند، بر آنچه تو بر آن از من می‌دانی، در این صورت مهلتم نمی‌دانند، و مرا تنها می‌گذاردند، و از من می‌بریدند

💠 إِلَهِی إِنَّ اخْتِلاَفَ تَدْبِیرِکَ وَ سُرْعَهَ طَوَاءِ مَقَادِیرِکَ مَنَعَا عِبَادَکَ الْعَارِفِینَ بِکَ عَنِ السُّکُونِ إلَی عَطَاءٍ وَ الْیَأْسِ مِنْکَ فِی بَلاَءٍ

خدایا همانا اختلاف تدبیرت، و سرعت تغییر تقدیرات‌ت، بندگان عارف به تو را، از اطمینان به بخشش و ناامیدی از تو در گرفتاری باز داشته است

💠 إِلَهِی کَیْفَ تَکِلُنِی وَ قَدْ تَکَفَّلْتَ لِی (تَوَکَّلْتُ) وَ کَیْفَ أُضَامُ وَ أَنْتَ النَّاصِرُ لِی أَمْ کَیْفَ أَخِیبُ وَ أَنْتَ الْحَفِیُّ بِی

خدایا چگونه مرا وامی‌نهی درصورتی که عهده‌دار من شده‌ای؟ و چگونه مورد ستم واقع شوم و حال آنکه تو یار منی؟ یا چگونه ناامید گردم، درحالی که نسبت به من سخت مهربانی

💠 هَا أَنَا أَتَوَسَّلُ إلَیْکَ بِفَقْرِی إلَیْکَ وَ کَیْفَ أَتَوَسَّلُ إلَیْکَ بِمَا هُوَ مَحَالٌ أَنْ یَصِلَ إلَیْکَ اینک

به نیازم به تو، متوسل به توام، و چگونه متوسل به تو شوم به آنچه که محال است به تو برسد

💠 أَمْ کَیْفَ أَشْکُو إِلَیْکَ حَالِی وَ هُوَ لاَ یَخْفَی عَلَیْکَ أَمْ کَیْفَ أُتَرْجِمُ بِمَقَالِی وَ هُوَ مِنْکَ بَرَزٌ إلَیْکَ

یا چگونه از حالم به تو شکایت کنم و حال آنکه بر تو پوشیده نیست؟ یا چگونه با گفتارم ترجمه حال نمایم، درحالی که از تو برای تو واضح است؟

💠 إِلَهِی عَلِمْتُ بِاخْتِلاَفِ اﻵْثَارِ وَ تَنَقُّلاَتِ الأَْطْوَارِ أَنَّ مُرَادَکَ مِنِّی أَنْ تَتَعَرَّفَ إلَیَّ فِی کُلِّ شَیْ ءٍ حَتَّی لاَ أَجْهَلَکَ فِی شَیْءٍ

خدایا از اختلاف آثار، و تغییرات احوال دانستم که خواسته‌ات از من این است که خود را در هر چیز به من بشناسانی تا در هیچ چیز نسبت به تو جاهل نباشم

💠 إِلَهِی کَمْ مِنْ طَاعَهٍ بَنَیْتُهَا وَ حَالَهٍ شَیَّدْتُهَا هَدَمَ اعْتِمَادِی عَلَیْهَا عَدْلُکَ بَلْ أَقَالَنِی مِنْهَا فَضْلُکَ  

خدایا چه بسیار طاعتی که بنا کردم، و چه بسیار حالتی که استوار نمودم. عدالت‌ت اعتمادم را بر آنها ویران کرد، ولی فضل تو عذر مرا از آنها پذیراست

💠 إِلَهِی کَیْفَ أَعْزِمُ وَ أَنْتَ الْقَاهِرُ وَ کَیْفَ لاَ أَعْزِمُ وَ أَنْتَ اﻵْمِرُ

خدایا چگونه تصمیم بگیرم و حال آنکه تو چیره‌ای؛ و چگونه تصمیم نگیرم درحالی که تو دستور دهنده‌ای

💠 إِلَهِی تَرَدُّدِی فِی اﻵْثَارِ یُوجِبُ بُعْدَ الْمَزَارِ فَاجْمَعْنِی عَلَیْکَ بِخِدْمَهٍ تُوصِلُنِی إلَیْکَ

خدایا مردّد شدن من در آثار موجب دوری دیدار است، پس مرا با وجودت گرد آور، به وسیله عبادتی که مرا به تو رساند

💠 کَیْفَ یُسْتَدَلُّ عَلَیْکَ بِمَا هُوَ فِی وُجُودِهِ مُفْتَقِرٌ إلَیْکَ

چگونه بر وجود تو استدلال شود، به موجودی که در وجودش نیازمند به توست؟

💠 أَ یَکُونُ لِغَیْرِکَ مِنَ الظُّهُورِ مَا لَیْسَ لَکَ حَتَّی یَکُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَکَ

آیا برای غیر تو ظهوری هست که برای تو نیست، تا آن غیر وسیله ظهور تو باشد؟!

💠 مَتَی غِبْتَ حَتَّی تَحْتَاجَ إلَی دَلِیلٍ یَدُلُّ عَلَیْکَ وَ مَتَی بَعُدْتَ حَتَّی تَکُونَ اﻵْثَارُ هِیَ الَّتِی تُوصِلُ إلَیْکَ

کی پنهان بوده‌ای، تا نیازمند به دلیلی باشی که بر تو دلالت کند و کی دور بوده‌ای، تا آثار واصل کننده به تو باشند؟ 

💠 إِلَهِی أَخْرِجْنِی مِنْ ذُلِّ نَفْسِی وَ طَهِّرْنِی مِنْ شَکِّی وَ شِرْکِی قَبْلَ حُلُولِ رَمْسِی

خدایا مرا از خواری نفسم نجات ده، و از شک شرکم پاک کن و پیش از آنکه وارد قبر شوم

💠 لَقَدْ خَابَ مَنْ رَضِیَ دُونَکَ بَدَلاً وَ لَقَدْ خَسِرَ مَنْ بَغَی عَنْکَ مُتَحَوِّلاً کَیْفَ یُرْجَی سِوَاکَ

همانا محروم شد کسی که به جای تو به دیگری راضی گشت، و زیانکار شد کسی که از تو به دیگری روی آورد، چگونه به غیر تو امید بست

💠 إِلَهِی إِنَّ رَجَائِی لاَ یَنْقَطِعُ عَنْکَ وَ إِنْ عَصَیْتُکَ کَمَا أَنَّ خَوْفِی لاَ یُزَایِلُنِی وَ إِنْ أَطَعْتُکَ

خدایا امیدم از تو قطع نشود، گرچه نافرمانی‌ات کردم، چنان که ترسم از تو زایل نشود، گرچه اطاعتت نمودم

💠 یَا مَنِ اسْتَوَی بِرَحْمَانِیَّتِهِ فَصَارَ الْعَرْشُ غَیْباً فِی ذَاتِهِ مَحَقْتَ اﻵْثَارَ بِاﻵْثَارِ وَ مَحَوْتَ الأَْغْیَارَ بِمُحِیطَاتِ أَفْلاَکِ الأَْنْوَارِ

ای که به رحمانیّتش چیره شد، در نتیجه عرش در ذاتش پنهان شد، آثار را با آثار نابود کردی، و اغیار را به احاطه کنندگان افلاک انوار محو نمودی

عبرتی برای ابد

‏۱/ پس از تیراندازی اخیر آمریکا که به مرگ ۱۹ دانش‌آموز و ۲ معلم انجامید، فرناز فصیحی، خبرنگار نیویورک‌تایمز، نوشت: پیش از آمدن به آمریکا همه کسانی که می‌شناختم آرزو داشتند به اینجا مهاجرت کنند اما اکنون همه کسانی که می‌شناسم آرزو دارند بتوانند فرزندشان را خارج از آمریکا بزرگ کنند.

‏۲/ گرچه آمریکایی‌های بسیاری بر صحت گفته فرناز فصیحی صحه گذاشته‌اند اما همین انعکاس وضعیت روانی جامعه آمریکا کافی بود تا لشکر فیک‌های منافقین و عناصر ضدایرانی، او را نیز به باد فحاشی بگیرند تا جایی که نیویورک‌تایمز حمایت خود از خبرنگارش را اعلام و حملات ترول‌ها به وی را محکوم کرد.

‏۳/ دقت کنید که خبرنگار نیویورک‌تایمز، مستقیم یا غیرمستقیم کلامی در دفاع از ایران نگفت و فقط به عنوان یک خبرنگار آمریکایی به واقعیتی اشاره کرد که با پروژه نرمال‌نمایی غرب و آمریکا، و به تبع آن سیاه‌نمایی وضع ایران منافات داشت و همین موضوع وی را نیز مستحق حملات هماهنگ نمود!

‏۴/ این را مقایسه کنید با مظلومیت جامعه و افکارعمومی بی‌دفاع ایران که از مجرای طیف وسیعی از شبه‌رسانه‌های خبری و هنری، هر ثانیه زیر شلاق شایعه، تهمت، پرخاش، فحاشی و سیاه‌نمایی سازماندهی شده اکانت‌های فیک سازمان منافقین و دیگر عناصر ضدانقلاب قرار دارد بی‌آنکه کسی آن را محکوم نماید!

قلاده‌های رها

۱/ سلبریتی‌ها در حالی از سوی دولت با رشوه معافیت از مالیات، عزادار طرح بنزینی دولت خود شدند که از اعضای ثابت محفل پولشویی موسوم به «حراج تهران» هستند و در نهمین دور این حراج در سال ۹۸ جمعا ۴۲.۲ میلیارد تومان گردش مالی چند نقاشی و کاردستی بود که تنها یک قلم ۳.۲ میلیارد خریداری شد!
۹۸/۹/۱۱

 

۲/ عوامل نفوذی و برانداز خطرناک و پرتعداد، اما در اقلیت محض‌اند.
در عصیان یکجا، شناسایی و سرکوب می‌شوند و لذا برای القاء بحران و بن‌بست، با ضربات پی‌درپی زجرکش می‌کنند.
ابتدا سلبریتی‌ها و سیاسیون ورشکسته را برای خط‌شکنی جلو انداخته‌اند تا در وقتش نوبت برخی بیوت و نظامیان نیز برسد.
۹۸/۱۰/۲۳

 

۳/ آن‌هنگام که گفتند و شنیدیم سلبریتی‌ها برای گرفتن نقش در سینما و تلویزیون ‎#تن می‌فروشند، باید انتظار می‌کشیدیم روزی را که با اشاره بیرونی و به طمع دریافت پول و پاسپورت ‎#وطن بفروشند.
چیزی که در این جماعت هرزه و حرام خوار وجود ندارد، عرق ملی و شرافت است.
مالیات‌تان را بدهید و بروید.
۹۸/۱۰/۲۴

 

۴/ ‏یادتان هست سلبریتی‌های بی‌وطن از مردم کشورمان خواسته بودند گوش‌پاک‌کن را آغشته به بزاق دهان‌شان کنند و برای تکمیل بانک ژنتیک ایرانیان ارسال کنند؟
نتیجه بانک ژنتیک دیروز را در جنگ بیولوژیک امروز ببینید.
۹۸/۱۲/۲۳

 

۵/ اگر گمان میکنید کاسبانی چون یاشار سلطانی، مهناز افشار و وریا غفوری، خودجوش شیطنت دوقطبی‌سازی واکسن را آغاز کرده‌اند، سخت در اشتباهید.
پدرخوانده‌های عملیات روانی در تطمیع با پول و پاسپورت، کلکسیونی از سلبریتی‌ها را برای رهاسازی و خطشکنی آماده دارند تا نوبت حملات گسترده‌تر هم برسد.
۹۹/۱۱/۱۰

 

۶/ آنچه فعلا می‌بینید، نوک کوه یخ است؛ نه همه این قماش [سلبریتی‌ها]، فعلا عنادشان را علنی کرده‌اند و نه آن‌هایی که تاکنون به‌خط شده‌اند، همه منویات خود را بیرون ریخته‌اند.
لشکری از سلبریتی‌ها، سیاسیون، روحانیون و نظامیان فاسد، در آماده‌باش حمله به ارکان نظام هستند.
اگر می‌بینید فعلا خبری نیست، هنوز دستور عملیات نرسیده است.
۹۹/۱۱/۱۷

 

۷/ ریکی جرویز، کمدین و مجری جشنواره سینمایی گلدن‌گلوب: شما بازیگران حتی اگر داعش به شما پیشنهاد بازی بدهد قبول می‌کنید... شما درمورد هیچ چیزی صلاحیت ندارید سخنرانی کنید. حتی به اندازه یک بچه محصل هم سواد ندارید. پس لطفاً بیایید بالا، جایزه‌تان را بگیرید و گورتان را گم کنید و بروید.
۱۴۰۰/۱/۹

 

۸/ هدف ضدانقلاب از جنگ اعصاب علیه پرویز پرستویی، فراتر از شخص او و ایجاد انگاره و محاسبه «لزوم فاصله‌گذاری با نظام» در میان تمام سلبریتی‌هایی است که سودای تابعیت، مهاجرت یا مسافرت دارند.
حداکثرسازی هزینه‌های همسوییِ حداقلی با نظام در عموم هنرمندان و ورزشکاران، علت لگدپرانی‌های اخیر به پرستویی است.
۱۴۰۱/۲/۱۰

 

۹/ تطمیع با پول و پاسپورت برای این حد از درندگی و خط‌شکنی [وریا غفوری] در داخل کافی نیست؛ متاسفانه تصور مصونیت نیز وجود دارد به اعتبار:
سلبریتی بودن آن‌هم از گونه فوتبال با هواداران خشن و تجمعات استادیومی
پشتوانه مذهبی و قومیتی
حمایت سیاسی-رسانه‌ای ضدانقلاب
و پشتیبانی فیفا در گروگیری فوتبال ایران
۱۴۰۱/۲/۳۰

 

۱۰/ با چاشنی عصبانیت و فحاشی، تقریبا تمام ظرفیت فیک‌های سایبری منافقین به‌خط شدند برای وزن دادن تصنعی به گزینه مطلوب [در نظرسنجی توییتری] و حمایت از ‎#وریا_غفوری غافل از آنکه همین تقلای هماهنگ دقیقا اثبات کننده مأموریت ویژه‌ای است که برای او تعریف کرده‌اند.
الحمد لله الذی جعل اعدائنا من الحمقاء
۱۴۰۱/۲/۳۱

 

۱۱/ اسبی را زین نمی‌کنند، مگر آنکه بخواهند سوارش شوند.
دیروز اصغر فرهادی، امروز زهرا امیرابراهیمی که او را برخاسته از آتش و خاکستر توصیف کرده‌اند تا نمادی شود برای پروژه #ققنوس که شرح آن را پیشتر نوشتم.
متن از پیش آماده‌ای که در تضاد محض با ژست غافلگیری از انتخاب شدن بود نیز به‌کنار!
۱۴۰۱/۳/۸

 

۱۲/ از پیوند زدن غائله ‎#آبادان به فتنه ‎#آبان و رزمایش‌های اخیر سلبریتی‌ها، آشکار است که این عناصر در آب‌نمک خوابانده را هم به زودی وارد کارزار مقابله با نظام می‌کنند.
اهانت‌ به امام رضا(ع) باید چون ۹دی دیگری منجر به تصفیه تروریست‌های فرهنگی از سیما و سینما شود.
۱۴۰۱/۳/۱۰

 

۱۳/ ورود هماهنگ و سفارشی سلبریتی‌های سفارتی به فاز سیاسی-امنیتی [در پروژه-بیانیه #تفنگترازمین_بگذار کلید خورده است].
۱۴۰۱/۳/۱۱

 

۱۴/ پیشتر نوشته بودم هجمه منافقین به پرستویی برای زهرچشم گرفتن از سلبریتی‌ها و الزام‌شان به فاصله‌گذاری بیشتر با نظام است.
حاصل فشار دیروز بر محور ‎#آبان را امروز دارند در موضوع ‎#آبادان می‌چینند.
هزینه عدم همراهی؟
لجن‌مال شدن در لجن‌زار سینما و سلب امکان مسافرت و سکونت در کانادا و آمریکا.
۱۴۰۱/۳/۱۲

۱/ ‏آتش‌افروزی و انفجار در واحدهای صنعتی، ناشی از هجوم عوامل خارج از مجموعه نیست، خرابکاری عوامل خودفروخته داخل واحدها است که به واسطه حضور در شبکه‌های اجتماعی خارجی، از جانب سرورهای مرتبط با سرویس‌ها، شناسایی و شکار شده‌اند.
فصل برداشت از اطلاعات مسروقه کاربران ایرانی فرا رسیده است.

۲/ ‏تا وقتی وسایل ارتباطی-الکترونیکی در منزل یا محل کار دانشمندان و مقامات جمهوری اسلامی وجود دارد، و بدتر از آن تا زمانی که انواع اپلیکیشن و پیام‌رسان‌های خارجی روی گوشی خود یا خانواده‌های‌شان نصب است، حراست از اخبار و اسرار کشور و حفاظت از جان مسؤلان لشکری و کشوری، یک شوخی تلخ است.

۳/ ‏مسؤلین محترم نظامی و حفاظتی!
دیگر کدام تأسیسات حساس و کدام چهره نظامی یا هسته‌ای باید سوژه خرابکاری و ترور قرار بگیرد تا به خودتان بیایید؟!
به چه حقی چهره عوامل مرتبط با یک پروژه را ولو با چهره ماسک زده یا تار شده جلوی دوربین می‌آورید؟ فارغ از آن‌هایی که همین اندک را نیز ندارند!

۴/ ‏گزارش ارسالی ۱خرداد از تعمیر اف۱۴ و عوامل فنی را دیده‌اید؟
خبر ۳خرداد و سقوط جت دیگری که حتی خلبانان آن امکان اجکت کردن را نداشتند را شنیده‌اید؟
آیا نمی‌دانید به‌ازای «هر» فرد مرتبط با پروژه‌های حساس که نشان می‌دهید، یک «فایل» برای او در موساد و دیگر سرویس‌های دشمن باز کرده‌اید؟!

۵/ ‏یک باگ شایع در حوزه حفاظت اطلاعات آن است که بسیاری از ارگان‌های حساس و کادرشان از «واتساپ» به عنوان بستر انتقال پیام استفاده می‌کنند!
در مقام بیان بدیهیات عرض می‌شود که هرچند این پیام‌رسان از دسترسی اغیار مصون است اما تمام اطلاعات آن کف دست Meta و دوگانه NSA و CIA است.
افلا تعقلون!

نکه طی یک سال شاهد سه پدیده بی‌سابقه فرهنگیِ فیلم سینمایی «موقعیت مهدی»، برنامه تلویزیونی «زندگی پس از زندگی» و سرود «سلام فرمانده» هستیم، نوید بخش درپیش بودن عصر جدیدی از شاهکارهای هنری است.

پیش‌تر راجع به «موقعیت مهدی»‌ و «زندگی پس از زندگی» یادداشت کوتاهی را منتشر کردم و اکنون رشته‌ی کلام را به «سلام فرمانده» و وجوه جذابیت و فراگیری آن اختصاص می‌دهم و اینکه چرا ضجّه دشمن را چنین درآورده است.

وجوه جذابیت سرود را باید در سه عنصر «شکل»، «متن» و «فرامتن‌» جستجو نمود.

شکل کار به صوت و موسیقی دلنشین آن برمی‌گردد و اینکه ترکیبی از حس «حزن»، «حماسه» و «امید» است. همخوانی موجود در سرود، خروش بیشتر عواطف را موجب شده؛ صحبت از «من» در کنار «او» رابطه احساسی دوسویه‌ای ایجاد کرده؛ و حضور و صدای کودکان، علاوه‌بر آنکه مخاطب سنی سرود را به همه دهه‌ها گسترش داده، موضوع را از مجرای «کودک» به «فطرت» پیوند زده است.

متن یعنی تک‌تک مضامین معنوی و عبارات عالی آن از علقه عیان و نهان مخاطب نسبت به اشخاص و معارف محبوب و شناخته شده کدگشایی کرده است. در اینجا حسی ساخته نمی‌شود، بلکه گسل‌های احساس مخاطب نسبت به عمیق‌ترین بخش اعتقادات و‌ احساسات او فعال می‌گردد: امام زمان، رهبر انقلاب و حاج قاسم سلیمانی.

در این خصوص ناگفته پیداست در شرایطی که بیشترین تزریق ناامیدی و ستیز سیاسی-فرهنگی با انقلاب اسلامی در جریان است به‌نحوی که شاهد رسوخ موسیقی‌های مبتذل به شبکه مدارس نیز بوده‌ایم، اقبال رو به گسترش آحاد ملت نسبت به سرودی که مصداق بارز اسلام انقلابی است و آشکارا از همراهی و همسویی با «نظام» و «سیدعلی» می‌گوید، چقدر برنامه‌های دشمن را خصوصا نسبت به نسل جدید مختل کرده، مضافا که تجمعات و همخوانی‌های انبوه جمعیت‌های خودجوش این سرود در سراسر کشور وقتی با تلاش کنونی دشمن در گردآوری چندصد نفر از نیروهای سازمان‌دهی شده خود در برخی نقاط مقایسه می‌شود، آبرویی برای‌شان نمی‌گذارد!

فرامتن این اقبال نیز به شرایط کلی اجتماعی جهان برمی‌گردد. وضعیت خاص کنونی و بروز بلایایی چون بیماری، جنگ و قحطی، موعود خواهی را افزایش داده و از این حیث در این ملاحم و فتن آخرالزمان، مضامین مهدوی بیشتر مورد توجه قرار گرفته و می‌گیرد.

گزیده عرایض اینجانب در نشست علمی عملیات روانی در دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی مورخ ۱۴۰۱/۲/۲۶ به نقل از پایگاه خبری عطنا

 

دکتر قدیری در این نشست با تأکید بر اینکه تکنیک‌های عملیات روانی قالب‌های ارائه هدفمند اطلاعات است، گفت: این ترفندها و تکنیک‌ها را اگر بخواهیم تشبیه کنیم، همانند آمپول است که فارغ از اینکه محتوای آن چه باشد، به واسطه آن و کارکردی که دارد می‌تواند آن مطلب، انگاره‌ها، تصورات و محتویات را بهتر و بیشتر به داخل ذهن که ناخودآگاه فرد است، تزریق و منتقل کنند.

چهار عملیات اصلی در بحث انگاره‌سازی عبارت است از «کوچک‌نمایی» و «بزرگ‌نمایی» و یک مقدار سخت‌تر از آن یعنی «مثبت‌نمایی» و «منفی‌نمایی». در پاسخ به این سوال که چگونه انگاره‌سازی صورت می‌گیرد، و با چه فرمولی این اتفاق می‌افتد؟ باید گفت اولا این فرمول‌ها واقعیت‌های موجود هستند که آن‌ها را تئوریزه کرده‌ایم؛ یعنی یک واقعیت عینی وجود دارد و ما فقط آن را تبدیل به ادبیات علمی می‌کنیم که در کل ساحت علوم اجتماعی و علوم انسانی نیز به همین نحو است.

یک واقعیت بیرونی به نام روش و فرمول انگاره‌سازی وجود دارد و آن اینکه همان طور که حجم یک شیء مادی را طول و عرض و ارتفاعش تشکیل می‌دهد، ابعاد و حجم یک انگاره و تصویر ذهنی را هم کمیت، کیفیت و رویت می‌سازد.

وی ادامه داد: کمیت عبارت است از تعداد افرادی که پای یک فرد یا موضوع هستند و ابراز نظر می‌کنند. کیفیت نیز عبارت از شدت و حدت بیان و ابراز موضع‌ است. رویت ضریبی است که آن کمیت یا کیفیت در رسانه‌ها می‌گیرد و تعداد مراتبی که توسط افراد مختلف دیده می‌شود. با توجه به مثال ریاضی‌ای که مطرح کردیم باید گفت که گاهی دستتان از طول کوتاه است و نمی‌توانید آن را افزایش دهید و برای افزایش دادن آن عرض یا ارتفاع را افزایش می‌دهید؛ یعنی کمیت مطلوب را نمی‌توانید برای یک موضوع گرد آورید و لذا ضریت رسانه‌ای می‌دهید تا بیشتر رؤیت شود.

وی سپس افزود: در بین ۸۸ تکنیک در عملیات روانی، بنده معتقدم که دو تکنیک بسیار کاربردی‌تر از تکنیک‌های دیگر است و به وفور استفاده می‌شود؛ یکی بحث تعمیم و دیگری تقطیع است. تعمیم را در اتفاقات اخیر زیاد می‌بینیم. مثلا کوچه‌ای در شهری از استان‌های کشور شلوغ می‌شود و شما تیترها را مشاهده می‌کنید که «دزفول به پاخاست» یا حتی فراتر از آن «قیام خوزستان» یا حتی «قیام ایران». پس در این گونه تیترها و هشتگ‌ها ما تعمیم را به شدت می‌بینیم. تقطیع نیز در موضوعات اخیر و به طور کلی همیشه در عرصه خبر وجود داشته است. اینکه اتفاقی می‌افتد و از پله دوم ماجرا را روایت می‌کنند و مثلا در یک کلامی پرسش را نشان نمی‌دهند و پاسخ را بیان می‌کنند و کلام را از موضع خودش تحریف می‌نمایند. در پاسخ به این سوال که تکنیک‌های عملیات روانی کجای دانسته‌های ما را در بحث حوزه ارتباطات و روزنامه‌نگاری می‌گیرد، باید گفت چیزی که در ارتباطات می‌خوانید به عنوان ارزش‌های هفتگانه خبری که درست هم هست، آن چیزی است که «باید» باشد. مثلا می‌گویند خبر هرچقدر ارزش‌های خبری‌اش بالاتر باشد، مهم‌تر است و هرچقدر مهم‌تر باشد باید با فونت درشت‌تر و در جای بالاتری در سایت یا روزنامه قرار گیرد. پس اخبار مهم باید تیتر شود. اما لازم است بدانیم آنچه که «هست» یک ساحت و آن چه که «باید» باشد یک ساحت دیگر است و مثلا می‌بینید که یک موضوع کوچک را اساسا تیتر می‌کنند تا بزرگ جلوه دهند. گاهی می‌گوییم آن چه بزرگ است باید تیتر شود، ولی در عملیات روانی می‌گویند آن چیزی را که می‌خواهی بزرگ کنی و اهمیت و ارزش ذاتی ندارد را تبدیل به تیتر کن تا بزرگ جلوه داده شود.

قدیری با اشاره به این که عملیات روانی با احساسات و القاء پیوند دارد، گفت: احساسات یعنی القاء و اینکه یک تصویری در ذهن شما شکل می‌گیرد و به چیزی معتقد می‌شوید و از چیزی خوشتان یا بدتان می‌آید ولی دلیلی برای آن ندارید؛ مثل برجام که یک عده برجام را می‌گفتند بد است و یک عده می‌گفتند که خوب است و در بحث‌های تخصصی که از هر دو طرف پرسیده می‌شد که چرا خوب یا بد است می‌دیدیم که دوطرف اطلاعاتی راجع به این قضیه ندارند. وقتی می‌بینیم برای آن دلیل و منطقی نداریم و نمی‌توانیم آن را توصیف و تبیین کنیم ولی موافق یا مخالف هستیم، بدانیم آن چیزی که در ذهن ما شکل بسته از جنس القاء است و این به‌واسطه همین تکنیک‌های عملیات روانی است. این قضیه به آنجا می‌رسد که در جامعه یک عده تبدیل به براندازان نظام حاکم می‌شوند و یک عده موافق آن و درگیری‌های شدید داخلی به وجود می‌آید و نمونه آن را در به‌فور از جمله در قضیه کشور اوکراین بارها دیده‌ایم.

وی گفت: وقتی مخاطب متوجه می‌شود که تا الان اخباری که می‌خوانده چقدر به صورت نادرست ممکن بود که بر ذهنش نشسته باشد با خود می‌گوید «اگر اینقدر امکان شیطنت‌های خبری وجود دارد طوری که تا الان خلاف آن را متصور بوده‌ام، عرصه خبر را باید رها کنیم» و فکر می‌کند چاره‌ای ندارد و در برابر رسانه تسلیم و منفعل است. اما باید گفت این گونه نیست و این ترفندها و شیطنت‌های خبری را که بیان می‌کنیم برای این نیست که مخاطب مأیوس شود، بلکه برای آن است تا یک خودآگاهی ایجاد نماییم تا مغالطات به ضمیر ناخودآگاه فرد اصابت نکند.

اولین راه مقابله با این ترفندها و تکنیک‌ها شناخت آنها است و این مطالعه فنون به شما آگاهی می‌دهد. اما فارغ از بحث شناخت ترفندها، در کتاب خود تحت عنوان «تکنیک‌های عملیات روانی در حوزه رسانه و‌ خبر» پانزده راه مشخص را برای مقابله با این حربه‌های خبری پیشنهاد داده‌ایم که از میان آن سه اصل مهم‌تر را در سواد خبری بازگو می‌کنم که اگر فقط همین سه اصل را رعایت کنیم تا حد خیلی زیادی مصون می‌شویم و مورد اصابت انگاره‌های القایی قرار نخواهیم گرفت.

قدیری سپس افزود: اولین مورد استفاده از منابع معتبر خبری است. یکی از مشکلات اساسی که گرفتار آن هستیم گروه زدگی و کانال زدگی است. گاهی مطلبی در کانالی ارسال می‌شود و رفتارشناسی هیجانی مخاطب نیز اثبات کرده است که هیجان زده می‌شویم و می‌خواهیم آن را سریع برای دیگران نیز ارسال کنیم. وقتی می‌گویم اخبار معتبر یعنی رجوع به «خبرگزاری‌»ها، و این کانال‌های چند میلیونی و چند صدهزارتایی تلگرامی اصلا معتبر نیستند. خیلی از کانال‌های اسم و رسم دار در تلگرام را می‌بینیم که در پشت صحنه توسط تنها یک نفر اداره می‌شود، و نمی‌توان به آنها اعتماد کرد چه رسد به کانال‌های کوچکتر و گروه‌های خلق الساعه. البته که رجوع به منابع معتبر کافی نیست و باید به منابع متضاد رجوع کنیم یعنی در کنار دیدن اخبار بی‌بی‌سی، اخبار بیست‌وسی را نیز ببینیم و بالعکس. دیدگاه‌های سیاست‌زده ولی مانع انجام این اصل می‌شود و متأسفانه با دیدگاه.های اینگونه، فرد دارد خودش را محروم می‌کند از نگاه کلان و‌ دوسویه. پس خود را محدود به یک جریان فکری نکنیم و دیدگاه‌های ایدئولوژیک را اینجا وارد نسازیم. مورد سوم نیز عدم اتکا به تیتر اخبار است؛ زیرا درعین آنکه تیتر مهمترین بخش خبر است آلوده‌ترین بخش آن نیز هست و اکثر ما مردم تیتر را می‌خوانیم ولی متن آن را مطالعه نمی‌کنیم. پس یا خبر نخوانید یا اگر می‌خوانید به تیتر اکتفا نکنید و متن را هم بخوانید.

وی در جمع بندی سخنانش گفت: بیشتر ما و دیگر دوستان این ذهنیت را داریم که فقط دشمن این ترفندها را علیه ما به کار می‌گیرد ولی در واقع این یک جریان دوسویه است و دو طرف نسبت به هم به کار می‌برند. ولی اگر محتوای این قالب‌ها محتوای مثبت و صادقانه باشد اتفاقاً به ترویج حقیقت و واقعیت و پیشبرد اهداف درست کمک می‌کند و این را مدنظر داشته باشیم که اولا فقط وجه منفی ندارد و می‌تواند وجه مثبت داشته باشد و ثانیا یک زد و خورد دو طرفه وجود دارد.

درحال حاضر صحبت از جنگ نرم نیست بلکه صحبت از جنگ ترکیبی است. در جنگ ترکیبی هم جبهه‌های متعدد وجود دارد.

اما مخاطب شاخه جنگ روانی از این جنگ ترکیبی، ابدان نیست بلکه اذهان است.

تکنیک‌ها را باید بشناسیم و صرفاً واکنش دفاعی نداشته نباشیم بلکه کنش تهاجمی هم داشته باشیم و فکر نکنیم که بدهکارانی هستیم که باید خودمان را توجیه کنیم و پاسخ دهیم. ساحت دیگر جنگ نرم ساحت تهاجمی و طلبکاری نسبت به جریان‌های مختلف معارض داخلی و خارجی است.

 

atna.atu.ac.ir/fa/news/303859