احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یزید» ثبت شده است

نهضت حسینی

ابتدا باید بدانید امام حسین(ع) شریک و یاور امام حسن(ع) در صلح با معاویه بود. صلحی از سر ناچاری برای حفظ شیعه که موقتا و به ظاهر به معاویه مشروعیت می‌داد تا مشروعیت یزید را بنابر مفاد معاهده زائل نماید.
استدلال امام حسین(ع) برای مردم در علت خودداری از بیعت با یزید، علاوه بر فسق آشکار او، مبتنی‌بر معاهده صلح با معاویه بود.
حضرت(ع) از عاقبت حرکت اعتراضی خود مطلع بودند که این اطلاع، علاوه بر علم امامت، یکی مبتنی‌بر خبردهی پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) بود و دیگری براساس هوش سیاسی و جامعه شناسی خود حضرت(ع) از وضعیت کوفه و آرایش جناح مقابل.
بنابراین امام با علم به عاقبت کارشان، حرکت اعتراضی و استشهادی خود را آغاز کردند و مانع از این شدند که خون‌شان در مدینه یا مکه هدر رود.
در واقع حضرت(ع) خود را در جایی فدا کردند که منجر به حماسه‌ای شود که از آن زمان تاکنون و تا ظهور سوخت حرکت شیعه است.
این منافاتی با بحث حکومت خواهی و حرکت به سمت کوفه ندارد. چراکه حکومت، مطلوب اول و محقق نشده، و شهادت، مقصود دوم و محقق شده است.
قطعا اگر به فرض حضرت(ع) به کوفه و حکومت می‌رسیدند وضعیت تاریخ طور دیگری رقم می‌خورد اما امام(ع) تهدید شهادت و اسارت را به فرصت زنده کردن دل‌های شیعیان و روشن نگه‌داشتن نور مظلومیت و حقانیت ائمه شیعه(ع) بدل نمودند.
کل واقعه عاشورا یک صبح تا ظهر بود و تمام شد. اما حرکت تبیینی آن تاکنون ادامه دارد که نقطه آغازش با حضرات زینب(س) و زین‌العابدین(ع) بود.
اینجا باید به اهتمام ویژه اهل بیت(ع) به «مهندسی نسل» اشاره کنیم که مصادیق آن بسیار است. از کثرت اولاد موسی‌بن‌جعفر(ع) بگیرید تا انتخاب ام‌البنین(س) به همسری توسط حضرت علی(ع) برای آنکه علمدار علم‌دار شود.
حضرت عباس(ع) برای سیدالشهداء(ع) مانند حضرت علی(ع) بود برای پیامبر(ص)؛ کرار غیر فرار.
غم شهادت ابالفضل(ع) برای خیام یک بعد ماجراست. بعد دیگر ترس و وحشت از فقدان ایشان دربرابر داعشیان زمان است.
در زمان شهادت حاج قاسم چه حسی داشتیم؟ فقط اندوه نبود؛ حیرت و وحشت از عاقبت جبهه مقاومت هم بود.
شهادت حضرت علی‌اصغر(ع) بزرگترین غم سیدالشهداء(ع) بود و رساندن آب به اولاد حسین(ع) بزرگترین مأموریت عالم، که به ابالفضل(ع) سپرده شد اما ناتمام ماند.
از این رو حسرت و حیرت حضرت عباس(ع) در نرسیدن آب به خیام بزرگترین حسرت عالم است که نصیب ایشان شد.
اما آقا جان! تمام ذرات عالم شهادت می‌دهند که شما در مأموریت خود کم نگذاشتید. «آب به خیمه نرسید، فدای سرت، فدای سرت».
آقا جان! شما سقای دشت کربلا هستید و عالمی را از فضل معرفت خود سیراب کرده‌اید.

 

بخشی از سخنرانی اینجانب در یکی از محافل تهران

شبکه اشرف

به‌زودی عناصر سایبری منافقین و دنباله‌های داخلی‌شان به بهانه افزایش قیمت جهانی اقلام غذایی و کمبود آبِ ناشی از خشکسالی در ایران، عبارت «حق با یزید بود» را پمپاژ می‌کنند، با یک هدف: شوراندن مذهبیون علیه نظام و رهبری با ایجاد این انگاره که «جمهوری اسلامی چنان موجب دین‌گریزی شده که #مردم طرف یزید را گرفته‌اند»!
از سوی دیگر نیز در صورت بروز اغتشاشات مسلحانه و سرکوب آن توسط حافظان امنیت، با مظلوم و محق جلوه دادن آشوبگران، پروژه «یزید سازی از نظام» تکرار، و تقابل عناصر فاسد و یا جاهل حوزه با رهبری آشکار می‌گردد.
۱۴۰۱/۲/۱۸

تتلو کُشون!

1- وقتی امام حسین(ع) خیانت معاویه در نقض معاهده صلح با امام حسن(ع) مبنی بر عدم انتخاب یزید به خلافت و مفاسد او را مطرح کرد، معاویه بی درنگ پاسخ داد: اما پسر عمویت بد گویی تو را نمی کند!

حربه معاویه کیش و مات حضرت بود به خیال خودش. عدم تبیین را به مثابه تأیید ضمنی و تبیین را به مثابه بدگویی و غیبت بر شمرد!

2- روحانی در اظهاراتی سخیف در همدان مردم را از اعدام و دیوار ترساند و ستادش عدم حضور یک خواننده در برنامه مشهد را به رقیب نسبت داد. در اینجا سکوت یعنی پذیرش، تکذیب و پاسخ شفاهی هم محلی از اعراب ندارد و برای کسی قانع کننده نیست، دیدار چند دقیقه ای امیر تتلو با ابراهیم رئیسی اما می توانست پایانی بر خدعه رقیب هراسی باشد و برای عقلا هم البته بود، اما ناگهان فاز عملیات روانی تغییر کرد و این دیدار شد نمادی از ریا، فریب کاری و نشانه‌ی خالی بودن دست!

3- دیشب در تبلیغات میدانی خیابان های تهران خطاب به جماعت «شاد» که غایت استدلال شان در رای به روحانی «تتلو بغبغو» بود، با طعنه و کنایه می گفتم «کسانی که آویزان گوگوش و شجریان و گروه سوسن خانم هستند چطور حمایت تتلو را به سخره می گیرند؟»، «حمایت تتلو از رئیسی کجا و حمایت نتانیاهو از جنبش سبز کجا؟» و خطاب به مردم اضافه می کردم «این نفاق درس آموز را فراموش نکنید، کسانی که رقیب را به اعدام متهم می کردند و از هنر و هنرمند ستیزی رئیسی می گفتند، امروز تتلو را به جرم یک عکس با کاندیدای محبوبش ترور می کنند»! بله، دیدار تتلو با رئیسی نقاب از چهره نفاق افکند، از چهره کسانی که همه مفسدان را در حمایت از خود به خط کرده اند و چهار سال با کنسرت سر مردم را گرم و حواس شان را از کرسنت ها پرت کرده بودند! گوش شنوا البته کم بود، اگر نگویم نبود. جوانان فقط برای تشویق تیم خود به میدان آمده بودند و شعار و شعری ورد زبان شان بود که گفته می شد «کار مملکت با آن درست نمی شود»! خلاصه آنکه دیشب برای اولین بار به صورت رایگان به استادیوم رفتم و منطق تشویق تیم خود تحت هر شرایطی را به تماشا نشستم! هواداران روحانی با تتلو کُشی برای روحانی رای جمع می کردند و جبهه انقلاب هم با تشریح بحران اقتصادی و بیان مفاسد مالی با زبان آمار و ارقام، از لزوم تغییر سخن می گفتند.

4- شب آخر تبلیغات هرچه بود گذشت، خدا کند هواداران تیم سبز و بنفش، پس از انتخابات نیز شاد بمانند، خسته شدیم از شادی به وقت برد و آشوب به وقت باخت این جماعت!

و العاقبة للمتقین...