نمیدانم آیا پیامکی با این مضمون که سال ۹۲ به نام “عزت و شرافت ملی” عنوان گذاری شده است، برای شما نیز آمد یا نه؛ اما چه آمده باشد و چه خیر، این پیامک ماجرایی دارد که از نظرتان می گذرد:
روز ۲۷ اسفند در پیامکی به ۱۰ نفر از دوستانم چنین فرستادم: «پیشاپیش سال “عزت و شرافت ملی” را تبریک عرض می کنم».
به فاصله ی کمتر از ۴۸ ساعت از مجاری مختلف سیل پیام تبریک سال جدید با همان عنوان من درآوردی (عزت و شرافت ملی) برای خودم ارسال می شد که این روند تا چند ساعت قبل از تحویل سال و پیام نوروزی آقا و نام گذاری سال جدید به “حماسه ی سیاسی، حماسه ی اقتصادی” ادامه داشت.
البته دو روز قبل از تحویل سال به همان دوستانِ مورد آزمایش، اعلام کردم که چنین عنوانی “من درآوردی” بوده تا بعداً که واقعیت ماجرا را برای شان گفتم، دبه در نیاورند که تو هم نمی دانستی و حال که نام دیگری مطرح شده، نظرت را عوض کرده ای…
دایره ی این شایعه کماً و کیفاً به قدری گسترش یافت که از چند خبرگزاری وابسته به سپاه با یکی از اقوام نزدیکم برای مصاحبه پیرامون علت نام گذاری امسال به “عزت و شرافت ملی” تماس گرفتند و وقتی آن فردِ خویشاوند که می دانست قضیه از کجا آب می خورد، چنین نامی را رد می کرد، خبرنگاران آن خبرگزاری ها با قاطعیت اعلام می کردند که این مسئله قطعی بوده و منابع “موثق” آن را تأیید می کنند!
خود من نیز وقتی از یک نفر از ارسال کنندگان آن پیامک به خودم پرسیدم “خبر موثقه؟”، با قاطعیت پاسخ داد که “بله”!
هر چند خوانندگان این متن از بهره ی هوشی بالایی برخوردارند اما برای تبیین بهتر مطلب، نتایج علمیِ این آزمایشِ موسوم به “ضریب نفوذ شایعه در جامعه” را در پیش می آورم:
۱- هیچ کس به عقلش نرسید که ۴ روز قبل از تحویل سال، چگونه نام سال جدید درز پیدا کرده! همچنین احدی در مورد منبع خبر و هویت آن نپرسید!
۲- حلقه ی اول به صرف اعتماد به بنده، و حلقه ی دوم به صرف اعتماد به حلقه ی اول، و به همین نحو هر حلقه به صرف اعتماد به حلقه ی قبل، نسبت به این مسئله اطمینان حاصل می کرد و برای نمایش دسترسی به اخبار دست اول، بی درنگ آن را برای دیگران می فرستاد!
۳- از آن جایی که در فاصله ی زمانی میان اولین پیامک ارسالی توسط نگارنده تا زمان اعلام رسمی عنوان سال ۹۲، علی القاعده برای هر فرد از چند کانال این پیامک ارسال شد، آن فرد به یقین می رسید که با وجود چنین “تواتری” نمی تواند “عزت و شرافت ملی” دروغ باشد!
۴- کسانی که پیامک خودم را برایم ارسال می کردند، طوری وانمود می کردند که گویی به محرمانه های نظام دسترسی و با “بیت” لینک ها دارند!
۵- کسانی از حلقه های میانی که نسبت به صحت این مسئله تردید داشتند، به صرف اینکه از حلقه ی قبل می شنیدند که “موثقه” به یقین می رسیدند! فارغ از اکثریتی که اساساً همین را هم نمی پرسیدند.
۶- بعد از مشخص شدن نام سال جدید (حماسه ی سیاسی، حماسه ی اقتصادی) عده ای که حتی برچسب “نخبه ی سیاسی” را بر پیشانی داشتند، شروع به تحلیل های “آبدوغخیاری” کردند که چرا آقا نام سال ۹۲ را تغییر داده! و مثل همیشه مسئله را به جریان انحرافی ربط دادند و له یا علیه آن سخن راندند!
در پایان متذکر می شوم که ایجاد شایعه ی پیامکی مذکور توسط اینجانب اقدام غیر مسئولانه ای بود که علاوه بر اینکه می توانست مخاطرات امنیتی و تبع آن برخوردهای قضایی با نگارنده را در برداشته باشد، بنده را چند ده و شاید چند صد میلیون تومان مدیون جماعتی کرد که فریب “عزت و شرافت ملی” را خوردند؛ از این روی اکیداً دوستان را به پرهیز از اقدامات مشابه توصیه می کنم، چرا که امتحانش اصلاً مجانی نیست!