احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هسته ای» ثبت شده است

 

آیا بمب اتم داریم یا در تدارک ساخت/تهیه آن هستیم؟ نمی‌دانم.

آیا بمب اتم لازم داریم؟ بله.

اگر داشته یا قصد ساخت/تهیه آن را داشته باشیم، باید اعلام کنیم؟ مانند تمام امور سری دیگر، خیر.

آیا فتوای حرمت ممکن است تغییر کند؟ مانند تمام فتاوای تغییر یافته دیگر، بله.

آیا فتوای حرمت مانع ساخت/تهیه می‌شود؟ درصورت وجود قصد ساخت/تهیه، خیر. در آن صورت آنها که باید کارشان را انجام دهند با دستور از بالا بی‌سروصدا انجام می‌دهند.

درصورتی که قصد تهیه یا تولید سلاح هسته‌ای را داشته باشیم و در عین حال آن را حرام اعلام کنیم، آیا دروغ گفته‌ایم؟ بله.

در این صورت مرتکب فعل حرام، و از عدالت ساقط شده‌ایم؟ خیر، حربه جنگی جایز و تقیه و دروغ مصلحتی برای حفظ دماء مسلمین واجب است.

امام خمینی(ره): «احکام اسلام برای مصلحت مسلمین است، برای مصلحت اسلام است... این حرفهای احمقانه‌ای است که از همین گروهها القا می‌شود که خب، جاسوسی که خوب نیست! جاسوسی، جاسوسی فاسد خوب نیست، اما برای حفظ اسلام و برای حفظ نفوس مسلمین واجب است، دروغ گفتن هم واجب است، شرب خمر هم واجب است». ۶۰/۵/۲۷


در آستانه برگزاری اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل و سفر روحانی به نیویورک، به تحولات اخیر دقت کنید:

- اعلام تمایل چندباره ترامپ برای مذاکره با روحانی
- اعلام آمادگی متقابل روحانی
- اعلام وجود آثار اورانیوم در تورقوزآباد توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی
- افزایش حملات اسرائیل به مواضع محور مقاومت در منطقه
- افزایش لفاظی‌های نتانیاهو علیه ایران و ادعای وجود سایت مخفی هسته‌ای
- برکناری بولتون، مشاور امنیت ملی تندرو آمریکا

آنچه از مجموع این تحرکات استنتاج می‌شود، قراردادن مردم و مسؤلان در میانه‌ی «خوف» و «رجاء» و فراهم سازی مقدمات معامله موشکی و منطقه‌ای با نقطه آغازین دیدار ترامپ و روحانی است.

این دیدار الزاما دو جانبه و رسمی نیست، ممکن است غیررسمی و چند جانبه باشد و به واسطه‌ی مکرون و حتی با ورود ترامپ به محل حضور روحانی محقق گردد.
همچنین ضرورت و توجیهی ندارد که در این دیدار معامله و حتی مذاکره‌ای صورت گیرد.
فعلا صرف دیدار و شکستن قبح مذاکره مجدد -ولو با ژست تهاجمی روحانی- هدف است که حتما همراه خواهد شد با پایین آوردن قیمت‌ها در داخل، عربده‌های تصنعی نتانیاهو، رفت و آمد هیأت‌های اروپایی به ایران و در یک کلام چشاندن حلاوت مذاکره به مردم و بدنام کردن مخالفان با معامله جدید.

اما این پایان کار نیست. اگر پروژه‌ی خلع سلاح ایران از کانال مذاکرات موسوم به برجام۲ با تدبیر و مقاومت حکیم انقلاب ناکام بماند، آنگاه نوبت لشکرکشی خیابانی و تحقق «زمستان داغ» است.
پروژه‌ای که یکبار در دی‌ماه سال ۹۶ رخ نمود؛ چند ماهی است شدت یافته و با ابعادی گسترده‌تر بازتولید خواهد شد که شرح مختصات آن را به نگاشته‌ای مجزا موکول، و در اینجا به همین نکته بسنده می‌کنم که تمرکز بر موضوعاتی چون «حجاب»، «استادیوم»، «کنسرت»، «نظارت استصوابی» و امثال آن، با هدف یارکشی از طیف‌های مختلف جامعه برای رویارویی با نظام و افزودن بر شمار پیاده نظام فتنه است.

منتشره در ۲۰ شهریور ۹۸ در کانال تلگرام GhadiriNetwork

 

پی نوشت:

 

روحانی نیویورک را ترک کرد، درحالیکه دیدار با ترامپ در نهایت محقق نشد.
سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا پیش‌بینی و هشدار نسبت به تحقق دیدار غلط بود؟
پاسخ به این سؤال اگرچه قدری پیچیده است، اما سعی می‌شود ساده و مختصر بیان گردد.
ابتدا در تفاوت پیش‌بینی با پیش‌گویی باید گفت، پیش‌گویی مبتنی بر وحی یا احساس است، درحالیکه پیش‌بینی محاسبه محور است.
به عبارت دیگر در پیش‌بینی یا تحلیل از آینده، مؤلفه‌های موجود در وضعیت حال بررسی و با اتصال وقایع دخیل به یکدیگر، ادامه مسیر تبیین می‌گردد.
حال اگر با رعایت اصول تحلیل، در نهایت امری محقق نگردد، چیزی از ارزش آن نمی‌کاهد.
به عنوان مثال اگر بر اساس نظرسنجی‌ها و مدنظر قرار دادن شیب رشد یک کاندیدا، پیروزی وی در انتخابات پیش‌بینی گردد اما در نهایت و شب انتخابات وی از رقابت‌ها انصراف دهد و یا به واسطه‌ی یک اتفاق، دچار ریزش ناگهانی آراء گردد، نمی‌توان گفت پیش‌بینی تحلیلگران در پیشتازی و پیروزی وی غلط بوده.
با این توضیح باید گفت اگر دیدار روحانی با ترامپ محقق نشده، دلیلش «نخواستن» نیست، بلکه به دلیل سطح بالای هشدار و فشار «نتوانستن» است.
روحانی پیش از انتخابات ۹۶ از معامله‌های بیشتر و بزرگتر تحت عنوان «برجام‌های دیگر» سخن می‌گفت و پیش از سفر به نیویورک نیز اعلام داشت آماده دیدار با «هر فردی» است.
ظریف با صراحت و آشنا به کنایه، روحانی را آماده مذاکره مجدد ذکر کردند و رهبر انقلاب آنقدر خطر را جدی دیدند که علی‌رغم نهی صریح و چندباره، بار دیگر ممنوعیت مطلق دیدار دو یا چندجانبه را صریحا و «از پشت بلندگو» گوشزد کردند.
البته نباید معامله را محدود به مذاکره با آمریکا و همان را نیز منحصر به نیویورک دانست. روحانی با عبارت «برجام حداقل بود، اگر بیشتر می‌خواهید باید بیشتر بپردازید» سرنخ را به آمریکایی‌ها داده و آن‌ها را به راهبرد «فشار-مذاکره-معامله» امیدوار ساخته.
اتفاقات پیش‌رو را باید در دو ساحت داخلی و خارجی با دقت رصد کرد و نسبت به خیانت‌های محتمل هشیار بود.

 

۱. پیش از پرداختن به فرم و محتوای آخرین ساخته‌ی بی‌بی‌سی، بدون هیچ تعصبی باید از افتضاح اطلاعاتی رخ داده گلایه کرد و ضمن آن به این نکته اذعان نمود که اگرچه طبق این گزارش به بی‌گناهی عده‌ای متهم به جاسوسی و ترور تصریح گردید، اما ضمنا نیز از جریان خطرناک و پرقدرت «نفوذ» در حساس‌ترین وزارتخانه کشور پرده برداری شد که بر نگرانی و هشدارهای پرتکرار رهبر انقلاب صحه گذاشته است.
به عبارت دیگر نتیجه‌ای که مخاطب از روایت بی‌بی‌سی می‌گیرد، این است که نه تنها «توطئه» توهم نیست، بلکه از آنچه گمان می‌کنیم پیچیده‌تر و به مراکز اطلاعاتی و امنیتی نیز نزدیک است.

۲. پخش این فیلم را در راستای اعتبار زدایی دنباله‌دار از ارگان‌های کشور می‌دانم که مکمل فیلم «بهتان برای حفظ نظام» است؛ با این تفاوت که اولا در فیلم نخست، تلاش بر زدودن اعتبارِ «ادعا» علیه متهمان بود، و در فیلم اخیر از «اعتراف» متهمان علیه خویش، اعتبار زدایی شد. و ثانیا قالب فیلم اخیر «گزارش» و قالب مورد پیشین «مستند» بود که نشان از عجله بی‌بی‌سی برای انتشار مطلب در مقطع کنونی دارد.

۳. حال آن ضرورت و اضطراری که موجب شد مصاحبه‌های بی‌بی‌سی به جای مستندی مطول، در قالب گزارشی مختصر ارائه شود، چیست؟
به نظر می‌رسد انهدام شبکه ۱۷ نفره جاسوسان CIA در کشور و ارتباطات پیدا و پنهان آنان با برخی مقامات، بی‌بی‌سی را دست به کار کرده تا با بهره برداری از یک افتضاح اطلاعاتی، با ادعای این‌همانی دو موضوع، همکاران داخلی و خارجی سازمان همسو را نجات دهد.

۴. تلاش آشکار بی‌بی‌سی، کشاندن دامنه‌ی آن افتضاح به دامن صداوسیما است. این درحالی است که می‌دانیم صداوسیما و هر رسانه‌ی دیگری صرفا منعکس کننده اظهارات و گزارش‌های مقامات داخلی و خارجی است. همچنان که ادعای دروغ مقامات آمریکایی در وجود تسلیحات کشتارجمعی در عراق را تمام رسانه‌های آمریکایی و انگلیسی پوشش دادند، اما هیچ‌کدام از این رسانه‌ها از بابت پوشش کذب مذکور نه بازخواست شدند و نه عذرخواهی کردند.

۴. طبق اظهارات مصاحبه شوندگان در گزارش بی‌بی‌سی، متهمان، آزادی خویش را مدیون ورود مسؤلانه‌ی سازمان اطلاعات سپاه به موضوع هستند، این درحالی است که بی‌بی‌سی اصرار دارد ورود سپاه به موضوع را نه به دلیل مسؤلیت پذیری و اشراف به موضوع، بلکه به دلیل «اختلاف» میان سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات ذکر کند.

۵. بار دیگر تجربه شد -امیدوارم بشود- که در عصر ارتباطات امکان کتمان چنین افتضاحاتی وجود ندارد و چه بهتر که نظام با به دست گرفتن ابتکار عمل و اذعان به اشتباهات خود یا خطا و خیانت پرسنل، روایت دست اول را پیش از دیگران ارائه کند، یا حداقل مستندات چندرسانه‌ای خود را برای چنین روزهایی آماده داشته باشد.

۶. توصیه می‌کنم متولیان امر، ضمن پذیرش اصل موضوع، به تبیین نیمه‌ی پر لیوان، یعنی ورود مسؤلانه به مسئله و آزادی بی‌گناهان، ولو به قیمت هجمه به «آبروی نظام» بپردازند. زیرا همانطور که می‌دانیم با وجود آن «اعترافات» و ایجاد پذیرش در افکار عمومی برای مجازات اعدام، راحت‌ترین اقدام، سلب حیات دستگیر شدگان بود.

۷. نه سکوت و خفقان و نه توجیه و تکذیب، افتضاح رخ داده در وزارت اطلاعات را تطهیر نخواهد کرد. متولیان امنیت کشور لازم است صریح و صادقانه، رودرروی مردم به تبیین موضوع و تشریح مجازات مجرمان بپردازند؛ در غیر این صورت به دست خود، تمام اعترافات به‌حق گذشته و آینده را به ورطه‌ی ابهام خواهند کشاند.

 

نگاشته شده در 15 مرداد 98

کدام یک؟

با توجه به اینکه گفته می شد آمریکا کدخدای دهکده جهانی، طرف اصلی مذاکرات و واضع مهمترین تحریم هاست، و اینکه اظهار می شد ذات مذاکره و معامله بده بستان است که البته سابقا «تقریبا» و فی الحال «تحقیقا» عاید آن هیچ بوده است؛ برای نطق جناب روحانی در واکنش به خروج ترامپ از برجام، دو فرض می توان متصور شد.

۱. طبق معمول همراه شدن با موج غیرت و منفعت ملی و منحرف کردن آن با وعده ای دیگر و ادامه روند تعهدات یکجانبه در برجام.

۲. آرام نگه داشتن جامعه و بازار ملتهب ارز، تلاش برای همراهی جبران ساز اروپا و اگر نشد، به عنوان آخرین راهکار، خروج خسارت زده از برجام.

دوست داشتم مورد اخیر را باور کنم، اما نادیده گرفتن تجربیات پرتکرار گذشته و بی اعتباری مطلق وعده های رئیس جمهور، مورد نخست را فریاد می زند.

بد و بدتر

بد آن است که آمریکا پس از بهره بری کامل از مواهب برجام در عین نقض مکرر آن با اعمال تحریم های متعدد و از بین بردن سرمایه های مادی و انسانی هسته ای کشورمان، اکنون تیر خلاص را هم به توافق بزند و با شوک روانی و اقتصادی، بازار و جامعه را ملتهب نماید.

بدتر آن است که پس از زهر چشم کنونی از افکار عمومی ایران، بر سر کشور منت نهاده و اعلام دارد تا تاریخی مشخص و برای معامله ای معین، در برجام می ماند تا دولت و ملت هراسان از گرانی را به سوی خلع سلاح و خودکشی پی کند.  

و اینک روح!

فارغ از دلایل و تبعات سیاسی اظهارات فدریکا موگرینی که همسویی آشکاری با مواضع آمریکا دارد، یک نتیجه حقوقی مشخص از سخنان وی حاصل می گردد.

موگرینی با استناد به عبارت

They anticipate that full implementation of this JCPOA will positively contribute to regional and international peace and security

گفته: «مطابق مقدمه برجام و عبارت گنجانده شده توسط تیم ایرانی، هدف (روح) برجام تعاملات منطقه ای بوده» و نتیجه می گیرد که دکترین دفاعی و منطقه ای ایران آشکارا خلاف تعهدات برجام است.

اما تبعات حقوقی سخنان مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا چیست؟

۱. گره زدن قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت به برجام که تاکنون مطابق نص آن بنا بود نقض قطعنامه، نقض برجام نباشد.

۲. تعریف و تدوین روح برجام که تاکنون در پی ایرادات و ابهامات پر شمار متن، تنها مستمسک متولیان توافق برای مخالفت با اعمال تحریم های جدید آمریکا بوده است.

اوباما: همه گزینه ها روی میز است.

ترامپ: برای امتیازگیری در مذاکرات من را دیوانه معرفی کنید.


ظریف: هر توافقی بهتر از عدم توافق است.

روحانی: برجام باید باشد تا مشکل آب خوردن و محیط زیست ما حل شود.