نکه طی یک سال شاهد سه پدیده بیسابقه فرهنگیِ فیلم سینمایی «موقعیت مهدی»، برنامه تلویزیونی «زندگی پس از زندگی» و سرود «سلام فرمانده» هستیم، نوید بخش درپیش بودن عصر جدیدی از شاهکارهای هنری است.
پیشتر راجع به «موقعیت مهدی» و «زندگی پس از زندگی» یادداشت کوتاهی را منتشر کردم و اکنون رشتهی کلام را به «سلام فرمانده» و وجوه جذابیت و فراگیری آن اختصاص میدهم و اینکه چرا ضجّه دشمن را چنین درآورده است.
وجوه جذابیت سرود را باید در سه عنصر «شکل»، «متن» و «فرامتن» جستجو نمود.
شکل کار به صوت و موسیقی دلنشین آن برمیگردد و اینکه ترکیبی از حس «حزن»، «حماسه» و «امید» است. همخوانی موجود در سرود، خروش بیشتر عواطف را موجب شده؛ صحبت از «من» در کنار «او» رابطه احساسی دوسویهای ایجاد کرده؛ و حضور و صدای کودکان، علاوهبر آنکه مخاطب سنی سرود را به همه دههها گسترش داده، موضوع را از مجرای «کودک» به «فطرت» پیوند زده است.
متن یعنی تکتک مضامین معنوی و عبارات عالی آن از علقه عیان و نهان مخاطب نسبت به اشخاص و معارف محبوب و شناخته شده کدگشایی کرده است. در اینجا حسی ساخته نمیشود، بلکه گسلهای احساس مخاطب نسبت به عمیقترین بخش اعتقادات و احساسات او فعال میگردد: امام زمان، رهبر انقلاب و حاج قاسم سلیمانی.
در این خصوص ناگفته پیداست در شرایطی که بیشترین تزریق ناامیدی و ستیز سیاسی-فرهنگی با انقلاب اسلامی در جریان است بهنحوی که شاهد رسوخ موسیقیهای مبتذل به شبکه مدارس نیز بودهایم، اقبال رو به گسترش آحاد ملت نسبت به سرودی که مصداق بارز اسلام انقلابی است و آشکارا از همراهی و همسویی با «نظام» و «سیدعلی» میگوید، چقدر برنامههای دشمن را خصوصا نسبت به نسل جدید مختل کرده، مضافا که تجمعات و همخوانیهای انبوه جمعیتهای خودجوش این سرود در سراسر کشور وقتی با تلاش کنونی دشمن در گردآوری چندصد نفر از نیروهای سازماندهی شده خود در برخی نقاط مقایسه میشود، آبرویی برایشان نمیگذارد!
فرامتن این اقبال نیز به شرایط کلی اجتماعی جهان برمیگردد. وضعیت خاص کنونی و بروز بلایایی چون بیماری، جنگ و قحطی، موعود خواهی را افزایش داده و از این حیث در این ملاحم و فتن آخرالزمان، مضامین مهدوی بیشتر مورد توجه قرار گرفته و میگیرد.