احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «موساد» ثبت شده است

اتاق مشترک

جنبش «بی‌سر» را «خودجوش» نپندارید!
این جنبش‌ها را اتاق مشترک سرویس‌های معاند برنامه‌ریزی، و با اهرم رسانه، سلبریتی و عوامل میدانی مدیریت میکنند و تعمدا از معرفی یک رهبر پرهیز مینمایند تا:
۱. مردمی جلوه کند
۲. همه سلایق را جمع نمایند
۳. امکان بازداشت و رسوایی رهبر وجود نداشته باشد

‏تکلیف رسانه و عوامل میدانی مشخص است، وجه به خدمت گرفتن سلبریتی‌ها را هم بدانید:
۱. پنهان کردن ماهیت امنیتی جنبش‌ها، پشت نقاب هنر و ورزش
۲. استفاده از پایگاه اجتماعی و ظرفیت رسانه‌ای سلبریتی‌ها
۳. سهولت بین‌المللی شدن جنبش به دلیل ماهیت جهانی هنر و ورزش
۴. همراه کردن زنان و جوانان

پروژه آدرس غلط

 

‏همزمان با تهدید اکانت غیررسمی موساد به ترور مقامات عالی کشور، علی یونسی نیز اعلام کرد «جا دارد ‎#همه مسؤلین نگران جان خود باشند» تا شبکه نفوذ را تطهیر و ترورهای آتی را پیشاپیش به موساد منتسب نماید؛ آن‌هم با متوجه کردن تقصیر به سازمان اطلاعات سپاه و عامل تضعیف امنیت کشور خواندن آن!

 

پی‌نوشت: این درحالی است که مهمترین ضربات به شبکه موساد در کشور را اطلاعات سپاه زده است.

نامبرده پیش‌تر نیز در بحبوحه درگیری حشدالشعبی با داعش و اوج فشارهای آمریکا برای انحلال آن، با اظهارات هدفمند خود مبنی‌بر «احیای امپراطوری ایران به پایتختی #بغداد» سبب تشدید فشار بر مقاومت عراق شده بود.

پازده ضربه

 

پانزده ضربه به ائتلاف دشمن، از انفجار اخیر در تأسیسات هسته‌ای نطنز تاکنون، به ترتیب زمان وقوع و بر اساس رصد اخبار:

‏۱/اهداف نظامی سعودی

۲/کاروان آمریکا

۳/آرامکو

۴/کشتی اسرائیل

۵/مرکز موساد اربیل

۶/کاروان آمریکا

۷/پایگاه آمریکا اربیل

۸/آرامکو

۹/پایگاه عین‌الاسد

۱۰/کاروان آمریکا

۱۱/شهرک اسرائیل

۱۲/کاروان آمریکا

۱۳/پایگاه هوایی سعودی

۱۴/پایگاه بلد آمریکا

۱۵/کارخانه تسلیحات اسرائیل

ادامه دارد...

۱۴۰۰/۲/۱

 

چرا ترور فخری‌زاده در راستای تسهیل مذاکره است؟

بر سر مال زدن، برای معامله نکردن نیست؛ برای ارزان معامله کردن است. دو ضربه اخیر موساد به توان هسته‌ای ایران، یعنی خرابکاری در تاسیسات نطنز و ترور شهید فخری‌زاده، هر دو برای کم کردن قیمت موضوع معامله و رساندن متولیان مذاکره به این نقطه است که «چیزی را که دارد از دست می‌رود، بهتر است بفروشیم».
این را بگذارید کنار پیام بزرگ موساد به دست‌اندرکاران دفاعی و هسته‌ای کشور که «وقتی فخری‌زاده با آن سطح حفاظت ترور می‌شود، دیگران نیز به طریق اولیٰ در دسترس و در معرض خطراند».
طبیعتا اگر مقاومت و مطالبه حلقه اول متولیان صنایع دفاعی و هسته‌ای، یعنی دانشمندان و مدیران آن، در حفظ و توسعه دستاوردها شکسته شود، دیگر از سیاسیون و مردم کاری ساخته نیست.
همچنانکه اقدام نمادین روحانی در به‌صف کردن همسر شهدای هسته‌ای در کنار خود، در روز اعلام حصول توافق و نهایی شدن برجام در همین راستا بود.
فراموش نکنیم که دانشمندان و مدیران صنایع هایتک نیز، مثل همه ما انسان و دارای خانواده‌اند و سایه سنگین ترور و ترس و نگرانی آنان، مؤثر در عقب نشینی و تحقق معامله است.
۹۹/۹/۱۶

قواعد بازی

 

چرا انتقامی مشابه واکنش به ترور سردار سلیمانی، برای شهید فخری‌زاده متصور نیست؟
ترور حاج قاسم، هدفگیری مستقیم ارتش آمریکا توأم با قبول مسؤلیت توسط آن کشور بود و پاسخ درخور را می‌طلبید: اقدام نظامی آشکار و مستقیم.
اما جنگ اطلاعاتی یا نیابتی قواعد خاص خود را دارد؛ بدون گذاشتن ردپا زده‌اند؛ بدون گذاشتن ردپا خواهیم زد.
بعد از دور اول ترورهای دانشمندان هسته‌ای در دولت سابق، معاون موساد ترور شد.
کار چه کسی بود؟ نمی‌دانیم!
همچنین بعد از آتش‌افروزی‌های سریالی خردادماه در کشور، سلسله آتش‌سوزی‌های غرب آمریکا را شاهد بودیم.
کار چه کسی بود؟ باز هم نمی‌دانیم!
اما می‌دانیم گاهی تجاهل العارف لازم است.
حتی اگر بدانیم چه کسی زده و چرا، نباید به روی خود بیاوریم؛ زیرا علنی کردن خوردن، علنی کردن زدن را هم می‌طلبد و برای افکار عمومی انتظار ایجاد می‌کند.
می‌زنند، به روی خود نمی‌آورند؛ می‌زنیم، به روی خود نمی‌آوریم.
همه چیز را لازم نیست علنی کرد تا همه بدانند؛ کافی است آنکه باید بداند، بداند.
همین مقدار بدانیم که اگر دولت واداده و حقیر است، درعوض سیدعلی خامنه‌ای، فرمانده کل قوا، مقتدر و منتقم است.

تهدید شناور

 

دشمن همیشه آماده وارد کردن ضربه است و در این خصوص گاهی زمان و زمینه را خود تعیین و فراهم می‌کند و گاهی خارج از برنامه و به‌واسطه اشتباهات داخلی، زمینه‌ای فراهم می‌شود و طرف مقابل وارد عمل شده و از آن بهره‌برداری می‌کند. این بهره‌برداری گاهی از نوع طراحی یک واکنش مستقل و مبتنی‌بر کنشِ ایجاد شده است، و گاهی برنامه از پیش طراحی شده‌ای وجود دارد که با حوادث خارج از برنامه، تنها زمان اجرای آن جابجا می‌گردد.
همیشگی بودن برنامه برای ضربه زدن به کشور که با سلاح‌های کودتا، تجزیه، ترور، خرابکاری، آشوب و یا حمله نظامی ممکن است صورت پذیرد، به معنای یکسان و بی‌نوسان بودن خطر نیست.
این تهدید در مناسبات میان «انگیزه و توان ضربه زننده» و «قدرت و موقعیت ضربه خورنده» شناور است؛ گاهی افزایش می‌یابد و گاهی به اوج می‌رسد.
در این میان در صورت فراهم بودن زمینه ضربه، مهمترین مؤلفه تعیین زمان آن، ترور مناسبت‌ها و بهره‌برداری از تقویم وقایع است.
به این موارد توجه کنید: آشوب دی‌ ۹۶ در آستانه سالگرد ۹‌ دی ۸۸، حمله به نیروهای مسلح در اهواز در رژه ۳۱ شهریور ۹۷، تحریم آمریکا در سالروز تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان ۹۷ و حمله به «کنسولگری» ایران در کربلا در ۱۳ آبان سال ۹۸ و در سالروز تسخیر به «سفارت» آمریکا در تهران.
اما اینکه چرا این مناسبت‌ها مهم، و زمان فتنه‌ها منطبق بر آن است، به دو موضوع بازمی‌گردد: یکی ترور مناسبت‌ها، جبران شکست‌های سیاسی و قدرت‌نمایی، و دیگری بهره‌برداری از ظرفیت‌های آشوب‌ساز این تاریخ‌ها.
با این توضیح باید گفت آبان‌ماهی که به خیر گذشت، بالاترین درجه حساسیت زمینه و زمان را داشت: از یک سو افزایش لجام گسیخته قیمت‌ها و از سویی دیگر انتخابات آمریکا و انگیزه ترامپ در ایجاد موقعیت برتر داخلی و همزمان انگیزه جریان‌های ضدانقلاب و سرویس‌های اسرائیل، سعودی و امارات در یکسره کردن کار جمهوری اسلامی ایران پیش از سقوط قطعی ترامپ یا افول آمریکا به واسطه آشوب‌های پساانتخاباتی.
و این درحالی است که تقویم آبان مملو از حوادث قابل بهره‌برداری است: سالگرد آشوب آبان ۹۸، تحریم‌های آبان ۹۷ آمریکا و تسخیر لانه جاسوسی.
با این اوصاف همه چیز برای وارد کردن ضربه‌کاری به کشور فراهم بود و مهمترین عاملی که مانع فرمان آتش شد، تدبیر رهبری در حفظ ثبات سیاسی، با مخالفت با استیضاح روحانی و متعاقبا انتقال بحران به کشور بود؛ انتخاب بد در مقابل بدتر، و مشابه تصمیمی که در ماجرای افزایش مشکوک و شوک‌آور قیمت بنزین در آبان ۹۸ اتخاذ شد: حمایت از «عمل انجام شده» و جلوگیری از فرافکنی و فرار روحانی و افتادن کشور در دام بحران بی‌دولتی.
گذر از گردنه آبان ۹۹ اگرچه میسر شد اما این پایان راه نیست؛ دی و در مرتبه بعد بهمن نیز سقف خطر باوجود کاهش نسبت به آبان، کماکان بسیار بالا است.
سالگرد قیام ۹ دی ۸۸، ترور سردار سلیمانی، حمله موشکی به پایگاه نظامی آمریکا و آشوب‌های دی‌ماه ۹۶ و ۹۸، بستری است که موقعیت مناسب«تری» برای ضربه تا پایان دی‌ماه را فراهم می‌کند و این همه درحالی است که اشرار جهان در این زمان برگ برنده‌ای می‌خواهند تا نظر هیأت انتخابی آمریکا را به سوی رئیس‌جمهور کنونی جلب، و او را ابقاء کنند.
در چنین موازنه‌هایی است که «تهدید شناور» به سطح می‌آید و قربانی می‌گیرد.
ترور شهید محسن فخری‌زاده بیش از آنکه خروجی جلسه مشترک نتانیاهو، کوهن، پمپئو و بن‌سلمان در عربستان، پنج روز پیش از انجام عملیات باشد، حاصل تلاش مجدانه و شبانه روزی دولت در ایجاد بحران اقتصادی و ارسال مکرر پیام ضعف و ترس روحانی و ظریف در التماس برای معامله موشکی-منطقه‌ای است.
آشوب و ترور دو روی یک سکه و هر دو معلول تبانی جریان نفوذ با سرویس‌های غربی جهت بی‌ثبات سازی اقتصادی، سیاسی و امنیتی است؛ همچنانکه ترور سردار سلیمانی در میانه آشوب‌های آبان و دی ۹۸ رقم خورد.
در بحبوحه جابجایی جهانی قدرت با افول غرب و جریان‌های غربگرا، جنگ ترکیبی در سال ۹۹ به اوج خود رسیده است: دیروز آتش‌افروزی‌های سریالی مراتع و جنگل‌ها و خرابکاری‌های صنعتی در پارچین، نطنز و پالایشگاه‌ها؛ امروز حلقه اول ترورهای زنجیره‌ای با هدف قرار دادن مغز متفکر هسته‌ای-دفاعی؛ و فردا آشوبی که دود آن از آتش دوقطبی امنیت-معیشت و اصرار به معامله‌ای دیگر برخواهد خاست.
در این پیچ خطیر تاریخی باید بیش از همیشه آماده و گوش به فرمان حکیم انقلاب بود تا کشتی انقلاب به سلامت به ساحل ظهور و پایان مأموریت نخست خود برسد.

سینما و سیاست

رئیس سابق موساد در مصاحبه‌ اخیرش فاش کرده است که بنیامین نتانیاهو در سال ٢٠١١ به نیروهای نظامی اسرائیل دستور داده بود آماده حمله به اهدافی در ایران شوند.

bbc.in/2H6L6BC

این را بگذارید در کنار جنجال خلق الساعه رسانه های صهیونیستی آمریکا در «کشف» پیش بینی تمدن مایا در پایان یافتن جهان در سال ۲۰۱۲. موضوعی که هدفی جز مقدر و محتوم جلوه دادن وقوع جنگ را برای افکار عمومی جهان نداشت.

تولید فیلم سینمایی «۲۰۱۲» (محصول ۲۰۰۹ شرکت سنتروپلیس) و مستندهای «نوستاراداموس ۲۰۱۲» (محصول ۲۰۰۹ شبکه هیستوری چنل، متعلق به شرکت های هرست کورپوریشن و والت دیزنی) و «۲۰۱۲: شمارش معکوس تا آرماگدون» (محصول ۲۰۰۴ شبکه نشنال جئوگرافیک، متعلق به کمپانی فاکس قرن ۲۱) در همین چارچوب قابل ارزیابی است. 

لازم به ذکر آنکه هالیوود در اقدام مشابه دیگری نیز فیلم ضد ایرانی «۳۰۰» (محصول ۲۰۰۶ شرکت لجندری پیکچرز) را تولید کرد تا با وحشی و بربر نشان دادن ایرانیان، طرح نئوکان ها در حمله به ایران در سال پایانی دولت دوم بوش را هموار نماید.

بازیافت

به عنوان یک کارشناس رسانه هشدار می دهم فریب جنگ زرگری آمدنیوز با بی بی سی را نخورید. متلک پراکنی های کانال تحت حمایت موساد به رکن رسانه ای سازمان جاسوسی همکار (MI6) صرفا به جهت وجهه بخشی به رسانه ای است که اعتبارش در فتنه ۸۸ به سبب انتشار اخبار جعلی و مغرضانه مخدوش شده.

بی بی سی با فحش خوردن از رسانه بد نامی چون آمدنیوز در حال ترمیم چهره و تقویت اعتبار خود نزد اقشار خاکستری به جهت استفاده در فتنه پیش رو است.

سیاه بازی

در همکاری و پاسکاری رسانه های ضد انقلاب با یکدیگر، آمدنیوز (مرتبط با موساد و وابسته به یکی از مقامات ارشد اجرایی کشور) اخبار کانال مملکته (متعلق به BBC) را بدون ذکر منبع و بدون اعتراض رسانه اخیر استفاده می کند، و در عین حال نیز در انتقادی تصنعی، رسانه وابسته به سرویس اطلاعاتی همکار (MI6) را متهم به تسامح در برابر جمهوری اسلامی می نماید تا ضمن نشاندن بی بی سی در جایگاه «بی طرفی» عملا اخبار آن را برای مخاطبانی که اعتمادی به آمدنیوز ندارند معتبر جلوه دهد.

آدرس غلط

موافقت و مخالفت دولت ها با تحولات بین المللی، بی شک تابع منافع ملی آنان می باشد و از این رو است که بر مخالفت کلامی و بی رمق ایالات متحده با جدایی کردستان عراق، آن هم در شرایطی که این تجزیه، قویا تحت حمایت اسرائیل و نسخه مؤخر پروژه آمریکایی «خاورمیانه جدید» است، دلیلی نمی توان یافت جز دادن آدرس غلط به جهت حفظ وجهه و جایگاه آمریکا نزد دولت های منطقه و علی الخصوص ترکیه.