نفوذ امنیتی را کم و بیش میشناسید و نفوذیهای امنیتی را نیز دیدهاید.
نفوذ و جاسوسی مأموریتی است پرریسک با کارویژه رفت و آمدهای پنهان افراد و داد و ستدهای نهان تجهیزات و اطلاعات.
همین هم هست که برخی از جاسوسهای آموزش دیدهای که انواع پروتکلهای حفاظتی را هم رعایت میکنند، باز در دام میافتند.
موضوع سخن اما نفوذیهای امنیتی نیست، نفوذیهایی به مراتب خطرناکتر است که به دلیل جنس فعالیتشان، امکان لو رفتن و دستگیر شدنشان نزدیک به صفر است؛ زیرا هرچقدر نوع فعالیت مدیران نفوذی امنیتی «فعل» است، نوع فعالیت مدیران نفوذی فرهنگی «ترک فعل» است.
این، کار کردن است که به چشم میآید؛ کار نکردن هیچگاه به چشم کسی نمیآید؛ غافل از آنکه مأموریت این دسته از مدیران، همین کارهای بیخاصیت ویترینی است.
با وجود این همه گلایه تند و آشکار رهبر انقلاب از وضعیت فضای مجازی کشور و عملکرد مدیران فرهنگی، هیچگاه شنیدهاید که یک مدیر این حوزه حتی در مظان اتهام نفوذ باشد؟ خیر!
هیچ اندیشهاید که همانطور که نفوذ در تار و پود شورای عالی امنیت ملی راه داشته، شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی نیز بیبهره از شرارت دشمن نبوده است؟
عرض شد که مدیران فرهنگی را هیچگاه در داد و ستد اطلاعات سری کشور نخواهیم یافت و باید شاخص در تشخیص مدیران رخنه کرده در حوزه فرهنگ را بشناسیم تا بتوانیم آنان را شناسایی کنیم.
شاخص، عملکرد آنان، نه براساس گزارشات مضحک و خودتنظیم، بلکه مبتنیبر خروجی و محصول نهاییِ قابل سنجش و راستیآزمایی است.
مدیر نفوذی برای آنکه سازمان متبوعش به محصول (اثر و انسان) نرسد، برای زیرمجموعه کارهایی فرعی و بیارزش تعریف میکند تا تمام بودجه و انرژی صرف همان شود.
و یا آنکه کارها را چنان بزرگ و پرپیچ و خم تعریف میکند تا عملا در نیمه راه متوقف و منتفی گردد.
بزک نیز جزء همیشگی کار این قماش است.
مدیرانی که سازمان تحت امر خود را فشل و زمینگیر کردهاند، دائم خود را در چشم دیگران بزک میکنند.
از این جلسه به آن جلسه و از این سخنرانی به آن سخنرانی و توییت پشت توییت!
برای چه؟ برای اینکه زمینگیری یک مجموعه، پشت نقاب فعالیت ظاهری مدیر آن مجموعه مخفی گردد.
خروجی؟ همچنان صفر!
سوراخ دعا را هم پیدا کردهاند و هرچه مورد تاکید رهبر انقلاب باشد را با تکرار «عنوان» آن به ابتذال میکشانند و درعین حال خود را پیشتاز در عمل به منویات رهبری جا میزنند.
فرقی نمیکند «بصیرت» و «جنگ نرم» باشد یا «فضای مجازی» و «جهاد تبیین». دهها جلسه و همایش برگزار میکنند راجع به ماهیت، اهمیت، مبانی، مقدمات و معنای یک «واژه» تا بیعملی خود را پشت جلسات و همایشهای پوچ پنهان کنند.
تقدسمآبی و خود-نظام پنداری این مدیران نیز ترفند خبیثانه دیگری است برای فرار از پاسخگویی.
یافتن و عزل و محاکمه نفوذیهای فرهنگی کار سختی نیست، اگر ارادهای وجود داشته باشد...