احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرهنگ» ثبت شده است

نفوذ امنیتی را کم و بیش می‌شناسید و نفوذی‌های امنیتی را نیز دیده‌اید.
نفوذ و جاسوسی مأموریتی است پرریسک با کارویژه رفت و آمدهای پنهان افراد و داد و ستدهای نهان تجهیزات و اطلاعات.
همین هم هست که برخی از جاسوس‌های آموزش دیده‌ای که انواع پروتکل‌های حفاظتی را هم رعایت می‌کنند، باز در دام می‌افتند.
موضوع سخن اما نفوذی‌های امنیتی نیست، نفوذی‌هایی به مراتب خطرناک‌تر است که به دلیل جنس فعالیت‌شان، امکان لو رفتن و دستگیر شدن‌شان نزدیک به صفر است؛ زیرا هرچقدر نوع فعالیت مدیران نفوذی امنیتی «فعل» است، نوع فعالیت مدیران نفوذی فرهنگی «ترک فعل» است.
این، کار کردن است که به چشم می‌آید؛ کار نکردن هیچگاه به چشم کسی نمی‌آید؛ غافل از آنکه مأموریت این دسته از مدیران، همین کارهای بی‌خاصیت ویترینی است.
با وجود این همه گلایه تند و آشکار رهبر انقلاب از وضعیت فضای مجازی کشور و عملکرد مدیران فرهنگی، هیچگاه شنیده‌اید که یک مدیر این حوزه حتی در مظان اتهام نفوذ باشد؟ خیر!
هیچ اندیشه‌اید که همانطور که نفوذ در تار و پود شورای عالی امنیت ملی راه داشته، شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی نیز بی‌بهره از شرارت دشمن نبوده است؟
عرض شد که مدیران فرهنگی را هیچگاه در داد و ستد اطلاعات سری کشور نخواهیم یافت و باید شاخص در تشخیص مدیران رخنه کرده در حوزه فرهنگ را بشناسیم تا بتوانیم آنان را شناسایی کنیم.
شاخص، عملکرد آنان، نه براساس گزارشات مضحک و خودتنظیم، بلکه مبتنی‌بر خروجی و محصول نهاییِ قابل سنجش و راستی‌آزمایی است.
مدیر نفوذی برای آنکه سازمان متبوعش به محصول (اثر و انسان) نرسد، برای زیرمجموعه کارهایی فرعی و بی‌ارزش تعریف می‌کند تا تمام بودجه و انرژی صرف همان شود.
و یا آنکه کارها را چنان بزرگ و پرپیچ و خم تعریف می‌کند تا عملا در نیمه راه متوقف و منتفی گردد.
بزک نیز جزء همیشگی کار این قماش است.
مدیرانی که سازمان تحت امر خود را فشل و زمین‌گیر کرده‌اند، دائم خود را در چشم دیگران بزک می‌کنند.
از این جلسه به آن جلسه و از این سخنرانی به آن سخنرانی و توییت پشت توییت!
برای چه؟ برای اینکه زمین‌گیری یک مجموعه، پشت نقاب فعالیت ظاهری مدیر آن مجموعه مخفی گردد.
خروجی؟ همچنان صفر!
سوراخ دعا را هم پیدا کرده‌اند و هرچه مورد تاکید رهبر انقلاب باشد را با تکرار «عنوان» آن به ابتذال می‌کشانند و درعین حال خود را پیشتاز در عمل به منویات رهبری جا می‌زنند.
فرقی نمی‌کند «بصیرت» و «جنگ نرم» باشد یا «فضای مجازی» و «جهاد تبیین». ده‌ها جلسه و همایش برگزار می‌کنند راجع به ماهیت، اهمیت، مبانی، مقدمات و معنای یک «واژه» تا بی‌عملی خود را پشت جلسات و همایش‌های پوچ پنهان کنند.
تقدس‌مآبی و خود-نظام پنداری این مدیران نیز ترفند خبیثانه دیگری است برای فرار از پاسخگویی.
یافتن و عزل و محاکمه نفوذی‌های فرهنگی کار سختی نیست، اگر اراده‌ای وجود داشته باشد...

برنامه «عصر جدید» فقط معرفی کننده پدیده‌ها نیست، خود نیز یک پدیده و نیاز امروز جامعه ما است:

اول. #فرهنگ_عمومی
در اخبار خواندم ۴۰٪ بیکاران فارغ التحصیلان دانشگاه‌ها هستند؛ جمعیت زیادی از جوانان که بنابر جبر اجتماعی وقت خود و منابع آموزشی را اتلاف کرده و درس و دانشگاه برای‌شان کارکردی جز یک پرستیژ تنزل کرده ندارد.
اولین دستاورد مهم عصر جدید، تغییر پارادایم ارزش‌های اجتماعی است و اینکه استعداد و منزلت محدود به «دکتر» و «مهندس» شدن نیست.

دوم. #امید_آفرینی
پرتاب استعدادهای گمنام از دورترین نقاط کشور به مراحل بالاتر، مؤلفه دیگر این برنامه است. اینجا سخن از «کشف استعداد» که در بند پیش گفته شد نیست؛ موضوع ایجاد موج «امید» و «امیدآفرینی» در ده‌ها میلیون بیننده‌ای است که با تمام وجود با شرکت کنندگان همذات پنداری می‌کنند.

سوم. #نشاط_اجتماعی
ایجاد فضایی مفرح و شاد که به عنوان خط فرعی و همیشگی برنامه دنبال می‌شود امتیاز دیگر برنامه و نیاز ضروری جامعه است.

چهارم. #وحدت_ملی
افزایش ضریب همدلی عمومی و وحدت ملی، چهارمین دستاورد بزرگ عصر جدید است. جایی که در یک طرف همه اقشار و تفکرات به عنوان تماشاچی درکنار یکدیگر قرار گرفته‌اند و در طرف دیگر استعدادهای مختلف از اقوام متنوع ایرانی روی صحنه می‌روند و همه در موقعیتی یکسان و برابر به هنرنمایی می‌پردازند.

عصر جدید برای این چهار دستاورد بزرگ چهار چراغ سفید می‌گیرد، گرچه لایق زنگ طلایی نیز هست.

۱. نهادهای سرکاریِ فرهنگی و دینی که عموما توسط افراد ذی‌نفوذ در بودجه برایش ردیف ایجاد شده‌، دقیقا/تقریبا چه می‌کنند؟ چه خروجی‌ای داشتند؟ چند کارمند دارند؟ این کارکنان چه نسبت فامیلی‌ای با رؤسای‌شان دارند؟ چقدر حقوق می‌گیرند؟ در ازای چند دقیقه کار مفید در ماه؟ به چه کسی پاسخگو هستند؟ از کدام درگاه می‌توان به فهرست فعالیت‌های‌شان پی‌برد؟ و اساسا فارغ از آماری که می‌دهند چگونه می‌توان راستی آزمایی کرد که ادعای‌شان راست است یا مانند خیلی از مواقع دروغ گفته‌اند؟

۲. بسیاری از این نهادهای سرکاری در جمهوری اسلامی، خصوصا در سال‌های اخیر در پاسخ به سوال "چرا هیچ خروجی‌ای ندارید؟" پاسخ می‌دهند که "پول نداریم و بودجه دریافتی تنها کفاف حقوق کارکنان‌مان را می‌دهد".
سوال این است که در این صورت چرا اصلا باید بودجه‌ای به این نهادها پرداخت شود؟!
وقتی بود و نبودشان فرقی ندارد، پول می‌گیرند که خودشان را از جیب بیت‌المال سیر کنند بی‌آنکه به اندازه یک گیاه خروجی و نفع داشته باشند؟!

۳. چرا یک جریان ذی‌نفع، همیشه وقتی نوبت پاسخگویی و حسابرسی این نهادهای سرکاری می‌رسد با مقدس سازی از آن سعی می‌‌کنند به دوشیدن بیت‌المال ادامه دهند؟

۴. این دغدغه تاراج بیت‌المال چرا محدود به ایام بررسی و تصویب بودجه محدود می‌شود و توسط فعالان رسانه‌ای و عدالتخواه در دیگر ایام پیگیری نمی‌شود؟

۵. چرا برخی متوجه نمی‌شوند که وقتی می‌گوییم این صدها میلیارد تومان بودجه صرف نهادها و موسسات سرکاری نشود، منظورمان این است که خرج امور مهم و نهادهای پربازده بشود؟

۶. چندنهاد سرکاریِ فرهنگی مذهبی می‌شناسید که در سال‌های گذشته هم به دورهمی گذراندند، چه رسد به دو سال کرونایی اخیر که تحقیقا هیچ فعالیتی نداشته‌اند؟

۷. علت عطش و شهوت مسولان و فرزندان‌شان برای ایجاد تاریکخانه‌هایی تحت عنوان "موسسه فرهنگی مذهبی" چیست و چرا شاهد رشد قارچ‌وار این موسسات هستیم؟

۸. ادعای هرساله کسری بودجه که مسولان مطرح می‌کنند راست است یا دروغ؟ اگر صحیح است که هست، چرا بند ناف ارتزاق نهادهای مذکور از بودجه قطع نمی‌شود؟!

۹. چگونه می‌توان این دغدغه را عمومی کرد و از هدر رفت بیت‌المال در این خصوص جلوگیری نمود؟

۱۰. برای مقابله با این پدیده شنیع آیا امیدی به مسولان و رسانه‌هایی که یا خود آلوده این موسسه‌بازی‌ها شده‌اند و یا با مدیران و روسای صاحب نفوذ نهادهای مذکور رودربایستی دارند هست؟