در جنگ ترکیبی تمام عیاری که علیه ملت ایران در جریان است، پررنگ شدن فتنه علیه شیعه نیز به وضوح قابل مشاهده و رهگیریست.
این فتنه دو محور دارد: یکی جنگ شیعه-سنی و دیگری جدال جریان فاسد یا واداده حوزه با نظام و رهبری به محوریت مشهد و قم، موسوم به «فتنه قم».
روش شناخته شده در اختلاف انداختن میان «عوام» شیعه و سنی، همان رویکرد تکفیر طرفینی و اهانت به مقدسات یکدیگر است که نیاز به توضیح چندانی ندارد و فقط به همین اشاره بسنده میکنم که وقتی مولوی عبدالحمید به عنوان فردی مرتبط با دستگاه سعودی هزینهی بیآبروییِ محکوم نکردن خشونت آشکاری چون قتل در حرم رضوی را خریده، این سکوت تفسیری ندارد جز آنکه قرار است نقشی را در آینده نزدیک ایفا کند که با محکومیت و اعلام برائت از شیعه کشی اخیر، در تضاد است.
اما در کنار طرح تفرقه افکنانه مذکور، محور جدید و تمرکز شدهای نیز عملیاتی شده و آن هدف گرفتن احساسات و محاسبات «خواص» شیعه یا همان طلاب و مدرسین حوزه علمیه، با القاء انگاره «عقبنشینی حکومت شیعه از مبانی خود» است که در اینجا رویکرد وحدت گرایانه امام و رهبری مسبب «عقب نشینی» معرفی میشود.
این طمع به خالی کردن پشت نظام از پشیبانی حوزه به همین رویکرد ختم نمیگردد؛ ساحت دیگری نیز بستر عملیات دشمن است: هنجارشکنیهای علنیِ فرهنگی-مذهبیِ عوامل سازمانی و نیز حمله فیزیکی به معممین که تماما با هدف القاء دین گریزی و روحانیت ستیزی «مردم» و در نتیجه بالابردن هزینه همراهی حوزه با رهبر انقلاب است و اینکه طلاب و علما را یا از سر عافیت طلبی و یا اخلال در ادراک، وادار به اعلام برائت یا فاصلهگذاری از نظام و رهبری نمایند.
اقدامی که مثل همیشه پیش از ایران، در محیط عراق به شکلی دیگر آزمایش و اجرا شد که یک سوی آن تلاش در تشویق آیتالله سیستانی به دور نگهداشتن وی از تحولات حساس و حیاتی عراق با تمجید از ایشان به عنوان مرجع «ساکت» و «سیاست گریز» است که نقطه عطف آن سفر و دیدار پرسروصدای پاپ با مرجعیت عراق بود؛ و سوی دیگر آن نیز هزینه سازی برای مقتدی صدر با هدف محقق شدهی جدا کردن او از جرگه مقاومت و دور نمودن وی از ایران بود که نقطه عطف آن را میتوان در انفجار مهیب در شهرک صدر بغداد، کانون هواداران بیت صدر دانست.
جالب آنکه روزنامه اسرائیلی هاآرتص مقتدی صدر را تنها فردی معرفی نموده که به دلیل سابقه و پشتوانه خود میتواند ایران و مقاومت را در عراق زمینگیر کند؛ اشاره به همان فرمول شناخته شده تز و آنتیتز که دشمن همواره پیگیر پیاده نمودن آن در ایران است: روحانیت علیه انقلاب.
رصد رد توطئه در عراق، کمک بزرگی به شناخت برنامهای که دشمن برای ایران دارد میکند؛ هم به استناد مورد مذکور و هم آنچه در سال ۹۸ شاهد بودیم: فتنه یکسانِ آشوب و بیدولتی در عراق که به سرعت در ایران نیز کلید خورد و البته مثل همیشه با درایت و هدایت حکیم انقلاب ناکام ماند.
مستند به نکات ارائه شده، توالی وقایع در مشهد را نمیتوان اتفاقی تلقی کرد و چهبسا شاهد حوادث مشابهی در قم نیز باشیم؛ حوادثی که احساسات و محاسبات خواص حوزه را هدف گرفته است.
اسرائیل خود را در این دور تند تحولات منطقه و جهان بیپناه و در لبه پرتگاه یافته و هر روز حلقه ضربه پذیریاش از درون تنگتر میشود و به همین دلیل درکنار همه توطئههای همیشگی علیه ایران و انقلاب اسلامی، برنامه ویژهای برای بدل زدن و وارد کردن ضربه از داخلیترین حلقه نظام یعنی حوزه دارد که همین مسئله هوشیاری بیش از پیش مراجع و طلاب را میطلبد.
۱۴۰۱/۱/۱۸