احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۲۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «توییتر» ثبت شده است

مهندسی معکوس

عموم گمان می‌کنند شروین حاجی‌پور آهنگ «برای» را شخصا و تماما بر اساس توییت‌های منتشره ساخته، درحالیکه نمی‌دانند از زمان درخشش در «عصر جدید» عناصر نفاق به‌واسطه ارتباط با پدرش سراغش رفتند و بعد هم شعر را در اختیارش گذاشتند و توییت‌ها را طبق ابیات، با اکانت‌های خود منتشر کردند.
‏«برای» ۳۱ توییت-بیت دارد که جز ۵ مورد، تماما فیک است.
فارغ از اکانت‌های فیک وابسته به نفاق، محتوای آهنگ، برنامه عملیاتی و فراتر از حد یک خواننده است.
رقصیدن، بوسیدن، انقراض پیروز، آرزوی پسر بودن، دانش‌آموزان و کودکان افغانی، تماما موضوعاتی است که به مرور دارد رمزگشایی می‌گردد.
۱۴۰۲/۲/۱۶

سوال از صیانت

عموم طراحان و مدافعان صیانت -قاعدتا در واکنش به نگرانی‌ها- ادعا می‌کنند شبکه‌های اجتماعی خارجی هرگز بسته نخواهد شد.

می‌دانیم که طرح صیانت با هدف قاعده‌مند کردن شرکت‌های ارتباطاتی خارجی از جمله متا است تا اگر تن به قواعد و ضوابط ایران ندادند یا تخلف کردند، محصولات آنان (اینستاگرام، فیسبوک، واتساپ، توییتر و تلگرام) مسدود شود.

سوال این است با این همه اطمینانی که بانیان و مدافعان صیانت در عدم مسدود سازی شبکه‌های خارجی داده‌اند، چگونه می‌خواهند نسبت به تمکین نکردن و تخلف کردن طرف مقابل واکنش نشان دهند؟
به عبارت دیگر وقتی طرف‌های مقابل می‌بینند که از ابتدا اینطور به دست خودشان دست‌شان را بسته‌اند، چرا باید آن‌ها را حساب کنند و اساسا وارد مذاکره شوند؟
به بیان ساده‌تر اگر پس از تصویب طرح صیانت وارد مذاکره نشوند و یا خلف وعده کنند، مسولان کشور با این همه اطمینان دادن از مسدود نشدن شبکه‌های خارجی، می‌خواهند چه کنند؟ خلاف ادعای‌شان مسدود کنند؟!

جهاد تبیین

جهاد تبیین، نیاز به هشتگ و همایش ندارد!

مرد میدان می‌خواهد برای شبهه‌زدایی و گره‌گشایی از اذهان به صورت مستند و مستدل.

توجیه، جدل، شعار، حاشیه، زنده باد و مرده باد و از این دست اقدامات، حتما خارج از شمول تبیین است.

جهاد، ناظر به اولا تلاش مضاعف و ثانیا هدفگیری صحیح است؛ اعم از آنکه در مقام دفع مؤخر و واکنشی باشد یا ترجیحا دفع مقدم و پیشگیرانه.

عموم نخبگان فرهنگی و سیاسی متاسفانه در فضای مجازی و خصوصا توییتر به حصر خودخواسته مبتلا شده‌اند و ارتباطی با لایه‌های جامعه ندارند.

درست است که در فضای مجازی مخاطبان بیشتری داریم اما آنجا به ندرت اقناع و جذبی صورت می‌گیرد و این متاع را باید در فضای حقیقی و هسته‌هایی نظیر مدرسه و دانشگاه و مسجد و هیأت جستجو کنیم.

این همه تاکید مکرر رهبر انقلاب در فاصله زمانی کوتاه پیرامون یک موضوع، کم سابقه و به منزله آژیر خطری است درمورد خوابی که دشمن برای کشور دیده.

عبارت رهبری در دیدار همافران ارتش این بود که «جهاد تبیین یک فریضه قطعی و فوری است» و این یعنی زمان دارد از دست می‌رود.

اگر امروز با اذهان در بستری دوستانه تعامل نکنیم، فردا باید با ابدان در جنگ خیابانی تقابل کنیم.

نباید در این جنگ انگاره‌ها تدافعی عمل کرد؛ باید تهاجمی و پیشدستانه وارد میدان شد و طرف مقابل را به چالش کشید.

فرمان جهاد تبیین، یک فرمان و فراخوان عمومی است و همه باید به سهم خود در تولید محتوای هدفمند و یا توزیع آن سهیم و در تلاش باشیم؛ چرا که به فرموده امیرمؤمنان علی(ع) «تبلیغ غریزه مؤمن است».

همیشه علاف

 

‏حسام‌الدین آشنا از وقتی که از مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست‌جمهوری عزل شده ۲۴ ساعت پای توییتر است؛ این درحالی است که وی پیش از این و در زمان تصدی ریاست آن مرکز نیز ۲۴ ساعته پای توییتر بود!

‏به خدا اگر شما دولتی‌ها یک مشت نوجوان بی‌کار و بازمانده از تحصیل هم بودید، این همه صرف وقت در توییتر و یکی‌به‌دو کردن‌های سخیف‌تان روا نبود؛ چه رسد به آنکه متاسفانه امور کشور هم به دست شماست!

استراتژی مجازی

 

اگر فعالیت خود در توییتر و فضای مجازی را مصداق جهاد می‌دانید، به این نکات جهت بهره‌وری بیشتر در عرصه جنگ مجازی توجه فرمایید:

۱. از ورود به فعالیت‌های عبثی چون زردنویسی، روزمره‌نویسی، فالوور گیری با مراودات بی‌حدوحصر، ترند کردن هشتگ‌ها و افتادن در دام باندها و سازمانی‌ها اکیدا پرهیز کنید.

۲. از اتلاف ساعت‌ها وقت برای شنیدن گپ سیاسی چند نفر بالانشین همیشگی در اسباب‌بازی جدیدی به نام کلاب‌هاوس که تاکنون بیش از ۱۸ هزار شنونده همزمان به خود نگرفته است، خودداری نمایید. 

۳. محدود به توییتر نشوید. اسکرین توییت‌های خود را در پست و استوری اینستاگرام و نیز وضعیت واتساپ قرار دهید و در پیام‌رسان‌هایی نظیر تلگرام و ایتا کانال ایجاد کرده و به عنوان کمترین‌کار، توییت‌های خود را در آنجا نیز بگذارید.

۴. توییت‌های مهم خود را فلیت کنید و مطالب خوب خود را چندوقت یکبار بازنشر نمایید و مطالب جدید کانال خود را به پست‌های مرتبط سابق ریپلای بزنید و در توییتر، مطالب مرتبط و مکمل خودتان را کوت کنید تا نگاشته‌های پیشین شما و پیشینه بحث دیده شود.

۵. در گروه‌های مختلف تلگرامی عضو شوید و مطالب خود را به اشتراک بگذارید. درصورتی که کانالی داشته باشید، مطالبی که با صرف وقت در گروه‌ها نوشته‌اید را می‌توانید در کانال خود نیز بگذارید؛ همچنانکه مطالب ازپیش‌آماده و مندرج در کانال را نیز می‌توانید در پاسخ به مسائل مطرح در گروه‌ها بدون نیاز به دوباره نویسی و صرف زمان، عرضه کنید.

۶. در مناسبت‌های مذهبی به جای تبریک و تسلیت صرف، حدیثی مرتبط با واقعه را نیز قرار دهید تا کمکی به ترویج احادیث و مضامین عالی دینی کرده باشید.

۷. از کتب دینی، تاریخی و سیاسی، با ذکر منبع برای تولید محتوای فاخر بهره‌ببرید.

۸. فقط تولید کننده یا بازنشر دهنده محتوا نباشید، به هر دو مورد به طور همزمان ملتزم باشید.

۹. درگیر پاسخ به شبهات، شایعات و حواشی ناتمام نشوید، زیرا هدف طرف مقابل همین مشغول‌سازی همیشگی به موضوعات دست‌چندم و غفلت از مسائلی اساسی چون اقتصاد و توافق است. تنها راه مؤثر برای به‌هم زدن این ترفند، آن است که توأم با تبیین مسائل جدید، بر همان موضوعاتی که می‌خواهند فراموش گردد، حمله و تمرکز ویژه شود.

۱۰. مطالب مندرج در شبکه‌های اجتماعی رهبر عزیز انقلاب را به طور حداکثری بازنشر کنید.

 

 

 

مشکل از جایی شروع شد که به جای کار فرهنگی در مهد و مدرسه و مسجد و محله، رفتیم چسبیدیم به توییتر.
داخل یک اتاق دربسته مجازی نشستیم و طوفان و هیاهو کردیم به خیال اینکه گوش فلک را کر و قله‌های مجازی را فتح می‌کنیم.
غافل از اینکه صدایی از آن اتاق کوچک و البته جذاب، بیرون نمی‌رود و مردم ایران خارج از اتاق توییتر و حتی خانه مجازی، و در کوچه و بازار حقیقی زیست می‌کنند.
وقتی مرور می‌کنم که چه شد که عرصه حقیقی را رها کردیم و شاخه خاصی از مجازی (توییتر) را چسبیدیم و در آن هم تمام توان و تلاش را صرف عبث‌ترین اقدام (ترند هشتگ) کردیم، به این نتیجه می‌رسم که سال ۸۸ یک اقلیت محض، وقتی در صندوق‌ها و علی الارض از جبهه انقلاب و اکثریت مردم شکست خوردند، تنها راه تنفس و ابراز وجودشان مجرای مجازی بود که در آن ترند کردن هشتگ برای‌شان تقلایی مضحک برای اکثریت نمایی شد.
اینجا بود که خیلی از دوستان انقلابی ما تصمیم گرفتند برای خارج کردن آن عرصه از دست ضدانقلاب، سنگر مجازی را هم فتح کنند، اما نتیجه عملا شد رها کردن عرصه‌های واقعی میدان و رفتن به کنج توییتر.
به تعبیر دیگر شبکه‌سازی اجتماعی را به شبکه‌های اجتماعی فروختیم.

 

۱. ‏توییت‌های ترامپ در پیش و پس از اعلام نتایج را بررسی کردم.
بازنشر هیجانی‌ترین توییت‌های قبل از انتخابات حدود ۳۰K بود و الان توییت‌های او با موضوع تقلب، با وجود برچسب‌های توییتر، حداقل ۷۰K، عموما بالای ۱۰۰K و در یک رکورد استثنائی (برنده انتخابات اینجانب هستم) نزدیک ۱M بازنشر خورده!

۲. ‏دیگر آنکه چینِ ضربه خورده از ترامپ، به‌خلاف اروپا، هنوز به بایدن تبریک نگفته و آن را به پایان جدال حقوقی موکول کرده است.
این نیز برای ما معنای خوبی دارد در اینکه چین و روسیه نمی‌خواهند توازنِ دوقطبی کنونی به نفع یک طرف به‌هم بخورد و احتمال درگیری داخلی کم شود.

۳. ‏ترامپ فردای انتخابات، مواضع خود را برای اولین بار از متن خواند.
زیرا می‌داند که باید حساب شده جلو رفت و جایی برای خطا کردن وجود ندارد.
هرقدر تلاش اروپا، دموکرات‌ها، رسانه‌های رسمی آمریکا و توییتر، تثبیت بایدن و حفظ ثبات است، جریان مقابل به اشتعال آتش زیر خاکستر کنونی امید دارد.

۱/ بچه‌های مدرسه را در نظر بگیرید که در هر زنگ تفریح تمایل دارند کنار هم حرف بزنند و اگر وقت خود را صرف صحبت با دیگران نکنند، منزوی می‌شوند.
اگر اتفاق مهمی نظیر غش کردن معلم یا آتش‌سوزی در کلاس رخ داده باشد، موضوع گفتگو مشخص است: غش و آتش.

‏۲/ اما اگر اتفاق خاصی نیفتاده باشد، «حرف» سوژه خود را پیدا می‌کند: خواب آلودگی یا دفتر جدید یک همکلاسی!
حال اگر این «عدم واقعه» چند زنگ ادامه داشته باشد، تا سوژه شدن یک اتفاق مهم، همان واقعه بی‌اهمیت، موضوع حرافی‌ها خواهد ماند و از زوایای مختلف مورد واکاوی قرار خواهد گرفت!

‏۳/ شبکه‌های اجتماعی و توییتر، بستری است برای اطفاء شهوت شهرت و دیده شدن.
دیده نشدن نیز با نبودن تفاوتی ندارد.
باید مانند بچه مدرسه‌ای‌ها در گعده‌ها حضور همیشگی داشته باشی و حرف بزنی تا منزوی نشوی!
هر روز راجع به یک موضوع و اگر موضوع جدیدی نبود، تا اطلاع ثانوی، حول همان موضوع!

‏۴/ اینگونه است که اظهارنظر پیرامون وضعیت بورس و قیمت‌ها داغ است «تا» تغییر جزئی جلد یک کتاب دبستان «تا» وضع مالی پناهیان و «تا» فوت آیت‌الله صانعی!
درجه اهمیت این موضوعات نیز اگرچه غیرقابل مقایسه است، اما تماما تیتر نخست تایم‌لاین است «تا» زنگ تفریح بعدی و سبقت کاربران برای افاضه فیض.

 

پی‌نوشت | ‏رهبر انقلاب ۹۶/۳/۱۷ در دیدار دانشجویان با ایشان:
«فضای مجازی چیز خوبی است، فرصتی است اما کافی نیست. بعضی‌ها چسبیده‌اند به فضای مجازی -توئیتر و مانند اینها- برای اینکه پیامهایشان را برسانند، این فایده ندارد؛ تخاطب واقعی لازم است، میزگرد لازم است، سخنرانی لازم است، نشریه لازم است».

توییتر بازی

 

وقتی بخش عمده جریان نخبگانی جبهه انقلاب، صرفا در فضای مجازی، آن هم نوعا و صرفا در توییتر متمرکز و متورم شده‌اند، نتیجه این می‌شود که با انسداد کامل فیلترشکن‌ها و قطع دسترسی به توییتر، در شرایطی که بیش از همیشه به اعمال نقش و روشنگری این جریان نیاز هست، صدایی از کسی بلند نمی‌شود.

با قطع اینترنت و انسداد دسترسی به توییتر، گویی حباب حیات سلبریتی‌های جبهه انقلاب نیز ترکیده و مطلقا اثری از آنان نیست.

جلوه‌های خیانت متولیان فضای مجازی در عدم توجه به شبکه ملی اطلاعات و پیامرسان‌های بومی، و نیز به اسارت درآوردن نخبگان جبهه انقلاب در توییتر، آن‌هم با تمرکز بر اقدامات بی‌خاصیتی چون هشتگ سازی، به وضوح برملا شده است.

آیا به این همه کارشکنی و اختلال عمدی در موضوعی که به فرموده رهبر انقلاب به اندازه اصل انقلاب اهمیت دارد، یکبار برای همیشه رسیدگی می‌شود، یا همچون گذشته تا فتنه بعدی به فراموشی سپرده خواهد شد؟

گرگ‌های مجازی

 

‏سیاه نمایی وضع کشور و بدبین سازی جامعه به حاکمیت، پیش از دوران شبکه‌های اجتماعی و هجرت عوامل منافقین و ضدانقلاب به فضای مجازی، در کف جامعه و خصوصا تاکسی و اتوبوس صورت میگرفت.

مثال‌های فراوانی دارم از دروغ‌های شاخداری که از برخی رانندگان تطمیع شده یا مسافران مأموریت یافته میشنیدم.

 

‏لازمه یادآوری کنم که عبارت «ورود مجاهد و ارزشی ممنوع» در بیو، امضای پیرکفتارهای آلبانی برای رد گم کنی است، یا خودتون می‌دونید؟

 

‏در بسیاری از اکانت‌های منافقین میبینید که اینان توأمان به جریان ارزشی و فرقه رجوی دشنام می‌دهند، تا باور کنید جریان سومی هستند.

اگر بدانید چیزی برای از دست دادن ندارند و همین همسنگ کردن جریان انقلابی با مجاهدین برای‌شان یک دستاورد است، دیگر به نعل و میخ زدن‌شان برایتان عجیب نیست.

 

‏در رسانه‌های فرقه‌ی رجوی دیده‌ام از اینکه بعضا منافقین را «مجاهدین» خوانده‌ایم ابراز خرسندی کرده‌اند و آن را دلیل بر تعدیل موضع نسبت به خودشان دانسته‌اند.

اینها بدانند ذکر نام سازمانی به جای ماهیت، به دلیل تکثر گونه‌های نفاق و لزوم تشخیص است، نه زائل شدن وصف نفاق از فرقه‌ی مذکور.

 

twitter.com/GhadiriNetwork