احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۵۰۰ مطلب با موضوع «سیاست» ثبت شده است

جعبه سیاه

 

برخی دوستان ادعاها و مواضع محیر العقول و فرار به جلوی اصلاح‌طلبانی چون تاجزاده و آشنا را می‌گذارند به حساب کج‌فهمی این افراد، درحالی‌که همه چیز به استراتژی سیاسی و حساب شده آنان برمی‌گردد.
راجع به شخص تاجزاده پیش‌تر گفتم که ماموریت او خط‌دهی و خط‌شکنی علیه رهبر انقلاب است و توییت‌هایش را برایش می‌نویسند.
درخصوص کانال وی نیز باید گفت که رصد و فعالیت گسترده‌ای دارد و به مثابه یک سایت تحلیلی-خبری شبکه‌ساز عمل می‌کند که حداقل دو نفر ادمین را می‌طلبد برای این حجم از کار.
اما چرا امثال تاجزاده این مواضع محیر العقول را اتخاذ می‌کنند؟
پاسخ همان است که در مورد آمدنیوز عرض کرده بودم و اکنون از منظری دیگر به آن می‌پردازم.
اولا اگر دولت و اصلاح‌طلبان بویی از شرمندگی می‌بردند، در همان دولت اول خاتمی باید برای همیشه در تاریخ دفن می‌شدند. علت تداوم و تَکرارشان طی ادوار مختلف، ملکه رفتاری دروغ و وقاحت، و سوارشدن بر جهل هواداران‌شان است.
ثانیا برای هر سطح مطلبی، یک شأن مخاطبی وجود دارد. یک ادعا هرچقدر هم که سبک و سخیف باشد، هستند کسانی که خریدار آن باشند.
ثالثا شایعات و شبهات تولید شده توسط ماشین جنگ رسانه‌ای اصلاح‌طلبان و ضدانقلاب، جبهه انقلاب را درگیر جنگ روانی فرسایشی و تمام عیاری کرده که دیگر فرصت و توانی برای مطالبه و مؤاخذه نمی‌گذارد.
وقتی مشغول دفاع و پاسخگویی همیشگی باشیم، هیچوقت نوبت مطالبه نمی‌رسد.
بماند که تاجزاده با راهبرد طلبکاری همیشگی بیش از دیگر هم‌قطاراش سر زبان‌ها افتاده و تبدیل شده است به لیدر رسانه‌ای اصلاحات.
حسام الدین آشنا نیز دارای وضعیت مشابهی است، با این تفاوت که مسؤلیت دولتی و اندک شأن علمی نیز دارد که تاحدودی ملاحظه آن را می‌کند.
کیست که نداند مشاور عملیات روانی روحانی نقشی را برای او دارد که روحانی برای هاشمی داشت: جعبه سیاه امنیتی و رابط رئیس جمهور وقت با [...].
کسی که شأنی جز دامادی دری نجف‌آبادی، وزیر وقت اطلاعات نداشته و به واسطه یک رابطه موروثی تا معاونت وزارت اطلاعات بالا کشیده شد، حتما وارد ارتباطات خطرناکی هم می‌شود.

ادا بازی

 

‏هاشمی در فیلم اول انتخاباتی خود در سال ۸۴ هم‌بازی جمعی از دانشجویان هنر شد تا مثلا ادای یک چالش بداهه را دربیاورند.
در فیلم انتخاباتی دوم نیز با بغض و اندوه خاطره دروغی را به شهید بهشتی نسبت داد که بعدها کارگردان افشا کرد آن خاطره، جعلی و ایده وی بوده!
‏موسوی نیز در فیلم انتخاباتی خود هم‌بازی بازیگر تئاتر شد که داخل اتوبوس ستاد موسوی رفت و با خطاب قراردادن او از وخامت اوضاع اجتماعی گفت و پاسخ موسوی را شنید!
غرض آنکه وقتی سیاسیون به راحتی دروغ میگویند و نقش بازی میکنند، ادا درآوردن سلبریتی‌‌هایی که شغل‌شان بازیگری است، عجیب نیست.

 

روزنامه فایننشال تایمز انگلیس، معتبرترین روزنامه اقتصادی اروپا، گزارشی از بزرگ‌ترین غارت اموال ملت‌ها توسط دیکتاتورها منتشر کرده است که محمد رضا پهلوی با حدود ۳۵ میلیارد دلار دزدی، در صدر جدول جهان قرار داد.

‏رفرنس فایننشال تایمز، مؤسسه فرانسوی CCFD-Terre Solidaire است که در تارنمای آن مشروح این گزارش تحقیقی با ریز جزییات، منابع و کتب ارجاعی در دسترس است:
ccfd-terresolidaire.org/nos-combats/partage-des-richesses/biens-mal-acquis-a-qui/?debut_last=9#pagination_last

صفحه ۷۷ فایل PDF گزارش در مورد ایران:
ccfd-terresolidaire.org/IMG/pdf/BMA_totalBD.pdf

طبق نمودار، شاهِ دزد ایران، شاه‌دزد جهان است!

لینک مقاله‌ای مشابه از نیویورک تایمز به تاریخ ۱۰ ژانویه ۱۹۷۹ به قلم Ann Crittenden پیرامون دزدی‌های دیکتاتور ایران:
nytimes.com/1979/01/10/archives/bankers-say-shahs-fortune-is-well-above-a-billion-state-and-royal.html

مقاله‌ای دیگر به تاریخ ۲۹ نوامبر ۱۹۷۹ به قلم Charles Kaiser در همان خصوص:
nytimes.com/1979/11/29/archives/iran-sues-shah-and-wife-for-56-billion-in-new-york-suit-filed-in.html

ترجمه ‏گزارش روزنامه فایننشال تایمز انگلیس، معتبرترین روزنامه اقتصادی اروپا، از غارت اموال ملت‌ها توسط دیکتاتورها: محمد رضا پهلوی با حدود ۳۵ میلیارد دلار دزدی، در صدر جدول جهان:
yjc.ir/fa/news/6791589

تأملات

 

آیا حواسمان هست که نظامی بودن رییس جمهوری پوست خربزه‌ای بوده که اول بار اصلاح‌طلبان زیر پای‌مان انداخته‌اند؟
فعلا چیزی نمی‌گویند، اما اگر حضور یک نظامی قطعی و مورد اقبال واقع شد، تمام قد علیه‌ش هجمه خواهند کرد و حکومت نظامی و پادگانی را بر سر ما خواهند زد.

مسئله دیگر اینکه اساسا آیا نظامی بودن مزیت است؟
اینطور استدلال می‌شود که «چون جامعه گسسته است، باید یک فرد مقتدر اوضاع را جمع کند».
گسسته بودن جامعه گزاره صحیحی است؛ اما آیا اقتدار فقط با نظامی بودن حاصل می‌شود؟ مگر اقتدار و پیشرفت ایران در دوره احمدی‌نژاد به دلیل نظامی بودن او بود؟ قطعا خیر.
آیا جامعه گسسته، روی خوشی به گزینه نظامی-سپاهی نشان خواهد داد؟ احتمالا خیر.

هر رییس جمهوری کابینه و تیمش را از «حوزه شناخت» خود خواهد چید. دلیل تاکید رهبری بر جوان بودن رییس جمهور هم همین است: جوان، جوان انتخاب خواهد کرد.
به همین قاعده نیز نظامی، نظامی را برمی‌گزیند.
اینجاست که باید گفت هم‌اکنون که ثلث مجلس و بسیاری از مناصب کلیدی در قبضه سرداران است؛ کافی نیست؟
قالیباف، لاریجانی، رضایی، صفارهرندی، محصولی و...
آیا همین چند سمت باقی‌مانده هم قرار است بیفتد دستِ نظامیان و دوستان ‌هم‌گردان و هم‌پادگان‌شان؟

طبیعی است که هواداران هر یک از گزینه‌های نظامیِ احتمالی، تبلیغ فرد حلقه زده به دور او را بکنند؛ اما واقعیت‌ها را نباید تحریف کرد و شاخصی دوخت و ساخت تا بر تن گزینه مطلوب خود کرد.
رئیس‌جمهور نظامی، در بهترین حالت یک «بدِ ضروری» است؛ اگر ضرورت‌ش اثبات شود.
در غیر آن صورت، حتما مطلوب هم نیست.
قرار نیست پاشنه دولت روی دو قطبی امنیتی-نظامی بچرخد و از چاله دولت امنیتی به چاه دولت نظامی سقوط کنیم.
نیاز امروز ما رئیس‌جمهور و تیم اقتصاددان و حقوقدان است که البته چه بهتر که جوان هم باشد.

در پایان لازم به ذکر است که آنچه بیان شد، اصول کلی، فارغ از مصادیق است. گاهی مجموع قابلیت‌های فرد آنچنان ممتاز است یا آرایش رقبا به گونه‌ای است که اگر فرد مورد نظر جوان هم نباشد یا نظامی باشد، ما را به انتخاب آن کاندیدا سوق می‌دهد.

امجد شناسی

 

در منزل عالم وارسته مرحوم آیت‌الله سیدعلی هاشمی گلپایگانی، امام جماعت مسجد سادات در محله یوسف‌آباد تهران، دهه آخر ماه رجب هر سال برنامه‌ای عمومی بود.
آقایان صدیقی و امجد منبری‌های منزل آقای گلپایگانی بودند و آقایان فاطمی‌نیا و پناهیان هم عموما حضور داشتند.
حجت‌الاسلام محمود امجد آن موقع به خُل‌خُل بازی‌هایش مشهور بود و هرچه بیشتر خُل بازی درمی‌آورد، عوام الناسی چون منِ کودک/نوجوان بیشتر فکر می‌کردیم که چشم برزخی دارد و می‌خواهد بهلول‌وار رد گم کند!
پیرمردی بیش فعال که تندتند و بعضا نامفهوم حرف می‌زد و ناگهان میزد به فاز شعر و مدح علی(ع) و خنداندن جمع!
یادم نمی‌رود که وقتی در جمع حضرات تحویل گرفته نمی‌شدم، می‌گذاشتم به حساب اینکه لابد به دلیل شیطنت‌های عادی خانگی، باطن من را دیده و چه‌ها که ندیده!
خب منِ عوام که نمی‌توانستم صورتش را ببوسم و سهمم از دیدار با علما تنها بوسیدن دست‌شان بود!
عوامیتی کودکانه که اگرچه از آن رد شدم، اما بسیاری هنوز اسیرش هستند و یک لحظه فکر نمی‌کنند این عارفان بللّه چرا باطن عوام الناسِ دست‌بوس را می‌بینند اما باطن آقایان و آقازادگان فاسد و فاسق را نمی‌بینند و مدام با آنان فالوده می‌خورند؟
پاسخ البته روشن است: چون فالوده‌اش خوشمزه است!

 

 

کلاه گشادی که سرمان رفته و حواسمان هم نیست این است که مبتنی بر گفته‌ی روحانی (آمادگی برای برجام۲) گمان می‌کنیم برجام۲ (منطقه‌ای و موشکی) با همین مدل برجام هسته‌ای قرار است پیش رود که آشکارا مذاکره و متنی صادر کنند که در آن بر عدم کمک و حمایت ایران از گروه‌های مقاومت منطقه نظیر حماس، حزب‌الله و انصارالله تصریح شده باشد.
این، تصور عام و خاص از موضوع است اعم از آنکه موافق آن باشند یا نباشند.
مسئله مهم اما اینجاست که آدرس غلط روحانی (آمادگی برای برجام۲) این تصور را ایجاد کرده درحالیکه همین الان و با همین برجام هسته‌ای، تحدید منطقه‌ای و موشکی ایران شروع و عملیاتی شده!
ترور شهیدان قاسم سلیمانی و محسن فخری‌زاده در همین دولت و با برجام محقق شد و دنبال ترور سرداران شهلایی و حاجی زاده هم هستند و این درحالی است که سیدحسن نصرالله رسما از برنامه دشمن برای ترور خود خبر داده است.
جاسوسی‌های موشکی و کشف زاغه‌ها ذیل پروتکل الحاقی پذیرفته شده در برجام درحال انجام است و کسری بودجه، توسعه موشکی و پشتیبانی از مقاومت منطقه را با مشکل جدی مواجه کرده.
هم‌اکنون همه چیزمان دارد از دست می‌رود، بی‌آنکه حتی در این معامله خائنانه ستاده‌ای وجود داشته باشد.
همه چیز را در برجام فروختند؛ هسته‌ای را مکتوب و رسمی؛ موشکی و منطقه‌ای را غیرمکتوب و در عمل.

دفع خطر

 

 

 

خطر حمله و به قول آمریکایی‌ها گزینه نظامی همیشه بوده و هست ولی در چند مقطع به طور محسوسی افزایش یافته و به اوج خود رسیده است:

۱۳۸۶ (۲۰۰۷-۲۰۰۸): اواخر دور دوم بوش، پس از ناکامی در جنگ ۳۳ روزه لبنان به عنوان مقدمه حمله به سوریه و ایران و با هدف ایجاد خاورمیانه جدید، ساخت فیلم ضدایرانی ۳۰۰ با موضوع جنگ تمدنی ایران و غرب، درخواست پادشاه عربستان از آمریکا برای حمله به ایران و «قطع سر مار»(۱) که منجر به تهدید متقابل رهبر انقلاب در ۸۶/۶/۳۱ برای تغییر محاسبه دشمن شد: «آن کسانی که تهدید میکنند، این را باید فهمیده باشند، حالا هم بفهمند؛ تهدید نظامی ایران و تعرض نظامی به ایران به صورت بزن و در رو، دیگر ممکن نیست. هر کس تعرضی بکند، بشدت عواقب آن تعرض دامنگیر او خواهد شد».(۲)

۱۳۹۱ (۲۰۱۲-۲۰۱۳): فتنه شام و قدرت‌گیری داعش در همسایگی ایران، ساخت فیلم‌های سینمایی و مستندهای پایان جهان،(۳) انتشار بازی رایانه‌ای بتلفیلد۳ و نمایش حمله سربازان آمریکایی به تهران،(۴) آماده باش اسرائیل برای حمله به ایران(۵) که مجموعا منجر به تایید صلاحیت حسن روحانی و تحت کنترل قرار دادن ریسک اقدام نظامی علیه ایران شد و مستند آن خاطره روحانی از اولاند است: آماده بودن شش کشور غربی برای حمله به ایران در صورت عدم پیروزی او در انتخابات!(۶)

۱۳۹۹ (۲۰۲۰-۲۰۲۱): چیدن بال‌های قدرت ایران در منطقه با اقداماتی نظیر آشوب‌افکنی در ایران، عراق، لبنان و ترور سردار سلیمانی و تلاش برای ترور سرداران حاجی‌زاده و شهلایی، شدت دادن تحریم‌ها، تضعیف اقتصاد کشور و معیشت مردم برای ایجاد نارضایتی و هرج‌ومرج از یک سال قبل و آتش‌افروزی‌های سریالی در کشور، خرابکاری در نطنز و ترور دکتر فخری‌زاده، مغز متفکر دفاعی-هسته‌ای، که مخالفت رهبری با استیضاح روحانی را درپی داشت و این درحالی است که سیدحسن نصرالله نسبت به احتمال شرارت آمریکا در منطقه در آخرین روزهای دولت ترامپ هشدار داد(۷) و از طرف دیگر نیز خبر تصمیم و تلاش ترامپ برای حمله به ایران با هدف پیروزی در انتخابات، به بیرون درز کرد.(۸)

باید بدانیم بودجه نظامی متخاصم‌ترین کشورها (تنها آمریکا، عربستان، اسرائیل، فرانسه، انگلیس) حدود ۱۰۰۰ میلیارد دلار و بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ برابر بزرگ‌تر از بودجه نظامی ایران است.
بدون توجه به مؤلفه‌های مهم و حساسِ بزرگی قدرت نظامی دشمن و نزدیکی خطر حمله، تحلیل شرایط کشور و تصمیمات و مصلحت اندیشی‌های رهبر حکیم انقلاب ممکن نیست.

 

۱. radiofarda.com/a/f8-wikileaks-saudi-asked_us-to-attack-iran/2233158.html
۲. farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3402
۳. ahmadghadiri.ir/post/389
۴. mashreghnews.ir/news/66056
۵. bbc.in/2H6L6BC
۶. bbc.com/persian/iran-51135720
۷. fa.alalamtv.net/news/5272436
۸. ir.sputniknews.com/amp/politics/202011177162698

فصل هفتم

 

دکتر حمید رضا عسگری، حقوقدان عضو تیم مذاکرات هسته‌ای در زمان دبیری جلیلی در ‌شعام، در توضیحات خود در کمیسیون ویژه برجام گفت: «استناد شورای امنیت به ماده ۴۱ فصل هفت به منزله فصل هفتمی بودن قطعنامه نیست و از این جهت ایران هیچگاه ذیل فصل هفت نبوده که با برجام بخواهد از آن خارج شود».
‏نکته‌ای که آن روز با تمسخر برخی سیاسیون و رسانه‌ای‌های همسو با دولت مواجه شد.
اخیرا اما مقاله‌ای می‌خواندم که دکتر سادات‌میدانی (استاد دانشکده وزارت خارجه و عضو تیم حقوقی برجام) و دکتر زمانی (استاد تمام حقوق بین‌الملل دانشگاه علامه) نگاشته بودند که دقیقا به همین نکته اذعان داشت.

noormags.ir/view/fa/articlepage/1460780

 

از آمریکا داروهای متعددی وارد می‌شود، چرا واردات واکسن کرونا ناگهان خط قرمز شده؟

۱. واردات هر دارو و حتی کالایی از کشور متخاصم آمریکا نباید صورت بگیرد وقتی امکان واردات از کشورهای دیگر وجود دارد. بنابراین یک اقدام غلط توجیه کننده اقدام غلط دیگر نیست.

۲. حساسیت و ریسک نسبت به واکسیناسیون سراسری یک ملت بسیار بیشتر است از واردات محدود دارو برای افرادی معدود و خاص.

۳. هم ویروس، جدید و ارتقا یابنده و تاحدودی ناشناخته است و هم واکسن آن تازه ساز است؛ بنابراین فرق است میان واردات دارویی که سال‌هاست تولید و مصرف می‌شود و سلامت سنجی و تایید شده با دارویی جدید که نه درمان آن مسجل است و نه عوارض آن.

۴. به فرض که سلامت واکسن آمریکایی در داخل و خارج تایید شود، چه تضمینی هست همان نسخه‌ای را به ایران دهند که به جاهای دیگر می‌دهند؟ در خون که امکان سلامت سنجی و آزمایش آنی وجود دارد، فرانسه موارد آلوده به ایدز را به ایران داد.

۵. به فرض که واکسن کنونی برای ویروس کنونی را بدون هیچ شیطنتی (بیولوژیک، اقتصادی، سیاسی) فروختند، چه تضمینی هست که سری بعدی و برای ویروس جهش یافته بعدی، واکسن جدید را تحویل دهند؟ آن‌هم در شرایطی که کشورهای غربی به قول وزیر بهداشت نه تنها از تحویل ماسک و الکل امتناع کردند که محموله‌های آن را از یکدیگر نیز می‌ربودند.
ضمن آنکه پزشکان بسیاری می‌گویند که اگر برای یک ویروس واکسنی را زدیم، برای نسخه‌های ارتقا یافته همان ویروس، باید نسخه ارتقا یافته همان واکسن را بزنیم. و این درحالی است که امروز کرونای انگلیسی درحال انتشار است که قاعدتا آخرین جهش ویروسی هم نیست.

سخن پایانی اینکه هند، چین و روسیه هم تولید کننده واکسن هستند؛ این همه سروصدا برای ممنوعیت واردات از آمریکا و انگلیس، فقط مصداق خود را به حماقت زدنِ سردمداران پروپاگانداست با اهداف ۱. انتقام‌گیری از رهبر انقلاب، ۲. ترور بیولوژیک ملت ایران و ۳. باز کردن روزنه و بهانه مذاکره و توافق با دولت جدید آمریکا.

 

 

‏سیاسیون و رسانه‌های اصلاح‌طلب ابایی ندارند از اینکه سخیف‌ترین مطالب و ادعاها را بیان کنند، زیرا برای هر سطحی از مطلب، مخاطبی در همان سطح وجود دارد؛ ضمن آنکه تکرار یک ادعای در نگاه اول مضحک، سبب تثبیت و باور پذیری آن در ذهن مخاطب می‌شود.
تجربه آمدنیوز و اکاذیب آن، مستند این مدعا است.
‏اینکه می‌بینید فردی چون تاجزاده به عنوان سرشبکه عملیات روانی جریان نفاق با مأموریت ویژه خط‌دهی و خط‌شکنی علیه رهبر انقلاب، چنین وقیحانه و در فرار به جلو موضع می‌گیرد، از سر حماقت او نیست، اتفاقا عین هوشمندی و مبتنی‌بر این تجربه سیاسی است که «اصلاحات زنده است، چون وقاحت زنده است».